رد پای احساس ...

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
مـُحبتِ زیآدے هــَمیشـﮧ آدم هآ رآ خـرآب مـے کـُند
گآهـے آدم هآ مـے رَوند
نـﮧ بـرآے ایـטּ کـﮧ دلیلـے بـرآے مآندטּ ندآرند
نـﮧ...
بلکـﮧ آنقـدر کوچـــــــــَکند
کـﮧحجم بآلاے مـُحبت تو رآ ندآرند
او کـﮧ رفتنـے است بگذآر برَود...!
 

آیداجون

عضو جدید
مَـטּ هـر روز و هـر لحظـﮧ نگرانت مے شوم
ڪـﮧ چـﮧ مے ڪُنے ؟
ڪُجایے ؟
در چـﮧ حالے ؟
پـنـجـره اُتـاقـم را بـاز مے ڪُنم
و فـریـاد مے زنـم
تنهـاییـت بـراے مَـטּ
غُصـه هـایـت بـراے مَـטּ
هـمـﮧ بُـغـض ها و اشڪهایـت
بـراے مَـטּ
تــــღـــو فـقـط بـخـنـد
آنقـدر بـلـند تـا مَـטּ هـم بشـنوم
صـداے خـنـده هـایـت را
صـداے هـمـیشـﮧ خـوب بـودنـت را

.

.

.

.


+همیشه به خاطر داشته باش . . .
کسی در جایی بخاطر وجود تـــღــــو خوشبخت است . .
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]هم بازی قدیمی[/FONT]...

[FONT=&quot]ایا بازی هایمان را به خاطر داری.....؟ [/FONT]

[FONT=&quot]یا در مسیر عبور از کودکی و بزرگ شدن[/FONT]....

[FONT=&quot]خاطره هایت جایی میان راه، جا مانده[/FONT]....

[FONT=&quot]کوچه را ....ان کوچه قدیمی را به خاطر داری.....؟ [/FONT]

"
[FONT=&quot]هفت سنگ " را...که بچه های امروز اسمش را هم [/FONT]

[FONT=&quot]نشنیده اند....قایم باشک بازی های دم غروب[/FONT]....

[FONT=&quot]خداحافظی اجباری...به زور بزرگ تر ها[/FONT]...

[FONT=&quot]وشب......ورفتن به خواب[/FONT]....

[FONT=&quot]خوابی که در ان ادامه کوچه را می دیدیم[/FONT]....

[FONT=&quot]راستی یادت هست...؟ [/FONT]
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بي هيچ صدائي مي آيند...

زماني که نمي داني در دلت يک مزرعه آرزو مي کارند و…

بي هيج نشاني از دلت مي گريزند!

تا تمام چيزي که به ياد مي آوري حسرتي باشد به درازاي زندگي

چه قدر بي رحمند روياهـا…
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همدم باد که باشی
هر کسی را که میبینی
لبخند میزنی
از خود میپرسی
باد این ادمها
کجا میروند
باد تنها در جوابت مگوید
همچون تو که من
همدمت شده ام
همدمشان هستم
اما انان
فراموش کرده اند
همدمشان
بادیست
که ویران میکند
روزگارشان را
 

E.M.F

عضو جدید
بــــــــهـــــــار هــــــــــــم سرش





گـــــرم دیـــــد و بـــازدیـــــد اســــــت





وگــــرنه ســــابـــقه نداشـــــــته اســــت





که تـــــــــــــو نباشـــــــی و





بـــاد و بــــارانــــــــــــــی





به راه نیفــــتـــــــد....!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.

.

سکوت میکنم
تا مزاحم ارامش

زمینیها نشوم
و در سکوت
ادمه میدهم شاید
روزی من
بتوانم
به سادگی از دردهایم بگویم
اما حال تنها
با نگاهی سرد
زندگی را میگذرانم
تا مبادا
نگاه گرمم باعث شود
کسی اذیت شود
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ردپای
احساس خود
را پاک کرده ام
بگذار کمی ارام بگیرد
احساسم
تا بتوانم
دوباره
سرپا شوم
کمی دور
کمی نزدیک
صدای دهل میشنوم
اینجا میرقصند
دور خانه ویران دلم
و من تنها نگاه میکنم

لبخند میزنم و روزی همین
ویرانه را طوری اباد میکنم که هر کسی نتواند
ان را دیگر ویران کند هنوز نتوانستم بلند شوم
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوش به حال خدا
که “لحظه به لحظه” با توست
و “من” همیشه درباره ی “تو” با “او” حرف میزنم !
 

BISEI

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تــــآ آخــرِ عمـــــرت مـــدیونے(!)
بـــﮧ ڪـسے ڪــﮧ بــــآعث شــدے
بــــعد از تــــو دیگـــــﮧ عـــآشـقِ هیچــــڪـس نشــــﮧ(!)
مے فهــــمے؟!؟!
ایـــטּ بزرگــــتریـ ـ טּ گــــنـــآهــﮧ(!)

 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی کسی تو را
عاشقانـــــــه
دوست دارد
شیوه ی بیــان اســم تـو
در صدای او متفاوت است
و تــــو
می دانی
که نامت
در لبهـای او ایمن است . . .
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
شنیده نمیشود
دیده نمیشود
اما
هر لحظه
میشنود
میبیند
و حسش میشود کرد
دستمان را میگیرد
در جاهایی که
کسی کنارمان نیست
وقتی با او حرف میزنیم
بیش از هر چیزی سبک میشویم
اما گاهی
او را به بی رحمی متهم میکنیم
در حالی که چند سال بعد تازه میفهمیم
که او بهترین را برایمان خواسته بود و ما
که نگاه او را نداریم هر گز نفهمیده بودیم
عاشقانه دوستش میداریم
در حالی که این عاشقانه گاهی کم می اورد در برابر مهربانی و بزرگیش
 

alone.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزد
به امضای من هم سری بزنید:(
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا