[درخواست] - آشپزی را از کجا و چگونه آغاز کنیم؟

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
سلام بچه ها ...

من یک
سوال داشتم!
گوشاتونو بیارید جولو تا کسی نفهمه!



میگم واسه کسی که هیچی آشپزی بلد نیس!
(ینی مدیونید فکر کنید منظورش خودم بودمااااااا
) از کجا شروع کنه؟

الف) پختن املت
ب) گزینه الف
ج) گزینه ب
د) هیش کدوم




مَثَنن بخات از اینا درس کنه!



یا اینا

 

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بچه ها ...

من یک
سوال داشتم!
گوشاتونو بیارید جولو تا کسی نفهمه!



میگم واسه کسی که هیچی آشپزی بلد نیس!
(ینی مدیونید فکر کنید منظورش خودم بودمااااااا
) از کجا شروع کنه؟

الف) پختن املت
ب) گزینه الف
ج) گزینه ب
د) هیش کدوم




مَثَنن بخات از اینا درس کنه!



یا اینا



من الان مدیونت شدم .چیکار کنم؟


پیشنهاد من گزینه هیچکدامه. به نظرم اول طرف بره گاز روشن کردن رو یاد بگیره بعد به املت فکر کنه.


با تچکر:D
 

S A R a d

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
سلام بچه ها ...

من یک
سوال COLOR]داشتم!
گوشاتونو بیارید جولو تا کسی نفهمه!



میگم واسه کسی که هیچی آشپزی بلد نیس!
(ینی مدیونید فکر کنید منظورش خودم بودمااااااا
) از کجا شروع کنه؟

الف) پختن املت
ب) گزینه الف
ج) گزینه ب
د) هیش کدوم




سلام
با اجازه ی سرآشپزای گرامی من از تجربه شخصی خودم شروع می کنم :)

برای شروع هر فعالیتی یه معلم خوب نیازه و برای آشپزی بهترین معلم مامانه، چون هم تجربه و صبر و زمان کافی داره و هم کاملا با ذائقه شما آشناست و ...
یه روش خوب اینه که مدت زمان بیشتری رو توی آشپزخونه بگذرونی و به عنوان یه دستیار به آشپز کمک کنی؛ مثلا مواد غذایی رو خرد کنی، آب بزاری بجوشه، چاشنی ها رو آماده کنی و ...
کم کم روش و ترتیب اضافه کردن مواد غذایی رو یاد میگیری، زمان پخت، درجه حرارت، چشیدن و ...

کمی که راه بیفتی مهمونی ها و دور همی ها هم کمک خیلی خوبی برای سوال پرسیدن و یاد گرفتن غذاها و روش های جدیده

در کنار مامان و اقوام و ... دو تا کتاب خوب آشپزی هم هست که برای کسایی که واقعا دست تنها هستن کمک خیلی خوبیه:
1- هنر آشپزی رزا منتظمی: معروفترین و به نظرم کاربردی ترین کتاب آشپزی فارسیه که البته غذاهاش محدود نیستن
2- مستطاب آشپزی نجف دریا بندری: این کتاب رو اگه کسی تا حالا یکبار هم آشپزی نکرده باشه میتونه ازش استفاده کنه حتی اگه شما وسایل آشپزی و ادویه ها رو هم نمیشناسید تو این کتاب هست، یه حسن بزرگش هم ادبیات جذابشه

خلاصه خوب نگاه کنی، تمرین کنی، صبور و امیدوارباشی و زیاد سوال بپرسی : )
اینا برای آشپز شدن کافیه و زیاد هم هست :دی ولی برای آشپز خوب شدن علاقه یا بهتره بگم عشق خیلی مهمه

در مورد املت هم بگم که املت هم غذای راحتی نیست، بعضیا قرمه سبزیشون عالیه ولی املتشون نه :دی

:gol:
 

R a h a a M

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بچه ها ...

من یک
سوال داشتم!
گوشاتونو بیارید جولو تا کسی نفهمه!

میگم واسه کسی که هیچی آشپزی بلد نیس!
(ینی مدیونید فکر کنید منظورش خودم بودمااااااا
) از کجا شروع کنه؟

سلام دستیار گرامی؛
عزیزم نظر شخص من حالا خیلی هم آشپز نیستماااا نظر میدم.:D
اما این و بدون آشپزی نیازمند به علاقه و صبر و تمرین هست.
من خودم تو دوران دبیرستانم آشپزی میکردم اما علاقه نداشتم.
زمان دانشجویی هم غذا برای خودم می پختم اما با عشق و علاقه نبود.
اما قابل خوردن بود غذاهام.:D
اما بعد کم کم علاقه مند شدم.عزیزم آشپزی یه حوصله و صبر عظیمی میخواد.:D

میتونی کنار مادر عزیزت و یا هر شخص دیگری که از نظر خودت خوبه. آشپزی رو از رو دستش ببینی و همراهش باشی.:smile:
اما من زیاد کنار مادرم قرار نگرفتم.البته هنگام آشپزی توجه میکردم.
اما بعد مدتی خودم کم کم علاقه مند شدم.
علت ش هم دقیقا نمی دونم.
اما تو کارت عشق و علاقه لازم عزیزم و همین طور صبر و حوصله.:heart:
کم کم خودت قلق کار دستت میاد و یه پا آشپز میشی.
من اون موقع ها یه غذا میخواستم درست کنم هی همش میزدم.
مثلا سیب زمینی می درستیدم هی با قاشق هم می زدم!
فکر می کردم اینجوری زودتر آماده میشه.:D
آخر سر هم له می شد:|

و در مورد اولین غذا میتونی از غذاهای ساده استفاده کنی.
غذاهای راحت و سبک مثل املت سیب زمینی و تخم مرغ و یا کوکو و یا سوپ ....
از کتابها و سایت های آموزشی آشپزی هم میتونی استفاده کنی.
موفق باشی عزیزم.:gol::smile:
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
سلام بچه ها ...

من یک
سوال داشتم!
گوشاتونو بیارید جولو تا کسی نفهمه!



میگم واسه کسی که هیچی آشپزی بلد نیس!
(ینی مدیونید فکر کنید منظورش خودم بودمااااااا
) از کجا شروع کنه؟

الف) پختن املت
ب) گزینه الف
ج) گزینه ب
د) هیش کدوم




مَثَنن بخات از اینا درس کنه!



یا اینا

سلام
یاد گرفتن از مادر که جای خود داره
ولی به نظر من برین کلاسای آشپزی و از اونجا شروع کنید
چون تو کلاسا از همه نوع غذا چند نمونه درست میکنن و یاد میدن و وقتی اصول رو یاد بگیرین بقیه غذاها کاری نداره
خیلی هارو دیدم که هیچی بلد نبودن و با یکم صبر و پیگیری تو کلاسا و ... الان همه چی چه غذا چه کیک چه شیرینی و ... در حد عالی درست میکنن
بعد هم که یاد گرفتین درست کنید چند بار درست کنین هر چیم خراب شد مهم نیست بالاخره میشه خوردش
اصلا اصلا اصلا هم توجهی به غرو لند اطرافیان و یا زمزمه های ناامیدشون نکنید کار خودتونو انجام بدین
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
سلام بچه ها ...

من یک
سوال داشتم!
گوشاتونو بیارید جولو تا کسی نفهمه!



میگم واسه کسی که هیچی آشپزی بلد نیس!
(ینی مدیونید فکر کنید منظورش خودم بودمااااااا
) از کجا شروع کنه؟

الف) پختن املت
ب) گزینه الف
ج) گزینه ب
د) هیش کدوم




مَثَنن بخات از اینا درس کنه!



یا اینا


سلام
سوال تو اول این هست: میگم واسه کسی که هیچی آشپزی بلد نیس!
(ینی مدیونید فکر کنید منظورش خودم بودمااااااا
) از کجا شروع کنه؟

پاسخ: مدیونی اگه فکر کنی دستت انداختم!

ببین هر چیزی الفیایی داره
اول باید بتونی از چاقو، پوست کن، ابزارهای اولیه برای خورد کردن، پوست کندن، رنده کردن، الک کردن استفاده کنی!
من اول پوست کندن رو یاد گرفته بودم:D پوست کندن مثلاً سیب زمینی، پیاز، سیر،بادنجون، کدو، ...
بخش اول: پوست کندن
درس اول: پوست کندن پیاز!
درس دوم: پوست کندن سیب زمینی
درس سوم:پوست کندن سیر
درس چهارم: پوست کندن بادنجون، کدو، خیار، هویج، شلغم، و اینا
درس پنجم: پاک کردن سبزی
درس ششم: پاک کردن و گذاشتن اقلام در یخچال
درس هفتم: آشنایی با نگهداری اقلام غذایی

بخش دوم: خورد کردن
درس اول: خورد کردن سیب زمینی در اشکال مختلف
درس دوم: خورد کردن گوجه فرنگی در اشکال مختلف
درس سوم: خورد کردن خیار، کدو، بادنجون و اینا
درس چهارن: خورد کردن قارچ
درس پنجم: خورد کردن هویج

بخش سوم: رنده کردن

بخش چهارم: شکستن تخم مرغ
درس اول: شکستن تخم مرغ در تابه
درس دوم: شکستن تخم مرغ در کاسه
درس سوم: شکستن تخم مرغ برای جدا کردن سفیدخ و زرده

بخش پنجم: عیار سنجی ها
درس اول: تعیین مقدار روغن غذاها
درس دوم: تعیین مقدار ادویه غذاها
درس سوم: تعیین میزان پختن یا خام بودن غذاهای مختلف
درس چهارم: تعیین میزان آب غذاها

بخش ششم: پختن حرفه ای بصورت مستقل!

بخش اول تا پنجم بصورت مشاهده و بعد همکاری و بعد استقلال در هر مرحله انجام می شه

مثالت: مَثَنن بخات از اینا درس کنه!
پاسخت: این یک فیلد تخصصی هست که میره توو رسته کیک و شیرینی پزی! که بیشتر خلاقیت هست که بتونی خمیری که درست می کنی رو روی کیک اسفنجی یا پاندیسپانیا بکشی بعدش رووش فیگور های فانتزی بزنی! از برنامه های تلویزیونی یا یوتیوب می تونی چند نمونه کار ببینی؛ بخوای بعداً در ادامه تعریف چند نمونه کیک پاندیسپانای می ذارم ولی خیلی تمرین می خواد ؛ خامه ای که لای کیک می زنی، + مواد میانی + رویه خمیر!
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز





اینو من امشب پختم
http://s6.picofile.com/file/8204508734/Presentation1.jpg
ولی رسما هر کی خواست ببیندتش بگه تا رمزشو بهش بدم!
مخصوصا اون خانم آخریه!


همتون مدیون شدید که فکر کنید کدبانویی مثل من غذا درست کردن بلد نیس!

جدا از شوخی من زیاد حال و حوصله آشپزخونه رو ندارم!
صرفا وقتی هم غذا لازم بشم ماشالله این روزا تو هر کوچه یه دونه غذا فروشی - کبابی - فست فودی و ... زده شده و بی نصیب نمی مونند.
ولی خب اگه هوس هم بکنم می رم یک چیزی درست می کنم!
دست پختم بد نیست!
مطمئنم دوبار غذا بپزم از مک دونالد بهم پیشنهاد می دن!
خلاصه چند روز پیش اومدم این تاپیک دیدم بچه ها چه کارهای خوبی بلد هستند.

منم اگه بتونم ی روز کیک بالایی رو درس کنم حتما اینجا می گذارمش!

 

Coraline

مدیر تالار پزشکی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من فقط وقتی مامانم نتونه غذا درست کنه دست به غذا میشم :d که تک تک مراحلشم از خودش میپرسم :D

برای آشپزی باید اینا رو داشته باشی (به ترتیب) :
1. انگیزه (مثلا نامزد داری و خیلیم دوسش میداری :D)
2. علاقه (که در زمینه ی انگیزه به وجود میاد :d)
3. مامان با حوصله (اگرم میخوای غذاهات جدید باشه : گوگل :d)

این سایته هم حتما سر بزن
 

Coraline

مدیر تالار پزشکی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام
با اجازه ی سرآشپزای گرامی من از تجربه شخصی خودم شروع می کنم :)

برای شروع هر فعالیتی یه معلم خوب نیازه و برای آشپزی بهترین معلم مامانه، چون هم تجربه و صبر و زمان کافی داره و هم کاملا با ذائقه شما آشناست و ...
یه روش خوب اینه که مدت زمان بیشتری رو توی آشپزخونه بگذرونی و به عنوان یه دستیار به آشپز کمک کنی؛ مثلا مواد غذایی رو خرد کنی، آب بزاری بجوشه، چاشنی ها رو آماده کنی و ...
کم کم روش و ترتیب اضافه کردن مواد غذایی رو یاد میگیری، زمان پخت، درجه حرارت، چشیدن و ...

کمی که راه بیفتی مهمونی ها و دور همی ها هم کمک خیلی خوبی برای سوال پرسیدن و یاد گرفتن غذاها و روش های جدیده

در کنار مامان و اقوام و ... دو تا کتاب خوب آشپزی هم هست که برای کسایی که واقعا دست تنها هستن کمک خیلی خوبیه:
1- هنر آشپزی رزا منتظمی: معروفترین و به نظرم کاربردی ترین کتاب آشپزی فارسیه که البته غذاهاش محدود نیستن
2- مستطاب آشپزی نجف دریا بندری: این کتاب رو اگه کسی تا حالا یکبار هم آشپزی نکرده باشه میتونه ازش استفاده کنه حتی اگه شما وسایل آشپزی و ادویه ها رو هم نمیشناسید تو این کتاب هست، یه حسن بزرگش هم ادبیات جذابشه

خلاصه خوب نگاه کنی، تمرین کنی، صبور و امیدوارباشی و زیاد سوال بپرسی : )
اینا برای آشپز شدن کافیه و زیاد هم هست :دی ولی برای آشپز خوب شدن علاقه یا بهتره بگم عشق خیلی مهمه

در مورد املت هم بگم که املت هم غذای راحتی نیست، بعضیا قرمه سبزیشون عالیه ولی املتشون نه :دی

:gol:
کتاب رزا منتظمی : دانلود
اون یکی هم قابل نداره 130 تومن تو دی جی کالا :surprised:
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
من فقط وقتی مامانم نتونه غذا درست کنه دست به غذا میشم :d که تک تک مراحلشم از خودش میپرسم :D

برای آشپزی باید اینا رو داشته باشی (به ترتیب) :
1. انگیزه (مثلا نامزد داری و خیلیم دوسش میداری :D)
2. علاقه (که در زمینه ی انگیزه به وجود میاد :d)
3. مامان با حوصله (اگرم میخوای غذاهات جدید باشه : گوگل :d)

این سایته هم حتما سر بزن

چه جالب. من وقتی مامانم نتونه غذا درست کنه کلی خوشحال میشم و می گم آخ جون بریم بیرون بگیریم. :d

باور کن این انگیزه هم واسه شخص من کاربرد نداره! : )


حالا بحث شد، بذارید من یک خاطره از اولین غذا پختنم رو بگم:
فکر کنم یک روزی بود که تازه از مسافرت برگشتم، تقریبا ظهر بود و ساعت هم حدودا 3 بعد از ظهر به تایم اینجا ... و هیچ احدالناسی نیز در خانه یافت نمی شد! از جایی که خسته بودم و صرفا نمی شد تخمین زد غذا فروشی ای باز باشه یا خیر یا صرفا غذا دارد یا بازم خیر = ) اومدم دست به کار شدم و فرضا غذا پختم.
غذا پختن های من عمدتا سوختن و این چیزا نداره ولی تا دلت بخاد نمک و فلفل کم و زیاد داره!:d نمی دونم چی شد که اومدم قورمه سبزی بپزم!:biggrin: حساب کن! : ) الان دارم از خنده ریسه می رم = )
یادمه ظهر شروع به پختن کردم و ساعت 9 شب آماده شد! منم فکر می کردم باید خیلی روی گاز بمونه! خلاصه غذایی بود واسه خودش! اون قورمه سبزیه دقیقا پودر شده بود!:biggrin: آدم حس خوردن هیچی بهش دست می داد، فقط چیزی رو که می خوردی، مزه دار بود. فکر کنم بالا 6 ساعت روی گاز مونده بود! هی آبش تموم میشد و من دوباره پر از آبش می کردم اونم تا سر قابلمه! : )
آخه پلو هم که می خواستم درست کنم به اون صورت بلد نبودم و اگرم بودم تو ذهنم مراحلش نبود! پلو رو روی یک کتاب آشپزی داشتم درست می کردم و خلاصه خیلی طول کشید! = ) در کل غذای خیلی بدی هم نشد ولی دیگه به عنوان شام میل نمودم : )
تازه من برنج هایی رو هم که درست می کنم هیچ وقت نمک مناسب نداشت، بیشتر مواقع هم بی نمک بود! : (

بچه ها شما هم از خاطرات آشپزی هاتون بگید که من تنهایی احساس غریبی بهم دست نده!:d
قول میدم خاطره بعدی رو زودتر واستون بنویسم! من در کل زیاد آشپزی نمی کنم ولی همون تعداد هم حماسه ساز بوده است!
 
آخرین ویرایش:

shakiba.h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
پس منم از تجربه هام بگم همه گفتن منم بگم :D
راستش من هر چی بلدم سر لجو لجیازیه اولش که مامانم گفت باید غذا درست کردنو یاد بگیری فک میکردم از اشپزی متنفرم ولی الان عاشق اشپزیم خیاطیم همینطور شیش هفت سال مامانم گفت برو کلاس تا بالاخره بزور رفتم کلاس خیاطی ولی سر رقابتو خیلی چیزا خیاطیم یاد گرفتمو دوسش دارم و خیلی چیزای دیگه البته الان دیگه لج نمیکنم:biggrin:
اشپزیو من اول از کمک کردن به مامان یاد گرفتم سیب زمینی پوست کنو بادجونو پوست کنو اینو بشور اونو بیار
ولی خب انقد دورو برش بودم که کم کم یاد گرفتم
اولشم فکر کنم از کوکو سیب زمینی شروع کردم
برنجم به نظرم پختنش راحت ترین چیزه ...کم کم برو جلو ولی با نظارت یکی که بلده نه دستور اشپزی ...به نظرم دستور اشپزی واسه اونایی که واردن و با فوتو فن اشنان و اگه اتفاقی بیفته اونقدر بلدن که یه چیز خوب از اب دربیاد غذاشون
اول از غذاهای اسون شروع کن املت کوکو برنج عدسی اب گوشت
بعد برو سراغ خورشتا
تو خورشت ها هم به نظر من مرغ و قیمه از قورمه سبزی و فسنجون راحت تره
نکات اشپزیو هم حتما درباره هر غذا قبلش بپرس :D
ولی اشپزیو ادم با تجربه کردن یاد میگیره :D
موفق باشی :)
 

shakiba.h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه جالب. من وقتی مامانم نتونه غذا درست کنه کلی خوشحال میشم و می گم آخ جون بریم بیرون بگیریم. :d

باور کن این انگیزه هم واسه شخص من کاربرد نداره! : )


حالا بحث شد، بذارید من یک خاطره از اولین غذا پختنم رو بگم:
فکر کنم یک روزی بود که تازه از مسافرت برگشتم، تقریبا ظهر بود و ساعت هم حدودا 3 بعد از ظهر به تایم اینجا ... و هیچ احدالناسی نیز در خانه یافت نمی شد! از جایی که خسته بودم و صرفا نمی شد تخمین زد غذا فروشی ای باز باشه یا خیر یا صرفا غذا دارد یا بازم خیر = ) اومدم دست به کار شدم و فرضا غذا پختم.
غذا پختن های من عمدتا سوختن و این چیزا نداره ولی تا دلت بخاد نمک و فلفل کم و زیاد داره!:d نمی دونم چی شد که اومدم قورمه سبزی بپزم!:biggrin: حساب کن! : ) الان دارم از خنده ریسه می رم = )
یادمه ظهر شروع به پختن کردم و ساعت 9 شب آماده شد! منم فکر می کردم باید خیلی روی گاز بمونه! خلاصه غذایی بود واسه خودش! اون قورمه سبزیه دقیقا پودر شده بود!:biggrin: آدم حس خوردن هیچی بهش دست می داد، فقط چیزی رو که می خوردی، مزه دار بود. فکر کنم بالا 6 ساعت روی گاز مونده بود! هی آبش تموم میشد و من دوباره پر از آبش می کردم اونم تا سر قابلمه! : )
آخه پلو هم که می خواستم درست کنم به اون صورت بلد نبودم و اگرم بودم تو ذهنم مراحلش نبود! پلو رو روی یک کتاب آشپزی داشتم درست می کردم و خلاصه خیلی طول کشید! = ) در کل غذای خیلی بدی هم نشد ولی دیگه به عنوان شام میل نمودم : )
تازه من برنج هایی رو هم که درست می کنم هیچ وقت نمک مناسب نداشت، بیشتر مواقع هم بی نمک بود! : (

بچه ها شما هم از خاطرات آشپزی هاتون بگید که من تنهایی احساس غریبی بهم دست نده!:d
قول میدم خاطره بعدی رو زودتر واستون بنویسم! من در کل زیاد آشپزی نمی کنم ولی همون تعداد هم حماسه ساز بوده است!

چه خاطره باحالی:D
اینکه فکر میکردی قورمه سبزی باید زیاد رو گاز بمونه درست بود قدیما که غذاها خیلی خیلی خوشمزه تر از غذاهای الان بود یادمه مامانا قورمه سبزیو صبح علی الطلوع میذاشتن ساعت 1-2واسه ناهار خاموش میکردن تا آروم بپزه احتمالا اشتباه تو این بود که شعله گازت زیاد بود و یا در قابلمه رو نمیذاشتی چون معمولا قرمه سبزی با همون ابی که اول بارش گذاشتی دیگه نباید اب اضافه کنی با همون مقدار میپزه ...:D
نمک و فلفلم یه مدت کم کم بریز مزه کن اگه بی نمک بود بریز بعدا دستت میاد چقد نمک و فلفل بریزی :D
حالا خاطره
راست راستشو بگم من زیاد گند نزدم:redface:
ولی خب خاطره دارم
همین امسال ماه رمضون سحری که میپختم از بدشانسیم هر شب شفته میشد واسخ اینکه قابلم برا برنجم کوچیک بود از بدشانسیمم زنداداشم چنددروزی نبود داداش ایراد گیرم خونه ما بود اولش اینجوری شروع میکرد
شکیبا خورشتت فوق العاده شده خیلی خوب شده ولیییی برنجت ....:biggrin::biggrin: ....همه میخندیدن:(
اولین باری که کیک پختم دو سه سال پیش بود داداشم خورد کلی تعریف کرد گفت خیلی خوب شده شکیبا ولییی دلیل نمیشه مهمون اومد تو بخوای کیک بپزی بذاری جلوش آبرومونو ببری:redface:
:D
 

نیلومانا

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرکاری رو با عشق انجام بدی عالی در میاد...
من به این واقعا باور دارم..
من خودم اینجوریم که هر غذایی رو که میخورم به مزش توجه میکنم و برام خیلی مهمه...حتی کوچیکترین طعم رو توش متوجه میشم...
هر وقتم میخوام آشپزی کنم اصلا کاری به اصولش و اینکه همه چه جوری درست میکنن ندارم...خودم معمولا طعم ها رو قاطی میکنم و اونجور که دوست دارم درست میکنم...
نکته مهمترش هم اینه که برای کسایی که میپزم واقعا با عشق درست میکنم ووقت میذارم...و دوست دارم از طعم و عطر غذا لذت ببرن: )
کم کم که درست کنی خودت دستت میاد...ولی از همون اول انقد با اعتماد به نفس کار کن و فکر کن اولین دفعت نیست ... نه اینکه فکر کنی...الان میسوزه بد مزه میشه و....
یه کار خوبی هم که میتونی بکنی...اگر اولین بار هست هر چیزی رو درست میکنی دستور دقیقش رو جز به جز از مامانتون بگیر...و عین همون رو درست کن...من همیشه دستور اول رو بدون دستکاری درست میکنم...و اگر دستورای مختلف براش باشه ترکیبشون میکنم و باب طبع خودم درست میکنم...و بعدا کلی تغییرش میدم...
و اینکه تو انجمن هایی میری مثل مامی سایت و...و دستورا و تجربه های مختلف رو میخونی...و کلی یاد میگیری...و کلی هم غذاهای متنوع درست میکنی..
اینم تعریف از خود نباشه ولی همیشه هر کی خورده از دست پختم حتی بدغذاها تعریف کردن....توام شروع کنی مطمئنم غذاهات فوق العاده میشه...ولی چاشنی عشق رو یادت نره: )
 

Similar threads

بالا