setayesh.khosh
عضو جدید
[FONT="]به نام يگانه حسابدار حسابرس كه ترازنامه سند اندوخته هر كس را بدون حسابسازي برايش تدوين مي كند [/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]و مالياتي اضافه بر دارايي او و اندوخته هايش نخواهد بست و تلفيقي بدون محافظه كاري و رضايت طرفين صورت نخواهد داد...[/FONT]
[FONT="]از ترازنامه شركت ها بوي اعتماد نمي آيد[/FONT][FONT="]!!![/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]بحران حساب سازي در بورس[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]اين روزها با اعتراف ضمني مدير پيگيري تخلفات سازمان بورس اوراق بهادار درمورد پيش بيني غيرواقعي سود توسط برخي شركت ها، يكبار ديگر ترس از حساب سازي، فضاي سرمايه گذاري را نگران كرده است. هرچند بازار سرمايه بايد به استقبال سخنان واقعي و افشاگرايانه مسوولان برود اما زماني كه پرويزشيري زاد اعتراف مي كند كه برخي از شركت ها اقدام به حساب سازي كرده اند و در حال حاضر قادر به پرداخت سودي كه در مجامع پيش بيني و اعلام كرده اند نيستند بايد نگران تكرار تاريخ دربورس اوراق بهادار تهران بود. مدير پيگيري تخلفات سازمان بورس اوراق بهادار به صراحت گفته است كه »شركت ها درحال فروش دارايي هاي شركت و دريافت وام براي پرداخت سود سهامداران خود هستند« اين يعني اعلام غير واقعي سود. يعني حساب سازي.ركود كنوني اقتصاد وعدم تحقق فروش برنامه ريزي شده مي تواند يكي از مهم ترين دلايل عدم تحقق سود پيش بيني شده شركت ها باشد اما مدير پيگيري تخلفات بورس از پيش بيني غيرواقعي سود توسط شركت ها خبر داده است كه اين موضوع را بايد نوعي حساب سازي دانست. اولين بار واژه حساب سازي در ايران بعد از وقايع سال 75 براي سهامداران عينيت يافت. پيش از آن، سهامداران حساب سازي را اصطلاحي در ميان حسابداران مي دانستند اما پس ازآن كه يكي ازشركت هاي پرجاذبه آن روزها با اعلام غيرواقعي سود، سهامداران زيادي را به خود جذب كرد،حساب سازي در شركت هاي بورس تهران معنا و مفهومي عيني يافت. حساب سازي مي تواند براي فرار از ماليات، وارونه جلوه دادن مسائل مالي يك شركت و... در جهت پولشويي مورد استفاده قرار گيرد. اما وقتي در بورس از واژه حساب سازي استفاده مي كنيم، از يك فاجعه مالي صحبت مي شود. حساب سازي در شركت هاي بورس يعني وارونه جلوه دادن اطلاعاتي كه در مجامع عمومي موجب مي شود تا سهام يك شركت مورد استقبال قرار بگيرد و زماني كه كذب بودن اين اطلاعات اثبات شود، مشخص است چه اتفاقي مي افتد، سهامداران بازارهاي مالي مثل سرمايه گذاران بازارهاي كالايي نيستند. در بازاري كه در آن كالابه فروش مي رسد، دست سرمايه دار به يك شيء قيمتي بند است. اما وقتي كه در بازار مالي اتفاقي هرچند كوچك بيفتد، سرمايه گذار مي ترسد، چراكه در دست او فقط يك تكه كاغذ است. حالاتصور كنيد، تمام اطلاعاتي كه سهامداران بر اساس آن يك سهم را خريده اند دروغ از آب دربيايد، اتفاقي كه خواهد افتاد اين است كه سهامداران ترساني كه تازه جذب بازار اوراق بهادار شدند، مي خواهند هرچه سريعتر كاغذ بهاداري كه در دست دارند را بدهند و پولشان را پس بگيرند و از خير سود هم بگذرند. بورس كه پس از انقلاب در ايران اقبال چنداني نداشت و در جنگ تحميلي هم كسي به فكر سرمايه گذاري در بورس نبود، آرام آرام داشت جان مي گرفت كه جريان حساب سازي ها شروع شد. به دليل نبود نظارت صحيح و فراگير و مشكلاتي كه در ادامه به آنها اشاره مي كنيم، سرمايه گذاران با بازار مالي سودآوري مواجه شدند، اما در اين بازار برخي از شركت هاي عرضه كننده سهام با سهامداران خود زياد صادق نبودند و در نتيجه با اعلام برخي اطلاعات در نبود نظارت صحيح و بعد رسوايي بزرگي كه رخ داد، سرمايه گذاران نسبت به بورس بي اعتماد شدند و بورس در سراشيبي سقوط قرار گرفت. بديهي است كه سهامداران حرفه اي با بررسي ترازنامه ها و پيش بيني هاي سود شركت ها اقدام به خريد آنها مي كنند و اين تنها در صورتي ممكن است كه صداقت در اين بين رعايت شود. اين اعتماد نيز تنها در صورتي ايجاد خواهد شد كه مرجع و نهاد سومي در اين بين حضور داشته باشد كه نه در طرف اول و نه در طرف دوم ذي نفع نباشد. اين مرجع مي تواند حسابرس معتمد باشد. اگر حسابرس معتمد به صورت مستقل و با اتكا به قوانين و اختيارات قانوني به كار خود بپردازد، اعتماد بين سرمايه گذار و شركت برقرار خواهد شد. در غير اينصورت مشكلاتي نظير سقوط بورس در سال 75 رخ مي دهد[/FONT][FONT="].[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]سال هاي 74 و 75 كه اوج رونق بورس بود، به دليل دسترسي برخي از افراد از جمله مديران دولتي، كارگزاران و كارمندان بورس، به اطلاعاتي كه اصطلاحا به آن اطلاعات محرم گفته مي شود، جوي از بي اعتمادي در بين مردم و سهامداران عادي پيدا شد. همين دليل بود كه دستاورد هاي چند ساله بورس اوراق بهادار را كه از سال 68 كار خود را از سر گرفته بود از بين برد و صف فروش ها ايجاد شدند. از جمله دو شركتي كه اول برايشان صف خريد كشيده شد و بعد از افشاي موارد تخلف صف فروش آنها به راه افتاد مي توان به سقوط قيمت سهام ارج به عنوان يك شركت دولتي ، در اثر افشاي تقلب و اختلاس برخي مديران آن و شركت گيلان پاكت به عنوان يك شركت خصوصي به دليل افشاي حساب سازي هاي مسوولان اين شركت اشاره كرد. پس از محرز شدن تخلفات آشكار، انتظار آن بود كه مقامات بورس (وزير دارايي و رئيس بانك مركزي مقامات ارشد شوراي بورس) به عنوان مقام حاكم و حافظ منافع عموم، عليه هيات مديره و حسابرس اين شركت ها اقدام حقوقي كنند كه متاسفانه اينگونه نشد و صرفا قوه قضائيه به شكايت عليه مديران ارج اكتفا كرد و شوراي بورس در نهايت در برابر اين تخلفات سكوت كرد. اين همه ماجرا نبود، شايد قانون موثر و كارآمدي براي اين دست تخلفات پيش بيني نشده بود. سال 76 بعد از سقوط و تزلزل بورس،دبير كل جديد، يعني سيداحمد ميرمطهري، تمامي برنامه هاي مديريت بورس را در چهارچوب تصويب مقررات در تصويب قانونمندي بورس و اعمال نظارت قرار داد. از جمله اقدامات او و همراهانش تدوين مقررات و آيين نامه هاي خاص براي استفاده از خدمات حسابرسان (براي اعمال نظارت)، ضرورت اطلاع رساني به نحوي كه بازار ناكارآمد را به سمت بازار نيمه شفاف و سپس شفاف و كارآمد هدايت كند، بود. برقراري الزامات بر مديريت شركت ها براي ارسال به موقع گزارش ها، حذف نام شركت هايي كه تخلف از مقررات داشتند، تدوين پيش نويس آيين نامه معاملات محرم كه متاسفانه مقامات دولتي هيچ گاه تن به تصويب آن ندادند از ديگر اقدامات اين دوره بود. در اين دوران محدوديت در خريد و فروش سهام توسط وكلا، سهامداران عمده، بازرس و حسابرس را از طريق دو بخش (الف) ممنوعيت براي حسابرسي و (ب) اطلاع رساني معاملات براي سهامدار عمده و مديران وضع شد. پس از اين وقايع »حسابرس معتمد« عملاجاي خود را در فرآيندهاي بورس پيدا كرد. حسابرس معتمد بورس همان حلقه مفقوده و حدواسط بين شركت و سرمايه گذار بود. هرچند در عمل كارشناسان نقدهاي زيادي را متوجه حسابرسان معتمد كردند اما همين حضور حسابرسان معتمد بود كه به صورت مستقل و بدون اينكه نفعي از معاملات ببرند به نحوه تدوين و انتشار اطلاعات شركت ها نظارت داشتند و بر اين اساس در صورت فعاليت صحيح حسابرسان معتمد، اطلاعات به صورت واقعي و شفاف در اختيار سهامداران بدون ترس از افت يا تمايل به صعود شاخص ها در اختيار سرمايه گذاران قرار مي گيرد و آنها مي توانند معاملاتي امن را تجربه كنند. براساس اعلام سال 85 سازمان بورس اوراق بهادار 92 حسابرس معتمد در بازار حضور دارند كه بايد ضامن حقوق سرمايه گذاران و سهامداران باشند[/FONT][FONT="].[/FONT][FONT="] ( روزنامه اعتماد ملي مورخ 11/4/88)[/FONT]
[FONT="]تعریف[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] : [/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]تعریف[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]مشخصی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]برای[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]وجود[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ندارد[/FONT][FONT="]. [/FONT][FONT="]با[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]این[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]وجود[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]واژه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]در[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]این[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]عبارت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]عنوان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]یک[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]معنای[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]منفی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]تلقی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]می[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]گردد[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]بنابراین[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]را[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]می[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]توان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]فرایند[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]تعدیل[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حساب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]های[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]شرکت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]با[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]فرض[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]نبود[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]استانداردهای[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]خاص[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]و[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]با[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]هدف[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ارائه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]مطلوب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]وضعیت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]شرکت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سهامداران،[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سرمایه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]گذاران[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]و[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سایر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ذینفعان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]نامید[/FONT][FONT="]. (mathews & perery) [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]وقتی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]که[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]توسط[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]مدیر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]غیر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]اخلاقی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]جهت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]گمراه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]کردن[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]فریب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سرمایه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]گذاران[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]،[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]اعتبار[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]دهندگان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]بانک[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ها[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]و[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سایر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]استفاده[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]کنندگان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]از[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]صورت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]های[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]مالی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]کار[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]می[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]رود[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]،[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]این[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]شکل[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]هایی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]چون[/FONT][FONT="] " [/FONT][FONT="]تقلب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]در[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]دفاتر[/FONT][FONT="] " " [/FONT][FONT="]حساب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سازی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]در[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]دفاتر[/FONT][FONT="] " "[/FONT][FONT="]گزارشگری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]صوری[/FONT][FONT="] "[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="] " [/FONT][FONT="]حساب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]آرائی[/FONT][FONT="] " [/FONT][FONT="]ظاهر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]میشود[/FONT][FONT="].[/FONT]
[FONT="]حساب سازی پدیدهای در حال رشد میباشد. در این رابطه روشهای سادهای همچون متورم کردن درآمد ها، ایجاد هزینههای صوری و به همین نسبت شیوههای پیچیده تریاز قبیل منابع مالی منعکس نشده ترازنامهای بسیار متداول شده است.[/FONT]
[FONT="]آقای مایک جونز از دانشکدهی بازرگانی پلی تکنیک پورتزموت دربارهی مورد توجه قرار گرفتن حسابسازی و چگونگی کنترل این روش مقالهی ذیل را منتشر کرده است:[/FONT]
[FONT="]حسابسازی پدیدهی تازهای نیست. از زمان انتشار گزارشهای مالی، ادعای حساب سازی هم مطرح گردیده است. خرید شرکت [/FONT][FONT="]AEI[/FONT][FONT="] در سال 1976 توسط شرکت [/FONT][FONT="]GEC[/FONT][FONT="] این حقیقت را در درجهی نخست آشکار میسازد که شرکت [/FONT][FONT="]AEI[/FONT][FONT="] قبل از فروش سودی معادل ده میلیون پوند پیشبینی کرده بود در حالی که پس از تحویل شرکت یاد شده به شرکت [/FONT][FONT="]GEC[/FONT][FONT="] ، زیانی معادل 5/4 میلیون پوند اعلام گردید. از این اختلاف 5/14 میلیون پوندی مبلغ 5/9 میلیون پوند صرفاَ به دلایل و قضاوتهای حرفهای حسابداری ایجاد شده است.[/FONT]
[FONT="]بازار فزاینده اوراق بهادار و سهام و فشارهای شرکتهای امروزی برای استفاده از حسابسازی تأثیرات قابل ملاحظهای در این مورد داشته است. این امر میتواند ناشی از افزایش بی سابقهی قیمتهای سهام طی دههی اخیر قلمداد گردد.[/FONT]
[FONT="]روشهای حساب سازی در حسابداری:[/FONT]
[FONT="]۱[/FONT][FONT="]-[/FONT][FONT="]عدم ثبت فروش و درآمد در دفاتر و یا کمتر ثبت کردن انها از طریق به وجوداوردن خریداران ساختگی و کد (شماره اقتصادی)جعلی و یا کد دیگران مخصوصا موسساتی که فروش کالای انها از طریق شعبه،نمایندگی ،کارگزار و توزیع کننده به عمل می آید[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]2- [/FONT][FONT="]حساب سازی و حساب به حساب کردن، ثبت فروش یا درآمد در حسابهای بستانکاران،جاری شرکاء و غیره[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]۱[/FONT][FONT="]-[/FONT][FONT="] عدم ثبت فروش و درآمد در دفاتر و یا کمتر ثبت کردن انها از طریق به وجوداوردن خریداران ساختگی و کد (شماره اقتصادی)جعلی و یا کد دیگران مخصوصا موسساتی که فروش کالای انها از طریق شعبه،نمایندگی ،کارگزار و توزیع کننده به عمل می آید[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]2[/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="] حساب سازی و حساب به حساب کردن، ثبت فروش یا درآمد در حسابهای بستانکاران،جاری شرکاء و غیره[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]3- ثبت خرید کالا و دارایی در حساب هزینه بر خلاف موازین مربوط[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]4[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="]اضافه منظور نمودن قیمت خرید کالا و دارایی از طریق به وجود آوردن فروشندگان و فاکتور های ساختگی و یا ثبت خرید کالا و هزینه هایی که واقعیت ندارند[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]5[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="]کمتر تحویل گرفتن مقدار یا تعداد کالاهای خریداری داخل یا وارداتی و ثبت تمامی مبلغ خرید در دفاتر[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]6[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="]ثبت هزینه های مستقیم خرید یا واردات کالا در حساب هزینه های جاری[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]7- متورم کردن مبلغ مندرج در فاکتور های خرید و هزینه ها از طریق تبانی با مشتری[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]8[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="]منظور نمودن هزینه های واهی و شخصی به حساب هزینه های موسسه[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]9- ارائه صورتحسابهای خرید و هزینه ها بیش از یک بار به حسابرسان[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]10- خارج کردن کالای سالم از حسابها به عنوان ضایعات و عدم ثبت فروش آنها در دفاتر[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]11- دست کاری در وسایل اندازه گیری کالا(کم فروشی)و سوءاستفاده از صندوقهای فروش نقدی و عدم ثبت فروش واقعی در دفاتر[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]12- منظور نمودن مطالبات لاوصول واهی و یا عدم ثبت وصول مطالبات خذف شده[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]13- بستانکار نمودن حساب مشتریان بابت برگشت واهی کالا و منظور نمودن تخفیفات نقدی ساختگی به حساب مشتریان[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]14- خارج نمودن داراییهای مستهلک شده از حسابها به منظور کتمان درآمد و فروش آنها در زمان واگذاری یا انحلال[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]15- تسعیر غیر واقعی نرخ ارز به منظور کتمان سود و نشان دادن زیان[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]16- انعقاد قراردادهای صوری و فاکتورهای ساختگی خرید مواد و کالا واسناد هزینه[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]17- عدم ثبت برخی از هزینه ها به منظور کتمان برخی از درامدها[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]18- ارائه قیمت تمام شده کالای ساخته شده بیشتر از قیمت واقعی از طریق افزایش غیر واقعی قیمت مواد یا موادی که خریداری نشده-دستمزد و سربار تولید[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]19- جایگزین کردن مواد اولیه ارزان قیمت به جای مواد گران قیمت[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]20- کم فروشی کالا از طریق چاپ وزن بیشتر کالا روی قوطی یا جعبه یا بسته بندی[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]و[/FONT][FONT="]...[/FONT]
[FONT="]از ترازنامه شركت ها بوي اعتماد نمي آيد[/FONT][FONT="]!!![/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]بحران حساب سازي در بورس[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]اين روزها با اعتراف ضمني مدير پيگيري تخلفات سازمان بورس اوراق بهادار درمورد پيش بيني غيرواقعي سود توسط برخي شركت ها، يكبار ديگر ترس از حساب سازي، فضاي سرمايه گذاري را نگران كرده است. هرچند بازار سرمايه بايد به استقبال سخنان واقعي و افشاگرايانه مسوولان برود اما زماني كه پرويزشيري زاد اعتراف مي كند كه برخي از شركت ها اقدام به حساب سازي كرده اند و در حال حاضر قادر به پرداخت سودي كه در مجامع پيش بيني و اعلام كرده اند نيستند بايد نگران تكرار تاريخ دربورس اوراق بهادار تهران بود. مدير پيگيري تخلفات سازمان بورس اوراق بهادار به صراحت گفته است كه »شركت ها درحال فروش دارايي هاي شركت و دريافت وام براي پرداخت سود سهامداران خود هستند« اين يعني اعلام غير واقعي سود. يعني حساب سازي.ركود كنوني اقتصاد وعدم تحقق فروش برنامه ريزي شده مي تواند يكي از مهم ترين دلايل عدم تحقق سود پيش بيني شده شركت ها باشد اما مدير پيگيري تخلفات بورس از پيش بيني غيرواقعي سود توسط شركت ها خبر داده است كه اين موضوع را بايد نوعي حساب سازي دانست. اولين بار واژه حساب سازي در ايران بعد از وقايع سال 75 براي سهامداران عينيت يافت. پيش از آن، سهامداران حساب سازي را اصطلاحي در ميان حسابداران مي دانستند اما پس ازآن كه يكي ازشركت هاي پرجاذبه آن روزها با اعلام غيرواقعي سود، سهامداران زيادي را به خود جذب كرد،حساب سازي در شركت هاي بورس تهران معنا و مفهومي عيني يافت. حساب سازي مي تواند براي فرار از ماليات، وارونه جلوه دادن مسائل مالي يك شركت و... در جهت پولشويي مورد استفاده قرار گيرد. اما وقتي در بورس از واژه حساب سازي استفاده مي كنيم، از يك فاجعه مالي صحبت مي شود. حساب سازي در شركت هاي بورس يعني وارونه جلوه دادن اطلاعاتي كه در مجامع عمومي موجب مي شود تا سهام يك شركت مورد استقبال قرار بگيرد و زماني كه كذب بودن اين اطلاعات اثبات شود، مشخص است چه اتفاقي مي افتد، سهامداران بازارهاي مالي مثل سرمايه گذاران بازارهاي كالايي نيستند. در بازاري كه در آن كالابه فروش مي رسد، دست سرمايه دار به يك شيء قيمتي بند است. اما وقتي كه در بازار مالي اتفاقي هرچند كوچك بيفتد، سرمايه گذار مي ترسد، چراكه در دست او فقط يك تكه كاغذ است. حالاتصور كنيد، تمام اطلاعاتي كه سهامداران بر اساس آن يك سهم را خريده اند دروغ از آب دربيايد، اتفاقي كه خواهد افتاد اين است كه سهامداران ترساني كه تازه جذب بازار اوراق بهادار شدند، مي خواهند هرچه سريعتر كاغذ بهاداري كه در دست دارند را بدهند و پولشان را پس بگيرند و از خير سود هم بگذرند. بورس كه پس از انقلاب در ايران اقبال چنداني نداشت و در جنگ تحميلي هم كسي به فكر سرمايه گذاري در بورس نبود، آرام آرام داشت جان مي گرفت كه جريان حساب سازي ها شروع شد. به دليل نبود نظارت صحيح و فراگير و مشكلاتي كه در ادامه به آنها اشاره مي كنيم، سرمايه گذاران با بازار مالي سودآوري مواجه شدند، اما در اين بازار برخي از شركت هاي عرضه كننده سهام با سهامداران خود زياد صادق نبودند و در نتيجه با اعلام برخي اطلاعات در نبود نظارت صحيح و بعد رسوايي بزرگي كه رخ داد، سرمايه گذاران نسبت به بورس بي اعتماد شدند و بورس در سراشيبي سقوط قرار گرفت. بديهي است كه سهامداران حرفه اي با بررسي ترازنامه ها و پيش بيني هاي سود شركت ها اقدام به خريد آنها مي كنند و اين تنها در صورتي ممكن است كه صداقت در اين بين رعايت شود. اين اعتماد نيز تنها در صورتي ايجاد خواهد شد كه مرجع و نهاد سومي در اين بين حضور داشته باشد كه نه در طرف اول و نه در طرف دوم ذي نفع نباشد. اين مرجع مي تواند حسابرس معتمد باشد. اگر حسابرس معتمد به صورت مستقل و با اتكا به قوانين و اختيارات قانوني به كار خود بپردازد، اعتماد بين سرمايه گذار و شركت برقرار خواهد شد. در غير اينصورت مشكلاتي نظير سقوط بورس در سال 75 رخ مي دهد[/FONT][FONT="].[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]سال هاي 74 و 75 كه اوج رونق بورس بود، به دليل دسترسي برخي از افراد از جمله مديران دولتي، كارگزاران و كارمندان بورس، به اطلاعاتي كه اصطلاحا به آن اطلاعات محرم گفته مي شود، جوي از بي اعتمادي در بين مردم و سهامداران عادي پيدا شد. همين دليل بود كه دستاورد هاي چند ساله بورس اوراق بهادار را كه از سال 68 كار خود را از سر گرفته بود از بين برد و صف فروش ها ايجاد شدند. از جمله دو شركتي كه اول برايشان صف خريد كشيده شد و بعد از افشاي موارد تخلف صف فروش آنها به راه افتاد مي توان به سقوط قيمت سهام ارج به عنوان يك شركت دولتي ، در اثر افشاي تقلب و اختلاس برخي مديران آن و شركت گيلان پاكت به عنوان يك شركت خصوصي به دليل افشاي حساب سازي هاي مسوولان اين شركت اشاره كرد. پس از محرز شدن تخلفات آشكار، انتظار آن بود كه مقامات بورس (وزير دارايي و رئيس بانك مركزي مقامات ارشد شوراي بورس) به عنوان مقام حاكم و حافظ منافع عموم، عليه هيات مديره و حسابرس اين شركت ها اقدام حقوقي كنند كه متاسفانه اينگونه نشد و صرفا قوه قضائيه به شكايت عليه مديران ارج اكتفا كرد و شوراي بورس در نهايت در برابر اين تخلفات سكوت كرد. اين همه ماجرا نبود، شايد قانون موثر و كارآمدي براي اين دست تخلفات پيش بيني نشده بود. سال 76 بعد از سقوط و تزلزل بورس،دبير كل جديد، يعني سيداحمد ميرمطهري، تمامي برنامه هاي مديريت بورس را در چهارچوب تصويب مقررات در تصويب قانونمندي بورس و اعمال نظارت قرار داد. از جمله اقدامات او و همراهانش تدوين مقررات و آيين نامه هاي خاص براي استفاده از خدمات حسابرسان (براي اعمال نظارت)، ضرورت اطلاع رساني به نحوي كه بازار ناكارآمد را به سمت بازار نيمه شفاف و سپس شفاف و كارآمد هدايت كند، بود. برقراري الزامات بر مديريت شركت ها براي ارسال به موقع گزارش ها، حذف نام شركت هايي كه تخلف از مقررات داشتند، تدوين پيش نويس آيين نامه معاملات محرم كه متاسفانه مقامات دولتي هيچ گاه تن به تصويب آن ندادند از ديگر اقدامات اين دوره بود. در اين دوران محدوديت در خريد و فروش سهام توسط وكلا، سهامداران عمده، بازرس و حسابرس را از طريق دو بخش (الف) ممنوعيت براي حسابرسي و (ب) اطلاع رساني معاملات براي سهامدار عمده و مديران وضع شد. پس از اين وقايع »حسابرس معتمد« عملاجاي خود را در فرآيندهاي بورس پيدا كرد. حسابرس معتمد بورس همان حلقه مفقوده و حدواسط بين شركت و سرمايه گذار بود. هرچند در عمل كارشناسان نقدهاي زيادي را متوجه حسابرسان معتمد كردند اما همين حضور حسابرسان معتمد بود كه به صورت مستقل و بدون اينكه نفعي از معاملات ببرند به نحوه تدوين و انتشار اطلاعات شركت ها نظارت داشتند و بر اين اساس در صورت فعاليت صحيح حسابرسان معتمد، اطلاعات به صورت واقعي و شفاف در اختيار سهامداران بدون ترس از افت يا تمايل به صعود شاخص ها در اختيار سرمايه گذاران قرار مي گيرد و آنها مي توانند معاملاتي امن را تجربه كنند. براساس اعلام سال 85 سازمان بورس اوراق بهادار 92 حسابرس معتمد در بازار حضور دارند كه بايد ضامن حقوق سرمايه گذاران و سهامداران باشند[/FONT][FONT="].[/FONT][FONT="] ( روزنامه اعتماد ملي مورخ 11/4/88)[/FONT]
[FONT="]تعریف[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] : [/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]تعریف[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]مشخصی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]برای[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]وجود[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ندارد[/FONT][FONT="]. [/FONT][FONT="]با[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]این[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]وجود[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]واژه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]در[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]این[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]عبارت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]عنوان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]یک[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]معنای[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]منفی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]تلقی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]می[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]گردد[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]بنابراین[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]را[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]می[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]توان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]فرایند[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]تعدیل[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حساب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]های[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]شرکت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]با[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]فرض[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]نبود[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]استانداردهای[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]خاص[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]و[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]با[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]هدف[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ارائه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]مطلوب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]وضعیت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]شرکت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سهامداران،[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سرمایه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]گذاران[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]و[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سایر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ذینفعان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]نامید[/FONT][FONT="]. (mathews & perery) [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]وقتی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]که[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ساختگی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]توسط[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]مدیر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]غیر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]اخلاقی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]جهت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]گمراه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]کردن[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]فریب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سرمایه[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]گذاران[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]،[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]اعتبار[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]دهندگان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]بانک[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]ها[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]و[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سایر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]استفاده[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]کنندگان[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]از[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]صورت[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]های[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]مالی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]کار[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]می[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]رود[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]،[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]این[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]حسابداری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]شکل[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]هایی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]چون[/FONT][FONT="] " [/FONT][FONT="]تقلب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]در[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]دفاتر[/FONT][FONT="] " " [/FONT][FONT="]حساب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]سازی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]در[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]دفاتر[/FONT][FONT="] " "[/FONT][FONT="]گزارشگری[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]صوری[/FONT][FONT="] "[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="] " [/FONT][FONT="]حساب[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]آرائی[/FONT][FONT="] " [/FONT][FONT="]ظاهر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]میشود[/FONT][FONT="].[/FONT]
[FONT="]حساب سازی پدیدهای در حال رشد میباشد. در این رابطه روشهای سادهای همچون متورم کردن درآمد ها، ایجاد هزینههای صوری و به همین نسبت شیوههای پیچیده تریاز قبیل منابع مالی منعکس نشده ترازنامهای بسیار متداول شده است.[/FONT]
[FONT="]آقای مایک جونز از دانشکدهی بازرگانی پلی تکنیک پورتزموت دربارهی مورد توجه قرار گرفتن حسابسازی و چگونگی کنترل این روش مقالهی ذیل را منتشر کرده است:[/FONT]
[FONT="]حسابسازی پدیدهی تازهای نیست. از زمان انتشار گزارشهای مالی، ادعای حساب سازی هم مطرح گردیده است. خرید شرکت [/FONT][FONT="]AEI[/FONT][FONT="] در سال 1976 توسط شرکت [/FONT][FONT="]GEC[/FONT][FONT="] این حقیقت را در درجهی نخست آشکار میسازد که شرکت [/FONT][FONT="]AEI[/FONT][FONT="] قبل از فروش سودی معادل ده میلیون پوند پیشبینی کرده بود در حالی که پس از تحویل شرکت یاد شده به شرکت [/FONT][FONT="]GEC[/FONT][FONT="] ، زیانی معادل 5/4 میلیون پوند اعلام گردید. از این اختلاف 5/14 میلیون پوندی مبلغ 5/9 میلیون پوند صرفاَ به دلایل و قضاوتهای حرفهای حسابداری ایجاد شده است.[/FONT]
[FONT="]بازار فزاینده اوراق بهادار و سهام و فشارهای شرکتهای امروزی برای استفاده از حسابسازی تأثیرات قابل ملاحظهای در این مورد داشته است. این امر میتواند ناشی از افزایش بی سابقهی قیمتهای سهام طی دههی اخیر قلمداد گردد.[/FONT]
[FONT="]روشهای حساب سازی در حسابداری:[/FONT]
[FONT="]۱[/FONT][FONT="]-[/FONT][FONT="]عدم ثبت فروش و درآمد در دفاتر و یا کمتر ثبت کردن انها از طریق به وجوداوردن خریداران ساختگی و کد (شماره اقتصادی)جعلی و یا کد دیگران مخصوصا موسساتی که فروش کالای انها از طریق شعبه،نمایندگی ،کارگزار و توزیع کننده به عمل می آید[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]2- [/FONT][FONT="]حساب سازی و حساب به حساب کردن، ثبت فروش یا درآمد در حسابهای بستانکاران،جاری شرکاء و غیره[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]۱[/FONT][FONT="]-[/FONT][FONT="] عدم ثبت فروش و درآمد در دفاتر و یا کمتر ثبت کردن انها از طریق به وجوداوردن خریداران ساختگی و کد (شماره اقتصادی)جعلی و یا کد دیگران مخصوصا موسساتی که فروش کالای انها از طریق شعبه،نمایندگی ،کارگزار و توزیع کننده به عمل می آید[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]2[/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="] حساب سازی و حساب به حساب کردن، ثبت فروش یا درآمد در حسابهای بستانکاران،جاری شرکاء و غیره[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]3- ثبت خرید کالا و دارایی در حساب هزینه بر خلاف موازین مربوط[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]4[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="]اضافه منظور نمودن قیمت خرید کالا و دارایی از طریق به وجود آوردن فروشندگان و فاکتور های ساختگی و یا ثبت خرید کالا و هزینه هایی که واقعیت ندارند[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]5[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="]کمتر تحویل گرفتن مقدار یا تعداد کالاهای خریداری داخل یا وارداتی و ثبت تمامی مبلغ خرید در دفاتر[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]6[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="]ثبت هزینه های مستقیم خرید یا واردات کالا در حساب هزینه های جاری[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]7- متورم کردن مبلغ مندرج در فاکتور های خرید و هزینه ها از طریق تبانی با مشتری[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]8[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]- [/FONT][FONT="]منظور نمودن هزینه های واهی و شخصی به حساب هزینه های موسسه[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]9- ارائه صورتحسابهای خرید و هزینه ها بیش از یک بار به حسابرسان[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]10- خارج کردن کالای سالم از حسابها به عنوان ضایعات و عدم ثبت فروش آنها در دفاتر[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]11- دست کاری در وسایل اندازه گیری کالا(کم فروشی)و سوءاستفاده از صندوقهای فروش نقدی و عدم ثبت فروش واقعی در دفاتر[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]12- منظور نمودن مطالبات لاوصول واهی و یا عدم ثبت وصول مطالبات خذف شده[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]13- بستانکار نمودن حساب مشتریان بابت برگشت واهی کالا و منظور نمودن تخفیفات نقدی ساختگی به حساب مشتریان[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]14- خارج نمودن داراییهای مستهلک شده از حسابها به منظور کتمان درآمد و فروش آنها در زمان واگذاری یا انحلال[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]15- تسعیر غیر واقعی نرخ ارز به منظور کتمان سود و نشان دادن زیان[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]16- انعقاد قراردادهای صوری و فاکتورهای ساختگی خرید مواد و کالا واسناد هزینه[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]17- عدم ثبت برخی از هزینه ها به منظور کتمان برخی از درامدها[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]18- ارائه قیمت تمام شده کالای ساخته شده بیشتر از قیمت واقعی از طریق افزایش غیر واقعی قیمت مواد یا موادی که خریداری نشده-دستمزد و سربار تولید[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]19- جایگزین کردن مواد اولیه ارزان قیمت به جای مواد گران قیمت[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]20- کم فروشی کالا از طریق چاپ وزن بیشتر کالا روی قوطی یا جعبه یا بسته بندی[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]و[/FONT][FONT="]...[/FONT]