رد پای احساس ...

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
مـَردی که عـَطر ِ / تو / را زده بود ,

در خیابان از کـنارم گذشـت …

و این یعنے : قـتل ِ غیر ِ عمد …


 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
غم دانه دانه می افتد روی گونه هایم ، آری شور است طعم نبودنت !
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشـــب دلتنــــگی هایـــــم را بــا جـــوهر اشــــکم مــی نویـــسم...

شایــــد در آن حـــل شـــدند.....
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیـــــشه حــالم را پرســیدند...
گفتم رو بـــــــ راهم
اما
هیچ کس نپــرســـــید...
رو بـــــــ کـــدام راه
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایــــــــا دردها از آن بالا کوچک دیده می شوند .....!
بیا مسائل را رو در رو حل کنیم....
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
غم نگاه اخرت تو لحظه خدافظی
گریه بی وقفه من تو اون روزای کاغذی

قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قول ما جدا شدیم اخر کار

تو حسرت نبودنت من با خیالت هم خوشم
با رفتنم از این دیار آرزوهامو می کشم

کوله بارم پر حسرت تو دلم یه دنیا درده
مثل من آواره ای تنها توی خیابونی که سرده

تا خیالت به سرم می زنه گریم می گیره
آروم آروم دل تنگم.داره بی تو میمیره

گل مغرور قشنگم من فراموشت نکردم
بی تو اینجا رو نمیخوام کاش برم و برنگردم
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
بالِشــت خودَم را تَرجیح میدهم!!!
شانه هایت مِثه بالشــ های مســــافرخانهـــ می مـــانَد
خوبـــ میدانم ســـَر های زیادی را
مهـــمان بودهــــ...
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
[SIZE=+0]یکـــــــ حبه قنــــــد[SIZE=+0] ،
درفنجـــان
قهـــوه ی تلخـــــــ ..
شیرین نمیشـــود ..
دو حبه قنــــد ،
در فنجـــــان
قهــــــوه ی تلخـــــــــ ..
شیرین نمیشــــود ..
سه حبـــه ، چهار ، پنج ..
.
.
اصلاً تو بگــو یک
[SIZE=+0]دنیـــــــــا قنـــد ،
[SIZE=+0]
در این
دنیای تلخــــــــ ،
نه ..
اگـــر تــو نباشــــی فالِ این
زندگــــــــــی ،[SIZE=+0]
شیرین نمیشـــــود ... !

[/SIZE]
[/SIZE]
[/SIZE][/SIZE]
[/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]
[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
هَـميشه بـآيد کَسـي باشد
کـــہ مــَعني سه نقطههاے انتهاے جملههايَتـــ را بفهمد

هَـميشه بـآيد کسـي باشد

تا بُغضهايتــ را قبل از لرزيدن چـآنهات بفهمد

بـآيد کسي باشد

کـــہ وقتي صدايَتــ لرزيد بفهمد

کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد...

کسي بـآشد

کـــہ اگر بهانهگيـر شدے بفهمد

کسي بـآشد

کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے براي رفتـن و نبودن

بفهمد به توجّهش احتيآج داری




بفهمد کـــہ درد دارے

کـــہ زندگي درد دارد


بفهمد کـــہ دلت براي چيزهاے کوچکش تنگــ شده استــ

بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زيرِ باران...

براے بوسيـدَنش...

براے يك آغوشِ گَرمــ تنگ شده است


هميشه بايد کسي باشد

هميشه...
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
من سعی می کنم خوب باشم !

و دیگر گریه نکنم !

کنار پنجره هم دیگر نخواهم رفت ...

به بهانه ی تو ...

دنیای من شده یک دفتر و نت !!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هزار و یک بار عشق



یکم بار که عاشق شد، قلبش کبوتر بود و تن اش از گل سرخ.


اما عشق، آن صیاد است که کبوتران را پر می دهد.


و آن باغبان است که گل های سرخ را پرپر می کند.


پس کبوترش را پراند و گل سرخ اش را پرپر کرد.


*



دوم بار که عاشق شد، قلبش آهو بود و تن اش از ترمه و ترنم.


اما عشق، آن پلنگ است که ناز آهوان و مشک آهوان نرمش نمی کند،


پس آهویش را درید و تن اش را به توفان خود تکه تکه کرد؛


که عشق توفان است و نه ترمه می ماند و نه ترنم.


*




سوم بار که عاشق شد، قلبش عقاب بود و تن اش از تنه سرو.


اما عشق، آن آسمان است که عقابان را می بلعد


و آن مرگ است که تن هر سروی را تابوت می کند.


پس عقابش در آسمان گم شد و تن اش تابوتی روان بر رود عشق.


*

و چهارم بار و پنجم بار و ششم بار و هزار بار.





هزار و یکم بار که عاشق شد، قلبش اسبی بود از پولاد و آتش و خون


و


تن اش از سنگ و غیرت و استخوان.


و عشق آمد در هیبت سواری با سپری و سلاحی بر قلبش نشست


و عنانش را کشید، آنچنانکه قلبش از جا کنده شد.


سوار گفت:


از این پس زندگی، میدان است و حریف، خداوند.


پس قلبت را بیاموز که:


عشق کار نابكاران نیست / عشق کار پهلوان است، ای پسر


*

آنگاه تازیانه ای بر سمند قلبش زد و تاخت.

و آن روز، روز نخست عاشقی بود.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خیلی سخته..به خدا سخته..
-خیلی سخته که بغض داشته باشی ، اما نخوای کسی بفهمه ...

- خیلی سخته که کسی رو دوست داشته باشی ، اما ندونه ..

- خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ...

- خیلی سخته که عشق رو از نگاه کسی بخونی ، اما نتونه بهت بگه ...

- خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ، بعد بفهمی

دوست نداره چون می ترسه ...

- خیلی سخته که دلت بخواد با صدای بلند گریه کنی ، اما مجبور باشی بشینی

زیر دوش حموم تا صدات و کسی نشنوه..

- خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی ، اما اون

بگه : دیگه نمی خوامت ...

- خیلی سخته که دوسش داشته باشی ، اما نتونی باهاش بمونی ...

- خیلی سخته که بخوای با آب خوردن بغضت رو بفرستی پایین ، اما

یه دفعه اشک از چشات جاری بشه ...

- خیلی سخته که دلت رو به کسی خوش کنی که یه دلخوشی دیگه داره ...

- خیلی سخته که وقتی بعد از کلی کلنجار رفتن با خودت ، می ری که

حرف دلتو بهش بگی ، با یه معذرت خواهی کوچیک بگه :

بیا تمومش کنیم...

- خیلی سخته که بدونی تقصیر تو نیست اما مجازات می شی..

- خیلی سخته که دلت بخواد بمیری اما نتونی...

- خیلی سخته که همیشه مجبور باشی سخت ترین چیزها رو تحمل کنی ...

؟.؟:اما نمی دونه که من به بند بند بودنش عاشقم...قول دادم..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم
برگرد !
باور کن
تقصیر از من نبود
من فقط می خواستم
یک دل سیر برای تنهایی هایت گریه کنم
نمی دانستم گریه را دوست نداری
حالا هم هر وقت بیایی
عزیز لحظه های تنهایی منی
اگر بیایی
من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
تو هم دوری کسانی که دور نیستند
در راهند
رفته اند برای تاریکی هایت
یه آسمان خورشید بیاورند

یادت باشد
من اینجا
کنار همین رویاهای زود گذر
به انتظار آمدن تو
خط های سفید جاده را می شمارم ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفته بودی بزنم نقش تو بر لوح خیالی

تا خیالت چه کند با دل سودایی من

سوختم ، سوختم ای دیده بیفشان آبی

تا که افشا نشود قصه ی شیدایی من

موج عشق تو به غرقاب جنونم انداخت

غرق در ورطه ی خون شد، دل دریایی من
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمي رنجم اگر باور نداري عشق نابم را
كه عاشق از عيار افتاده در اين عصر عياّر

صدايي از صداي عشق خوشتر نيست
حافظ گفت......

اگر چه بر صدايش زخم ها زد تيغ تاتاري

اينجا براي از نوشتن هوا كم است
دنيا براي از تو نوشتن مرا كم است

اكسير من نه اينكه مرا شعر تازه نيست
من از تو مينويسم اين كيميا كم است

سر شارم از خيال ولي كفاف نيست
در شعر من حقيقت يك ماجرا كم است

تا اين غزل شبيه غزل هاي من شود
چيزي شبيه عطر حضور شما كم است

گاهي تو را كنار خود احساس ميكنم
اما چقدر دلخوشي خوابها كم است

خون هر آن غزل كه نگفتم به پاي توست
آيا هنوز آمدنت را بها كم است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای دیدنت دلم چه ساده رام می شود

و در سکوت سایه ها پر از کلا م می شود

منی که خسته ام ولی،چه دل شکسته ام ولی

تمام نا تمام من بی تو تمام می شود

اگر چه شعر گفتنم ز اقتباس یاد توست

حضور شعرهای من بی تو حرام می شود

تو هستی اما نیستی،چه واژه های مبهمی

تمام شعر های من چه نا تمام می شود...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از دیده به جای اشک خون می آید
دل خون شده ، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصّه که از قصّه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید
می رفت و دو چشم انتظارم بر راه
کان عمر که رفته ، باز چون می آید؟
با لاله که گفت حال ما را که چنین
دل سوخته و غرقه به خون می آید
کوتاه کن این قصه ی جان سوز ای شمع
کز صحبت تو ، بوی جنون می آید
دکتر شریعتی
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز...
انگار کسی آمد...
و هوای دلتنگی ات را ...
هی در آسمان اتاقم پاشید ...
و تو نبودی......
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
عمو خسرو....!
بیا و........
با همون لحن مخصوص خودت.....
همونطوری که توی "خانه*ی سبز" میگفتی
به اینا بگو:
چه معنی داره تو این دنیا کسی با کسی قهر باشه!
چه معنی داره تو این دنیا کسی تنها باشه!
چه معنی داره تو این دنیا آدم ها یک روز بیان و یک روز برن!
چه معنی داره تو این دنیا دل بعضی ها اینقدر تنگ باشه!
چه معنی داره تو ین دنیا دل بعضی ها از سنگ باشه!

چه معنی داره تو این دنیا زندگی کردن اینقدر سخت باشه ... !!

 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
بـه فکر نــوازش دست های منی!
بی آنکــه بدانی ؛


دلـــم است کــه تنهــا مانــده ..
دست هایــم ، دو تاینــد!
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
من و تو خط موازی نبودیم....
متقاطع بودیم...
از هم عبور کردیم
.......
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .*
* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد *
*بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ... *
*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . *
*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. *
*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود *
*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!*
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا