دو تجربه شخصی از يک روش جديد کلاهبرداری و «گوش بری» !!

ali561266

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
http://groups.yahoo.com/group/Iran_eshGH/join
1- دو سه ماه پيش ، يکروز نزديک ظهر در خيابان پرديس (ملاصدرا) در حال رانندگی بسمت جنوب بودم و طبعاً در اون خيابان باريک ، نميتونستم سرعت زيادی داشته باشم ! در همون حال ، مردی رو ديدم که از روبرو (درجهت مخالف رانندگی من ) در سواره رو و در فاصله تقريبا دومتری از مسيری که من رانندگی ميکردم ، درحال مکالمه با تلفن همراهش ، داره بسمت شمال مياد . وقتی که با همون فاصله حدود دوسه متری از اون رد شدم ، صدای «تق» بلندی شنيدم ، و وقتی با تعجب به آينه بغل نيگا کردم ، مردک رو ديدم که خم شد و از زمين چيزی رو برداشت ! (که از قرار موبايلش بود که به ماشين من کوبيده بود !)
بدون توجه و جدی گرفتن موضوع ، براه خودم ادامه دادم و رفتم داخل پارکينگی که اونجا بود و پارک کردم . وقتی داشتم در ماشين رو قفل ميکردم ، ديدم همون مرد ، درحالی که مچ دست «بادکرده(!)» خودش رو گرفته ، پيداش شد ! با حالتی مظلومانه و دردآلود بمن گفت : آقا ! زدی منو ناقص کردی ، حتی توقف نکردی ببينی چی شده ؟!! من که خيلی تعجب کرده بودم ، گفتم : من ؟

ولی شما که با ماشين من بيشتر از دومتر فاصله داشتی ! گفت : ايناها ! نيگا کن ! آينه ت خورد به مچ دستم و داغونم کرد ! (قد و قواره آقاهه کوتاه و در اون حد نبود که مچش به آينه من بخوره !!) همون موقع يکنفر هم از راه رسيد و شهادت داد که «آقا راست ميگه ! من ديدم شما زدين بهش و رفتين !» خب ! سناريو ديگه تکميل شده بود ! خلاصه اينکه . . . سراغ درمونگاهی در اون نزديکی رو گرفت که من آدرس بيمارستانی در ملاصدرا را نشون دادم ، ولی اون گفت که بايد تو هم بيای ! وقتی گفتم من برای چی ؟ گفت : خب ! اين 70-80 تومن (منظور هزار تومنه) هزينه ش ميشه ، من که نميتونم همشو بدم ! اقلاً 50 تومنشو شما بده ، منم باقی شو ميذارم و درمونش ميکنم !!
چون کار واجبی توی مجتمع قضائی داشتم و خيلی عجله داشتم که بموقع برسم ، با اکراه و بی ميلی ، و برای کم کردن شر يارو و رسيدن به کارم ، ناچارشدم تن به خواسته ش بدم و پول رو دادم و درحالی که بشدت احساس مغبون شدم ميکردم ، به کارم رسيدم !!
2- هفته گذشته ، روز 5 شنبه در خيابان برزيل داشتم ميرفتم بسمت جنوب که برم تو کردستان ، بازهم همون صدای «تق» . . . و مردی که توی آينه ديدم دستش رو گرفتـه و . . . . ايضـا بقيه قضايا تکرار شد !
به راه خودم ادامه دادم ، ولی توی آينه ديدم که بلافاصله يک پرايد از پارک دراومد و «آقا» رو سوار کرد و اومدن دنبال من ! انگار که ميدونستن من توقف نميکنم !
منو تا کردستان تعقيب کردن و بالاخره علامت دادن که بايستم ! وقتی که توقف کردم ، راننده پرايد پياده شد و اومد و با همون لحن مظلومانه ، از اينکه به دوستش "زدم و رفتم " گله کرد و گفت که دست دوستش بادکرده ! اولش فکر کردم "همون مرد" دفعه قبليه ! تو دلم گفتم حتماً اين حقه رو "يه دور" روی همه امتحان کردن که دوباره نوبت من شده !! ولی وقتی رفتم جلو ديدم نــه ! يکی ديگه س !!

دوباره همون داستان و مچ دست بادکرده و همون حرفا . . . ولی اين دفعه ديگه من دستشون رو خونده بودم ! چون حساب کردم اين يارو هم قد و قواره اش جوری نيست که مچ دستش به آينه ماشين من بخوره ! و آينه من حدود آرنج اون ميشه ! وقتی که سراغ درمونگاه رو گرفت ، من داشتم تو ذهن خودم آدرس پاسگاه پليس رو پيدا ميکردم ! و وقتی گفت که هزينه «آتل» و درمان حدود 100 هزارتومان ميشه (حتماً نرخ تورم را خيلی بيشتر از حد اعلام شده حساب کرده بود !! ) و از من خواست که يا بدهم و يا ببرمش درمونگاه ، با کمال عصبانيت و با خشونت گفتم : اِ . . . اينجــوريه ؟؟ خيـلی خب ! بشين بيا دنبـال من!اول ميبرمتون پيش پليس ، بعدش ميريم درمونگاه !! و راه افتـادم ! ولی وقتی به اولين خروجی ، که بطرف پاسگاه پليس ملاصدرا – چهارراه شيراز ميرفت پيچيدم ، توی آينه ديدم که «آقايـون» ، مستقيم رفتن و زدن به چاک ! گويا از خير (شايدم شــرّ لو رفتن ) اين يه فقره گذشتن و رفتن دنبال طعمه ديگه ای که قضيه براش نا آشناس ! و بقول معروف «عطای مـرا به لقايم بخشيدند !»
خواستم اين تجربه شخصی را بهمه دوستان بگم ، تا گول اينجور شيادان و کلاهبرداران «مبتکر (!)» را نخورين
 

ali561266

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
البته اينو يكي از دوستان برام فرستاده
 

lars_manson2002

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه دفعه از اینترنت خرید کردم که قیمت کالا + پست میشد 9000 تومان. قرار بود حداکثر تا دو روز بسته خریداری شده به دستم برسه اما دو هفته گذشت و خبری نشد.

بعد از دو هفته حدود ساعت 9 شب یه آقایی با قیافه خیلی خوف و خفن با عصبانیت زنگ و در خونم رو میزد, با عصبانیت رفتم ببینم کیه,

گفتم هــــــــــــــــوش ! چیه؟ چته مردک سر اووردی مگه؟ چه خبرته چیکار داری؟

دیدم طرف از اون پرروها هست , گفت آقا دو هفته ما رو معطل کردی طلبکارم هستی؟ بسته خریدت رو آوردم از سایت فلان - یادم نیست سایتش رو -


گفتم خب من دو هفته پیش میخواستم نه الان, رفتم یه نمونه اش رو از بازار خریدم دیگه بدردم نمیخوره

گفت نخیر و الا بلا باید بگیریش و ... خلاصه بیست دقیقه ای با هم جر و بحث کردیم و کار داشت به دعوا میکشید. راستش من هم حوصله بحث نداشتم و هم یه جورایی از قیافه طرف ترسیدم که داشت بدجوری قاطی میکرد و عربده میکشید. ( بنظرم معتاد هم بود) یاد روح الله داداشی افتادم و پیش خودم گفتم تا با چاقو ما رو نزده پولش رو بدیم بره پی کارش.

وقتی 9000 تومان رو دادم بهش, چپ چپ نگاهم کرد گفت این چیه؟ گفتم پولش, گفت نخیر پولش میشه 19000 تومان, گفتم چی؟!:mad:

گفت پیچ پیچی ! 9000 تومان پول بسته 10000 تومان چون ما رو علاف کردی دو هفته با این آدرس دادنت تو سایت

دیگه عصبانی شدم گفتم چرت نگو بچه **** به من چه که تو آدرس بلد نیستی, آدرس بلد نیستی غلط میکنی پیک موتوری میشی اصلا نخواستم. درب رو بستم و رفتم تو حیاط. اونم وحشیانه شروع کرد در زدن.

دوباره در رو باز کردم. به سمتم حمله ور شد و صورتش رو اورد جلو صورتم گفت ببین بچه قرتی, پول منو ندی پولت میکنم !! راستش خیلی ترسیدم , آب دهنمو قورت دادم اما خب غرورم نمیذاشت کوتاه بیام گفتم من پول زور به کسی نمیدم داداش. با شنیدن کلمه داداش نرم شد و گفت پول زور نده همون 9000 تومن و 2000 تومن کرایه ام رو بده. من گفتم 9000 تومان با کرایه بود, چرا باید 2000 تومان اضافه بدم, اما باشه بیا این 2000 تومان رو هم بگیر برو با بچه ها نارنگی بخر بخور شاد باش.

11000 تومان بهش دادم و طرف رفت.

بعدش از دوستام شنیدم اینا شگردشون اینه که ملت رو تیغ میزنند چون هیچ قانونی نیست که رو خرید و فروش های اینترنتی نظارت کنه..
 
بالا