حرف های عاشقانه

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خوام هر کسی که دوس داره و دلش می خواد بیاد توو این صفحه و حرفهای دلشو بگه مثل خودم


مـن شـبـیـہ قـصـہ هـا نـیسـتـمــ ...

کفـشـ بـلـوریـن نـدارمـ ..

لـبــاســمـ جــادویــے نـیسـتــ ..

فـقـط ..

شـاهــزادهـ امــ را گـمــ کــرده امـ ..!

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
هــــــی کـ ـآفـ ـه چـ ـی...!

دَستـ ـور بـ ـده سیـ ـگـ ـآر بیـ ـآورنــد...

مَــشروبـــ و پــ ـآســور هـ ـَم...

وَ مَـ ـردآن هَــ ـرزه رآ دور میـ ـز مَن جَــمع کـــُن...

بـــگو بنَــــوآزَند...

شــ ـآیَد غیرَتــــــی شُـ ـد و بَـــــرگَـ ـشتــ ...!

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
یــہ بـارِ בیـگــہ بـَرگَـرב ...

بِ خُـבا ایـטּ בفـعـہ اَزَت نـِمـیـخـوام پـیـشَـم بِـمـونـے ...

فَـقَـط بـَرگـَرב و خـاطِـراتِـتـو بـا خـوבت بـِبـَر ...

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
رویِ تَمامِ " دوستَت دارَم "هایی کِ بَرایَم مینِویسی ...

یِک خَطِ قِرمِز میکِشَم ...

نَه ...!

فِکر نَکُن بَراَیم بی اَرزِشَند ..

حَتی دُروغهایَت هَم زیبایَند ..

خَطِ قِرمِز میکِشَم تا کَمی اِحساس بِ خُود بِگیرَند ...

آخَر میگویَند قِرمِز رَنگی ست پُر اَز اِحساس ...!!!

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو ﻣﺛﮧ باروﻧﮯ و ﻤטּ ﻣﺛﮧ آدمـــ برﻓﮯ ...

حکایتمونمـــ شده حکایت آدمـــ برﻓﮯ زیرباروטּ ...

تو ﻤﮯزﻧﮯ و ﻤטּ ذره ذره آب ﻤﮯشمـــ ...

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد تو ﻳﮧ صداﮮ مزاﺣﻣﮯ هیچ وقت ولمــ نکرد ...

ﻳﮧ صداﮮ ﻤﺑﻬﻤﮯ ﻜﮧ هر دمــ تو گوشمــ ...

ﻣﮯگفت :

باﺧﺗﮯ دختــــر..!!!

 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز


دلــــــــتـــنــگـــــــــــم . . . !
دلتنگ كسی كه گردش روزگارش به من كه رسید از حركت ایستاد . . . !
دلتنگ كسی كه دلتنگیهایم را ندید . . .
دلتنگ خودم . . .
خودی كه مدتهاست گم كرده ام
دلــــــــتـــنــگـــــــــــم
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه روزای سرد و خشکی در این تابستان ِ لعنتی..!!!

همش دلهره...

همش درد...

دیگه داره باورم میشه بندناف مرا با تیغ بدبختی بریدن!!!!

 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش میدانستم چه کسی این سرنوشت را برایم بافته
آنوقت به او میگفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ای
که بغضهایم را نمیتوانم فرو بدهم !!!
 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو بودی که رفتی واکنون
وقتی صدایت را بعد از مدتها شنیدم
وقتی تو زنگ زدی
وقتی بهانه داشتی برای صحبت
بهانه...
میخواهی که باز آیی؟؟؟
خیلی دیر شده
نه اینکه دیگر دوستت نداشته باشم نه هنوز دوستت دارم ولی افسوس
شنیدن صدایت دیگر برایم ارزشی ندارد با تو بودن را نمیخواهم
چون آن زمان که من منتظر بودم
شب تا بسحر با گریه هم آغوش گریه بودم
هر شبانه روز از دوریت حزین بودم
سرشار از تهی میشدم
منظر بودم ولی تو نبودی
تو نبودی
تو مطیع غرور بودی
پی بهانه بودی از ترس غرورت
من به تو نیاز داشتم
فقط یک تبسم، یک سلام، یک لبخند ولی اکنون که آمده ای دیر است
تو از دل نه ولی از عادت نگاهم افتاده ای
به خدا التماس میکنم قسم به همه تنهایی ها که از دل تنهایم عشقت برود
من به تو نیاز ندارم
دوستت دارم،
اما دگر نمی خواهمت
غم ندیدنت از غم با تو بودن آسان تر است
پس
.
.
.
بی تو می مانم
 

alikia

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو بودی که رفتی واکنون
وقتی صدایت را بعد از مدتها شنیدم
وقتی تو زنگ زدی
وقتی بهانه داشتی برای صحبت
بهانه...
میخواهی که باز آیی؟؟؟
خیلی دیر شده
نه اینکه دیگر دوستت نداشته باشم نه هنوز دوستت دارم ولی افسوس
شنیدن صدایت دیگر برایم ارزشی ندارد با تو بودن را نمیخواهم
چون آن زمان که من منتظر بودم
شب تا بسحر با گریه هم آغوش گریه بودم
هر شبانه روز از دوریت حزین بودم
سرشار از تهی میشدم
منظر بودم ولی تو نبودی
تو نبودی
تو مطیع غرور بودی
پی بهانه بودی از ترس غرورت
من به تو نیاز داشتم
فقط یک تبسم، یک سلام، یک لبخند ولی اکنون که آمده ای دیر است
تو از دل نه ولی از عادت نگاهم افتاده ای
به خدا التماس میکنم قسم به همه تنهایی ها که از دل تنهایم عشقت برود
من به تو نیاز ندارم
دوستت دارم،
اما دگر نمی خواهمت
غم ندیدنت از غم با تو بودن آسان تر است
پس
.
.
.
بی تو می مانم
قشنگ بود
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایـن‌ هـمـه خَـط نـوشـتـم وُ ...

یـکی نـسـتـعـلـیـق ِ چـشـمـ ‌هـای ِ تـ ـ ـ ــو نـشـد !! ...

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
چــه اهـمـیـــت داشـت ...

کـه از کُـدام قـبـیـلـه بـود ؟!

یـا بـه کُــدامـیـن راه مـی رفـت ؟!

شـعـرهـای ِ مَـن پُــر از عـطـر " نِــ گـاهَـ ش " شـده بـود ...

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
پـآیـیـز در راه استـــ ...

از نـوبـرآنـه ے لـبـ هـاتــــ ...

انـارے شـکـفـتـه مـے خـوآهـَم ...

مـرا بـبـوس! ...

 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز


نمی خواهم برگردی ...!!!
این را به همه گفته ام ؛
حتی به تو ؛
به خودم ؛
اما نمی دانم ؛
چرا هنوز برای آمدنت فال می گیرم ...!!!
چرا هنوز پشت هزاران ترانه ی خاموش ؛
به انتظارت نشسته ام تا ترا آرزو کنم ...!!!
اما هنوز نمی خواهم برگردی ...!!!
می دانی که دروغ نمی گویم !
اگر هنوز تو را آرزو می کنم برای بی آرزو نبودن است ؛
و شاید هم آرزویی زیباتر از تو سراغ ندارم ...!
اما هنوز هم نمی خواهم برگردی ...!!!
 
بالا