ولی الان فقط چسبیدم به شرقی....
دوست من، زمان شاه، وقتی انداختنش بیرون، فک کردن الان با کلی زیر ساخت و کارخونه طرفن و طی 3 ماه جای المان رو توی دنیا میگیرن!!!
وقتی نشستن سر کار، دیدن هیچی نیست!
طرف وارد کننده بوده!! پول میداده، میخریده و یه نفر تو کل مملکت نیست که بلد باشه با یه دونه از این معدود وسیلههای موجود کار کنه!!
چند ماه بعدش هم که جنگ شد و بقیهی زیر ساخت ها دود شد رفت هوا!
...
خوب، بعدشم که تحریم بودیم و انتقال دانشی صورت نگرفت به کشور که بخوایم زیر ساخت ها رو بازسازی بکنیم و با چنگ و دندون ساختیم تا اینجا...!!!
برای سال 2006-7 تقریبا مملکت اماده بود که تبدیل بشه به یه تولید کننده ی خوب، و بتونیم کلی کار بکنیم!!
کلی قطعات خودرو هامون و سایر صنایع مورد نیازمون رو خودمون میزدیم..... ولی یه بیشرفی(بذارید روک بگم بیشرف چون هرچی میکشیم از دست اونه!) اومد و چوی اقتصاد خصوصی رو انداخت وسط... اقتصاد خصوصی بدون قانون های پیشنیازش هیولاها رو از شیشه اورد بیرون!!!! یکی مثل ایرانخودرو، که 60-70 درصد ماشینش رو تو وطن میزد، ماشینش رو 100 چینی کرد و مملکت کلا شد دوباره وارد کننده!!
به لطف اقایون تجار که از هر روشی برای ضربه زدن استفاده کردن!!
یه دوستی میگفت از چین دارن میارن عروسکی که صلوات میفرسته! خو لعنتیا این عروسکه رو خودمون هم میتونیم بزنیم! چرا باید پول بدیم به چین که برامون بزنه ؟؟؟
اینجوری دش که رسیدیم به اینجایی که اگر شرق رو هم ازمون بگیرن، نفسمون میگیره!!!!
این خواست عمدی نبوده که ما وابسته به کشوری مثل چین بشیم!! و قطعا خطر چین بیشتر از امریکا نباشه، کمتر هم نیست!
...
ولی خوب، دست تقدیر و نابخردی برخی مسئولین و بیوژدانی برخی تجار ما رو به اینجا کشوند که یه تولیدی تو مملکت نداریم که جوونامون(منجمله خودم!) بریم توش یه لقمه نون در بیاریم...
شما دارایی مسولین در موقع انقلاب.................با زمان حال چک کنیم.
مسئولین داریم تا مسئولین...
البته باورش سخته!
من همیشه به لندکروز امام جمعه ایلام حسودیم میشد... تا همین دو ماه پیش! تا اینکه یه بار دیدم یه بابای دیگه سوار اون لند کروز جلوی دفتر امام جمعه شد و شخص امامجمعهی ایلام سوار یه پژوی داغون مدل 82-3 شد و رفت برای جلسه یا حالا هرجایی که میرفت!
....
اگر اون سطح زندگی واقعی امامجمعهی ایلام باشه، دیگه واقعا....
البته مسئولینی مثل نمایندهی .....ایلام هم داریم که هنوز دو ماه نشده رفته مجلس، پسرش بین ازرا و افیروسش مونده که با کدوم بره دانشگاه