nighthawk
عضو جدید
امروز خبر تلخ ترور یکی از شخصیتهای علمی ایرانمون رو شنیدم .ایشونو تو یکی از مراسم اهدای جوایز تو تلوزیون دیده بودم .و سوکمندانه اطلاعات زیادی از ایشون تا قبل از مرگشون نداشتم .تا اینکه خبر شهادتشون رو از تلوزیون شنیدم . از اینکه چه شخصیتی رو از دست دادیم خیلی ناراحت شدم و بیشتر ناراحت شدم از اینکه من و خیلی های دیگه ایشونو بعد از مرگشون شناختن............ توی اینترنت به مطلب جالبی درباره ایشون بر خوردم که نویسنده مطلب ادعا کرده بود که شاگرد ایشون بوده و البته چیزهایی رو هم از ایشون نقل کرده که جالب هستن امیدوارم درست بودن مطلب رو دوستان با فکر خودشون محک بزنن
منبع:http://ehsan63.blogspot.com/2010/01/blog-post.html
معلوم نیست این ترور ریشه در داخل دارد یا در خارج از کشور. ولی اگر ریشه از داخل باشد و بانیان قصد سو استفاده تبلیغاتی از آن را داشته باشند وای بر ما که اجازه می دهیم خون استادمان را بریزند و پیراهن خونین استادمان را پیراهن خونی عثمان کنند..........................!!!!!!!
منبع:http://ehsan63.blogspot.com/2010/01/blog-post.html
(دکتر علیمحمدی استاد دوران لیسانس من را، امروز صبح جلوی درخونه اش ترور کردند.
من چند تا نکته را سریع اینجا مینویسم و میرم ببینم چه خبره.
یک اینکه ایشان، اصلا هم دانشمند هسته ای نبود. ذرات بنیادی کار بود. آنهایی که این قدر مزخرف خبر تنظیم میکنند و منتشر میکنند (یعنی همه ی خبرگزاری هایی که خبر را تا الان منتشر کردند!!! خاک بر سرها!) حتی به خودشان زحمت ندادند یک بار اسم این بنده خدا را تویگوگل جستجو کنند، یا بروند سایت دانشکده فیزیک دانشگاه تهران یا سایت خودش گرایشش را ببینند.
دو اینکه اینهایی که خبر از متعهد بودن و انقلابی بودن استاد ما میدهند، البته درست میگویند. ولی ایشان به شدت انقلابی درستی بودند! سبز بود به چه شدتی! روز 25 خرداد، من از پردیس انقلاب دانشگاه آمدم دانشکده فیزیک، داشتم برای دانشجوها و استادها تعریف میکردم که تو تجمع انجمن اسلامی، از دفتر میرحسین زنگ زدن و گفتند که امروز حکم تیر دادن و نرید و ...
برگشت به من گفت : «جوون! از گلوله نترس! جلوی اینا باید ایستاد! گلوله اولش درد دارد...» بعد من جدا رفتم اون تظاهرات را! این هم برداشته بود مینی بوس گرفته بود بچه های دانشکده را برده بود تظاهرات.
سه اینکه هفته ی پیش یک جلسه ی بحث سیاسی توی دانشکده راه انداخته بود. گفته بود منهمدوره ی لیسانس دانشجو و کدیور و عبدی و این ها بودم. فعال انجمن هم بودم. باید بحث کرد و از این چیزا. میگفت یه عده بهم گفتند این جلسات را تعطیل کن راه نینداز، ولی من گوش نمیکنم! ادامه میدم این جلسات را...
چهار اینکه اولین دانش آموخته ی دوره ی دکترای داخل کشور بود و استاد تمام دانشگاه تهران)من چند تا نکته را سریع اینجا مینویسم و میرم ببینم چه خبره.
یک اینکه ایشان، اصلا هم دانشمند هسته ای نبود. ذرات بنیادی کار بود. آنهایی که این قدر مزخرف خبر تنظیم میکنند و منتشر میکنند (یعنی همه ی خبرگزاری هایی که خبر را تا الان منتشر کردند!!! خاک بر سرها!) حتی به خودشان زحمت ندادند یک بار اسم این بنده خدا را تویگوگل جستجو کنند، یا بروند سایت دانشکده فیزیک دانشگاه تهران یا سایت خودش گرایشش را ببینند.
دو اینکه اینهایی که خبر از متعهد بودن و انقلابی بودن استاد ما میدهند، البته درست میگویند. ولی ایشان به شدت انقلابی درستی بودند! سبز بود به چه شدتی! روز 25 خرداد، من از پردیس انقلاب دانشگاه آمدم دانشکده فیزیک، داشتم برای دانشجوها و استادها تعریف میکردم که تو تجمع انجمن اسلامی، از دفتر میرحسین زنگ زدن و گفتند که امروز حکم تیر دادن و نرید و ...
برگشت به من گفت : «جوون! از گلوله نترس! جلوی اینا باید ایستاد! گلوله اولش درد دارد...» بعد من جدا رفتم اون تظاهرات را! این هم برداشته بود مینی بوس گرفته بود بچه های دانشکده را برده بود تظاهرات.
سه اینکه هفته ی پیش یک جلسه ی بحث سیاسی توی دانشکده راه انداخته بود. گفته بود منهمدوره ی لیسانس دانشجو و کدیور و عبدی و این ها بودم. فعال انجمن هم بودم. باید بحث کرد و از این چیزا. میگفت یه عده بهم گفتند این جلسات را تعطیل کن راه نینداز، ولی من گوش نمیکنم! ادامه میدم این جلسات را...
معلوم نیست این ترور ریشه در داخل دارد یا در خارج از کشور. ولی اگر ریشه از داخل باشد و بانیان قصد سو استفاده تبلیغاتی از آن را داشته باشند وای بر ما که اجازه می دهیم خون استادمان را بریزند و پیراهن خونین استادمان را پیراهن خونی عثمان کنند..........................!!!!!!!
