دکتر شریعتی خوبه یا بد؟؟؟؟؟؟

خرداد..

اخراجی موقت
گزیده ای از نظرات دکتر علی شریعتی ،معلم شهید ما!!!!!



امام، انسان مافوق و پیشوا است. ابرمردی است که جامعه را سرپرستی، زعامت و رهبری می کند. دوام و قوام جامعه به وجود امام بستگی دارد.

نوشته ای که دو روز قبل در صفحه نبوی در گویا آمد گزیده ای است از نظرات مرحوم دکتر علی شریعتی که وی آنها را در جلسات سخنرانی و نوشته هایش در تهران و مشهد در کتب مختلف اظهار کرده است. برای عبرت گرفتن از تاریخ و آشنایی با بلایی که سرمان آوردیم و آمد چند بار این نوشته ها را بخوانید، اگر خوب نشدید از روی آن چندبار پاکنویس کنید. ضمنا تا دو یا سه روز دیگر نظرات یکی دیگر از قهرمانان مملکت ایران را در همین جا می خوانید :

اهمیت تعصب
نهضت تشبه به غرب همچون طوفانی، برج و باروی تعصب را که بزرگترین و قوی ترین حفاظ های وجود ملت ها و فرهنگ ها بود، فروریخت و راه برای نفوذ و ویرانی ارزش های تاریخی و سنتی و اخلاقی ملت های شرق باز شد و مردم ما در برابر آن بی دفاع ماندند( 1 )

مردم گمراه
مردم باید زمام خود را به دست ولی بدهند وگرنه به گمراهی افتاده اند... امامت، منصبی است الهی و نه شورایی و انتخابی... امامت یک حق ذاتی است ناشی از ماهیت خود امام نه ناشی از عامل خارجی انتخاب...( 2 )

نقش رهبری
جهل توده های عوام، مقلد، منحط و بنده واری که رای شان را به یک سواری خوردن یا یک شکم آبگوشت به هر که بانی شود اهداء می کنند و تازه اینها، غیر از آراء اسیر گوسفندی است... آراء راس ها... رهبری نمی تواند خود زاده آراء عوام و تعیین شده پسند عموم و برآمده از متن توده منحط باشد...( 3 )

اهمیت ولایت
قبول و ارزش همه عقاید و اعمال دینی، منوط به اصل ولایت است.( 4 )

انتخاب و رهبری
رسالت سنگین رهبری در راندن جامعه و فرد از آنچه هست به سوی آنچه باید باشد به هر قیمت ممکن، بر اساس یک ایدئولوژی ثابت... اگر اصل را در سیاست و حکومت به دو شعار رهبری و پیشرفت- یعنی تغییر انقلابی مردم- قرار دهیم آنوقت انتخاب این رهبری به وسیله افراد همین جامعه، امکان ندارد زیرا افراد جامعه هرگز به کسی رای نمی دهند که با سنت ها و عادات و عقاید و شیوه زندگی رایج همه افراد آن جامعه مخالف است... کسی که با کودکان به سختی رفتار می کند و آنها را در یک نظم دقیق متعهد می کند و به آنها درس جدید تحمیل می کند، مسلما رای نخواهد آورد... امام مسوول است که مردم را بر اساس مکتب، تغییر و پرورش دهد
حتی علی رغم شماره آراء... رهبری باید به طور مستمر، به شیوه انقلابی- نه دموکراتیک- ادامه یابد... او هرگز سرنوشت انقلاب را به دست لرزان دموکراسی نمی سپارد...( 5 )

رهبر مافوق بشر
امام، انسان مافوق و پیشوا است. ابرمردی است که جامعه را سرپرستی، زعامت و رهبری می کند. دوام و قوام جامعه به وجود امام بستگی دارد. امام عامل حیات و حرکت امت است. وجود و بقای امام است که وجود و بقای امت را ممکن می سازد. امام، پیشوا است تا نگذارد امت به بودن و خوش بودن و لذت پرستی تسلیم شود و بالاخره پیشوا است تا در پرتو هدایت او، امت حرکت و جهت خویش را گم نکند. ( 6 )

هم رئیس دولت و هم رئیس حکومت
امام در کنار قدرت اجرایی نیست، هم پیمان و هم پیوند با دولت نیست، نوعی همسازی با سیاست حاکم ندارد، او خود مسوولیت مستقیم سیاست جامعه را داراست و رهبری مستقیم اقتصاد، ارتش، فرهنگ، سیاست خارجی و اداره امور داخلی جامعه با اوست، یعنی امام، هم رئیس دولت است و هم رئیس حکومت و ... شیعه پیروی از امام را بر اساس آیه اطیعوالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم توصیه می کند و امام را ولی امر می داند که خدا اطاعتش را در ردیف اطاعت از خود و اطاعت از رسول شمرده است و این تقلید نیز برای رهبری غیر امام که نایب اوست در شیعه شناخته می شود....( 7 )

کورکورانه و تشکیلاتی
باید اطاعتی کورکورانه و تشکیلاتی داشت... این معنای تقلیدی است که در تشیع وجود داشت و همین تقلید نیز برای غیر امام که نایب اوست در شیعه شناخته می شود. تقلید نه تنها با تعقل ناسازگار نیست، بلکه اساسا اقتضای عقل، تعبد و تقلید است.( 8 )

دموکراسی فواحش
آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم غربی چونان حجاب عصمت به چهره فاحشه است.( 9 )

دموکراسی راس ها
اصل حکومت دموکراسی برخلاف تقدس شورانگیزی که این کلمه دارد، با اصل تغییر و پیشرفت انقلابی و رهبری فکری مغایر است، بنابراین رهبر انقلاب و بنیانگذار مکتب حق ندارد دچار وسوسه لیبرالیسم غربی شود و انقلاب را به دموکراسی راس ها بسپارد...( 10 )


منابع:
1) اسلامشناسی ص 85
2) شیعه یک حزب تمام ص 151 و 167
3) امت و امامت صص 504 و 604
4) اسلامشناسی، ج 1، ص 86
5) امت و امامت و مسوولیت شیعه بودن و انتظار مذهب اعتراض
6) شیعه یک حزب تمام، امت و امامت
7) امت و امامت
8) یاد و یادآوران، حسین وارث آدم
9) حسین وارث آدم ص 99
10 ) امت و امامت و شیعه یک حزب تمام
 

vatanparast

عضو جدید
همیشه روحانیت با افکار مستقل و آزاد مخالف بوده متاسفانه ، در جایی که روشنفکری جا داره خرافات هیچ جایی نخواهد داشت و این برخلاف میل متحجرین مذهبیه
 

خرداد..

اخراجی موقت
طرحِ ولایتِ فقیه و نقش مردمِ انتخاب کننده از نگاهِ شریعتی:

گرمیِ بازارِ شنوندگانِ علی‌ شریعتی، به اعتبارِ جملاتِ موزونِ گاه "پر‌معنای‌اش"، فضا‌ی کافی‌ را برایِ ارائه‌ی نگاه‌های تئوریکِ سیاسی فراهم کرد، او از درگیریِ دولتِ وقت در جنگِ سرد و مقابله با نفوذِ کمونیست‌ها، بهره‌یِ بهینه برد و توانست نگاهِ ایستایِ اسلامیانِ زمانِ خود را پویا کند.
نمونه‌ی بارز،سخنرانیِ ایشان در تاریخِ ۸ آبانِ ۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد است ،که در کتابی‌ به نامِ "انتظار، مذهبِ اعتراض" چاپ شده است. علی‌ شریعتی‌ در این سخنرانی‌، طرحِ ولایتِ فقیه را روشن کرده و از دگر سو با کمالِ شگفتی "بی‌ اعتبار بودنِ حقِ رایِ مردمِ عامی" را در قبالِ ولیِ فقیه توجیه می‌کند!

- در دورانِ غیبتِ صغری، آقایِ مهدی تنها با چهار تن‌ "نایبِ خاص" که خودش انتخاب کرده بود در تماس بوده است و پس از اتمامِ آن دوران و مرگِ آن چهار تن‌، غیبتِ کبری فرا می‌رسد.[۱]

- در دورانِ غیبتِ کبری دیگر واسطه یا "نایبِ خاص" میانِ امام و عوام وجود ندارد از این روی تنها تماسِ مردم با آقایِ مهدی، "نایبِ عام" [= ولی فقیه] است. [۲]

- چگونگی‌ انتخابِ "نایبِ عام" را مردم با کمکِ "اهل خبره" [=مجلسِ خبرگان] صورت میدهند.[۳]

- توجیهِ عدمِ وجودِ دموکراسی آزاد در ولایتِ فقیه: "در این دوره‌ی غیبتِ کبری، یک نظامِ انتخاباتیِ خاص به وجود میاید و آن یک انتخاباتِ دمکراتیک است برای رهبر اما یک دموکراسی آزاد نیست!!! گرچه این انتخاب شونده به وسیله‌ی مردم انتخاب میشود، اما در برابرِ <<امام [=آقایِ مهدی]>> مسئول است و در برابرِ مردم نیز، بر خلافِ دموکراسی که منتخب به وسیله <<مردم>>، فقط در برابرِ <<خودِ مردم>> که انتخاب‌کنندگان و موکلین او هستند مسئول است. این است که مردم <<نایبِ عام>> را خودشان، با تشخیصِ آرایِ خودشان، بر اساس این ضوابط انتخاب کرده و رهبریِ او را می‌پذیرند و او را جانشینِ امام [=آقایِ مهدی ] تلقی‌ میکنند و این جانشین امام در برابرِ امام [=آقایِ مهدی] و مکتب و او مسئول است، یعنی‌ بر خلافِ نماینده‌ای که با نظامِ دمکراتیک انتخاب شده است، مسئولِ این نیست که ایده‌ها و ایده‌آل‌ها و نیازهایِ مردمی که او را انتخاب کرده‌اند بر‌آورده کند، بلکه مسئول است که مردم را بر اساسِ قانون و مکتبی‌ که امام[=آقایِ مهدی] هدایت کننده‌ی آن مکتب است، هدایت کرده و آنها را بر اساسِ آن مکتب تغییر و پرورش دهد."[۴]

- نقشِ رای دهندگان و چگونگی‌ رای دادن: " البته این انتخابات که یک انتخاباتِ مقیدی است، به این معنی‌ نیست که همه‌ی مردم بیایند و رای بدهند و هر کس شماره‌ی آرائش بیشتر بود به جانشینی امام منتخب شود و در مسندِ نیابتِ امام قرار گیرد، بلکه چون این فرد یک شخصیتِ اجتماعی است و در عینِ حال یک شخصیتِ علمی‌، بنابرین توده‌ی ناآشنا با علم، خود‌به‌خود شایستگی‌ انتخابِ او را ندارد و عقل حکم می‌کند کسانی‌ که آگاهی‌ و علم دارند و می‌دانند که عالم‌ترین و متخصص‌ترین و آشنا‌ترین فرد به این مکتب کیست، یعنی‌ <<عالم‌شناسان>> به این انتخابات مبادرت ورزند و مردم هم خود‌به‌خود با فضلا و روحانیون و علمایِ مذهبِ خودشان تماس و به آنها اعتقاد دارند و از آنها پیروی میکنند."[۵]

[۱] انتظار، مذهبِ اعتراض، اثرِ علی‌ شریعتی، برگِ ۸
[۲] همان، برگِ ۸ و ۹
[۳] همان، برگِ ۹
[۴] همان، برگِ ۱۰
[۵] همان، برگِ
 

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز
این که مطهری راست میگه یا شریعتی‏?‏ و بحث و جدل سر این موضوع اصلا فایده و نتیجه ای نداره‏!‏ چرا که اصلا نگاه این دو به دین با هم کلا فرق داره به واقع شریعتی با احساس از دین صحبت میکنه و مطهری با منطق‏!‏ و یک تفکر و دیدگاه جامع تفکری هست که تلفیقی از هر دو باشه و برای این که کسی به این طرز فکر کامل برسه باید کتاب های هر دو این عزیزان رو مطالعه کنه یعنی هم حج و فاطمه فاطمه است شریعتی و هم سه کتاب توحید و معاد و نبوت مطهری تازه بعد از مطالعه این کتاب هاست که شاید برای خودش از دین کامل تصور اولیه ای داشته باشه
 

afn741

عضو جدید
دكتر شريعتي فردي روشنفكر و قابل احترام است كه مسايل ديني و اجنماعي را به شكلي كامل مطرح ميكرد .
با توچه به اين كه در ان دوران افراد مطرحي بودند و صحبتهاي زيادي در رابطه با دين و مردم و ... ميكردند ايا در حال حاضر كه به قدرت رسيده اند ايا هنوز هم به همان عقائد و گفتارهاي خود پايبند هستند ؟ و ان نطق هايي كه در محكوم كردن حكومت پهلوي سر ميداند و دم از ازادي و ..... سر ميداند در حال حاضر خود در راس هرم قدرت قرار گرفته اند با مردم چه ميكنند ؟
اين سوال براي من مطرح ميشود اگر دكتر در اين دوران حضور داشتند و دستي بر قدرت باز هم همان شريعتي دوست داشتني باقي ميماندن يا ؟

اصل پيدايش روحانيت و ولايت فقيه بر ميگرد به دوران صفوي كه براي رفع مشكلات ديني مردم از تركيه افرادي براي اموزش به ايران امدند و از ان زمان به بعد اين گروه به وجود امدند و تا به اين مرحله رسيدند كه خود را نائب امام زمان ميدانند . به نظر شما نحوه حكومت حضرت مهدي به شكل امروزي كه درگير ان هستيم ميباشد كه اقايون ادعا نايب بودن ايشان را دارند و اين ادعا ها بيشتر جنبه عوام فريبي دارد كه بيشتر قشر حال حاضر ايران را همين قشر ساده و زود باور تشكيل ميدهند كه با ديدن كاغذي كه به عربي نوشته شده را حتي اگر فحش در ان به ما نسبت داده باشند بوسيده و از زير پا دور ميكنند ؟
 
آخرین ویرایش:

esi.928

عضو جدید
شريعتي

شريعتي

به نظر من يه نگاهي به اطلاعات خودت بكن اگه ديدي سواد اجتماعي فرهنگي و ...بيشتر از شريعتيه در اون موقع ميتوني راجع بهش نظر بدي وگرنه .......
اگه راجع بهش شكاكي ميتوني كتاب هاي استاد رو هم مطالعه بكنيد. اطلاعات خوبي ميده
....................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
كتاب را از دستتان بر زمين نگذاريد تا استحمار نشويد
(خود اگاهي و استحمار:شريعتي)
 
بالا