حساب سازی

setayesh.khosh

عضو جدید
[FONT=&quot]به نام يگانه حسابدار حسابرس كه ترازنامه سند اندوخته هر كس را بدون حسابسازي برايش تدوين مي كند [/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]و مالياتي اضافه بر دارايي او و اندوخته هايش نخواهد بست و تلفيقي بدون محافظه كاري و رضايت طرفين صورت نخواهد داد...[/FONT]
[FONT=&quot]از ترازنامه شركت ها بوي اعتماد نمي آيد[/FONT][FONT=&quot]!!![/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بحران حساب سازي در بورس[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]اين روزها با اعتراف ضمني مدير پيگيري تخلفات سازمان بورس اوراق بهادار درمورد پيش بيني غيرواقعي سود توسط برخي شركت ها، يكبار ديگر ترس از حساب سازي، فضاي سرمايه گذاري را نگران كرده است. هرچند بازار سرمايه بايد به استقبال سخنان واقعي و افشاگرايانه مسوولان برود اما زماني كه پرويزشيري زاد اعتراف مي كند كه برخي از شركت ها اقدام به حساب سازي كرده اند و در حال حاضر قادر به پرداخت سودي كه در مجامع پيش بيني و اعلام كرده اند نيستند بايد نگران تكرار تاريخ دربورس اوراق بهادار تهران بود. مدير پيگيري تخلفات سازمان بورس اوراق بهادار به صراحت گفته است كه »شركت ها درحال فروش دارايي هاي شركت و دريافت وام براي پرداخت سود سهامداران خود هستند« اين يعني اعلام غير واقعي سود. يعني حساب سازي.ركود كنوني اقتصاد وعدم تحقق فروش برنامه ريزي شده مي تواند يكي از مهم ترين دلايل عدم تحقق سود پيش بيني شده شركت ها باشد اما مدير پيگيري تخلفات بورس از پيش بيني غيرواقعي سود توسط شركت ها خبر داده است كه اين موضوع را بايد نوعي حساب سازي دانست. اولين بار واژه حساب سازي در ايران بعد از وقايع سال 75 براي سهامداران عينيت يافت. پيش از آن، سهامداران حساب سازي را اصطلاحي در ميان حسابداران مي دانستند اما پس ازآن كه يكي ازشركت هاي پرجاذبه آن روزها با اعلام غيرواقعي سود، سهامداران زيادي را به خود جذب كرد،حساب سازي در شركت هاي بورس تهران معنا و مفهومي عيني يافت. حساب سازي مي تواند براي فرار از ماليات، وارونه جلوه دادن مسائل مالي يك شركت و... در جهت پولشويي مورد استفاده قرار گيرد. اما وقتي در بورس از واژه حساب سازي استفاده مي كنيم، از يك فاجعه مالي صحبت مي شود. حساب سازي در شركت هاي بورس يعني وارونه جلوه دادن اطلاعاتي كه در مجامع عمومي موجب مي شود تا سهام يك شركت مورد استقبال قرار بگيرد و زماني كه كذب بودن اين اطلاعات اثبات شود، مشخص است چه اتفاقي مي افتد، سهامداران بازارهاي مالي مثل سرمايه گذاران بازارهاي كالايي نيستند. در بازاري كه در آن كالابه فروش مي رسد، دست سرمايه دار به يك شيء قيمتي بند است. اما وقتي كه در بازار مالي اتفاقي هرچند كوچك بيفتد، سرمايه گذار مي ترسد، چراكه در دست او فقط يك تكه كاغذ است. حالاتصور كنيد، تمام اطلاعاتي كه سهامداران بر اساس آن يك سهم را خريده اند دروغ از آب دربيايد، اتفاقي كه خواهد افتاد اين است كه سهامداران ترساني كه تازه جذب بازار اوراق بهادار شدند، مي خواهند هرچه سريعتر كاغذ بهاداري كه در دست دارند را بدهند و پولشان را پس بگيرند و از خير سود هم بگذرند. بورس كه پس از انقلاب در ايران اقبال چنداني نداشت و در جنگ تحميلي هم كسي به فكر سرمايه گذاري در بورس نبود، آرام آرام داشت جان مي گرفت كه جريان حساب سازي ها شروع شد. به دليل نبود نظارت صحيح و فراگير و مشكلاتي كه در ادامه به آنها اشاره مي كنيم، سرمايه گذاران با بازار مالي سودآوري مواجه شدند، اما در اين بازار برخي از شركت هاي عرضه كننده سهام با سهامداران خود زياد صادق نبودند و در نتيجه با اعلام برخي اطلاعات در نبود نظارت صحيح و بعد رسوايي بزرگي كه رخ داد، سرمايه گذاران نسبت به بورس بي اعتماد شدند و بورس در سراشيبي سقوط قرار گرفت. بديهي است كه سهامداران حرفه اي با بررسي ترازنامه ها و پيش بيني هاي سود شركت ها اقدام به خريد آنها مي كنند و اين تنها در صورتي ممكن است كه صداقت در اين بين رعايت شود. اين اعتماد نيز تنها در صورتي ايجاد خواهد شد كه مرجع و نهاد سومي در اين بين حضور داشته باشد كه نه در طرف اول و نه در طرف دوم ذي نفع نباشد. اين مرجع مي تواند حسابرس معتمد باشد. اگر حسابرس معتمد به صورت مستقل و با اتكا به قوانين و اختيارات قانوني به كار خود بپردازد، اعتماد بين سرمايه گذار و شركت برقرار خواهد شد. در غير اينصورت مشكلاتي نظير سقوط بورس در سال 75 رخ مي دهد[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]سال هاي 74 و 75 كه اوج رونق بورس بود، به دليل دسترسي برخي از افراد از جمله مديران دولتي، كارگزاران و كارمندان بورس، به اطلاعاتي كه اصطلاحا به آن اطلاعات محرم گفته مي شود، جوي از بي اعتمادي در بين مردم و سهامداران عادي پيدا شد. همين دليل بود كه دستاورد هاي چند ساله بورس اوراق بهادار را كه از سال 68 كار خود را از سر گرفته بود از بين برد و صف فروش ها ايجاد شدند. از جمله دو شركتي كه اول برايشان صف خريد كشيده شد و بعد از افشاي موارد تخلف صف فروش آنها به راه افتاد مي توان به سقوط قيمت سهام ارج به عنوان يك شركت دولتي ، در اثر افشاي تقلب و اختلاس برخي مديران آن و شركت گيلان پاكت به عنوان يك شركت خصوصي به دليل افشاي حساب سازي هاي مسوولان اين شركت اشاره كرد. پس از محرز شدن تخلفات آشكار، انتظار آن بود كه مقامات بورس (وزير دارايي و رئيس بانك مركزي مقامات ارشد شوراي بورس) به عنوان مقام حاكم و حافظ منافع عموم، عليه هيات مديره و حسابرس اين شركت ها اقدام حقوقي كنند كه متاسفانه اينگونه نشد و صرفا قوه قضائيه به شكايت عليه مديران ارج اكتفا كرد و شوراي بورس در نهايت در برابر اين تخلفات سكوت كرد. اين همه ماجرا نبود، شايد قانون موثر و كارآمدي براي اين دست تخلفات پيش بيني نشده بود. سال 76 بعد از سقوط و تزلزل بورس،دبير كل جديد، يعني سيداحمد ميرمطهري، تمامي برنامه هاي مديريت بورس را در چهارچوب تصويب مقررات در تصويب قانونمندي بورس و اعمال نظارت قرار داد. از جمله اقدامات او و همراهانش تدوين مقررات و آيين نامه هاي خاص براي استفاده از خدمات حسابرسان (براي اعمال نظارت)، ضرورت اطلاع رساني به نحوي كه بازار ناكارآمد را به سمت بازار نيمه شفاف و سپس شفاف و كارآمد هدايت كند، بود. برقراري الزامات بر مديريت شركت ها براي ارسال به موقع گزارش ها، حذف نام شركت هايي كه تخلف از مقررات داشتند، تدوين پيش نويس آيين نامه معاملات محرم كه متاسفانه مقامات دولتي هيچ گاه تن به تصويب آن ندادند از ديگر اقدامات اين دوره بود. در اين دوران محدوديت در خريد و فروش سهام توسط وكلا، سهامداران عمده، بازرس و حسابرس را از طريق دو بخش (الف) ممنوعيت براي حسابرسي و (ب) اطلاع رساني معاملات براي سهامدار عمده و مديران وضع شد. پس از اين وقايع »حسابرس معتمد« عملاجاي خود را در فرآيندهاي بورس پيدا كرد. حسابرس معتمد بورس همان حلقه مفقوده و حدواسط بين شركت و سرمايه گذار بود. هرچند در عمل كارشناسان نقدهاي زيادي را متوجه حسابرسان معتمد كردند اما همين حضور حسابرسان معتمد بود كه به صورت مستقل و بدون اينكه نفعي از معاملات ببرند به نحوه تدوين و انتشار اطلاعات شركت ها نظارت داشتند و بر اين اساس در صورت فعاليت صحيح حسابرسان معتمد، اطلاعات به صورت واقعي و شفاف در اختيار سهامداران بدون ترس از افت يا تمايل به صعود شاخص ها در اختيار سرمايه گذاران قرار مي گيرد و آنها مي توانند معاملاتي امن را تجربه كنند. براساس اعلام سال 85 سازمان بورس اوراق بهادار 92 حسابرس معتمد در بازار حضور دارند كه بايد ضامن حقوق سرمايه گذاران و سهامداران باشند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot] ( روزنامه اعتماد ملي مورخ 11/4/88)[/FONT]
[FONT=&quot]تعریف[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]حسابداری[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ساختگی[/FONT][FONT=&quot] : [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]تعریف[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]مشخصی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]برای[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]حسابداری[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ساختگی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]وجود[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ندارد[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]با[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]این[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]وجود[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]واژه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ساختگی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]در[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]این[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]عبارت[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]به[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]عنوان[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]یک[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]معنای[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]منفی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]تلقی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]می[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گردد[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]بنابراین[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]حسابداری[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ساختگی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]را[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]می[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]توان[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]فرایند[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]تعدیل[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]حساب[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]های[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]شرکت[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]با[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]فرض[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]نبود[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]استانداردهای[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]خاص[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]و[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]با[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]هدف[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ارائه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]مطلوب[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]وضعیت[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]شرکت[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]به[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]سهامداران،[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]سرمایه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گذاران[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]و[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]سایر[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ذینفعان[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]نامید[/FONT][FONT=&quot]. (mathews & perery) [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]وقتی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]که[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]حسابداری[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ساختگی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]توسط[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]مدیر[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]غیر[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]اخلاقی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]جهت[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گمراه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]کردن[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]فریب[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]سرمایه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گذاران[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]،[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]اعتبار[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]دهندگان[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]بانک[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ها[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]و[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]سایر[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]استفاده[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]کنندگان[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]از[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]صورت[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]های[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]مالی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]به[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]کار[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]می[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]رود[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]،[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]این[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]حسابداری[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]به[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]شکل[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]هایی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]چون[/FONT][FONT=&quot] " [/FONT][FONT=&quot]تقلب[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]در[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]دفاتر[/FONT][FONT=&quot] " " [/FONT][FONT=&quot]حساب[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]سازی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]در[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]دفاتر[/FONT][FONT=&quot] " "[/FONT][FONT=&quot]گزارشگری[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]صوری[/FONT][FONT=&quot] "[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot] " [/FONT][FONT=&quot]حساب[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]آرائی[/FONT][FONT=&quot] " [/FONT][FONT=&quot]ظاهر[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]میشود[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]
[FONT=&quot]حساب سازی پدیده‌ای در حال رشد می‌باشد. در این رابطه روش‌های ساده‌ای همچون متورم کردن درآمد ها، ایجاد هزینه‌های صوری و به همین نسبت شیوه‌های پیچیده تریاز قبیل منابع مالی منعکس نشده ترازنامه‌ای بسیار متداول شده است.[/FONT]
[FONT=&quot]آقای مایک جونز از دانشکده‌ی بازرگانی پلی تکنیک پورتزموت درباره‌ی مورد توجه قرار گرفتن حساب‌سازی و چگونگی کنترل این روش مقاله‌ی ذیل را منتشر کرده است:[/FONT]
[FONT=&quot]حساب‌سازی پدیده‌‌ی تازه‌ای نیست. از زمان انتشار گزارش‌های مالی، ادعای حساب سازی هم مطرح گردیده‌ است. خرید شرکت [/FONT][FONT=&quot]AEI[/FONT][FONT=&quot] در سال 1976 توسط شرکت [/FONT][FONT=&quot]GEC[/FONT][FONT=&quot] این حقیقت را در درجه‌ی نخست آشکار می‌سازد که شرکت [/FONT][FONT=&quot]AEI[/FONT][FONT=&quot] قبل از فروش سودی معادل ده میلیون پوند پیش‌بینی کرده بود در حالی که پس از تحویل شرکت یاد شده به شرکت [/FONT][FONT=&quot]GEC[/FONT][FONT=&quot] ، زیانی معادل 5/4 میلیون پوند اعلام گردید. از این اختلاف 5/14 میلیون پوندی مبلغ 5/9 میلیون پوند صرفاَ به دلایل و قضاوت‌های حرفه‌ای حسابداری ایجاد شده است.[/FONT]
[FONT=&quot]بازار فزاینده‌ اوراق بهادار و سهام و فشارهای شرکت‌های امروزی برای استفاده از حساب‌سازی تأثیرات قابل ملاحظه‌ای در این مورد داشته است. این امر می‌تواند ناشی از افزایش بی سابقه‌ی قیمت‌های سهام طی ده‌ه‌ی اخیر قلمداد گردد.[/FONT]
[FONT=&quot]روشهای حساب سازی در حسابداری:[/FONT]
[FONT=&quot]۱[/FONT][FONT=&quot]-[/FONT][FONT=&quot]عدم ثبت فروش و درآمد در دفاتر و یا کمتر ثبت کردن انها از طریق به وجوداوردن خریداران ساختگی و کد (شماره اقتصادی)جعلی و یا کد دیگران مخصوصا موسساتی که فروش کالای انها از طریق شعبه،نمایندگی ،کارگزار و توزیع کننده به عمل می آید[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]2- [/FONT][FONT=&quot]حساب سازی و حساب به حساب کردن، ثبت فروش یا درآمد در حسابهای بستانکاران،جاری شرکاء و غیره[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]۱[/FONT][FONT=&quot]-[/FONT][FONT=&quot] عدم ثبت فروش و درآمد در دفاتر و یا کمتر ثبت کردن انها از طریق به وجوداوردن خریداران ساختگی و کد (شماره اقتصادی)جعلی و یا کد دیگران مخصوصا موسساتی که فروش کالای انها از طریق شعبه،نمایندگی ،کارگزار و توزیع کننده به عمل می آید[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]2[/FONT][FONT=&quot]- [/FONT][FONT=&quot] حساب سازی و حساب به حساب کردن، ثبت فروش یا درآمد در حسابهای بستانکاران،جاری شرکاء و غیره[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]3- ثبت خرید کالا و دارایی در حساب هزینه بر خلاف موازین مربوط[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]4[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]- [/FONT][FONT=&quot]اضافه منظور نمودن قیمت خرید کالا و دارایی از طریق به وجود آوردن فروشندگان و فاکتور های ساختگی و یا ثبت خرید کالا و هزینه هایی که واقعیت ندارند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]5[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]- [/FONT][FONT=&quot]کمتر تحویل گرفتن مقدار یا تعداد کالاهای خریداری داخل یا وارداتی و ثبت تمامی مبلغ خرید در دفاتر[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]6[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]- [/FONT][FONT=&quot]ثبت هزینه های مستقیم خرید یا واردات کالا در حساب هزینه های جاری[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]7- متورم کردن مبلغ مندرج در فاکتور های خرید و هزینه ها از طریق تبانی با مشتری[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]8[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]- [/FONT][FONT=&quot]منظور نمودن هزینه های واهی و شخصی به حساب هزینه های موسسه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]9- ارائه صورتحسابهای خرید و هزینه ها بیش از یک بار به حسابرسان[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]10- خارج کردن کالای سالم از حسابها به عنوان ضایعات و عدم ثبت فروش آنها در دفاتر[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]11- دست کاری در وسایل اندازه گیری کالا(کم فروشی)و سوءاستفاده از صندوقهای فروش نقدی و عدم ثبت فروش واقعی در دفاتر[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]12- منظور نمودن مطالبات لاوصول واهی و یا عدم ثبت وصول مطالبات خذف شده[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]13- بستانکار نمودن حساب مشتریان بابت برگشت واهی کالا و منظور نمودن تخفیفات نقدی ساختگی به حساب مشتریان[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]14- خارج نمودن داراییهای مستهلک شده از حسابها به منظور کتمان درآمد و فروش آنها در زمان واگذاری یا انحلال[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]15- تسعیر غیر واقعی نرخ ارز به منظور کتمان سود و نشان دادن زیان[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]16- انعقاد قراردادهای صوری و فاکتورهای ساختگی خرید مواد و کالا واسناد هزینه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]17- عدم ثبت برخی از هزینه ها به منظور کتمان برخی از درامدها[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]18- ارائه قیمت تمام شده کالای ساخته شده بیشتر از قیمت واقعی از طریق افزایش غیر واقعی قیمت مواد یا موادی که خریداری نشده-دستمزد و سربار تولید[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]19- جایگزین کردن مواد اولیه ارزان قیمت به جای مواد گران قیمت[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]20- کم فروشی کالا از طریق چاپ وزن بیشتر کالا روی قوطی یا جعبه یا بسته بندی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]و[/FONT][FONT=&quot]...[/FONT]
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقدمه :

گسترش فزاينده و پيچيدگي فعاليتهاي اقتصادي از يك سو و فراهم آوردن اطلاعات دقيق و وسيع از طريق سيستمهاي اطلاعاتي حسابداري از سوي ديگر نياز به تدوين و ابداع روشها و راه‌حل‌هاي نوين حسابداري و تسريع در دگرگوني شيوه‌هاي متعارف را دارد.
در بين شركتهاي يك صنعت مي تواند متفاوت باشد بنابراين مقايسه بين نسبتهاي يك سال با سالهاي قبل يا يك شركت با شركتهاي ديگر مي تواند مفيد نباشد و موجب تحريف نتايج گردد. بايد توجه داشت كه بعضاً شركتها به منظور مطلوب نشان دادن صورتهاي مالي از روش ح آرایی استفاده مي كنند بطور مثال براي بهبود نسبت جاري خود در تاريخ ترازنامه وام بلندمدتي را اخذ كرده پس از تاريخ ترازنامه آن را تسويه مي كنند. بدين ترتيب در تاريخ ترازنامه نسبت جاري شركت وضع مطلوبي را نشان مي دهد كه غيرواقعي و گمراه كننده مي باشد.
ضرر يك تقلب علاوه بر اينكه به بانك‌ها، دولت يا كاركنان مجموعه وارد مي‌شود، ميل به كار سالم در بين جوانان را نيز كاهش داده و اعتقاد به تلاش سالم را متزلزل مي‌كند.
حساب آرایی ايجاد دارايي يا بدهي صوري و نمايش معاملات كاذب ترفندهايي است كه متقلبان از آن بهره مي‌گيرند و براي انجام يك تقلب هنگفت، مشاركت اشخاص ثالث از نهادهاي ديگر مانند بانك‌ها، سازمان‌هاي دولتي و... استفاده میکنند .
تعریف حسابداری ساختگی
تعریف مشخصی برای حسابداری ساختگی وجود ندارد. با این وجود واژه ساختگی در این عبارت به عنوان یک معنای منفی تلقی می گردد بنابراین حسابداری ساختگی را می توان فرایند تعدیل حساب های شرکت با فرض نبود استانداردهای خاص و با هدف ارائه مطلوب وضعیت شرکت به سهامداران، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان نامید. (mathews & perery)
وقتی که حسابداری ساختگی توسط مدیر غیر اخلاقی جهت گمراه کردن فریب سرمایه گذاران ، اعتبار دهندگان بانک ها و سایر استفاده کنندگان از صورت های مالی به کار می رود ، این حسابداری به شکل هایی چون " تقلب در دفاتر " " حساب سازی در دفاتر " "گزارشگری صوری " " حساب آرائی " ظاهر میشود.
اصطلاح حساب آرايي به اعمالي گفته مي شود كه قبل از تاريخ تراز نامه صورت مي گيرد تا وضعيت نقدينگي را بهبود بخشد يا اعمالي كه بهبود تصوير مالي شركت را سبب گردد . حسابرسان پيش از تاييد چگونگي ارائه وجوه نقد در ترازنامه بايد با استفاده قضاوت حرفه اي خود تعيين كنند كه حساب آرايي صاحب كارشان به ارائه گمراه كننده صورتهاي مالي منجر شده است يا خير.
حسابداری ساختگی برگرفته از مقاله حسابداری ساختگی دکتر گودرزی
حسابداری ساختگی پدیده نوینی نیست . ردپای آنرا می توان در اوایل قرن نوزدهم جستجو کرد که ابتدا به شکل هموار سازی سود و سپس به صورت ایجاد اندوخته پنهانی ظاهر شد . حسابداری ساختگی ، جریان سوددهی شرکت با فرض تفکیک مالکیت از مدیدیت با شکل عادی تجاری خود می باشد. در حسابداری ساختگی ، گزارشگر بی آنکه اصول موازین و استانداردهای حسابداری را زیر پا بگذارد تنها با بهره جویی از نبود استانداردها ، قوانین مالیات ها و مقررات مالی حاکم بر رویدادها مالی اقدام به ارائه تصویری نادرست و دلخواه میکند



روشهای حساب سازی
١-عدم ثبت فروش و درآمد در دفاتر و یا کمتر ثبت کردن انها از طریق به وجوداوردن خریداران ساختگی و کد (شماره اقتصادی)جعلی و یا کد دیگران مخصوصا موسساتی که فروش کالای انها از طریق شعبه،نمایندگی ،کارگزار و توزیع کننده به عمل می آید.
2- حساب سازی و حساب به حساب کردن، ثبت فروش یا درآمد در حسابهای بستانکاران،جاری شرکاء و غیره.
3- ثبت خرید کالا و دارایی در حساب هزینه بر خلاف موازین مربوط.
4- اضافه منظور نمودن قیمت خرید کالا و دارایی از طریق به وجود آوردن فروشندگان و فاکتور های ساختگی و یا ثبت خرید کالا و هزینه هایی که واقعیت ندارند.
5- کمتر تحویل گرفتن مقدار یا تعداد کالاهای خریداری داخل یا وارداتی و ثبت تمامی مبلغ خرید در دفاتر.
6- ثبت هزینه های مستقیم خرید یا واردات کالا در حساب هزینه های جاری.
7- متورم کردن مبلغ مندرج در فاکتور های خرید و هزینه ها از طریق تبانی با مشتری.
8- منظور نمودن هزینه های واهی و شخصی به حساب هزینه های موسسه.
9- ارائه صورتحسابهای خرید و هزینه ها بیش از یک بار به حسابرسان.
10- خارج کردن کالای سالم از حسابها به عنوان ضایعات و عدم ثبت فروش آنها در دفاتر.
11- دست کاری در وسایل اندازه گیری کالا(کم فروشی)و سوءاستفاده از صندوقهای فروش نقدی و عدم ثبت فروش واقعی در دفاتر.
12- منظور نمودن مطالبات لاوصول واهی و یا عدم ثبت وصول مطالبات خذف شده.
مطالبات لاوصول
- پذیرش ذخیره مطالبات مشکوک الوصول مشروط به رعایت موارد مندرج در بند 11 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم می باشد.بر اساس مفاد آئين نامه اجرائي موضوع بند (11) ماده 148 اصلاحي قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 27/11/1380،هزينه مطالبات مشكوك الوصول و منظور نمودن ذخيره آن در صورت رعايت شرايط زير در حساب مالياتي قابل قبول خواهد بود:
1ـ هزينه منظور شده براي مطالبات مشكوك الوصول منحصراً بايد در ارتباط با فعاليت موسسه باشد.
2ـ ميزان ذخيره مطالبات مشكوك الوصول براي هر يك از بدهكاران كه احتمال لاوصول بودن طلب آن موجود باشد به صورت جداگانه مشخص و تعيين شده باشد.
3ـ اسناد و مدارك مربوط به احتمال لاوصول ماندن طلب موسسه كه براي آن ذخيره منظور شده است از كفايت لازم برخوردار باشد.
4ـ هزينه مطالباتي كه مربوط به طلب از كارمندان ، مديران ، سهامداران يا شركاء و شركتهاي تابعه ميباشد قابل قبول نخواهد بود.
5ـ چنانچه مطالبات موسسه از پوشش بيمه اي برخوردار باشد ، در صورت لاوصول بودن آن ، مازاد ميزان پوشش بيمه اي قابل قبول براي ايجاد ذخيره خواهد بود.
6ـ ذخيره ايجادي مطالبات مشكوك الوصول بايستي در دفاتر موسسه به حساب مخصوص منظور شده باشد ، تا زماني كه طلب وصول گردد يا لاوصول بودن آن محقق شود.
7ـ مطالبات لاوصول به شرط اثبات آن به موجب اسناد و مدارك مثبته تا ميزان ذخيره مطالبات مشكوك الوصول از محل مزبور تامين و در صورت مازاد بر ميزان ذخيره ، در هزينه سال مورد رسيدگي كه لاوصول شدن آن محقق شود، قابل احتساب خواهد بود.

13- بستانکار نمودن حساب مشتریان بابت برگشت واهی کالا و منظور نمودن تخفیفات نقدی ساختگی به حساب مشتریان.
14-خارج نمودن داراییهای مستهلک شده از حسابها به منظور کتمان درآمد و فروش آنها در زمان واگذاری یا انحلال.
15- تسعیر غیر واقعی نرخ ارز به منظور کتمان سود و نشان دادن زیان :
يك‌ واحد تجاري‌ مي‌تواند فعاليتهاي‌ خارجي‌ خود را به‌ دو طريق‌ انجام‌ دهد. واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ معاملاتي‌ به‌ ارز انجام‌ دهد يا داراي‌ عمليات‌ خارجي‌ باشد. براي‌ انعكاس‌ معاملات‌ ارزي‌ و عمليات‌ خارجي‌ در صورتهاي‌ مالي‌ واحد تجاري‌ بايد معاملات‌ ارزي‌ و صورتهاي‌ مالي‌ عمليات‌ خارجي‌ به‌ واحد پول‌ گزارشگري‌ (ريال‌) تسعير شود. موضوعات‌ اصلي‌ در حسابداري‌ معاملات‌ ارزي‌ و عمليات‌ خارجي‌ عبارت‌ از اين‌ است‌ كه‌ چه‌ نرخي‌ براي‌ تسعير بكار گرفته‌ شود و آثار مالي‌ ناشي‌ از تغيير نرخ‌ ارز چگونه‌ در صورتهاي‌ مالي‌ شناسايي‌ شود.

هدف:
هدف‌ اين‌ است‌ كه‌ تسعير معاملات‌ ارزي‌ و عمليات‌ خارجي‌ به‌ نحوي‌ صورت‌ گيرد كه‌ نتايج‌ آن‌ عموماً با آثار تغييرات‌ نرخ‌ ارز بر جريانهاي‌ وجوه‌ نقد واحد تجاري‌ و ارزش‌ ويژه‌ آن‌ هماهنگي‌ داشته‌ باشد واين‌ اطمينان‌ را ايجاد كند كه‌ صورتهاي‌ مالي‌ تصويري‌ مطلوب‌ از نتايج‌ عملكرد ارائه‌ مي‌دهد. همچنين‌، صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ ، نتايج‌ مالي‌ و ارتباط‌ اقلام‌ را به‌ گونه‌اي‌ كه‌ در صورتهاي‌ مالي‌ ارزي‌ قبل‌ از تسعير نشان‌ داده‌ شده‌ است‌، منعكس‌ كند.


. ارز : عبارت‌ است‌ از هر واحد پولي‌ به‌ غير از واحد پول‌ گزارشگري‌.
. تسعير : فرايندي‌ است‌ كه‌ از طريق‌ آن‌، اطلاعات‌ مالي‌ مبتني‌ بر ارز، برحسب‌ واحد پول‌ گزارشگري‌ بيان‌ شود. واژه‌ تسعير ، گزارش‌ معاملات‌ منفرد ارزي‌ برحسب‌ واحد پول‌ گزارشگري‌ و همچنين‌ برگردان‌ يك‌ مجموعه‌ كامل‌ صورتهاي‌ مالي‌ تهيه‌ شده‌ بر حسب‌ ارز به‌ واحد پول‌ گزارشگري‌ را در بر مي‌گيرد.
. نرخ‌ تسعير:عبارت‌ است‌ از نرخ‌ تبديل‌ دو واحد پولي‌ به‌ يكديگر (شامل‌ انواع‌ نرخهاي‌ برابري‌ رسمي‌، قراردادي‌ و غيره‌) كه‌ در فرايند تسعير بكار گرفته‌ مي‌شود.
. تفاوت‌ تسعر: عبارت‌ است‌ از تفاوت‌ ناشي‌ از تسعير ميزان‌ معيني‌ از يك‌ ارز به‌ واحد پول‌ گزارشگري‌ با نرخهاي‌تسعير متفاوت‌.

سی جزییات نحوه تسعیر و شناسایی ارز در صورت های مالی شرکت هابرر
سازمان حسابرسی کشور در پی استعلام سازان بورس اوراق بهادار در مورد نحوه و چگونگی ثبت نرخ تسعیر ارز و مالیات فروش خارجی طی اطلاعیه ای چنین پاسخ داد:
طبق بند شماره 16 حسابداری با عنوان چگونگی و نحوه تسعیر ارز در صورتهای مالی شرکتها، معاملات ارزی باید به نرخ واقعی تسعیر ارز در زمان انجام معامله ثبت شود. بدین ترتیب تکلیف ارز صادراتی شرکتها روشن گردید. بر این اساس، شرکت هایی که دارای صادرات هستند قادر خواهند بود به نرخ توافقی ارز خود را تسعیر کنند.در غیر این صورت، اگر ملزم به فروش ارز خود به نظام بانکی هستند، با نرخ مرجع بانک مرکزی ارز خود را تسعیر خواهند کرد و بانک ارزی را با نرخ بازار آزاد خریدار نیست

و اما شرکتهایی که قادر به پرداخت و تسویه بدهی ارزی خود با نرخ مرجع بانک مرکزی (دلار 1226 تومانی) نباشند. می باید به نرخ توافقی تسویه نمایند یا عین ارز را به بانک تأدیه نمایند.
همچنین برای انتخاب نرخ تسعیر ارز رویدادهای کوتاه مدت ملاک نبوده و باید شرایط کلی و حاکم بر اغلب معاملات مورد توجه قرار بگیرد.
16- انعقاد قراردادهای صوری و فاکتورهای ساختگی خرید مواد و کالا واسناد هزینه.
17- عدم ثبت برخی از هزینه ها به منظور کتمان برخی از درامدها.
18- ارائه قیمت تمام شده کالای ساخته شده بیشتر از قیمت واقعی از طریق افزایش غیر واقعی قیمت مواد یا موادی که خریداری نشده-دستمزد و سربار تولید.
19- جایگزین کردن مواد اولیه ارزان قیمت به جای مواد گران قیمت.
20- کم فروشی کالا از طریق چاپ وزن بیشتر کالا روی قوطی یا جعبه یا بسته بندی.
برخی مؤسسات پولی حساب‌سازی می‌کنند
وی در پاسخ به این سوال که چرا بانک مرکزی با این اقدامات برخورد نمی‌کند، اظهار داشت: در چنین مواقعی معمولا مؤسسات دست به حساب‌سازی می‌زنند و با تعریف درآمدهای واهی و غیرواقعی، سودهای غیر‌واقعی ایجاد می‌کنند و دستگاه‌های نظارتی هم عملا ابزار و امکان شناسایی این سودها را در کوتاه مدت ندارند.
برای مثال در شرکت ایرانخودرو:
منوچهر منطقی گفته است: قبل از اینکه صورت های مالی سال 87 را امضا کنم، می دانستم مشکل دارد با این حال سه شرط را گذاشتم و مدیران جدید ایران خودرو نیز با این سه شرط من موافقت کردند اما وقتی امضا گرفتند به هیچ یک از این شروط عمل نکردند و من نیز طی نامه ای رسمی به بورس خواستار بازپس گیری امضای خود شدم.

ده روز پیش منطقی طی نامه ای رسمی به سازمان بورس خواستار پس گرفتن امضایش از پای صورت های مالی این شرکت شد

به اعتقاد منطقی در حال حاضر سه اتفاق در صورت های مالی ایران‌خودرو افتاده که باعث شده او درخواست کند امضایش پس گرفته شود؛ اول اینکه یکسری زیان ها بیش از حد واقعی دیده شده، دوم آنکه برخی سودها را کم در نظر گرفته یا اعمال نکرده اند و سوم هم برخی هزینه ها را بالاتر از حد واقعی به حساب آورده اند

البته گفته های منطقی كمی غیر منطقی می نماید. چرا كه قبل از اعمال سه شرط بالا وی در واقع صورت هایی را امضا كرده كه واقعی نبودند و امضای صورت های غیر واقعی از سوی مدیرعامل هفت ساله كمی عجیب می نماید
از سوی دیگر از گفته های منطقی این استنباط حاصل می شود كه مدیران جدید ایران‌خودرو اقدام به حساب سازی كرده اند. آیا منطقی حاضر شده روی گزارشی امضای خود را بگذارد كه ایمان داشته حساب سازی در آن صورت گرفته است؟

در عین حال این كه رئیس هیات مدیره یك شرکت در اعتراض به شفاف نبودن عملکرد مالی ایران خودرو در نشست عمومی سالانه شرکت نكند خود بسیار سوال برانگیز است.
مدیر عامل مؤسسه مالی و اعتباری مهر مطرح کرد
حساب‌سازی برخی مؤسسات پولی برای جذب منابع
به گزارش پايگاه خبري اخبار بانك، غلامحسن تقی نتاج با ارزیابی تاثیر سیاست‌های پولی و ارزی بانک مرکزی طی پنج ماه اخیر، اظهار داشت: سیاست‌های جدید پولی بیشتر انفعالی بود و عکس العملی نسبت به موج بوجود آمده در بازار طلا و ارز بوده است.

وی افزود: مجموع این عوامل به آزاد شدن تعیین نرخ سود سپرده ها منجر شد که بنا بر متن مصوبه ابلاغی، بانک‌ها و مؤسسات می‌توانستند با در نظر گرفتن سبد دارایی‌های خود و نرخ میانگین بازدهی سبد تسهیلات پرداختی، نرخ سود سپرده‌ها را تعیین کنند.

مدیر عامل موسسه مالی و اعتباری مهر تصریح کرد: اما به نظر می‌رسد از این نکته غفلت شد که بازار پول و شبکه بانکی کشور، در حال حاضر بیش از آنکه به خدمات نوین بانکی متکی باشد، به دریافت و جذب سپرده‌های بانکی اتکاء دارد و به همین دلیل رقابتی تنگاتنگ میان بانک‌ها برای جذب هر چه بیشتر سپرده‌ها از جامعه وجود دارد.

وی با بیان اینکه اولویت اصلی مؤسسات پولی و بانکی حفظ و افزایش سهم از بازار است گفت: این سهم از حدود یک درصد تا پنج درصد تعریف شده البته این به بدون در نظر گرفتن برخی بانک‌ها است.

تقی نتاج با بیان اینکه هم اکنون عمده‌ترین محل درآمدزایی مؤسسات پولی و بانکی در ایران از فاصله نرخ تمام شده سود سپرده‌ها و نرخ تسهیلات پرداختی به دست می‌آید، افزود: با در نظر گرفتن این واقعیت کاملا طبیعی است اگر در شرایطی که نهاد ناظر بر بازار پول و شبکه پولی و بانکی دستکم بر روی کاغذ، تعیین نرخ سود سپرده‌ها را آزاد بگذارد، رقابت میان فعالان این حوزه در جذب سپرده‌ها به مراتب بیشتر از قبل شدت پیدا کند.

وی ادامه داد: طبیعی است که مؤسسات پولی و بانکی نرخ‌های بالاتری را برای سپرده‌ها اعلام کنند تا بتوانند سهم خود را در بازار حفظ کنند چرا که در غیر این صورت، با خروج شدید منابع مواجه شده و در صورت عدم مدیریت و تداوم این روند می‌تواند به ورشکستگی بنگاه پولی و مالی بینجامد

بحران حساب سازي در بورس
روزنامه اعتماد ملي مورخ 11/4/88
از ترازنامه شركت ها بوي اعتماد نمي آيد
بحران حساب سازي در بورس

با اعتراف ضمني مدير پيگيري تخلفات سازمان بورس اوراق بهادار درمورد پيش بيني غيرواقعي سود توسط برخي شركت ها، يكبار ديگر ترس از حساب سازي، فضاي سرمايه گذاري را نگران كرده است. هرچند بازار سرمايه بايد به استقبال سخنان واقعي و افشاگرايانه مسوولان برود اما زماني كه پرويزشيري زاد اعتراف مي كند كه برخي از شركت ها اقدام به حساب سازي كرده اند و در حال حاضر قادر به پرداخت سودي كه در مجامع پيش بيني و اعلام كرده اند نيستند بايد نگران تكرار تاريخ دربورس اوراق بهادار تهران بود. مدير پيگيري تخلفات سازمان بورس اوراق بهادار به صراحت گفته است كه »شركت ها درحال فروش دارايي هاي شركت و دريافت وام براي پرداخت سود سهامداران خود هستند« اين يعني اعلام غير واقعي سود. يعني حساب سازي.ركود كنوني اقتصاد وعدم تحقق فروش برنامه ريزي شده مي تواند يكي از مهم ترين دلايل عدم تحقق سود پيش بيني شده شركت ها باشد اما مدير پيگيري تخلفات بورس از پيش بيني غيرواقعي سود توسط شركت ها خبر داده است كه اين موضوع را بايد نوعي حساب سازي دانست. اولين بار واژه حساب سازي در ايران بعد از وقايع سال 75 براي سهامداران عينيت يافت. پيش از آن، سهامداران حساب سازي را اصطلاحي در ميان حسابداران مي دانستند اما پس ازآن كه يكي ازشركت هاي پرجاذبه آن روزها با اعلام غيرواقعي سود، سهامداران زيادي را به خود جذب كرد،حساب سازي در شركت هاي بورس تهران معنا و مفهومي عيني يافت. حساب سازي مي تواند براي فرار از ماليات، وارونه جلوه دادن مسائل مالي يك شركت و... در جهت پولشويي مورد استفاده قرار گيرد. اما وقتي در بورس از واژه حساب سازي استفاده مي كنيم، از يك فاجعه مالي صحبت مي شود. حساب سازي در شركت هاي بورس يعني وارونه جلوه دادن اطلاعاتي كه در مجامع عمومي موجب مي شود تا سهام يك شركت مورد استقبال قرار بگيرد و زماني كه كذب بودن اين اطلاعات اثبات شود، مشخص است چه اتفاقي مي افتد، سهامداران بازارهاي مالي مثل سرمايه گذاران بازارهاي كالايي نيستند. در بازاري كه در آن كالابه فروش مي رسد، دست سرمايه دار به يك شيء قيمتي بند است. اما وقتي كه در بازار مالي اتفاقي هرچند كوچك بيفتد، سرمايه گذار مي ترسد، چراكه در دست او فقط يك تكه كاغذ است. حالاتصور كنيد، تمام اطلاعاتي كه سهامداران بر اساس آن يك سهم را خريده اند دروغ از آب دربيايد، اتفاقي كه خواهد افتاد اين است كه سهامداران ترساني كه تازه جذب بازار اوراق بهادار شدند، مي خواهند هرچه سريعتر كاغذ بهاداري كه در دست دارند را بدهند و پولشان را پس بگيرند و از خير سود هم بگذرند. بورس كه پس از انقلاب در ايران اقبال چنداني نداشت و در جنگ تحميلي هم كسي به فكر سرمايه گذاري در بورس نبود، آرام آرام داشت جان مي گرفت كه جريان حساب سازي ها شروع شد. به دليل نبود نظارت صحيح و فراگير و مشكلاتي كه در ادامه به آنها اشاره مي كنيم، سرمايه گذاران با بازار مالي سودآوري مواجه شدند، اما در اين بازار برخي از شركت هاي عرضه كننده سهام با سهامداران خود زياد صادق نبودند و در نتيجه با اعلام برخي اطلاعات در نبود نظارت صحيح و بعد رسوايي بزرگي كه رخ داد، سرمايه گذاران نسبت به بورس بي اعتماد شدند و بورس در سراشيبي سقوط قرار گرفت. بديهي است كه سهامداران حرفه اي با بررسي ترازنامه ها و پيش بيني هاي سود شركت ها اقدام به خريد آنها مي كنند و اين تنها در صورتي ممكن است كه صداقت در اين بين رعايت شود. اين اعتماد نيز تنها در صورتي ايجاد خواهد شد كه مرجع و نهاد سومي در اين بين حضور داشته باشد كه نه در طرف اول و نه در طرف دوم ذي نفع نباشد. اين مرجع مي تواند حسابرس معتمد باشد. اگر حسابرس معتمد به صورت مستقل و با اتكا به قوانين و اختيارات قانوني به كار خود بپردازد، اعتماد بين سرمايه گذار و شركت برقرار خواهد شد. در غير اينصورت مشكلاتي نظير سقوط بورس در سال 75 رخ مي دهد.
حسابرس معتمد حاشيه امن سرمايه گذاري
سال هاي 74 و 75 كه اوج رونق بورس بود، به دليل دسترسي برخي از افراد از جمله مديران دولتي، كارگزاران و كارمندان بورس، به اطلاعاتي كه اصطلاحا به آن اطلاعات محرم گفته مي شود، جوي از بي اعتمادي در بين مردم و سهامداران عادي پيدا شد. همين دليل بود كه دستاورد هاي چند ساله بورس اوراق بهادار را كه از سال 68 كار خود را از سر گرفته بود از بين برد و صف فروش ها ايجاد شدند. از جمله دو شركتي كه اول برايشان صف خريد كشيده شد و بعد از افشاي موارد تخلف صف فروش آنها به راه افتاد مي توان به سقوط قيمت سهام ارج به عنوان يك شركت دولتي ، در اثر افشاي تقلب و اختلاس برخي مديران آن و شركت گيلان پاكت به عنوان يك شركت خصوصي به دليل افشاي حساب سازي هاي مسوولان اين شركت اشاره كرد. پس از محرز شدن تخلفات آشكار، انتظار آن بود كه مقامات بورس (وزير دارايي و رئيس بانك مركزي مقامات ارشد شوراي بورس) به عنوان مقام حاكم و حافظ منافع عموم، عليه هيات مديره و حسابرس اين شركت ها اقدام حقوقي كنند كه متاسفانه اينگونه نشد و صرفا قوه قضائيه به شكايت عليه مديران ارج اكتفا كرد و شوراي بورس در نهايت در برابر اين تخلفات سكوت كرد. اين همه ماجرا نبود، شايد قانون موثر و كارآمدي براي اين دست تخلفات پيش بيني نشده بود. سال 76 بعد از سقوط و تزلزل بورس،دبير كل جديد، يعني سيداحمد ميرمطهري، تمامي برنامه هاي مديريت بورس را در چهارچوب تصويب مقررات در تصويب قانونمندي بورس و اعمال نظارت قرار داد. از جمله اقدامات او و همراهانش تدوين مقررات و آيين نامه هاي خاص براي استفاده از خدمات حسابرسان (براي اعمال نظارت)، ضرورت اطلاع رساني به نحوي كه بازار ناكارآمد را به سمت بازار نيمه شفاف و سپس شفاف و كارآمد هدايت كند، بود. برقراري الزامات بر مديريت شركت ها براي ارسال به موقع گزارش ها، حذف نام شركت هايي كه تخلف از مقررات داشتند، تدوين پيش نويس آيين نامه معاملات محرم كه متاسفانه مقامات دولتي هيچ گاه تن به تصويب آن ندادند از ديگر اقدامات اين دوره بود. در اين دوران محدوديت در خريد و فروش سهام توسط وكلا، سهامداران عمده، بازرس و حسابرس را از طريق دو بخش (الف) ممنوعيت براي حسابرسي و (ب) اطلاع رساني معاملات براي سهامدار عمده و مديران وضع شد. پس از اين وقايع »حسابرس معتمد« عملاجاي خود را در فرآيندهاي بورس پيدا كرد. حسابرس معتمد بورس همان حلقه مفقوده و حدواسط بين شركت و سرمايه گذار بود. هرچند در عمل كارشناسان نقدهاي زيادي را متوجه حسابرسان معتمد كردند اما همين حضور حسابرسان معتمد بود كه به صورت مستقل و بدون اينكه نفعي از معاملات ببرند به نحوه تدوين و انتشار اطلاعات شركت ها نظارت داشتند و بر اين اساس در صورت فعاليت صحيح حسابرسان معتمد، اطلاعات به صورت واقعي و شفاف در اختيار سهامداران بدون ترس از افت يا تمايل به صعود شاخص ها در اختيار سرمايه گذاران قرار مي گيرد و آنها مي توانند معاملاتي امن را تجربه كنند. براساس اعلام سال 85 سازمان بورس اوراق بهادار 92 حسابرس معتمد در بازار حضور دارند كه بايد ضامن حقوق سرمايه گذاران و سهامداران باشند.
حال اين پرسش مطرح مي شود كه درشرايط كنوني چه بايد كرد؟

تپيكس بر صليب
نمود. بورس اوراق بهادار تهران از فروردین ماه 1369 اقدام به محاسبه و انتشار شاخص قیمت خود با نام تپیکس
این شاخص، نمایانگر تغییرات قیمت کل بازار است و به صورت میانگین وزنی ارایه میشود.
در محاسبه دماي بورس تهران هر شركت كه سرمايه بيشتري داشته باشد، تپيكس را بيشتر تحت تاثير قرار مي دهد. اين يعني عينيت بخشيدن به مثل معروفي كه مي گويد: »هر كه بامش بيش، برفش بيشتر«. گيريم كه شركتي 400 ميليارد تومان سرمايه داشته باشد، پس بديهي است كه تغيير 10 ريالي در قيمت سهام اين شركت، مي تواند تپيكس را 10 واحد بالايا پايين ببرد. پس هر شركت در دنياي بورس، براي تعيين نوسان شاخص، وزن خود را دارد. لحظه اي را تصور كنيد كه قيمت سهام شركتي با سرمايه 400 ميليارد تومان پس از رونمايي از مجمع، 152 تومان افت مي كند، شما اگر جاي سكاندار بورس بوديد، چه مي كرديد؟ آن شركت، سرمايه گذاري بانك ملي بود كه اگر افت 152 توماني قيمت سهام آن در محاسبه شاخص بورس، مورد استفاده قرار مي گرفت، تپيكس، خط قرمزها را درمي نورديد و كابوس مديران اقتصادي دولت نهم فرو مي ريخت.به اين ترتيب علي صالح آبادي، همچون رئيس كل شاعرپيشه بانك مركزي، بدون اينكه رعيت سهامدار و ريش سفيدان بازار را خبر كند، تيك تاك 5/17 ساله تپيكس را به هم زد تا نحوه محاسبه آن را تغيير دهد.صالح آبادي در اقدامي نادر، تصميم به حذف تاثير نوسان قيمت سهام شركت هاي سرمايه گذاري بر شاخص كل گرفت تا به اصطلاح عدد شاخص را واقعي تر كند.فرداي آن روز اما روزنامه ها نوشتند: »تير خلاصي به شاخص بورس تهران.« به اين ترتيب دامنه انتقاد از تغيير ناگهاني نماگرها گسترده تر مي شود تا اعضاي شوراي بورس، خواستار بازگشت محاسبه شاخص كل بورس تهران شود و سرانجام دو فرمانده ارشد اقتصاد ايران نيز به جمع منتقدان پيوستند تا پرونده دستكاري شاخص بورس تهران با تصويب قطعنامه اي در سه بند، بسته شود
سه بندي كه رئيس سازمان بورس بايد آن را اجرايي كند
بند اول: شاخص به حالت قبل بازگردد.
بند دوم: شركت هاي سرمايه گذاري دوباره در محاسبه شاخص گنجانده شود.
بند سوم: سازمان بورس و اوراق بهادار بايد هرگونه تغيير در سياست گذاري محاسبه شاخص را در شوراي بورس مطرح و مجوزهاي لازم را اخذ كند.مصوبه شوراي بورس مورد اعتراض رئيس سازمان بورس و اوراق بهادار قرار مي گيرد. صالح آبادي مي گويد: »سابقه ندارد كه شوراي بورس در زمينه محاسبه شاخص ها دخالت كند.« اما اين اعتراض در ميان انتقاد از بداهه نوازي بورس گم مي شود.دو روز بعد رئيس جوان سازمان بورس، با انتشار اطلاعيه اي از بازگشت رويه پيشين محاسبه شاخص ها خبر مي دهد
 
بالا