خدا رو چطور ديدي؟؟؟

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستاي عزيز هر كدوم از ماها تو خلوتمون تو دلتنگي هامون تو نداريهامون يا نه تو شادي هامون و هر لحظه از زندگي با خدامون نجوا ميكنيم.انكارش محاله چون نياز فطري انسانه كه ما رو متصل به ذات خدا كه در وجودمون قرار گرفته مي كنه.ما نياز داريم كه خدا داشته باشيم و با اون ارتباط برقرار كنيم.در اين ميون هركدوم از ما يه جور ومتاسفانه تو موارد ضروري خدا رو ميبينيم.خيلي جالبه كه احساس و تفكر از ما به خدا شايد مختلف باشه و تعريف خودمون رو داشته باشيم و تفكرات متفاوتي درباره خدا داشته باشيم.مثلا يكي از تعاريف زيبايي كه از خدا ديدم و خوندم اين بود:


خدا از آدم های قالبیِ رامِ خشکه مقدس یک بعدی بدش می آید؛اگر نه چرا فرشته های مطیع و پاک اش را که همگی از آغاز خلقت شان «یا در حال رکوع اند و یا در حال سجود»،به پای آدمِ عصیانگرِ خطاکارِ خونریز می افکند؟علی (علیه السلام) چرا چهار هزار خر مقدس حافظ قرآن و شب زنده دار صائم الدَّهر قائم الیل را در نهروان به زیر شمشیر مردانه اش می گیرد؟
خدا ازآدم هایی که ضعف و زبونی خود را ، می خواهند با خداپرستی جبران کنند بیزار است؛از آن هایی که یک تخته شان کم است و جای خالی آن را با مذهب پر می کنند، نفرت دارد.
خدا آدم های ذلیل و طماع و ترسو و چاپلوس را دوست ندارد.خدا دوستدار«آشنا» است؛عارف عاشق می خواهد ،نه مشتری بهشت.

(دکتر علی شریعتی،مجموعه آثار ، 13 ،ص 40)


البته اين يه تعريف از موجوديت خدا نبود اما ميشه ازش خدا رو تعريف كرد،دوست دارم بدونم شما خدا رو چطور ديدين و نظر شما از خدا و بندگي چيه.ممنون ميشم دوستاي نازنين نظراتتونو اينجا درميون بزارين.مرسي.
 

Similar threads

بالا