درخواست کمک:اطلاعاتی در مورد ESM (جنگ الکترونیک)

arash.ars1

عضو جدید
سلام دوست عزیز
امیدوارم این مطالب براتون مفید باشه :

جنگ الكترونيك را مي‌توان به چهار بخش كلي تقسيم كرد. بخش اول آگاهي از سيگنال (SIGINT) كه عمليات مربوط به جستجو، محل يابي و تشخيص امواج الكترومغناطيسي به منظور تهديد‌ها و بكارگيري تمهيدهاي مناسب را SIGINT مي‌نامند. معمولا آگاهي از سيگنال را به دو بخش آگاهي الكترونيكي (ELINT) و آگاهي مخابراتي (COMINT) تقسيم مي‌كنند. منظور از ELINT همان عمليات آگاهي از سيگنال در حوزه سيگنال‌هاي راداري، و منظور از COMINT آگاهي از سيگنال در حوزه سيگنال‌هاي مخابراتي است. به طور متناظر عمليات ضد SIGINT را كه موسوم به عمليات امن سازي سيگنال (SIGSEC) است و به دو بخش ELSEC و COMSEC تقسيم مي‌كنند.


بخش دوم اقدامات پشتيباني الكترونيكي(ESM) كه كار ESM دقيقا مانند SIGINT است با اين تفاوت كه سيستم‌هاي ESM عمليات مذكور را به منظور شناسايي‌هاي فوري انجام داده و در شرايط تاكتيكي بكار مي‌روند، درحالي كه سيستم‌هاي SIGINT معمولا در شرايط غير تاكتيكي و به منظور جمع‌آوري اطلاعات مورد استفاده واقع مي‌شوند. به عنوان مثال با استفاده از سيستم‌هاي SIGINIT اطلاعات مربوطه به رادارهاي دشمن جمع‌آوري و ذخيره شده و سپس در مواقع ضروري و شرايط جنگي، گيرنده هشدار دهنده راداري كه نوعي سيستم ESM است با دريافت و تشخيص سيگنال دريافتي و مقايسه با سيگنال‌هال ذخيره شده آن را تحليل مي‌نمايد. واضح است كه اقتضايESM آنست كه سريع بوده و از فاصله‌اي دورتر از برد فرستنده عمل كند.

بخش سوم اقدامات ضد الكترونيكي (ECM) كه عمليات مربوط به جلوگيري يا كاهش استفاده موثر دشمن از طيف الكترومغناطيسي را ECM مي‌نامند. اختلال و فريب عمده‌ترين روش‌هاي ECM به شمار مي‌آيند.

بخش چهارم اقدامات ضد الكترونيكي (ECCM) كه عملياتي كه ما را براي استفاده از طيف الكترومغناطيسي در مقابل جنگ الكتروينك دشمن توانمند مي‌سازد، ECCM ناميده مي‌شود.

براي مقابله با تهديدات دشمن، يكي از مهمترين و شايد بهترين راه حل‌ها، كور كردن دشمن از جهت دستيابي به خود سيگنال و مشخصات آن، و نيز توانمند كردن سيستم در مقابل اختلال است.

به عبارت ديگر اين دو ويژگي، دست دشمن را در جهت انجام بسيار از مراحل ديگر حمله مي‌بندد. ويژگي اول در حقيقت با عمليات مربوط به بهره برداري دشمن از سيگنال ها و به عبارت دقيق تر، كاهش احتمال بهره‌برداري دشمن (LPE) است. اين ويژگي جزئي از عمليات SIGSEC است و از آن جهت كه ECM را نيز براي دشمن دشوارتر مي‌ساز جزئي از ECCM نيز به شمار مي‌آيد. ويژگي دوم، مقابله با اختلال (AJ) ناميده شده و از مهمترين روش‌هاي ECCM محسوب مي‌گردد.

در صورت وجود دو ويژگي LPE و AJ.، مخابرات را مخابرات مستتر مي‌نامند. اگر چه برخي از روش‌هاي تحقق مخابرات مستتر، به طور همزمان دو ويژگي فوق را جامه عمل مي پوشانند، اما بسياري از آنها تنها به يكي از ويژگي‌ها توجه مي‌كنند.

هدف اصلي طراحي LPE آنست كه حتي‌الامكان اطلاعات كمتري در اختيار دشمن قرار داده شود و به عبارت ديگر عدم قطعيتي براي او ايجاد شود كه او نتوان بهره‌برداري مفيدي از سيگنال كند. بر همين اساس مي‌توان كليه روش‌هايي كه ابهام دشمن را زياد مي‌كند را در زمره روش‌هاي LPE جاي داد. به عنوان مثال كدينگ منبع، كدينگ كانال، مدولاسيون متناسب، كنترل توان(كم نمودن توان تا حد ممكن)همگي از روش‌هاي LPE محسوب مي‌شوند. اما در اين ميان، استفاده از سيگنال‌هاي با BT بزرگ (حاصلضرت زمان پهناي باند بزرگ) جايگاهي ويژه و منحصر به فرد دارد. علل اهميت اين روش را مي‌توان در قابل انعطاف بودن آن (يعني قابليت محاسبه كارآيي آن بصورت كمي و ارتباط تاثير آن با 1پارامترهاي مورد استفاده) و نيز تاثير آن بر خاصيت ديگر مخابرات مستتريعني AJ دانست. توجه نماييد كه همه روش‌هاي LPE لزوما خاصيت AJ را بهبود بخشيده و حتي ممكن است آنرا مخدوش سازند. به عنوان مثال روش كاهش توان تاثيري مثبت بر LPE و تاثيري منفي بر خاصيت AJ دارد. بنابراين از مزاياي مهم استفاده از BT، تحقق همزمان اين دو ويژگي است.

به دليل آنكه سيگنال‌هاي راداري اطلاعات نيستند، شنود آنها در حقيقت به منزله‌ي بهره برداري از آنهاست و دشمن مي‌تواند پس از آشكارسازي و تشخيص نوع‌ آن، استفاده‌ي لازم را در جهت تخريب يا فريب رادار داشته باشد. لذا LPI در رادار يا مترادف با LPI است. پس روش‌هايي مانند استفاده از آنتن‌هاي با لوب فرعي كم، كنترل توان، جاروب كردن كم وقوع، وطراحي سيگنال‌ به منظور كاهش احتمال آشكارسازي، روش‌هاي مناسبي براي كاهش احتمال شنود مي‌باشند. اما در اين ميان به همان دليل مذكور در مورد روش‌هاي مخابراتي، روش طراحي سيگنال‌هاي با BT بزرگ از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. گر چه در مقوله رادار، اشاره‌اي به عنوان سيگنال‌هاي طيف گسترده نشده است، اما روش‌هاي پيشنهاد شده به منظور بر آورده نمودن لوازم و نيازهاي خاصي كه با نحوه ارسال سيگنال‌هاي رادار تطبيق يافته‌اند، نيز وجود دارند كه از جمله مي‌توان به روش PRF تصادفي در رادار اشاره كرد. بنابراين به طور كلي تفاوت‌هايي ميان طراحي سيگنال در رادار و مخابرات وجود دارد و اين تفاوت ها مانع از تعميم ساده روش‌هاي طراحي سيگنال از هر حوزه به حوزه ديگر شده است.

تفاوت ماهوي ديگري كه بين دو مقوله رادار و مخابرات وجود دارد از حيث مسئل امنيتي و شنود آنهاست. اولا فرستنده و گيرنده رادار معمولا در يك محل قرار دارند و لذا محل يابي رادار براي دشمن ساده تر است. ثانيا در رادار گيرنده مجاز تضعيف دو مسير (رفت و برگشت) را تحمل مي‌نمايد و گيرنده غير مجاز يك مسيره را، در حالي كه در مخابرات هر دو تضعيف يك مسير دارند، ثانيا در مخابرات آنچه اهميت دارد معمولا محتواي پيام است كه مي‌توان آن را رمز گذاري حفاظت كرد، در حاليكه در رادار چنين امكاني وجود ندارد. همه اين تفاوت ها حاكي از پيچيده‌تر بودن طراحي سيگنال‌هاي LPI در رادار است.

متاسفانه عمده‌ي مباحث مطرح شده در مورد گيرده‌هاي شنود راداري، سعي در بالابردن احتمال پوشش(pr(C از نظر زماني، فركانسي و فضايي داشته و كمتر به افزايش(Pr(C مي‌پردازند. به عبارت ديگر اغلب آنها در قسمت آشكار سازي از يك آشكار ساز ساده (مانند آشكار ساز مربعي) استفاده كرده و در عوض سعي مي‌كنند پهناي باند گيرنده، سرعت آن و مسائلي از اين قبيل را افزايش دهند.
نقش مدیریت جنگ الکترونیک
نگرش سامانه ای به جنگ ها و منازعات بشری در قالب اصول و تئوری های فرماندهی و مراقبت در بستر شبکه های عملیات هوایی، پدافند هوایی، شناسایی الکترونیکی و ارتباطی (اطلاعات و عملیات) ؛ عملیات موشک های سطح به سطح در نیروی هوایی؛ شبکه های عملیات عرشه (شناورهای سطحی و زیر سطحی) در نیروی دریایی؛ همچنین شبکه های عملیات توپخانه صحرایی، موشکی، زرهی، خمپاره اندازها و پیاده نظام در نیروی زمنی را آنچنان به ارتباطات قوی و پیچیده در اعمال هدایت، وحدت فرماندهی و کنترل های سریع، به علاوه اتخاذ تصمیم های قاطع و به موقع نیازمند کرده است که نقش تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی را در اجرای این اصول و شیوه ها، نه تنها انکار ناپذیر می سازد، بلکه هر اقدام نظامی بدون آنها را غیر ممکن و قرین شکست نموده است.
به منظور اعمال موفقیت آمیز اقدامات جنگ الکترونیکی در زمان صلح و جنگ توسط هر نیروی مسلحی، استفاده گسترده و برنامه ریزی شده از تجهیزات الکترونیکی، که به طور مستقل انجام می گیرد (مانند رادارها و مخابرات و …) یا به صورت همراه و جزیی از جنگ افزارهای آفندی و پدآفندی (مانند انواع هواپیماها، شناورها، موشک ها و …) در حال رایج شدن است، که در هر حال کاربرد صحیح آنها به هر صورتی که باشد، باعث ارتقاء بُرد تجهیزات و جنگ افزارها، سرعت (شتاب)، دقت و قدرت نظامی (کشندگی) می شود و موجب می گردد تا ضمن افزایش ضریب موفقیت، مدت زمان جنگ های امروزی نیز کوتاه شود. دستیابی به چنین تحولاتی در گرواعمال مدریت مفید و موثر جنگ الکترونیکی به همراه سایر اقدامات سخت افرازی، اطلاعاتی و عملیاتی سامانة فرماندهی و کنترل نیروهای مسلح در هر کشوری می باشد .
 
آخرین ویرایش:

arash.ars1

عضو جدید
 
آخرین ویرایش:

arash.ars1

عضو جدید
مطالبی دیگر درباره ESM (جنگ الکترونیک) :

بخشهای مختلف جنگ الكترونیك عبارتند از : ESM ، ECM ، ECCM ، سلاحهای ضد تشعشعی
مطابق دسته بندی فوق EW بصورت كلاسیك چنین طبقه بندی میشود :
-
اقدامات پشتیبانی الكترومغناطیسی (ESM) كه بخش گیرنده EW است.
-
اقدامات ضد الكترونیكی (ECM) شامل اخلال، خاشاك (chaff) و فلیر (شعله زن) است كه به منظور مختل كردن سیستمهای راداری، مخابرات نظامی و سلاحهای جستجوگر گرما به كار میروند.
-
اقدامات ضد ضد الكترومغناطیسی (ECCM) كه شامل تمهیداتی است كه در طراحی و عملیات سیستمهای راداری و مخابرات نظامی در نظر گرفته میشود تا با اثرات ECM مقابله كند.
سلاحهای ضد تشعشع (ARW) و انرژی هدایت شده (DEW) بخشی از EW محسوب نمیشدند با اینكه ارتباط تنگاتنگی با EW دارند. آنها در قسمت سلاحها قرار میگرفتند.
در سالهای اخیر زیر بخشهای جنگ الکترونیکی مطابق (1-2) در بسیاری از کشورها مجددا تعریف شده اند. در حال حاضر تعریفهای پذیرفته شده در NATO عبارت اند از :
-
پشتیبانی جنگ الکترونیکی (ES) که همان ESM پیشین است.
-
حمله الکترونیکی (EA) که همان ECM پیشین را در بر میگیرد، با این که سلاحهای ضد تشعشع و هدایت شده انرژی نیز به آن اضافه شده اند.
-
حفاظت الکترونیکی (EP) که همان ECC, پیشین است.
ESM (
یا ES) با مباحث جاسوسی سیگنالی (SIGINT) شامل جاسوسی مخابراتی مباحث (COMINT) و جاسوسی الکترونیکی (ELINT) کاملا تفاوت دارد، اگر چه تمام این به دریافت پیامهای ارسالی دشمن مربوط میشود. این تفاوتها که با افزایش پیچیدگی سیگنالها روز به روز نامشخصتر میشوند. مربوط به مقتضیاتی است که با توجه به آنها پیامهای ارسالی دشمن دریافت میشوند.
(1-2)
جنگ الکترونیکی شامل EP یا ECCM پیشین، EA یا ECM پیشین + سلاحهای ضد تشعشع و سلاحهای انرژی هدایت شده، ES یا ESM پیشین است.
COMINT -
سیگنالهای مخابراتی دشمن را به منظور گرفتن اطلاعات جاسوسی از سیگنالهایی که حامل این اطلاعات هستند، دریافت میکند.
ELINT -
سیگنالهای غیر مخابراتی دشمن را به منظور تعیین جزئیات سیستمهای الکترومغناطیسی دشمن دریافت میکند تا بتواند اقدامات الکترومغناطیسی را برای آنها تدارک ببیند. بنابراین سیستمهای ELINT معمولا مقادیر زیادی داده را در مدت زمانهای طولانی جمع آوری میکنند تا بتوانند تحلیلهای مفصلی ارائه دهند.
ESM/ES -
از طرف دیگر این قسمت سیگنالهای دشمن (اعم از مخابراتی و غیرمخابراتی) را، با هدف انجام اقدامی عاجل بر روی این سیگنالها و یا سلاحهای مرتبط با این سیگنالها، جمع آوری میکند. سیگنال دریافتی را میتوان مختل کرد و ای اطلاعات دست نخورده را به بخشی با قابلیت پاسخی مرگبار ارجاع داد. سیگنالهای دریافتی را میتوان جهت اطلاع از موقعیت محل استفاده کرد که شامل شناسایی نوع و محل نیروهای دشمن، سلاحها، یا امکانات الکترونیکی او میشود. سیستمهای ESM/ES بطور عمده داده های سیگنالی بسیاری را جمع آوری میکند تا بتواند میزان کارایی بالایی را با پردازشهای کمتری تامین کند. سیستمهای ESM/ES بطور عمده مشخص میکنند کدام یک از گسیلگرهای شناسایی شده در حال کار هستند و موقعیت آنها کجاست.
مفاهیم پایه ای ریاضیات – بخش اول
1-2)
مقادیر و معادلات بر اساس dB
در تمام فعالیتهای حرفه ای که در آنها مباحث انتشار رادیویی بررسی میشوند، قدرت سیگنالها، بهره ها و اتلافها عمدتا به شکل dB بیان میشوند. بدین ترتیب میتوانیم از شکل dB معادلات که استفاده از آنها راحتتر از شکاعادی معادلات است استفاده کنیم.
هر عددی که به شکل dB بیان میشود لگاریتمی است و این امر بدان معناست که ما به راحتی میتوانیم اعدادی را که مقدار آنها چند مرتبه با یکدیگر متفاوت است به راحتی با هم مقایسه کنیم. برای راحتی ما اعدادی را که به شکل غیر dB بیان میشوند را «خطی» مینامیم تا بتوانیم آنها را از شکل لگاریتمی dB اعداد متمایز کنیم. اعداد بیان شده بر حسب dB دارای این مزیت هستند که کار کردن با آنها بسیار راحت است:
-
برای ضرب کردن اعداد خطی، لگاریتمهای آنها را با هم جمع کنیم.
-
برای تقسیم کردن اعداد خطی، لگاریتمهای آنها را از هم کم میکنیم.
-
برای محاسبه توان n ام یک عدد خطی، لگاریتم آن را بر n ضرب میکنیم.
-
برای محاسبه ریشه n ام یک عدد خطی، لگاریتم آن را بر n تقسیم میکنیم.
برای اینکه بیشترین استفاده را از این تسهیلات ببریم، باید اعداد را در همان مراحل اولیه به شکل dB بنویسیم و در مراحل نهایی آنها را به شکل خطی برگردانیم (در صورت نیاز). در بیشتر حالتها در مراحل نهایی نیز جوابها به شکل dB باقی میمانند.
درک این مطلب مهم است که هر عددی که بر حسب dB بیان میشود باید به صورت یک نسبت باشد (که به صورت لگاریتم در آمده است). مثالهای معمول آن بهره تقویت کننده ها و آنتنها و اتلاف در مولدها یا انتشارهای رادیویی است.
1-1-2)
تبدیل اعداد خطی و لگاریتمی به یکدیگر
هر عدد خطی (N) به کمک فرمول زیر به شکل dB تبدیل میشود:
N (dB) = 10 Log (N)
اعداد بر حسب dB به کمک فرمول زیر به اعداد خطی تبدیل میشوند:
2-1-2)
مقادیر مطلق بر حسب dB
برای بیان مقادیر مطلق به شکل dB ، ابتدا آنرا بصورت نسبتی از یک مقدار ثابت معلوم در میاوریم. بهترین مثال، محاسبه توان سیگنالها بر حسب dBm است. برای تبدیل توان سیگنال به dBm ، ابتدا آنرا بر 1 میلی وات تقسیم، و سپس آنرا را به شکل dB تبدیل میکنیم.
مثلا 4 وات معادل 4000 میلی وات است. پس 4000 را به شکل dB تبدیل میکنیم تا مقدار 36 dBm بدست آید. حرف m نشان میدهد که نسبت به میلی وات حساب شده است.
10 Log (4000) = 10 * 3.6 = 36 dBm
سپس برای تبدیل به وات داریم
AntiLog (36 / 10) = 4000 mw = 4 watts
تعاریف عمومی dB
dBm = 1
میلی وات / توان بر حسب dB ( برای بیان قدرت سیگنال استفاده میشود.)
dBW = 1
وات / توان بر جسب dB ( برای بیان قدرت سیگنال استفاده میشود.)
dBsm = 1
متر مربع / مساحت بر حسب dB ( برای بیان مساحت آنتن یا سطح مقطع راداری استفاده میشود.)
dBi =
بهره آنتن بر حسب dB نسبت به بهره آنتن همسانگرد ( صفر dBi بنابه تعریف، بهره آنتن همه جهتی (همسانگرد) است.)
3-1-2)
معادلات dB
برای راحتی کار ما از تعدادی از معادلات dB استفاده میکنیم. این معادلات یکی از شکلهای زیر را دارد، اما میتواند هر تعداد جمله ای داشته باشد:
A (dBm) ± B (dB) = C (dBm)
A (dBm) – B (dBm) = C(Db)
A (Db) = b (dB) ± N Log (
عددی که بر حسب dBنیست)
که در آن، N مضربی از 10 است.
معادله آخر در جایی که لازم است مربع (یا توانهای بالاتر) عدد ضرب شود استفاده میشود.
مثال مهم معادله آخر ، معادله اتلاف پخشی در انتشار رادیویی است:
که در آن، ، اتلاف پخشی (بر حسب dB) – d ، طول مسیر مخابراتی (بر حسب km) – f ، بسامد ارسال (بر حسب هرتز) است.
عامل 32 سبب میشود عدد خروجی با توجه به واحد ورودیها بصورت عددی با واحد مطلوب بدست آید. این عامل در واقع از مربع عدد π4 (4 ضربدر عدد پی) تقسیم بر مربع سرعت نور و ضرب و تقسیم بر عاملهایی که تغییر واحد را پدید میاورند و سپس تبدیل به dB و گرد کردن آن بصورت یک عدد صحیح بدست میاید. نکته مهم در مورد ضریب 32 (و معادله ای که آنرا در بر میگیرد) این است که این عدد هنگامی درست است که بقیه ورودیها دقیقا بر اساس واحدهای مورد نظر بیان شوند. فاصله باید بر حسب [FONT=&quot] کیلومتر و بسامد کار بر اساس مگاهرتز باشد وگرنه عامل اتلاف مقدار درستی نخواهد داشت[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
 
آخرین ویرایش:

arash.ars1

عضو جدید
ادامه (مطالبی دیگر) :

[FONT=&quot]معادله پیوند (لینک) برای تمام عملکردهای[/FONT][FONT=&quot] EW
[/FONT][FONT=&quot]عملکرد تمامی انواع رادار ، مخابرات نظامی ، جاسوسی سیگنالها و سیستمهای اخلالگر را میتوان بر اساس پیوندهای جداگانه مخابراتی تحلیل کرد. هر پیوند مخابراتی شامل یک فرستنده و یک گیرنده و هر وسیله ای است که مابین فرستنده و گیرنده بر سر راه انرژِی الکترومغناطیسی هنگام عبور آن از فرستنده به سمت گیرنده قرار میگیرد. فرستنده ها و گیرنده ها میتوانند اشکال متفاوتی داشته باشند. برای مثال هنگامی که یک پالس راداری از بدنه هواپیمایی منعکس میشود، مکانیسم انعکاس را میتوان مشابه یک فرستنده تصور کرد. هنگامی که پالس منعکس شده از بدنه هواپیما جدا شد ، از همان قوانین انتشاری پیروی میکند که هر دستگاه گیرنده – فرستنده با کلید مکالمه تلفنی هنگام ارسال مکالمات از آن بهره میگیرد[/FONT][FONT=&quot].
2-2-1) [/FONT][FONT=&quot]پیوندهای یک طرفه[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]پیوند پایه مخابراتی و یا به عبارتی دیگر پیوند یک طرفه مخابراتی از یک فرستنده[/FONT][FONT=&quot] (XMTR) [/FONT][FONT=&quot]، یک گیرنده[/FONT][FONT=&quot] (RCVR) [/FONT][FONT=&quot]، آنتنهای گیرنده و فرستنده ، و مسیر انتشار مابین دو آنتن تشکیل شده است. شکل 2-1 اتفاقاتی را که برای قدرت سیگنال رادیویی در مسیر بین فرستنده و گیرنده میافتد ، نشان میدهد. این شکل قدرت سیگنال را بر حسب[/FONT][FONT=&quot] dBm [/FONT][FONT=&quot]و افزایش و کاهش قدرت سیگنال را بر حسب[/FONT][FONT=&quot] Db [/FONT][FONT=&quot]نشان میدهد[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]شکل 2-1 پیوند مخابراتی واقع در خط دید و در هوای مطلوب را نشان میدهد[/FONT][FONT=&quot] ( [/FONT][FONT=&quot]آنتنهای فرستنده و گیرنده میتوانند همدیگر را «ببینند» و بعلاوه مسیر انتشار بین آن دو خیلی به زمین و یا آب نزدیک نیست ). سیگنال با قدرتی معلوم بر حسب[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]dBm [/FONT][FONT=&quot]فرستنده را ترک میکند ، سپس قدرت آن به میزان بهره آنتن فرستنده «افزایش» میابد ( اگر آنتن از یک ، یعنی صفر[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]، کمتر باشد ، قدرت سیگنال خروجی از آنتن کمتر از قدرت سیگنال خروجی از فرستنده است[/FONT][FONT=&quot] ) [/FONT][FONT=&quot]قدرت سیگنال خروجی آنتن فرستنده را قدرت موثر تشعشعی[/FONT][FONT=&quot] (ERP) [/FONT][FONT=&quot]مینامند و عمدتا بر حسب[/FONT][FONT=&quot] dBm [/FONT][FONT=&quot]بیان میشود. سیگنال تشعشع شده هنگام انتشار مابین آنتنهای فرستنده و گیرنده تحت تاثیر عوامل زیادی تضعیف میشود[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]برای محاسبه سطح سیگنال دریافتی باید قدرت فرستنده (بر حسب[/FONT][FONT=&quot] dBm) [/FONT][FONT=&quot]را بر حسب [/FONT][FONT=&quot]dBm [/FONT][FONT=&quot]با بهره آنتن فرستنده جمع (بر حسب[/FONT][FONT=&quot] dB) [/FONT][FONT=&quot]، اتلاف پیوند (بر حسب[/FONT][FONT=&quot] dB) [/FONT][FONT=&quot]را کم ، و بهره آنتن گیرنده را (بر حسب[/FONT][FONT=&quot] dB) [/FONT][FONT=&quot]اضافه کرد[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]برای یک پیوند در خط دید و در هوای مطلوب ، عوامل تضعیف کننده صرفا اتلاف پخشی و فضای آزاد و اتلاف اتمسفر است. قدرت سیگنال به کمک بهره آنتن گیرنده افزایش میابد ( که بسته به نوع آنتن میتواند عددی مثبت یا منفی باشد ). سیگنال در نهایت با «توان گیرنده» به گیرنده میرسد[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]فرایندی که در شکل نشان داده شده است ، «معادله پیوند» و یا «معادله پیوند به شکل[/FONT][FONT=&quot] dB» [/FONT][FONT=&quot]نام دارد. اگر چه «معادله پیوند» در واقع به مجموعه ای از چند معادله اطلاق میشود که به کمک آن میتوان قدرت سیگنال را در هر نقطه در فرایند انتقال بر اساس سایر اجزا محاسبه کرد[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]مثال[/FONT][FONT=&quot]:
[/FONT][FONT=&quot]توان فرستنده ( 1[/FONT][FONT=&quot] W) = +30 dBm
[/FONT][FONT=&quot]بهره آنتن فرستنده = +10[/FONT][FONT=&quot] dB
[/FONT][FONT=&quot]اتلاف پخشی = 100[/FONT][FONT=&quot] dB
[/FONT][FONT=&quot]اتلاف اتمسفر = 2[/FONT][FONT=&quot] dB
[/FONT][FONT=&quot]بهره آنتن گیرنده = +3[/FONT][FONT=&quot] dB
[/FONT][FONT=&quot]توان گیرنده = +30[/FONT][FONT=&quot] dBm + 10 dB – 100 dB – 2dB + 3dB = -59 dBm
2-2-2) [/FONT][FONT=&quot]اتلافهای انتشار[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دو جز مهم در معادله پیشگفته اتلاف پخشی (اتلاف فضایی) و اتلاف اتمسفر است. هر دوی این عاملهای اتلاف انتشار با فاصله انتشار و بسامد ارسال تغییر خواهد کرد. ابتدا اتلاف پخشی را از نوموگراف شکل 2-2 استخراج میکنیم. برای استفاده از این شکل ، خطی را از بسامد در سمت چپ به فاصله در سمت راست رسم میکنیم. محل تقاطع این خط با مقیاس میانی اتلاف پخشی را برحسب[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]نشان میدهد. برای مثال بسامد 1 گیگاهرتز و فاصله 20 کیلومتر ، اتلاف 119[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]را نشان میدهد. همچنین فرمول ساده ای برحسب[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]برای محاسبه اتلاف پخشی وجود دارد[/FONT][FONT=&quot]:
Ls(Db) = 32.4 + 20 log ( [/FONT][FONT=&quot]فاصله به کیلومتر ) + 20[/FONT][FONT=&quot] log ( [/FONT][FONT=&quot]بسامد به مگاهرتز[/FONT][FONT=&quot] )
[/FONT][FONT=&quot]در نظر داشته باشید این محاسبات برای انتشار در خط دید و هوای مطلوب است[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]عامل 32.4 با توجه به انواع تبدیل واحدها جور میشود تا جواب نهایی درست باشد و فقط در حالتی که فاصله برحسب کیلومتر و بسامد برحسب مگاهرتز باشد معتبر است. وقتی معادله پیوند با تقریب 1[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]مدنظر باشد ، عامل 32.4 نوعا [/FONT][FONT=&quot]32 [/FONT][FONT=&quot]نوشته میشود[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]نکته دیگر در ارتباط با اتلاف پخشی این است که اتلافی که توسط نوموگراف و فرمول پیشگفته به دست می آید مربوط به اتلاف پخشی بین دو آنتن همسانگرد[/FONT][FONT=&quot] ( [/FONT][FONT=&quot]با بهره واحد یا صفر دسیبل) است. این مساله کار را راحت تر میکند زیرا بهره آنتنهای گیرنده و فرستنده جداگانه به حاصل اضافه میشود. این فرمول با توجه به این حقیقت به آمده است که آنتن همسانگرد فرستنده انرژی خود را بطور یکنواخت روی یک کره پخش میکند بطوری که انرژی[/FONT][FONT=&quot] ERP [/FONT][FONT=&quot]روی سطح کره بزرگ شونده بطور یکنواخت پخش میشود. یک آنتن گیرنده همسانگرد دارای سطح موثری است که تابعی از بسامد است. سطح موثر آنتن گیرنده مقدار سطح کره ای (با شعاع برابر با فاصله بین فرستنده و گیرنده) را مشخص میکند که یک آنتن با با بهره واحد میتواند جمع آوزی کند. فرمول اتلاف پخشی نسبت به سطح کل کره مورد نظر به سطح آنتن همسانگرد در بسامد کار است. (این فرمول را خودتان پیدا کنید[/FONT][FONT=&quot]!)

[/FONT][FONT=&quot]اتلاف اتمسفر عنصری غیرخطی است ، لذا بهترین کار این است که مقدار آن را به کمک شکل 3-2 به دست آوریم. در این مثال ، بسامد ارسالی 50 گیگاهرتز است. خطی را در بسامد 50 گیگاهرتز به سمت نمودار رسم کرده و سپس از نقطه تماس به سمت چپ حرکت کنید تا مقدار اتلاف اتمسفر بر حسب[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]بر[/FONT][FONT=&quot] km [/FONT][FONT=&quot]بدست آید. در این مثال مقدار بدست آمده 0.4[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]است لذا عبور سیگنال 50 گیگاهرتز در فاصله 20 کیلومتر معادل 8[/FONT][FONT=&quot] Db [/FONT][FONT=&quot]اتلاف اتمسفر دارد. توجه داشته باشید که در بسامدهایی که عمدتا در پیوندهای نقطه به نقطه در مخابرات تاکتیکی استفاده میشود ، اتلاف اتمسفر در بسامدهای ریز و موجی و موجهای میلی متری و در انتقال رفت و برگشتی بین زمین و ماهواره بسیار مهم میشود[/FONT][FONT=&quot].
2-2-3) [/FONT][FONT=&quot]حساسیت گیرنده[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]اگر چه حساسیت گیرنده را بطور کامل در مطالب بعدی بررسی خواهیم کرد ، لازم به ذکر است که حساسیت گیرنده به عنوان کوچکترین سیگنالی (از نظر قدرت[/FONT][FONT=&quot]) [/FONT][FONT=&quot]تعیین میشود که گیرنده هنوز قادر است خروجی صحیحی را تولید کنید[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]اگر توان دریافتی دست کم برابر با حساسیت گیرنده باشد ، ارتباط مخابراتی بر روی پیوند امکان پذیر میشود. مثلا اگر توان دریافتی 59[/FONT][FONT=&quot]- dBm [/FONT][FONT=&quot]و حساسیت گیرنده 65[/FONT][FONT=&quot]- dBm [/FONT][FONT=&quot]باشد ارتباط مخابراتی امکان پذیر میشود. به علت اینکه سیگنال دریافتی از نظر توان 6[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]بالاتر از مشخصات حساسیت گیرنده است ، میگوئیم حاشیه امنیت پیوند 6[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]است[/FONT][FONT=&quot].
2-2-4) [/FONT][FONT=&quot]برد موثر[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]در حداکثر مسافت ممکن برای پیوند ، توان دریافتی با حساسیت گیرنده برابر خواهد بود. بنابراین میتوان توان گیرنده را برابر با حساسیت قرار داد و معادلات را برای تعیین طول حداکثر پیوند حل کرد. برای سادگی مثال میزنیم[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]یک پیوند را در بسامد 100 مگاهرتز در نظر بگیرید که در آن اتلاف اتمسفر در برابر طولهای معمول پیوندهای زمینی ناچیز فرض شده است[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]توان فرستنده 10 وات (+40[/FONT][FONT=&quot] dBm) [/FONT][FONT=&quot]، بسامد کار 100[/FONT][FONT=&quot] MHz [/FONT][FONT=&quot]، بهره آنتن فرستنده [/FONT][FONT=&quot]10 dB [/FONT][FONT=&quot]، بهره آنتن گیرنده +3[/FONT][FONT=&quot] dB [/FONT][FONT=&quot]و حساسیت گیرنده -65[/FONT][FONT=&quot] dBm [/FONT][FONT=&quot]است. یک خط دید مابین دو آنتن وجود دارد. طول حداکثر پیوند مخابراتی چه مقدار است؟[/FONT][FONT=&quot]
Pr = Pt + Gt – 32.4 – 20 log (f) – 20 log (d) + Gr
[/FONT][FONT=&quot]که در آن[/FONT][FONT=&quot] Pr [/FONT][FONT=&quot]توان دریافتی ، [/FONT][FONT=&quot]Pt [/FONT][FONT=&quot]توان خروجی فرستنده ، [/FONT][FONT=&quot]Gt [/FONT][FONT=&quot]بهره آنتن فرستنده ، [/FONT][FONT=&quot]f [/FONT][FONT=&quot]بسامد ارسالی ، [/FONT][FONT=&quot]d [/FONT][FONT=&quot]مسافت ارسال و[/FONT][FONT=&quot] Gr [/FONT][FONT=&quot]بهره آنتن گیرنده است[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]بنابه فرض حساسیت گیرنده[/FONT][FONT=&quot] Pr = Sens [/FONT][FONT=&quot]و معادله را برای 20[/FONT][FONT=&quot] log (d) [/FONT][FONT=&quot]حل میکنیم[/FONT][FONT=&quot]:
Sens = Pt + Gt – 32.4 – 20 log (f) – 20 log (d) + Gr
20 log (d) = Pt + Gt – 32.4 – 20 log (f) + Gr – Sens
20 log (d) = + 40 + 10 – 32.4 – 20 log (100) + 3 – (– 5)
= + 40 + 10 – 32.4 – 40 + 3 + 65 = 45.6
[/FONT][FONT=&quot]حال مساله را برای[/FONT][FONT=&quot] d [/FONT][FONT=&quot]حل میکنیم ، مسافت موثر است برابر است با[/FONT][FONT=&quot]:
d = - log (20 log (d) / 20) = - log (45.6 / 20) = 191 km

[/FONT]
 

bahar naranj

عضو جدید
وای یک دنیا ممنوووون....راستش من نیاز به مطالب بیشتری در این زمینه دارم این موضوع پروژه پایانیمه !میتونید راهنمایی کنید واسه اطلاعات بیشتر در این زمینه از کجا باید تحقیق کنم؟!
 

magnum2012

عضو جدید
سلام درباره جنگ الکترونیک باید بدونید ...

سلام درباره جنگ الکترونیک باید بدونید ...

اطلاعاتی در مورد ESM (جنگ الکترونیک) می خواستم، ممنون.

که کلمه لاتین آن ECM است چون تخصص بنده همین سیستم روی پرنده های جنگی کشور خودمان است
ECM = ELECTRONIC COUNTER MESUREMENT
 

alireza_tc_eng

عضو جدید
که کلمه لاتین آن ECM است چون تخصص بنده همین سیستم روی پرنده های جنگی کشور خودمان است
ECM = ELECTRONIC COUNTER MESUREMENT

بله و البته اومدین اینجا و داد میزنید دارید واسه صنایع دفاعی کار میکنید ... احسنت !!!
اونجا اینقدر بی در و پیکره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

Yuri Boyka

عضو جدید
ای اس ام یک سیستم پدافتدی پسیو هستش که به علت همین پسیو بودن غیر قابل ردیابی بوده و معروف ترینش با نام کالچوکا شناخته شده است.
 
بالا