اکنون شهیدان مرده اند، ما مرده ها زنده هستیم
اکنون شهیدان مرده اند، ما مرده ها زنده هستیم
ديدم اين جمله رو دارن روش مانور ميدن
گفتم بزار يه چيزي رو روشن كنم.
اولا كه اين جمله رو مي دونيد چه تاريخي گفتن... نمي خوام بگم جمله مشكل داره ها سوء تفاهم نشه
فكر نمي كنم كه الان ديگه معنايي داشته باشه چون الان اونقدر منابع و ... و سخنراني ها و ... هست كه اگر كسي طالب باشه مي فهمه.
دوما اگر كسي واقعا دنبال اين هست كه بدونه افكار امام حسين ع چيه ، من ازش يه سوال دارم: تا حالا خودت چقدر دنبال اين رفتي كه چند تا كتاب بخوني و زندگي امام حسين ع رو دوره كني و بفهمي؟
تا حالا چقدر رفتي پاي منبر نشستي يا اينكه اصلا نه چقدر سخنراني گوش كردي (با سيستمت، باگوشيت، با هر چي) يا اينكه چقدر كتاب درباره قيام امام حسين ع خوندي؟
مي خواي بگي كو نيست كجاست؟ ديگه الان با اين همه امكانات و كتابخانه ها و اينترنت و ... اگه كسي بگه دستم به جايي نمي رسيد داره بهونه گيري مي كنه.
يه سوال ديگه: اگه تا الان فهميديد كه عاشورا فقط يه اتفاق نيست بلكه امام حسين ع رو بايد شناخت و افكارش رو بايد بررسي كرد و شناخت (خوبه كه اين رو فهميدي) چرا به اندازه همين دونسته ها كاري نمي كنين؟
كساني كه ادعا مي كنن امام حسيني هستن و مي گن چرا تو روز عاشورا خون ريخت ، حواستون باشه كه خود امام حسين ع تو محرم قيام كرد.
بله باز مي خواهين بگين كه الان كي داره حرف امام حسين رو مي زنه كي نه؟
اين راهش اينه كه تمام بيانيه ها و .... و حركات و كارهاي طرفين رو ببيني آيا واقعا از روي دلسوزي داري مي بيني يا فقط كينه و كينه؟
هتاكي كار هر كسي باشه جرمه و تو دين اسلام براي اين جرمها حد و حدود مشخص شده . هر كسي مي خواد باشه كسي كه ادعاي مسلموني داره يا كسي كه دشمن مسلموناست.
حرفهای جالبی گفتی
من تا اونجا که یادم میاد توی نقد و انتقاد وقتی انتقاد میشه کسی نمیاد به کسی که انتقاد میکنه گیر بده بلکه به نقد نگاه میکنه
شما هر کی که حرف زده ببین درست میگه یا نه......
به قول فرمایش حضرت علی ع :حکمت را از
هرکسی که آنرا بیان میکند، بگیر و به گفته بنگر و به گوینده منگر
یا "حکمت گمشده مومن است پس هرجا آنرا یافتی بگیر حتی از منافقان!!!
خب الحمد الله اینجا منافقی هم نیست که کسی بخواد حرفی بزنه
همه مسلمانیم
و باید به نقد هم احترام بذاریم
و به اصل سخن هم کار بگیریم
نه اینکه یکی بیاد و نقد بکنه و اون یکی به جای جواب دادنش بیاد طرف مقابل رو نقد کنه
از این کارا نکن که راهمون به حق نمیکشه
خب شما فرمودید که این جمله مربوط به الان نیست"
روی چه حسابی دارید این حرفو میزنید؟
مگه توی همون دوره که این جمله فرموده شد کم سخنران بود
کم حسینیه ارشاد ها بود که الان یکی هم عین اونا نیست
چرا هست ولی مثل اون موقع استقبال نمیشه و اگرم بشه خدا میدونه که......
برادر من، اون موقع هم سخنران های کمی نبودن
مطهری
هاشمی نژاد
بهشتی
امام خمینی
و دوست و برادر و همشهری خودم که این جمله رو بیان فرمود هم حاضر بودند
در صورتی که الان شما نمیتونید عین امثال این افرادی که ذکر کردم بیان کنی
پس دیدی از لحاظ منبرو سخنران که کم آوردیم و یک چیزی هم نسبت به اون زمان بدهکار شدیم
از لحاظ سخنرانی که عرض به خدمتت اون موقع وقت بود و مردم سخنرانی از طریق نوار کاست گوش میکردند(حالا به هر سختی)
ولی الان وقت نیست و در عوض همه جا سخنرانی همه هست با 1000 نو ع کیفیت و .....
که چون وقت نیست و مردم ..... قضیه عین سابقه
پس این از لحاظ دلایل بی منطقی بود که فرموده بودید این جمله الان دیگه وقتش نیست
دلیل دومتون رو که فرمودید
از من سوال کردی میگم...
دوست من من به غیر مقتل همه چی خوندم
من نمیدونم امام حسین ع رو چه جوری به قتل رسوندن یا اول کیو کشتن بعد کیو اما خوب میدوم امام حسین ع چرا حج رو نیمه تمام رها کرد و قیام کردند..... اینا است که برای من ارزش داره.....
و مستلزم دونستنه
در این رابط هم تا دلت بخواد سخنرانی و کتاب مطالعه کردم وبه دهن کسبه دین و حمله تحجر و عمله ارتجاع هم نگاه نکردم!!!!!!
خودم و خودم
راستی اینم ذکر کنم شناخت امام حسین فقط از راه حواس چندگانه ای که شما ذکر کردید حاصل نمیشه!!!! منبر!!(اینم لابد راه شناخته!!) و سخنرانی و کتاب رو میگم
این همه کار رو نمیبینی که دارند انجام میدن و سرکوب میشن!!!! اینا فقط برای ایستادن در مقابل ظلمی است که پاسخ هم داده نمیشود!!!!!
من نمیدونم داداش اون عینک خارجی بینی و منافق بینی رو از روی چشات بردار بابا اینا همین برادرای خودتن چرا خودتو میزنی به اون راه....
در مورد حرف آخرتم هم اصلا جوابی ندارم چرا که جوابش اینجا نیست
واقعا برای خودم متاسفم که نمیتونم تاثیر گذاری روی بقیه برادرام داشته باشم
آری اینچونین بود ای برادر
اكنون شهیدان مردهاند، و ما مردهها زنده هستیم. شهیدان سخنشان را گفتند، و ما مخاطبشان هستیم،
آنها كه گستاخی آن را داشتند كه ـ وقتی نمیتوانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب كنند،رفتند،
و ما ماندیم، صدها سال است كه ماندهایم. و جا دارد كه دنیا بر ما بخندد
كه ما ـ بر حسین(ع) و زینب(س) ـ مظاهر حیات و عزت میگرییم،ـ
و این یك ستم دیگرتاریخ است كه ما ، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم
امروز شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند،
تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند
اكنون شهیدان كارشان را به پایان رساندهاند و ما شب شام غریبان میگیریم، و پایانش را اعلام میكنیم
و میبینیم چگونه در جامعه گریستن بر حسین (ع)، و عشق به حسین (ع)،
با یزید همدستو همداستانیم ، او كه میخواست این داستان به پایان برسد
اكنون شهیدان كارشان را به پایان بردهاند و خاموش رفتهاند، همهشان، هر كدامشان، نقش خویش را خوب بازی كردهاند.
معلم، مؤذن، پیر، جوان، بزرگ، كوچك، زن، خدمتكار، آقا، اشرافی و كودك، هر كدام به نمایندگی و
بهعنوان نمونه و درسی به همه كودكان و به همه پیران و به همه زنان، و به همه بزرگان و به همه كوچكان!
مردنی به این زیبایی و با اینهمه حیات را انتخاب كردهاند
اینها دو كار كردند، این شهیدان امروز دو كار كردند، از كودك حسین گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش،
و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال كوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آنمرد اشرافی و بزرگ
و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابرشهادت ایستادند
تا به همه مردان، زنان كودكان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند كه
باید چگونه زندگی كنند ـ اگر میتوانند ـ و چگونه بمیرند ـ اگر نمیتوانند
.............................
این شهیدان كار دیگری نیز كردند: شهادت دادند با خون خویش ـ نه با كلمه ـ شهادت دادند،
در محكمه تاریخ انسان هر كدام به نمایندگی صنف خودشان
شهادت دادند كه در نظام واحد حاكم بر تاریخ بشری ـ نظامی كه سیاست را و اقتصاد را و مذهب را و هنر را،
و فلسفه و اندیشه را و احساس را و اخلاق را و بشریت را همه را ابزار دست میكند تا انسانها را قربانی مطامع خود كند
وازهمه چیز پایگاهی برای حكومت ظلم و جور و جنایت بسازد
ـ همه گروههای مردم و همه ارزشهای انسانی محكوم شده است
یك حاكم است بر همه تاریخ، یك ظالم است كه بر تاریخ حكومت میكند، یك جلاد است كهشهید میكند
و در طول تاریخ، فرزندان بسیاری قربانی این جلاد شدهاند،
و زنان بسیاری در زیر تازیانههای این جلاد حاكم بر تاریخ، خاموش شدهاند،
و به قیمت خونهای بسیار، آخور آباد كردهاند
و گرسنگیها و بردگیها و قتل عامهای بسیار در تاریخ از زنان و كودكان شده است،
از مردان و از قهرمانان و از غلامان و معلمان، در همه زمانها و همه نسلها
و اكنون حسین (ع) با همه هستیاش آمده است تا در محكمه تاریخ، در كنار فرات شهادت بدهد
شهادت بدهد به سود همه مظلومان تاریخ شهادت بدهد به نفع محكومان این جلاد حاكم بر تاریخشهادت بدهد
كه چگونه این جلاد ضحاك، مغز جوانان را در طول تاریخ میخورده است با علی اكبر شهادت بدهد
و شهادت بدهد كه در نظام جنایت و در نظامهای جنایت چگونه قهرمانان میمردند. با خودششهادت بدهد
و شهادت بدهد كه در نظام حاكم بر تاریخ چگونه زنان یا اسارت را باید انتخاب میكردند و ملعبه حرمسراها میبودند
یا اگر آزاد باید میماندند باید قافلهدار اسیران باشند و بازمانده شهیدان،
با زینبش و شهادت بدهد كه در نظام ظلم و جور و جنایت، جلاد جائر بر كودكان شیرخوار تاریخ نیز رحم نمیكرده است.
با كودك شیرخوارش و حسین (ع) با همه هستیاش آمده است تا در
محكمه جنایت تاریخ به سود كسانی كه هرگز شهادتی به سودشان نبوده است و خاموش و بی دفاع میمردند، شهادت بدهد
اكنون محكمه پایان یافته است و شهادت حسین و همه عزیزانش
و همه هستیاش با بهترین امكانی كه در اختیار جز خدا هست،
رسالت عظیم الهیاش را انجام داده است
................................
ما از وقتی كه، بهگفته جلال «سنت شهادت را فراموش كردهایم،
و به مقبرهداری شهیدان پرداختهایم، مرگ سیاه را ناچار گردن نهادهایم»
و از هنگامی كه به جای شیعه علی (ع) بودن و از هنگامی كه بهجای شیعه حسین (ع) بودن و شیعه زینب (س) بودن،
یعنی «پیرو شهیدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهیدان شدهاند و بس، در عزای همیشگیماندهایم
چه هوشیارانه دگرگون كردهاند پیام حسین را و یاران بزرگ و عزیز و جاویدش را، پیامی كه خطاب به همه انسانهاست.
این كه حسین فریاد میزند ـ پس از این كه همه عزیزانش را در خون میبیند
و جز دشمن و كینه توز و غارتگر در برابرش نمیبیند
ـ فریاد میزند كه «آیا كسی هست كه مرا یاری كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟»
مگر نمی داند كه كسی نیست كه او را یاری كند و انتقام گیرد؟ این سؤال، سؤال از تاریخ فردای بشری است
و این پرسش از آینده است و از همه ماست. و این سؤال انتظار حسین را از عاشقانش بیان میكند و
دعوت شهادت او را به همه كسانی كه برای شهیدان حرمت و عظمت قایلند اعلام مینماید اما این دعوت را،
این انتظار یاری از او را، این پیام حسین را ـ كه «شیعه میخواهد»
و در هر عصری و هر نسلی، شیعه میطلبد ما خاموش كردیم
به این عنوان كه به مردم گفتیم كه حسین اشك میخواهد. ضجه میخواهد و دگر هیچ، پیام دیگری ندارد.
مرده است و عزادار میخواهد، نه شاهد شهید حاضر در همه جا و همه وقت و پیرو
آری، این چنین به ما گفتهاند و میگویند
....................................
حسین یك درس بزرگتر ازشهادتش به ما داده است و آن نیمهتمام گذاشتن حج و به سویشهادت رفتن است.
حجی كه همه اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش برای احیای این سنت، جهاد كردند.
این حج را نیمهتمام میگذارد و شهادت را انتخاب میكند، مراسم حج را به پایان نمیبرد تا به همه حجگزاران تاریخ،
نمازگزاران تاریخ، مؤمنان به سنت ابراهیم، بیاموزد كه اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد،
اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوی است.
در آن لحظه كه حسین حج را نیمهتمام گذاشت و آهنگ كربلا كرد، كسانی كه به طواف، همچنان در غیبت حسین، ادامه دادند،
مساوی هستند با كسانی كه در همان حال، بر گرد كاخ سبز معاویه در طواف بودند،
زیرا شهید كه حاضر نیست در همه صحنههای حق و باطل، در همه جهادهای میان ظلم و عدل، شاهد است، حضور دارد،
:میخواهد با حضورش این پیام را به همه انسانها بدهد كه
وقتی در صحنه حق و باطل نیستی، وقتی كه شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعهات نیستی
هركجا كه خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی، هر دو یكی است
آنها كه رفتند، كاری حسینی كردند، و آنها كه ماندند، باید كاری زینبی كنند، وگرنه یزیدیاند