خودتو با یه شعر وصف کن...!

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
در سرزمین من زنی از جنس آه نیست
این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست

این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق
دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
آتش است اين بانگ ناي و نيست باد

هر که اين آتش ندارد نيــــست باد

آتش عشق است کاندر ني فتاد

جوشش عشق است کاندر مي فتاد
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یار ترین

سیـ ـنه را ساختی از عشقش سر شارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوار ترین
چه دل آزار شد آخر،چه دل آزار ترین . . .
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بلند ترین کتاب دنیا را می‌نویسم
که یک عمر
کاغذ داشته باشد
و هی
هر صفحه‌اش را
پر می کنم از دست‌های تو و
اتفاقات ِ بودار حوالی‌شان ؛
...


قول می‌دهم
هر شب
سرم را که بگذارم روی یکی از صفحه‌های کتاب ،
آرام بگیرم و تا صبح بخوابم...‏
 

مادستان

عضو جدید
به سراغ من اگر میایید
با کلنگ و تیشه بیایید
چون مسابقه است
سر شکستن چینی تنهایی من!!!
 
  • Like
واکنش ها: noom

سمانه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
گریزانم از این مردم که با من
به ظاهر همدم و یکرنگ هستند
... ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دوصد پیرایه بستند
از این مردم که تا شعرم شنیدند
به رویم چون گلی خوشبو شکفتند
ولی آن دم که در خلوت نشستند
مرا دیوانه ای بدنام گفتند
دل من. ای دل دیوانه ی من
که می سوزی از این بیگانگی ها
مکن دیگر ز دست غیر فریاد
خدا را. بس کن این دیوانگی ها را ...!!

امروز ۸ دی ماه ،هفتاد و هفتمین سالروز تولّد فروغ فرخزاد است .
روحش شاد . . .
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بسی گفتند که دل از عشق بر گیر
که نیرنگ است و افسون است و جادوست
ولی ما دل به او دادیم و دیدیم
که او زهر است اما نوشداروست
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
به تو دست می سایم و جهان را در می یابم
به تو می اندیشم
و زمان را لمس می کنم
معلق و بی انتها
عریان.
می وزم،می بارم،می تابم،
آسمان ام
ستارگان و زمین،
و گندم
عطرآگینی که دانه می بندد
رقصان
در جان سبز خویش
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز


هرچی فکر میکنم هیچ متنی به ذهنم نمیاد برای نوشتن!
دچار یأس فلسفی شده ام انگار..!
 
  • Like
واکنش ها: noom

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]هیچ جایی برای رفتن و هیچ چیزی برای رسیدن وجود ندارد.[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]تو در حال حاضر همانجایی هستی که لازم است باشی.[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]تنها گناه طلب کردن است و تنها راه گمراه گشتن..!
[/FONT]
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
دلم یک سیلی محکم می خواهد !
بزن!
.......
به خاطر اشتباهات نکرده ام
صورتم از سیلی سرخ شود
بهتر از آن است که بدنم از سردی نگاهت کبود


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
حـالـا کـه رفـتـه ای . . .

بـبـیـن . . .

دیـگـر آن کـودکـی نـیـسـتـم کـه دهـانـش بـوی شـیـر مـیـداد

حـالـا بـزرگ شـده ام . . .

دهـانـم بـوی سـیـگـار مـیـدهـد . . .

بـرگـرد !
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
از ستایش ِ ماه و ستاره

دست برداشته ام

از وقتی

در شبم

تو

روشنی بخشم شدی.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی را دوست دارم

بیشتر از هر کسی

همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد

یکی را دوست دارم

که میدانم او دیگر برایم یکی نیست

او برایم یک دنیاست

یکی را برای همیشه دوست دارم

کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
وقتی درخت در راستای معنی و میلاد

بر شاخه های لخت پیراهن بلند بهاری دوخت

با اشتیاق رفتم به میهمانی آئینه

اما دریغ چشمم چه تلخ تلخ پاییز را دوباره تماشا کرد



(محمدرضا عبدالملکیان)
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن...:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قاصدك! هان، چه خبر آوردي؟
از كجا وز كه خبر آوردي؟

خوش خبر باشي، اما، ‌اما
گرد بام و در من
بي‌ثمر مي‌گردي

انتظار خبري نيست مرا
نه ز ياري نه ز ديار و دياري باري
برو آنجا كه بود چشمي و گوشي با كس
برو آنجا كه تو را منتظرند

قاصدك
در دل من همه كورند و كرند

دست بردار ازين در وطن خويش غريب
قاصد تجربه هاي همه تلخ
با دلم مي‌گويد
كه دروغي تو، دروغ
كه فريبي تو، فريب

قاصدك هان،
ولي... آخر... اي واي
راستي آيا رفتي با باد؟
با توام، آي! كجا رفتي؟ آي
راستي آيا جايي خبري هست هنوز؟
مانده خاكستر گرمي، جايي؟
در اجاقي طمع شعله نمي‌بندم...
خردك شرري هست هنوز؟

قاصدك
ابرهاي همه عالم شب و روز
در دلم مي‌گريند
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
سیل دریا دیده هرگز بر نمی گردد به جوی
نیست ممکن هرکه عاشق شد دگر عاقل شود
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این بازار نا مردی به دنبال چه می گردی
نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی
برو بگذر از این بازار از این مستی وطنازی
اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه گل خواهد ز بوستان ها جدائی ، نه دل دارد خیال بی وفائی

ولیکن چرخش چرخ ستمگر زند بر هم رسوم آشنائی . . .
 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنها شدم... تنها تر از یک ساعت پیش
اخه... به خاطر یه چیز مسخره...به بهترین کسم گفتم:خیرپیش!
.
.
شاعر=من!
 

iceman10

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهشون بگین که قصش مثه شاهنومه درازه ...کی بوده کجا رسیده چجوری باید بسازه .....
حالا قصه هاشو مستا توی میخونه ها میگن ...اما اون همیشه مست و توی اونجا راه نمیدن
 
  • Like
واکنش ها: noom

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
یادت بودم یادم نبودی ای یار

عاشق بودم عاشق نبودی انگار

دیدی که اسیرم گیرم به پاهات

تو تنهام گذاشتی خدا نگهدار .
 

Similar threads

بالا