دوستان کمک کنید ..... نظر بدین

khatriya

عضو جدید
بچه اگه یه دختری پدر و مادرش با هم زندگی نمیکنن (طلاق نگرفتن اما بنا به دلایلی با هم زندگی نمیکنن) وقتی براش خواستگار میاد .. یا با کسی اشنا میشه که این موضوع رو نمیدونه ... کی باید بهش بگه ؟ همون روز اول؟ چه جوری بگه که طرف سنکوپ نکنه ؟:confused:
 

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه اگه یه دختری پدر و مادرش با هم زندگی نمیکنن (طلاق نگرفتن اما بنا به دلایلی با هم زندگی نمیکنن) وقتی براش خواستگار میاد .. یا با کسی اشنا میشه که این موضوع رو نمیدونه ... کی باید بهش بگه ؟ همون روز اول؟ چه جوری بگه که طرف سنکوپ نکنه ؟:confused:

مرسی که به بچه های اینجا اینقدر اعتماد داری، این khatriya یعنی چی ؟:confused:
به نظر من پسر بهتره اولش بگه تا بعدا. ممکنه پسره از این صداقتش خیلی خوشش بیاد، اگرم پسره قبول نکنه الکی دردسر درست نمیشه تا بعدا وابستگی و اینا پیش بیاد و جدا شدن سخت بشه. اگرم واسه دوستی میخواد که اصلا فکر نمی کنم لازم باشه بدونه ولی اگر خواستگاریه اولش باید بگه.:gol:
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بچه اگه یه دختری پدر و مادرش با هم زندگی نمیکنن (طلاق نگرفتن اما بنا به دلایلی با هم زندگی نمیکنن) وقتی براش خواستگار میاد .. یا با کسی اشنا میشه که این موضوع رو نمیدونه ... کی باید بهش بگه ؟ همون روز اول؟ چه جوری بگه که طرف سنکوپ نکنه ؟:confused:
بهتره همون اول به طرف بگه. اگه پسره قبول كرد كه هيچي. اگرم قبول نكرد بهتر از اينه كه بعدا مشكل پيش بياد و هميشه جنگ و دعوا باشه كه چرا بهم نگفتي و اين مساله رو ازم قايم كردي
از طرف ديگه سره هميشه با شك به دختره نگاه مي كنه. چون مي گه اگه اون اين مساله رو مخفي كردهشايد مسائل ديگه اي هم هست كه نگفته باشه.
به نظر من بهتره كه از همون اول همه چيز گفته بشه.
 
  • Like
واکنش ها: NYC

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
ببخش که تو کار بزرگان دخالت میکنم ولی سعی کن از اول زندگیت با صداقت بری جلو
اگه واقعا تو رو دوست داشته باشه هیچ کاری به این حرفا نداره
فقط صادق باش
 

khatriya

عضو جدید
خب منم میخوام بگم ... چه جوری بگم؟
تا حالا این جوری که خودم میگم خوب نبوده .. چون معمولا پسره قبول میکنه و براش مهم نبوده اما خانواده اش خیلی ... و همه چی به هم خورده :(
تا حالا که از صداقت خیری ندیدم ... ولی بازم راست میگم .. ولی بگین چه جوری بگم که خوب باشه
 
  • Like
واکنش ها: NYC

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب منم میخوام بگم ... چه جوری بگم؟
تا حالا این جوری که خودم میگم خوب نبوده .. چون معمولا پسره قبول میکنه و براش مهم نبوده اما خانواده اش خیلی ... و همه چی به هم خورده :(
تا حالا که از صداقت خیری ندیدم ... ولی بازم راست میگم .. ولی بگین چه جوری بگم که خوب باشه


:que::que:
پسره چه جور آدمیه ؟
یه ذره از خصوصیات اخلاقی-رفتاریش بگو بیشتر باهاش آشنا شیم تا همه بتونن بهتر کمکت کنن.:gol:

مگه چجوری میگی ؟
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
خب منم میخوام بگم ... چه جوری بگم؟
تا حالا این جوری که خودم میگم خوب نبوده .. چون معمولا پسره قبول میکنه و براش مهم نبوده اما خانواده اش خیلی ... و همه چی به هم خورده :(
تا حالا که از صداقت خیری ندیدم ... ولی بازم راست میگم .. ولی بگین چه جوری بگم که خوب باشه
صبر داشته باش
صبر
 

khatriya

عضو جدید
:que::que:
پسره چه جور آدمیه ؟
یه ذره از خصوصیات اخلاقی-رفتاریش بگو بیشتر باهاش آشنا شیم تا همه بتونن بهتر کمکت کنن.:gol:

مگه چجوری میگی ؟[/QUOدر حال حاضر شخص خاصی مد نظرم نیست که بگم اخلاقش چه طوریه .. ولی د رموارد گذشته ... من بسیار ساده این موضوع رو تشریح میکردم که ما این مدلی هستیم که با هم زندگی نمیکنیم .. البته چند ساله .. قبلا مثله بقیه بودیم .. مشکل از جایی شروع میشه که منو خیلی سوال پیچم میکنن .. خب براشون عجیبه .. که چه جوریه که ما با هم رفت و امد میکنیم ناهار میخوریم ... ولی سنتی پیشه هم نیستیم .. و یه چیزی من واقعا جواب خیلی از سوالاشون رو نمیدونم .. راستش رو میگم میگم نمیدونم ! اونا باور نمیکنن .. فک میکنن که من دروغ میگم یا دارم چیزی رو پنهان میکنم .. ولی به خدا همینه ! موضوع به همین سادگسه ولی اونا سوالای سختی میکنن و انتظار دارن یه قضیه پلیسی باشه تا کنجکاویشون ارضا شه :cry:
 

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
:que::que:
پسره چه جور آدمیه ؟
یه ذره از خصوصیات اخلاقی-رفتاریش بگو بیشتر باهاش آشنا شیم تا همه بتونن بهتر کمکت کنن.:gol:

مگه چجوری میگی ؟[/QUOدر حال حاضر شخص خاصی مد نظرم نیست که بگم اخلاقش چه طوریه .. ولی د رموارد گذشته ... من بسیار ساده این موضوع رو تشریح میکردم که ما این مدلی هستیم که با هم زندگی نمیکنیم .. البته چند ساله .. قبلا مثله بقیه بودیم .. مشکل از جایی شروع میشه که منو خیلی سوال پیچم میکنن .. خب براشون عجیبه .. که چه جوریه که ما با هم رفت و امد میکنیم ناهار میخوریم ... ولی سنتی پیشه هم نیستیم .. و یه چیزی من واقعا جواب خیلی از سوالاشون رو نمیدونم .. راستش رو میگم میگم نمیدونم ! اونا باور نمیکنن .. فک میکنن که من دروغ میگم یا دارم چیزی رو پنهان میکنم .. ولی به خدا همینه ! موضوع به همین سادگسه ولی اونا سوالای سختی میکنن و انتظار دارن یه قضیه پلیسی باشه تا کنجکاویشون ارضا شه :cry:

یعنی منظورت اینه که تو خیلی ساده میگی نمیدونی (راست) ولی اونا فکر میکنن که داری واقعیت رو میپیچونی ؟
 

khatriya

عضو جدید
یعنی منظورت اینه که تو خیلی ساده میگی نمیدونی (راست) ولی اونا فکر میکنن که داری واقعیت رو میپیچونی ؟



دقیقا .... من واقعا نمیدونم ولی اونا باور نمیکنن!یا راجع به من و مامانم فکرای نادرست میکنن .. مثلا میگن لابد شما اذیتش کردین ... که واقعیت نداره ... اصلا گاهی وقتا تصمیم میگیرم ازدواج نکنم .. . این موضوع واسه من حل شده .. عادی شده .. ولی واسه بقیه نه ! من حق میدم بهشون .. ولی چی بگم یا چه جوری بگم که خودم در معرض اتهام قرار نگیرم؟:confused:
 
  • Like
واکنش ها: NYC

R3iHan3H

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه آدم منطقی ای باشه (و دلیل جدا زندگی کردن پدر و مادر هم قابل قبول باشه)،به راحتی کنار میاد.اما اگه آدم منطقی نباشه عقب میکشه،که همون بهتر.
یه جورایی میشه از این مسئله به عنوان آزمایش طرف استفاده کرد.
البته به نظر من(که خودمم همین مشکل رو دارم:whistle:) باید همون اول گفت این قضیه رو...
 

yen

عضو جدید
باید راستشو بهش بگی اگه دوست داشته باشه زیاد مشکل درست نمی شه

شاید با ازدواجت مادر و پدرت هم به هم رسیدن
 

sun_girl

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه اگه یه دختری پدر و مادرش با هم زندگی نمیکنن (طلاق نگرفتن اما بنا به دلایلی با هم زندگی نمیکنن) وقتی براش خواستگار میاد .. یا با کسی اشنا میشه که این موضوع رو نمیدونه ... کی باید بهش بگه ؟ همون روز اول؟ چه جوری بگه که طرف سنکوپ نکنه ؟:confused:
به نظرم همون اول بگی خیلی بهتر... البته اگه واقعا بحث خواستگاری و ازدواج باشه، در غیر اینصورت لزومی نداره بگی
ولی این که چطور بگی نمی دونم، فکر کنم نظرات آقایون تو این زمینه بهتر می تونه کمک کنه
 

khatriya

عضو جدید
من نگفتم که نمیخوام بگم .... پرسیدم چه جوری بگم ... چه وقتی بگم .. والا کسی که میاد خواستگاری از قبل که منو نمیشناخته که منو دوست داشته باشه ... منطقی فک میکنه بدون هیچ دوست داشتنی
من موندم چرا کسی از ایمان ادم نمیپرسه ؟ چرا کس ینمیگه خوب چه هنری داری؟
به یه چیزایی زوم میکن که خوب دست طرف نیست ..
والا دلیل خاصی نداره من با پدرم 50 سال تفاوت سنی داریم .. مامانم هم با بابام 20 سال 1 این باعث شده که کلا زیاد همدیگرو درک نکنیم .. اونم الان دیگه خیلی پیر شده سخت شده بود زندگی ... اون خواب بود ما بیدار بودیم ما خواب بودیم .. اون غذای مخصمص میخواست ما غذا خودمونو .. اون همش میخواست اخبار نگا کنه من کارتون ....
این شد که محل زندگیمون رو جدا کردیم ولی خوب چون دوست داشتیم همدیگرو به هم ازادی انتخاب دادیم ... حالا اون راحته ما هم راحت .. من نمیدونم مشکل این موضوع کجاست ؟ قبول دارم عجیبه ولی خوب شده دیگه :(
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نگفتم که نمیخوام بگم .... پرسیدم چه جوری بگم ... چه وقتی بگم ..
سلام دوست عزیز. من همه سئوالات و جوابهای شما رو تا اینجا خوندم.

اینکه شما میخوای بدونی که یک حرفی را چه جوری باید بگی و یا کی باید بگی , نشون میده که یا سن و سال شما کمه و یا هنوز دوست دارید تا در دوران کودکیتون زندگی کنین و یا اینکه با عرض معذرت هنوز به بلوغ فکری کامل نرسیده اید.
من حدس میزنم که هر سه تاش در مورد شما صدق کنه.
به شما پیشنهاد میکنم بجای فکر کردن به ازدواج و برای اینکه کمی تو زندگیتون پخته بشید , یکی دوسال از وقتتون رو به جای ازدواج , صرف بودن با مردم و دوستانتان و شرکت در مراکز هنری و عضویت و فعالیت در سازمانهای ویژه این کار ها و موارد مشابه آن بکنید تا بیشتر با مردم حشر و نشر داشته باشید و کامل بشید.
اطلاعات شما از دنیای اطرافتان و از زندگی بسیار کم هست و باید برای رسیدن به بلوغ عقلی و فکری بیشتر وقتتان را با مردم باشید و در سازمانهایی نظیر صلیب سرخ و یا سازمانهای امدادی و اجتماعی و مشابه آن عضویت داشته باشید و از رفتار و کردار و سلوک انسانها بیشتر ببینید و بیشتر یاد بگیرید.
شما هنوز بقول خودتان نمیدانید که دو تا کلمه و یا یک موضوع را چگونه و کی باید بگویید , آنوقت میخواهید با همین بصیرت ازدواج کنید ؟
اگر با این شرایط ازدواج کنید هم خودتان و هم آن جوانی را که با شما ازدواج میکنه بدبخت میکنید. الان دیگر قرن 18 نیست که با هر توش و توان و تجربه بشه ازدواج کرد و خوشبخت شد. بنابراین شما باید یه چند سال به خودتون وقت بدین و تو این مدت هر جوری که براتون امکان داره با مردم بیشتر مراوده داشته باشید تا دانش زندگیتون کامل بشه.امیدوارم این تذکرات منو بحساب تذکرات یک دوست قبول کنید و بهش فکر کنید.موفق باشید:gol:
 

khatriya

عضو جدید
خیلی ممنون از نظرتون .. بالاخره اینم حرفیه ...
حالااز این که من 25 سالمه و این سنه کمی نیست واسه یه دختر....و این که من چه انجمن هایی عضو هستم و فعالیت میکنم ... به کنار
ولی به نظره من یکی از نشونه های بزرگ شدن .. مشورته! چون بچه ها مشورت نمیکنن....
یعنی شما منظورتون اینه که هر کی با دوستاش .. همسن هاش و .. مشورت کنه یا راجع به یه موضوعی نظر خواهی کنه کودکه؟
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی ممنون از نظرتون .. بالاخره اینم حرفیه ...
حالااز این که من 25 سالمه و این سنه کمی نیست واسه یه دختر....و این که من چه انجمن هایی عضو هستم و فعالیت میکنم ... به کنار
ولی به نظره من یکی از نشونه های بزرگ شدن .. مشورته! چون بچه ها مشورت نمیکنن....
یعنی شما منظورتون اینه که هر کی با دوستاش .. همسن هاش و .. مشورت کنه یا راجع به یه موضوعی نظر خواهی کنه کودکه؟
من هم از توجه شما ممنونم. راستش مشورت بد نیست ولی زیاد نمیتونه کارساز باشه. شرکت در فعالیت های اجتماعی خیلی از استعداد های نهفته انسان را بیدار میکنه. نشست و برخواست با مردم باعث بلوغ فکری و گسترش جهان بینی انسان میشه. بازم ممنونم.:gol:
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
من تا حدود زیادی با حرفای آقای ofakur موافقم. کار خوبی هم میکنی که مشورت میکنی ولی زندگی مشترک خیلی پیچیده تر از این حرفاست که شما نتونی یه مشکلیو که از نظر خودت هم ساده است و منطقی بگی به طرفت و نسبت بهش میترسی. به نظر من یکم زمان بیشتری به خودت بده تا به لحاظ روحی قوی تر بشی و تو تصمیم گیری هات مصمم تر عمل کنی. موفق باشی.:gol:
 

mina jojo

عضو جدید
کاربر ممتاز
این که تو میگی نشونه ی صداقتته
من نمیگم تو بلد نیستی بگی بر عکس دوست بالا نطرم بر عکسه
چون گفتن بعضی چیزا سخته


به نظر من نگو نمیدونم چون اجازه میدی دیگران این برداشتو کنن که تو واست زندگیه خونوادگیت خیلی مطرح نیست که در موردش فکر کنی


من جای تو بودم میگفتم اختلاق سنی پدرم نیاز به ارامش و استراحت متاسب با سن خودش داره و مادرم هم همین طور اما چون سنشون با هم متفاوته و در کنار این به هم خیلی علاقه دارن ترجیح دادن که دو تا محل جدا زندگی کنن که هم به استراحت جفتشون برسن هم در کنار هم یه ساعاتی رو بمونن چون همو دوست دارن

اینم یاد اوری کن که اگه مشکل جدی بود اینا از هم طلاق میگرفتن و فقط میخاست به دیدگاه هم احترام بزارن


هر چی میگی دروغ نگو:cry:

در ضمن معلومه که بابا و مامانت باید جفتشون تو خواستگاری باشن و باید هر 2 رو با هم معرفی کنی در کل در برابر پسره باید هر 2 با هم باشن مخصوصا در برابر خونوادش تا بفهمنن که مشکل حادی نیست
 

khatriya

عضو جدید
خیلی ممنون
با این جملت موافقم گفتن بعضی چیزا سخته
عزیزم اگه میخواستم دروغ بگم که نمیومدم ...
من راست میگم هر چی هم بشه مهم نیست :)
اینم یاد اوری کن که اگه مشکل جدی بود اینا از هم طلاق میگرفتن و فقط میخاست به دیدگاه هم احترام بزارن اینم گفتم اما به نظر بعضی از ادم ها دو نفر پیش هم باشن اما با هم مشکل پیدا کنن بهتره تا دور باشن ولی همدیگرو دوست داشته باشن و با ارامش زندگی کنن
از همه ممنون که وقت گذاشتن و خوندن و جواب دادن :)
 

mina jojo

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی ممنون
با این جملت موافقم گفتن بعضی چیزا سخته
عزیزم اگه میخواستم دروغ بگم که نمیومدم ...
من راست میگم هر چی هم بشه مهم نیست :)
اینم یاد اوری کن که اگه مشکل جدی بود اینا از هم طلاق میگرفتن و فقط میخاست به دیدگاه هم احترام بزارن اینم گفتم اما به نظر بعضی از ادم ها دو نفر پیش هم باشن اما با هم مشکل پیدا کنن بهتره تا دور باشن ولی همدیگرو دوست داشته باشن و با ارامش زندگی کنن
از همه ممنون که وقت گذاشتن و خوندن و جواب دادن :)
ببین من به این نتیجه رسیدما اگه یکی رو از دست دادی شاد باش چون بهترشو بدست میاری
 

Similar threads

بالا