طبق خبری که خوندم دانشگاه ها با کمبود جسد زن مواجه هستن!
از زندانی های خانوم می تونن استفاده کنن
صمن اینکه فکر نکنم جسد برای تشریح زن و مردش فرقی داشته باشه و کلا فرقی نداره از نظر تشریح
این نهایت سنگدلی و قساوته
نوع مجازات باید متناسب با نوع جرم باشه . زندان مجازات در برابر وقوع جرمه . قرار نیست خود زندان ها محلی برای ایجاد ترور و منفی کردن زندانیان باشه .
هیچ انسانی حق نداره در مورد جسم انسان دیگری تصمیم بگیره
اینکه میگین راه داره
زندانی رو تو زندان می مونه اینقدر رو روانش کار می کنیم (ساواکی نه ها به صورت فرهنگی تا قبول کنه چه کار خوبی داره می کنه و...)
صمن اینکه فکر نکنم با کسی که کار خلاف کرده حالا بیام از بدنش در راستای خیر استفاده کنیم بد باشه
و کار خوبی هم هست
نمی دونم چرا بعصیا(تقریبا تمام افرادی که دیدم) با برخورد اشدا من الکفار مخالفن
خوب می تونست این کارو نکنه
مثلا کسی که میاد جیب یه دانشمندو میزنه باید خیلی محکم تر از کسی که جیب یک فرد معمولی را میزنه مجازات بشه چون وفت یک دانشمندو گرفته کسی که متعلق به خودش نبوده متعلق به جامعه بوده و...
کلا من با برخورد اشدا من الکفار موافقم و به این ایمان دارم که اگر بگن رد شد از چراغ قرمز مجازاتش مرگ هست
در گام اول ملت می خندن میگن شعر می گن
اما همین که سر اولین نفر رو ببریم روز دوم دیگه هیچ کس از چراغ قرمز رد نمیشه
تا روز اخر بشریت چون می دون سر می برن برای عبور از چراغ قرمز
و ما گفتیم همه رو می کشیم اما در عمل فقط یک نفر کشته (تازه اینم یه جورایی شهید شده چون جونش فدا شده تا بقیه بشریت نجات پیدا کنن) شده
و این یعنی پیشرفت
با حذف یک نفر از حذف شدن خیلی ها جلو گیری کردیم
=============
مثال بزنم من وقتی استادیوم میرم اینقدر دوست دارم بپرم تو زمین بدوم و.... (من که خودم رو شخص تحصیل کرده و... می دونم) 1000000 نفرم داد بزنن ولش کن ولش کن و...
چه برسه سیار ملت که دوست دارن بیان داخل زمین (خیلی دوست دارنا)
اما تعداد برادر قلچماق گذاشتن که فارسیم بلد نیستن حرف بزنن نمی دونم از کجا اوردنشون میگی درو باز کن برم دبلیو سی میگه فحش نده و با باتوم میزنتت!
حالا چرا ملت نمیریزن داخل زمین با اینکه بشدت عجیبوالوصفی دوست دارن بیان داخل؟؟؟؟
بری داخل مثل تیم راگبی 4 نفر میریزن روت و می برنت تو یه اتاق و ....
برای همین ملت مثل بچه ی ادم رو سکو ها میشینن و....
تا الان شما مبسر بودید؟
من اخرش نتونستم مبسر خوبی باشم فقط اسم مینوشتم ولی چون همه دوستام بودن اسمشون رو به معلم نمی دادم
منو برداشتن و صمیمی ترین دوستم را گذاشتن جای من مبسر
در حالی که همه شلوغ می کردن یه لبخند بهش زدم رو حساب رفاقت اونم اسممو نوشت و داد معلم کف دستی خوردم
بعدش ازم معذرت خواستو گفت تو تنها رفیقم بودی و من از تو استفاده کردم امید وارم ناراحت نشده باشی
اما این کتک خوردن تو باعث شد که از فردا بچه ها از من حساب ببرن تو هم اگر روز اول اسم 4 نفرو می دادی میزدن تو سرشون کارت می گیرفت و اینجوری کلاست رو اب نمی رفت و...
گاهی وقت ها لازمه بعصیا فدا بشن تا بقیه بمونن