خلوتی با خدا

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا

احساس می کنم زود عادت می کنم و

گاهی به اشتباه اسم آنرا دوست داشتن می گذارم.

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه قدر ساده و آرامـــــ

چه قدر صبــــور و صمیمی

تــــو در منـــــــآمیختی

باور کن تــــو را در اولیــــن نماز

نخوانده جستجو کردمــــ

که هنوز به قنوتـــــــ گریهـ نرسیدهـ

سلاممـــــ دادی

بعد منــــ ماندمــــ و

دستـــان پر دعایی کهـ

به آسمان پر استجابتــــ چشمانتــــ آویختهـ شد

اصلا بیا و تـــو بگـــــو

کدامین سو قبلهـ ی منــــ استــــــ !؟
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدای مهربانم تو خود میدانی او تمام هستیم و دنیایم هست
جز او کنار کسی ارام نیستم
تنها او را دوست میدارم و دل تنگش میشوم
تنها با او شاد هستم
خدایا
تمام دنیای من را
میشود
مال خودم کنی
میدانی
دوریش چقدر برایم درد دارد
لطفا مراقب عزیزترینم
باش
میدانم که همیشه مراقب همه هستی
ولی تنها تو میدانی چقدر دوستش دارم
لطفا نگذار
روزگار و ادمها مارا از هم جدا کند
 

arshida24

عضو جدید
خـــــــــــ دا جووووووووون سیلام:D
ممنونم ازت خدا جون...
میبینی منو...
عاشقتم عاشقتر از پیشم کن:w14:
ببخش اگه حواسم به غیر تو پرت میشه ولی بازم ممنون که همیشه و همه جا حواست به من هست ...
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
خستگی را تو به خاطر مسپار کہ افق نزدیک است

و خدایی بیدار کہ تو را میبیند


و بہ عشق تو همه حادثہ ها میچیند


کہ تو یادش افتی


و بدانی کہ همه بخشش اوست


و همینش کافیست......

 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا من دلم قرصه

کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت

که حتی روز روشن نیست

کسی اینجا نمیبینه

که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته

زمین دار مکافاته

فراموشم شده گاهی

که این پایین چه ها کردم

که روزی باید از اینجا

بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن

یه کم با من مدارا کن

شنیدم گرمه آغوشت

اگه میشه منم جا کن
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوله ‌پشتی‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد. رفت‌ که‌ دنبال‌ خدا بگردد؛ و گفت: تا کوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت. نهالی‌ رنجور و کوچک‌ کنار راه‌ ایستاده‌ بود. مسافر با خنده‌ای‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ کنار جاده‌ بودن‌ و نرفتن؛ و درخت‌ زیر لب‌ گفت: ولی‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ که‌ بروی‌ و بی‌ رهاورد برگردی.

کاش‌ می‌دانستی‌ آن‌چه‌ در جست‌وجوی‌ آنی، همین‌جاست.

مسافر رفت‌ و گفت: یک‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ می‌داند، پاهایش‌ در گِل‌ است، او هیچ‌گاه‌ لذت‌ جست‌وجو را نخواهد یافت.

و نشنید که‌ درخت‌ گفت: اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز کرده‌ام‌ و سفرم‌ را کسی‌ نخواهد دید؛ جز آن‌ که‌ باید.

مسافر رفت‌ و کوله‌اش‌ سنگین‌ بود.

هزار سال‌ گذشت، هزار سالِ‌ پر خم‌ و پیچ، هزار سالِ‌ بالا و پست. مسافر بازگشت. رنجور و ناامید. خدا را نیافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ کرده‌ بود. به‌ ابتدای‌ جاده‌ رسید. جاده‌ای‌ که‌ روزی‌ از آن‌ آغاز کرده‌ بود.

درختی‌ هزار ساله، بالا بلند و سبز کنار جاده‌ بود. زیر سایه‌اش‌ نشست‌ تا لختی‌ بیاساید. مسافر درخت‌ را به‌ یاد نیاورد. اما درخت‌ او را می‌شناخت.

درخت‌ گفت: سلام‌ مسافر، در کوله‌ات‌ چه‌ داری، مرا هم‌ میهمان‌ کن. مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، کوله‌ام‌ خالی‌ است‌ و هیچ‌ چیز ندارم.

درخت‌ گفت: چه‌ خوب، وقتی‌ هیچ‌ چیز نداری، همه‌ چیز داری. اما آن‌ روز که‌ می‌رفتی، در کوله‌ات‌ همه‌ چیز داشتی، غرور کمترینش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت. حالا در کوله‌ات‌ جا برای‌ خدا هست. و قدری‌ از حقیقت‌ را در کوله‌ مسافر ریخت. دست‌های‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هایش‌ از حیرت‌ درخشید و گفت: هزار سال‌ رفتم‌ و پیدا نکردم‌ و تو نرفته‌ای، این‌ همه‌ یافتی!

درخت‌ گفت: زیرا تو در جاده‌ رفتی‌ و من‌ در خودم. و پیمودن‌ خود، دشوارتر از پیمودن‌ جاده‌هاست











مشاهده پیوست 150113











 

li.j@

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام مهربان خدای من
سرم با دیگران گرم است دلم با تو

 

li.j@

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب ترینم!
اگر قابل بدانیم
دعا میکنم هیچ بنده ای ازبندگانت، عمر به بیماری نگذراند و اسیر درد و رنج نگردد
دعا میکنم شفا دهی تمام دردمندان را ...
سلامت بدار تمام کسانی را جز تو پناه و یاوری ندارند
و براستی که همه ی ما کسی جز تو نداریم

پرکن دامان کسانی را دستشان به درگاه بی نیاز توست

و صبور گردان تمام منتظران و بی قراران را...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدایا من
میدانی چقدر محتاجتم
دستانم را به سوی تو دراز کردم
اگر مرا رها کنی
به که پناه جویم که
تو تنها پناه من هستی
دلم را شکست
ولی دلش را نشکن
در این تنها یی و غربت و بی کسی تنهایش نگذار
تحمل دیدن اشک و غمش را ندارم خنده را تقدیمش کن
خوشبختش کن با همانی که خورشید اسمانش هست
 

natanaeal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا ... تو کی نبوده ای که بودنت دلیل بخواهد ؟ تو کی پنهان بوده ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟ خدایا تو کی دور بوده ای که آثار بخواهد اسباب وصول تو شوند؟ تو کی فاصله داشته ای که رسیدن به تو محتاج وسیله باشد ؟؟؟ (دعای عرفه )
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
آغــ ــوش مـ ـی خــ ــواهــــ ــــم

نـــــ ــه مـــــ ـرد ... نــ ـــه زن ...

خدایـــــــ ـــــــــــا زمیــ ـن نــ ـمی آیـ ـی امشـــ ـــب؟!!
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
خدایا
فرقی ندارد به من به به و چهچه بگویند
یا وقتی از کنارم رد می شوند به پریشانی ام بخندند
من تو را دارم
مهم تویی
مهم هرچه که تو حق بدانی است
پس دوباره نه صد باره نه هزارباره
بهت می گم دوست دارم
اصلا هرچی بگم دوست دارم کمه
دوست دارم
:gol: دوست دارم:gol: دوست دارم:gol: دوست دارم:gol: دوست دارم :gol:دوست دارم:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:......................
منو ببخش عزیزترین

خدایا زودتر عاشقم کن


دارم میام:redface:
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
خدایا
تازه فهمیدم دوست داشتن تو با بقیه دوست داشتن ها فرق دارد
هروقت بخواهم
حتی اگر بدترین باشم
از ته دل فریاد میزنم
دوستت دارم
و مطینم که تو می پذیری
چون قلبم ارام می گیرد
خدایا دوستت دارم
:heart::w42::heart:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدایا همیشه
کنارم باش
کهبی تو هیچم
 

aaj6551

عضو جدید
خدایا خیلی داره بهم سخت میگذره....نمی خواهی منو در یابی؟
مگه نگفتی من هر که را بخواندم،استجابت میکنم؟
پس به فریادم برس
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا وحشت تنهایی ام کشت
کسی با قصه ی من آشنا نیست
در این عالم ندارم همزبانی
به صد اندوه می نالم روا نیست .....................
(فریدون مشیری)
 

-anjel-

عضو جدید
خدایا اینقدر برام ناز نکن. تو که میدونی من چقدر عاشقت هستم، چرا پس....؟؟؟
خدای خوشگلم، آیا هنوز چیزی مونده که میخوای از این موقعیت یاد بگیرم؟
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
هرچی فکر می کنم
می بینم
نه
من هیچ وقت لایق این مهر بی نهایت تو نبودم
خداییش خدا جون عجبیب خوبی عجیب صبوری
می گفت
یه مادر یه مادر واقعی وقتی بچه اش توی یه خطر می افته حاضر از جونش بگذره تا بچه اش اسیب نبینه
می گفت خدا یه قطره مهر خودش و تو وجود مادر گذاشته
و مهر و محبتش خودش چقدر بینهایته .................................................. ..............
البته قهر خدا هم عظیم
حالا خدا جون
نمی دونم
فقط میشه بهم بفهمونی کلید این زندان کجاست
کلید این ناکجا
کلید این دور
کلید این خیلی نزدیک
کلید این مسیر این مسیر پر از بالا و پایین
خدا جونم
یه چیز بگم که خیلی ...
می گم
تنهایی هایم به اندازه ی فاصله هایم از تو بزرگ است
تو که هستی همین جا دم رگ گردنم
من نیستم
من دورم
من و نزدیک کن
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا به که واگذارم می کنی ؟ آیا به خویشاوندی که از من ببرد یا بیگانه ای که مرا از خود دور کند یا به کسانی که خوارم شمرند ؟ (من به سوی دیگران دست دراز کنم ) در حالی که تو خدای منی

(دعای عرفه)
 

Similar threads

بالا