تاپیک آموزش گرامر زبان آلمانی

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
ضمیر مفعولی

ضمیر مفعولی

در این درس ضمیرهای مفعولی( مستقیم) یعنی ضمیرهای که Akkusativ هستند، به شما دوست داران زبان آلمانی آموزش داده می شود.
در درس سوم ضمیرهای فاعلی را آموختیم. و آن دسته از ضمیرها ضمیرهای بود که جزء ضمیرهای حالت Nominativ محسوب می شدند.
در جدول زیر ضمیرهای هر دو حالت آورده شده است.
لطفا مطالعه بفرمایید!

SiesieihrwiressieerduIchضمیرهای فاعلی
Siesieeuchunsessieihndich
Michضمیرهای مفعولی


برای اینکه بهتر این مبحث را یاد بگیرید، به نمونه های زیر که از هر دو نوع ضمیر در آنها به کار رفته است، توجه کنید!

.Ich sehe Ihn .Du vereschtest mich .Ich liebe dich .Er sucht uns ؟Warum kann er sie nicht vergessen​
معنی جمله های بالا
من او را می بینم.
تو مرا می فهمی.
من تو را دوست دارم.
او ما را می جوید.
چرا او(مذکر) نمی تواند او(مونث) را فراموش کند؟




منبع
deutsch16.de
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
مفعول با واسطه (متمم)

مفعول با واسطه (متمم)

در درس های پیش در مورد دو حالت از حالت های چهارگانه زبان آلمانی گفتگو شد.Nominativ و Akkusativ
در درس امروز حالتی دیگر از حالت های چهارگانه زبانی آلمانی Dativ -
مفعول غیرمستقیم ویا مفعول باواسطه ( متمم) فرا گرفته می شود.
دوستان من! در زبان فارسی متمم به واژه ای گفته می شود که پس از حروف اضافه از، به، برای، با و … آمده باشد و در زبان های فارسی باستان پیش از ورود زبان عربی به فارسی ما چندین گونه از متمم داشته ایم که بهی و یا ازی و غیره بوده اند.
حال جمله های زیر را مشاهده بفرمایید!
مینا به مادر کمک می کند.
او از آقا معلم سپاسگزاری می کند.
آن مرد به بچه یک شوکولات می دهد.
من برای دوستان نامه ای می نویسم.
واژگان مادر، آقا معلم، بچه و دوستان متمم هستند . و در زبان آلمانی Dativ نامیده می شوند.
اکنون چهار جمله بالا را به زبان آلمانی برگردان می کنیم. مشاهده بفرمایید!​
.Mina hilft der Mutter .Er dankt dem Lehrer .Der Mann gibt dem Kind eine Schukolade .Ich schreibe den freunden einen Brief​
حروف تعریف متمم های( Dativ) که در این چهار جمله بود، در سه گونه جنسیتیمذکر، مونث و خنثی و نیز در دو گونه شمارشی مفرد و جمع تغییر یافته اند.
حالا با هم این تغییرات را بررسی می کنیم!
1-گونه مفرد اسم های مذکر و خنثی: همانطور هم که پیش ترها آموختید، حرف تعریف شناخته شده (معین) برای اسم های مذکر در حالت Nominativ همواره der می باشد و برای اسم های شناخته نشده ( نامعین) در همین حالتein است.
و نیز آموختیم که در حالت Akkusativ تنها مفرد مذکر است که حروف تعریف آن تغییر یافته و به den و einen تبدیل می شود.
و در مورد اسم های خنثی آموختیم که حروف تعریف در حالت های Nominativ وAkkusativ یکی است. یعنی حرف تعریف شناخته شده ( معین) das و گونه شناخته نشده آن ein است.
و اما اکنون می آموزیم که حروف تعریف اسم های مذکر و خنثی که مفرد هم هستند، در حالت متممی Dativ مانند هم هستند . یعنی حروف تعریف شناخته شده der و das به dem تبدیل می شود و حرف تعریف ناشناخته شده ein نیز بهeinem تبدیل می شود.
مثال
.Ich helfe dem Freund​
من به (آن) دوست(پسر) کمک می کنم.
.Ich helfe einem Freund​
من به دوستی(پسر) کمک می کنم.
.Ich helfe dem Kind​
من به (آن) بچه کمک می کنم.
.Ich helfe einem Kind​
من به بچه ای کمک می کنم.
در دو مثال نخست واژه Freund مذکر و مفرد می باشد و در دو مثال دیگر وازه kindخنثی و مفرد است.
در اصل der freund به dem Freund بدیل شده است و همچنین das Kind بهdem Kind تبدیل شده است و حروف تعریف ناشناخته شده ein در هر دو نمونه بهeinem تبدیل شده است.
۲-گونه مفرد اسم های مونث: پیش تر ها آموختیم که حروف تعریف شناخته شده و نشناخته شده برای جنس مونث در هر دو حالت Nominativ وAkkusativ برای اسم شناخته شده die اسم نشناخته شده eine می باشد.
و اما امروز می آموزیم که در حالت Dativ حرف تعریف اسم های مونث مفرد نیز تغییر می کند. یعنی die به der تبدیل می شود و eine به einer تبدیل می شود.
( راستی دوستان عزیزم حرف تعریف der در اینجا با حرف تعریف der که پیش از این آموختید و در ابتدای اسم مفرد مذکر و در حالت Nominativ قرار می گرفت، متفاوت است. لطفا این دو حرف تعریف هر چندکه ساختاری مشابه هم دارند را با یکدیگر اشتباه نگیرید)
به مثال های زیر توجه کنید!
.Ich helfe der freundin .Ich helfe einer Freundin​
der Freundin در اصل die Freundin بوده که به der Freundin تبدیل شده است. و همچنین einer freundin ابتدا eine Freundin بوده است.
دو جمله بالا یعنی
من به ( آن) دوست ( دختر) کمک می کنم.
من به دوستی( دختر) کمک می کنم.

۳- حالت متممی برای اسم های جمع: همانطور هم که در درس های گذشته آموختیم حرف تعریف برای اسم های جمع در هر سه نوع جنسیت در حالت های Nominativ و َAkkusativ همیشه die می باشد. و اما این حرف تعریف در حالت متممی Dativ ا نخست به den تبدیل می شود و سپس به دنبال آن به پایان اسم حرف n را می افزاییم .
( راستی یک تذکر مهم دیگر، این حرف تعریف den که برای اسم های جمع در حالت Dativ است با حرف تعریف den که پیش از اسم مذگر مفرد در حالتAkkusativ می آید، نیز اشتباه گرفته نشود).
نمونه زیر را مشاهده بفرمایید!

.Der Lehrer hilft den Kindern​
( آقا معلم به بچه ها کمک می کند).
در این نمونه den Kindern در اصل die Kinder بوده است که در حالت متممی Dativ شده است.
den Kindern تبدیل شده است.
واژه das Kind به معنای بچه می باشد و جمع آن die Kinder است و در حالتمتممی Dativ حرف تعریف die به den تبدیل می شود و در پایان واژه Kinder حرفn را می افزاییم.
و اما دوستان در پایان در اینجا جمله ای را برای نمونه برگزیدم که سه حالت Nominativ, Dativ و ََAkkusativ در آن به کار رفته شده است.
به جایگاه هر کدام از این سه حالت در جمله زیر توجه کنید!
.Ich will jetzt dem Vater einen Brief schreiben​
من الان می خواهم برای پدر نامه ای بنویسم.

مشاهده فرمودید که در نمونه بالا به ترتیب
نخست Nominativ
سپس Dativ
و پس از این دو Akkusativ آمد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
معرفی حروف تعریف برای اسامی معرفه

معرفی حروف تعریف برای اسامی معرفه

در این بخش به معرفی حروف تعریف برای اسامی معرفه یعنی der, die, das میپردازیم. در زبان آلمانی هر اسمی دارای جنس است و این جن سیت میتواند هیچگونه ربطی به معنی اسم مورد بحث نداشته باشد. هر اسم در زبان آلمانی میتوان یکی از این سه حالت را داشته باشد:


مذکر (masculine), مونث (feminine) خنثی (neuter). بهترین راه برای تعیین جنس اسمی که از آن اطلاع ندارید استفاده از دیکشنری است.



Der حرف تعریف معرفه برای اسامی مذکر است:
der Apfel سیب
der Bruder برادر



Die حرف تعریف معرفه برای اسامی مونث است.
die Straße خیابان
die Freundin (دوست (مونث



Das حرف تعریف معرفه برای اسامی خنثی است.
das Fahrrad دوچرخه
das Kind کودک



بهترین روش برای یادگیری جنس اسامی در زبان آلمانی حفظ کردن آنها همراه با اسم است.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
طریقه ساختن سوالات

طریقه ساختن سوالات

در این بخش با طریقه ساختن سوالات آشنا خواهید شد. برای ساختن یک سوال دو روش وجود دارد: روش اول استفاده کردن از کلمات سوالی, روش دوم جابه جا کردن محل فعل در جمله.
در اینجا با تعدادی از کلمات سوالی در زبان آلمانی آشنا خواهید شد:

چه...؟
Was...?
کی...؟ چه وقت...؟
Wann...?
کجا...؟ کدام محل...؟
Wo...?
چه کسی...؟
Wer...?
به کجا...؟
Wohin...?
چند تا...؟ چقدر...؟
Wie viel...?



پس از استفاده کردن از یک کلمه سوالی در جمله فعل اصلی بلافاصله بعد از آن میآید. به مثالهای زیر توجه کنید:

؟Was sind Sie von Beruf شغل شما چیست؟
؟Was ist das این چیست؟
؟Wo wohnen Sie کجا زندگی میکنید؟
؟Wohin, bitte به کجا, لطفا؟


در برخی موارد برای سوالی کردن جمله نیازی به استفاده از کلمات سوالی نیست. در این موارد به سادگی با جابهجا کردن محل فعل از جایگاه دوم در جمله به جایگاه اول میتوان جمله را سوالی کرد. به جملات زیر توجه کنید:

؟Ist das ein Taxi؟Ist das der Herd؟Sind wir da Das ist ein Taxi
Das ist der Herd
Wir sind da
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
مکان و سوال کردن درباره مکان

مکان و سوال کردن درباره مکان

این بخش درباره مکان و سوال کردن درباره مکان است. برای سوال کردن درباره محل یک چیز یا کس از wo به معنی کجا استفاده میکنیم.



کجا زندگی میکنی؟

؟Wo wohnst du




زمانی که میخواهیم درباره واقع شدن چیزی در محلی صحبت کنیم از inاستفاده میکنیم:



من در برلین زندگی میکنم.

Ich wohne in Berlin





برای مشخص کردن مکان یک چیز همچنین میتوان از anنیز استفاده کرد.(از آنجایی که فاقد معادل فارسی است باید بگویم an معنایی شبیه به at در انگلیسی دارد).


من در دانشگاهی در برلین درس میخوانم. Ich studiere an der Universität in Berlin
I'm studying at Berlin University



هر دو حرف اضافه an و in با توجه به جنس اسمی که پس از آنها میآید تغییر میکنند.


با هر کدام از اسامی مذکر و خنثی حرف اضافهی in به imتبدیل میشود که در واقع حالت خلاصه شدهای از in + demاست. به مثال زیر توجه کنید:


(das Krankenhaus)
Ich arbeite im Krankenhaus


حرف اضافه an نیز دارای حالتی مشابه است و با اسامی مذکر و خنثی به شکل am در میآید که درواقع حالت خلاصه شدهای از an + dem است. به مثال زیر توجه کنید:


(der Potsdamer Platz)
؟Ist das am Potsdamer Platz


در مواجهه با اسامی مونث حروف اضافی in و an موجب میشوند که حرف تعریف آن اسم یعنی dieبهder تغییر کند. به مثالهای زیر توجه کنید:


(die Oranienburger Straße)Ich wohne in der Oranienburger Straße

(die Universität)
Ich studiere an der Universität
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
طریقه سوال کردن و صحبت کردن درباره مقصد

طریقه سوال کردن و صحبت کردن درباره مقصد

در این بخش درباره طریقه سوال کردن و صحبت کردن درباره مقصد صحبت میکنیم. برای سوال کردن درباره مقصد باید از کلمه سوالی wohinبه معنی «به کجا» استفاده کرد.


به کجا میروید؟
؟Wohin gehen Sie





برای صحبت کردن درباره مقصد از حروف اضافه nachوzu استفاده میکنیم.


از حرف اضافه nach در مواردی استفاده میشود که بخاهیم درباره یک شهر یا کشور صحبت کنیم. به مثال زیر توجه کنید:


من به برلین میروم (میرانم). Ich fahre nach Berlin




برای صحبت کردن درباره مقصد در بیشتر موارد از حرف اضافه zu استفاده میشود. باید توجه داشته باشید که با اسامی مذکر و خنثی حرف اضافه zu به zum تبدیل میشود, که در واقع حالت خلاصه ای از zu + demاست.



der Platz » zum Platz
das haus » zum haus


با اسامی مونث حرف اضافه zu به zur تبدیل میشود, که در واقع حالت خلاصه شده ی zu + derاست.



die Oranienburger Straße » zur Oranienburger Straße
die Galerie » zur Galerie
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
برخی از کاربردهای واژه bitte

برخی از کاربردهای واژه bitte

در این بخش درباره برخی از کاربردهای واژه bitte صحبت خواهیم کرد. در زبان آلمانی واژه bitte واژه بسیار پرکاربردی است. این واژه با توجه به کاربردش میتواند معانی بسیار متفاوتی داشته باشد اما به طور کلی به جملات و درخواستها حالت مودبانه میدهد. حال با برخی از معانی آن آشنا میشویم:



Bitte میتواند به معنی لطفا باشد:



Können Sie mir helfen, bitte? لطفا, میتوانید به من کمک کنید؟
Eine Tasse Tee, bitte. یک فنجان چای, لطفا؟





از Bitte sehrبه معنی بفرمایید (در هنگام تحویل دادن چیزی) استفاده میشود:



بفرمایید, نوشابهیتان. .Bitte sehr, Ihr cola





از. Bitte schön برای پاسخ دادن به تشکر و به معنی «خواهش میکنم» استفاده میشود:



Danke ممنونم
Bitte schön خواهش میکنم




از Wie bitte?یا به حالت ساده ترbitte? در مواردی استفاده میشود که شما منظور طرف مقابل را متوجه نمیشوید.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
معرفی اعداد از 1 تا 20

معرفی اعداد از 1 تا 20

در این بخش به معرفی اعداد از 1 تا 20 میپردازیم. در ابتدا بهتر است با اعداد تا ده آشنا شوید:
eins 1
zwei 2
drei 3
vier 4
fünf 5
sechs 6
sieben 7
acht 8
neun 9
zehn 10


باید توجه داشته باشید که عدد 2 (zwei) در مکالمات تلفنی به صورت zwo گفته میشود. این کار به منظور آسناتر کردن تشخیص این عدد از عدد 3 (drei) انجام میشود.
حال با اعداد 11 تا 20 آشنا میشوید:


elf 11
zwölf 12
dreizehn
13
vierzehn 14
fünfzehn
15
sechzehn 16
siebzehn 17
achtzehn 18
neunzehn 19
zwanzig 20
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
اسامی مرکب

اسامی مرکب

در این بخش با یک قسمت مهم یعنی اسامی مرکب در زبان آلمانی آشنا خواهیم شد. بسیاری از اسم ها در زبان آلمانی از در کنار هم قرار گرفتن دو یا چند اسم دیگر تشکیل شدهاند. به مثال های زیر توجه کنید:

کیک توت فرنگی
< توت فرنگی+کیک Erdbeertorte
شیرقهوه < شیر+ قهوه Milchkaffee



در برخی موارد در بین دو اسم پس از ترکیب شدن یک یا چند حرف مانند –e, -en, -es و یا –nقرار میگیرد. حرف تعریف اسامی مرکب تقریبا در همه موارد با توجه به حرف تعریف اسم آخر انتخاب میشود. به مثال های زیر توجه کنید:


der Kranke + das Haus
die Kinder + der
Garten
die Schokolade + der Kuchen
das Krankenhaus
der Kindergarten
der Schokoladenkuchen
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
اسامی مربوط به کمیت ها و مقادیر

اسامی مربوط به کمیت ها و مقادیر

در این بخش به بررسی اسامی مربوط به کمیت ها و مقادیر و طریقه استفاده از آنها بپردازیم. در زبان آلمانی نیز مانند فارسی زمانی که می خواهیم از یک کمیت یا مقدار صحبت کنیم از حرف تعریف مالکیت استفاده (of در زبان انگلیسی) نمی کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:



ein Stück Kuchen یک تکه کیک
eine Tasse Tee یک فنجان چای
ein Paket Zucker یک پاکت شکر
ein Pfund Käse
یک پوند (454 گرم) پنیر
eine Flasche Wasser یک بطری آب


اگر می خواهید چند رقم جنس را درخواست کنید باید از einmal(یک بار), zweimal (دوبار) و... استفاده کنید. به مثال های زیر توجه کنید:



einmal Wurst یک سوسیس
zweimal Wurst دو سوسیس
dreimal Wurst سه سوسیس
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرف تعریف‌ها و صرف واژه‌ها

حرف تعریف‌ها و صرف واژه‌ها

آرتیکل

اسم در آلمانی یا مذکر است: مرد (der Mann)، یا مونث است: خیابان (die Straße)، و یا خنثی است: هتل (das Hotel).
جنسیت گرامری را آرتیکل و یا ضمیر قبل از اسم تعیین می‌کند.
آرتیکل همیشه به اسم تعلق دارد.


آرتیکل نامعین زمانی استفاده می‌شود که اسم برای اولین بار مورد استفاده قرار گیرد.
آرتیکل نامعین همچنین می‌تواند عدد ۱ باشد.
حرف تعریف نامعین (آرتیکل نامعین) در جمع استفاده نمی‌شود.

maskulinfemininaneutralPlural für alle Nomen
ein Tischeine Lampeein Bett— Stühle
ein Pullovereine Jackeein T-Shirt— Schuhe
Auf der Straße läuft ein Hund.
Ich kaufe heute Äpfel.




حرف تعریف معین زمانی استفاده می‌شود که اسم شناخته شده باشد و یا درباره آن شرحی داده شده باشد.
maskulinfemininaneutralPlural für alle Nomen
der Käsedie Schokoladedas Brotdie Lebensmittel
der Tischdie Lampedas Bettdie Stühle
der Pulloverdie Jackedas T-Shirtdie Schuhe
Der Schrank in der Ecke kostet 240 EUR.



برای نفی از "kein" استفاده می‌کنیم که قبل از اسم قرار می‌گیرد.
maskulinfemininaneutralPlural für alle Nomen
kein Käsekeine Schokoladekein Brotkeine Lebensmittel
kein Tischkeine Lampekein Bettkeine Stühle
kein Salatkeine Ideekein Wetterkeine Schuhe
Wir haben leider keine Orangen mehr.



صرف

اسم با تغییر حرف تعریف (آرتیکل) و گاهی اوقات با اضافه کردن پسوند به اسم صرف می‌شود.
حالت:

  • Nominativ (wer? was?)
    - حالت فاعلی (چه کسی؟ چه چیزی؟)
  • Genitiv (wessen?)
    - حالت ملکی (مال چه کسی؟)
  • Dativ (wem?)
    - حالت مفعولی ( برای چه کسی؟)
  • Akkusativ (wen? was?)
    - مفعولی (چه کسی را؟ چه چیزی را؟)
بیشتر اسامی مفرد مذکر و خنثی در حالت اضافه ملکی دارای پسوند ( s) یا (es) هستند. پسوند ( es) برای اسامی یک بخشی و همینطور اسامی که این پسوندها را داشته باشند می‌آید مانند: s- ss-ß-sch- z-tz-x
بیشتر اسم‌ها در حالت مفعولی به n- یا en- ختم می‌شوند.

maskulinfemininaneutralPlural für alle Nomen
Nominativ (wer? was?)ein Tisch
ein Pullover
ein Wohnwagen
eine Lampe
eine Jacke
eine Altbauwohnung
ein Bett
ein T-Shirt
ein Bauernhaus
Stühle
Schuhe
Häuser
Genitiv (wessen?)eines Tisches
eines Pullovers
eines Wohnwagens
einer Lampe
einer Jacke
einer Altbauwohnung
eines Bettes
eines T-Shirts
eines Bauernhauses
Stühle
Schuhe
Häuser
Dativ (wem?)einem Tisch
einem Pullover
einem Wohnwagen
einer Lampe
einer Jacke
einer Altbauwohnung
einem Bett
einem T-Shirt
einem Bauernhaus
Stühlen
Schuhen
Häusern
Akkusativ (wen? was?)einen Tisch
einen Pullover
einen Wohnwagen
eine Lampe
eine Jacke
eine Altbauwohnung
ein Bett
ein T-Shirt
ein Bauernhaus
Stühle
Schuhe
Häuser


maskulinfemininaneutralPlural für alle Nomen
Nominativ (wer? was?)der Tisch
der Pullover
die Lampe
die Jacke
das Bett
das T-Shirt
die Stühle
die Schuhe
Genitiv (wessen?)des Tisches
des Pullovers
der Lampe
der Jacke
des Bettes
des T-Shirts
der Stühle
der Schuhe
Dativ (wem?)dem Tisch
dem Pullover
der Lampe
der Jacke
dem Bett
dem T-Shirt
den Stühlen
den Schuhen
Akkusativ (wen? was?)den Tisch
den Pullover
die Lampe
die Jacke
das Bett
das T-Shirt
die Stühle
die Schuhe


maskulinfemininaneutralPlural für alle Nomen
Nominativ (wer? was?)kein Tisch
kein Salat
keine Lampe
keine Idee
kein Bett
kein Wetter
keine Stühle
keine Schuhe
Genitiv (wessen?)keines Tisches
keines Salates
keiner Lampe
keiner Idee
keines Bettes
keines Wetters
keiner Stühle
keiner Schuhe
Dativ (wem?)keinem Tisch
keinem Salat
keiner Lampe
keiner Idee
keinem Bett
keinem Wetter
keinen Stühlen
keinen Schuhen
Akkusativ (wen? was?)keinen Tisch
keinen Salat
keine Lampe
keine Idee
kein Bett
kein Wetter
keine Stühle
keine Schuhe



 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حالت جمع

حالت جمع

حالت جمع

برای حالت جمع فرم‌های مختلفی وجود دارد. که این فرم‌ها را بایستی در فرهنگ لغت پیدا کنید

-, ”-
اسامی که به این حروف ختم می‌شوند er. el - en - chen - lein در حالت جمع تغیری نمی‌کنند

der Mantel → die Mäntel
der Pullover → die Pullover
der Fehler → die Fehler
der Sessel → die Sessel
der Wagen → die Wagen
das Märchen → die Märchen



das Fräulein → die Fräulein
der Körper → die Körper
der Rücken → die Rücken
der Finger → die Finger
der Magen → die Mägen






-e,
-‘‘e

بیشتر اسامی یک بخشی

der Rock → die Röcke
der Anzug → die Anzüge
der Tisch → die Tische
der Stuhl → die Stühle
der Kopf → die Köpfe
die Hand → die Hände



der Arm → die Arme
das Bein → die Beine
der Zahn → die Zähne
die Brust → die Brüste
der Hals → die Hälse






-er,
-‘‘er

اغلب اسامی یک سیلابی و خنثی که به tum ختم می‌شوند

das Kleid → die Kleider
das Bild → die Bilder
das Buch → die Bücher



das Eigentum → die Eigentümer
der Mund → die Münder






-n,
-en

اغلب اسامی مؤنث که به این حروف ختم می‌شوند. e-ei.ung- heit. keit. schaft

die Krawatte → die Krawatten
die Hose → die Hosen
die Bluse → die Blusen
die Jacke → die Jacken
die Uhr → die Uhren
die Frau → die Frauen
der Junge → die Jungen
die Bäckerei → die Bäckereien



die Zeitung → die Zeitungen
die Krankheit → die Krankheiten
die Möglichkeit → die Möglichkeiten
die Freundschaft → die Freundschaften
die Schulter → die Schultern
die Zehe → die Zehen
das Auge → die Augen
die Nase → die Nasen






-nen
اسامی مؤنث که به این in ختم می‌شوند

die Freundin → die Freundinnen





-s
اسامی خارجی که به a-o-i-u ختم می‌شوند

das T-Shirt → die T-Shirts
der Cousin → die Cousins
das Auto → die Autos






 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اسم‌های ترکیبی (مرکب)

اسم مرکب از ترکیب دو یا چند کلمه ساخته می‌شود.

دو اسم:
die Kinder + das Zimmer = das Kinderzimmer
der Tennis + der Tisch = der Tennistisch






یک فعل و یک اسم:
wohnen + das Zimmer = das Wohnzimmer
schlafen + das Zimmer = das Schlafzimmer
baden + die Wanne = die Badewanne






یک صفت و یک اسم:
weiß + der Wein = der Weißwein





یک قید و یک اسم:
zusammen + die Arbeit = die Zusammenarbeit





جنس و علامت‌های جمع آخرین بخش از اسم مرکب را مشخص می‌کند.
die Post, -en + die Karte, -n = die Postkarte, -n
das Land, -“ er + die Karte, -n = die Landkarte, -n
der Flug, -“ e + die Karte, -n = die Flugkarte, -n







 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نام‌های زنانه با "in-"

بیشتر نام‌های زنانه و مشاغلی که به زنان مربوط است به پایانه in- ختم می‌شوند:
der Architekt → die Architektin
der Journalist → die Journalistin
der Lehrer → die Lehrerin
der Professor → die Professorin






گاهی اوقات این همچنین شامل ادغام دو حرف صدادار (اوملائوت) می‌شود.
der Arzt → die Ärztin
der Tierarzt → die Tierärztin
der Koch → die Köchin






اسم مؤنثی که به in- ختم می‌شود در حالت جمع nen- می‌شود.
die Freundin → die Freundinnen
die Studentin → die Studentinnen






برخی از عنوان‌های شغلی برای مردان به mann و برای زنان به frau ختم می‌شود.
der Bankkaufmann → die Bankkauffrau
der Geschäftsmann → die Geschäftsfrau
der Putzmann → die Putzfrau






در حالت جمع این اسامی پسوند leute را می‌گیرد. (برای تمامی گروه‌های شغلی)
der Geschäftsmann, die Geschäftsfrau → die Geschäftsleute







 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]ضمیر‌های شخصی[/h]
SingularPlural
ichwir
duIhr
er, sie, essie, Sie


ضمیر شخصی sie هم به شکل مفرد مؤنث است و هم به‌صورت جمع که به تنهایی در جمله صرف می‌شود.
Sie ist Journalistin.
Sie ist heute krank.
Sie waren im Urlaub in Deutschland.






ضمیر شخصی Sie همیشه بزرگ نوشته می‌شود و در ارتباط‌های رسمی حالتی مؤدبانه برای بیگانگان و بزرگ سالان است. این ضمیر می‌تواند دربرگیرنده یک شخص و یا چندین شخص هم باشد
Sind Sie Herr Meyer?
Setzen Sie sich bitte!
Wie heißen Sie?






ضمایر شخصی در جمله جایگزین اسم هستند و جمله را کوتاه‌تر کرده و از تکرار اسم جلوگیری می‌کنند. ضمیر بایستی با جنس اسم تطابق داشته باشد
Die Katze ist sehr schön. Sie heißt Clara.
Der Schrank ist sehr modern. Er kostet 250 EUR.






ضمایر شخصی در حالت‌های مفعولی داتیو و آکوزاتیو و صرف می‌شوند
NominativichduersieeswirihrsieSie
DativmirdirihmihrihmunseuchihnenIhnen
AkkusativmichdichihnsieesunseuchsieSie
Schön dich kennen zu lernen.
Wir haben uns nie gesehen.
Wie geht es dir?



Mir geht es gut?
Mein Rücken tut mir weh.





 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]مضاف الیه[/h]ضمایر ملکی بیان کننده مالکیت هستند. فرم‌ها:
ichmein
dudein
ersein
sieihr
essein
wirunser
ihreuer
sieihr
SieIhr


ضمایر ملکی صرف می‌شوند و پسوند‌های زیر را می‌گیرند:
maskulinfemininaneutralPlural
Nominativ (wer? was?)-e-e
Genitiv (wessen?)-es-er-es-er
Dativ (wem?)-em-er-em-en
Akkusativ (wen? was?)-en-e-e

به عنوان مثال
maskulinfemininaneutralPlural
Nominativ (wer? was?)mein Tischunsere Lampeeuer Bettseine Stühle
Genitiv (wessen?)meines Tischesunserer Lampeeures Bettesseiner Stühle
Dativ (wem?)meinem Tischunserer Lampeeurem Bettseinen Stühlen
Akkusativ (wen? was?)meinen Tischunsere Lampeeuer Bettseine Stühle
Jolana, unsere Kinder und ich freuen uns auf das Wiedersehen.



ضمایر ملکی «euer» هنگامی که پسوندی به آن اضافه شود حرف «e» حذف می‌شود.
Ihr habt Kopfschmerzen. Eure Köpfe tun euch weh.




 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]ضمیرهای اشاره[/h]ضمایر اشاره (این) در حالت مذکر - مؤنث و خنثی هستند و برای اشاره به اشخاص و اسامی که در پیرامون هستند به کار می‌رود. این ضمیرها مانند آرتیکل‌های معین صرف می‌شوند.
maskulinfemininaneutralPlural
Nominativ (wer? was?)dieser Tisch
dieser Rock
diese Lampe
diese Jacke
dieses Bett
dieses Kleid
diese Stühle
diese Schuhe
Genitiv (wessen?)dieses Tisches
dieses Rockes
dieser Lampe
dieser Jacke
dieses Bettes
dieses Kleides
dieser Stühle
dieser Schuhe
Dativ (wem?)diesem Tisch
diesem Rock
dieser Lampe
dieser Jacke
diesem Bett
diesem Kleid
diesen Stühlen
diesen Schuhen
Akkusativ (wen? was?)diesen Tisch
diesen Rock
diese Lampe
diese Jacke
dieses Bett
dieses Kleid
diese Stühle
diese Schuhe

 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]ضمیر "آن"[/h]«Es» اسم بی‌طرف یا ختثی را نشان می‌هد.
Das Baby ist krank. Es schreit die ganze Nacht.





همچنین «Es» در این اصطلاحات مورد استفاده قرار می‌گیرد:
زمان:
Wie spät ist es?
Es ist 10.50 Uhr.






بخش‌های روز، فصل‌های سال:
Es ist Nachmittag.
Es ist Sommer.






آب و هوا:
Es regnet.
Es ist kalt.






سلامتی:
Wie geht es Ihnen?
Mir geht es heute nicht so gut.






دیگر موارد از قبیل:
Was gibt es zum Abendessen?
Es ist wichtig…
Es ist verboten…





 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]ضمیر "man"[/h]اگر موضوع شخص نامعین باشد از ضمیر „man“ استفاده می‌شود. „man“ همراه با فعل است و همیشه به صورت سوم شخص مفرد است.
Man lebt nur einmal.
Was macht man jetzt in der Türkei?






„man“ همیشه به افعال شرطی مرتبط است.
Hier kann man gut essen?
Darf man hier rauchen?
Man soll das noch heute machen.
Man muss mehr lernen.





 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]فعل‌های کمکی[/h]افعال کمکی(مودال) معنای فعل را در جمله تغییر می دهند و تعیین کننده ارتباط فعل با جمله هستند. فعل دوم در کمکی(مودال) به‌صورت مصدر به انتهای جمله می‌رود


  • können توانایی / فرصت
    Ich kann gut schwimmen.
    Das Auto ist kaputt. Wir können nicht weiter fahren.
    Können Sie mir helfen?
    Die Medikamente kann man nur mit Rezept kaufen.


  • dürfen اجازه داشتن. ممنوعیت
    Hier dürfen Sie nicht rauchen!
    Die Bank darf das Geld für das Mittagessen abbuchen.


  • müssen باید اجباری / وظیفه، نیاز
    Ich muss den Aufsatz bis morgen schreiben.
    Ich muss zum Hauptplatz.
    Hier musst du den Namen angeben.


  • wollen - خواستن ، قصد
    Wir wollen am Wochenende an die Ostsee fahren.
    Ich will dich heiraten.
    Wollen wir etwas essen?


  • sollen (باید)، تکرار یک درخواست
    Du sollst deiner Oma helfen.
    Der Arzt sagt, ihr sollt mehr Obst essen.
    Soll ich den Notarzt rufen?


  • mögen دوست داشتن / محبت. این فعل به تنهایی در جمله می‌آید
    Ich mag keine Schokolade.
    Ich mag türkisches Essen.


  • möchten خواستن. شکل دیگری از فعل mögen در وجه شرطی است. و بیان کننده آرزویی است
    Ich möchte mit Frau Riedel sprechen.
    Wie möchten die Deutschen am liebsten wohnen?
    Ich möchte eine Massage haben.



افعال کمکی(مودال) بدون فعل دوم هم می‌آیند به شرطی که مفهوم جمله مشخص باشد
Ich muss zum Arzt.
Ich backe die Pizza. Du kannst es nicht!






صرف افعال کمکی(مودال) در اول شخص و سوم شخص مفرد یکسان است
ich kannwir können
du kannstihr könnt
er, sie, es kannsie, Sie können

können


ich darfwir dürfen
du darfstihr dürft
er, sie, es darfsie, Sie dürfen

dürfen



ich musswir müssen
du musstihr müsst
er, sie, es musssie, Sie müssen

müssen


ich willwir wollen
du willstihr wollt
er, sie, es willsie, Sie wollen

wollen



ich sollwir sollen
du sollstihr sollt
er, sie, es sollsie, Sie sollen

sollen


ich magwir mögen
du magstihr mögt
er, sie, es magsie, Sie mögen

mögen



ich möchtewir möchten
du möchtestihr möchtet
er, sie, es möchtesie, Sie möchten

möchten




افعال کمکی(مودال) همیشه در سوم شخص مفرد با ضمیر غیر شخصی man می‌آیند
man kann → Hier kann man gut essen.
man muss → Das muss man noch heute machen.
man soll → Das soll man wiederholen.
man darf → In diesem Raum darf man rauchen.




 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]فعل‌های مرکب[/h]افعال مرکب شامل، افعال جداشدنی و جدانشدنی هستند.
افعال مرکب از پیشوند و فعل تشکیل می‌شوند.
einkaufen = ein + kaufen
verstehen = ver + stehen





[h=2]افعال جداشدنی[/h]پیشوند تاکید شده است. در فرهنگ لغت پیدا می‌کنیم. [COLOR=#823238 !important]einkaufen
Ich gehe gleich einkaufen.
Ich kaufe nicht so gern ein.
Gestern kaufte sie den ganzen Tag ein.
Er sieht elegant aus.





پیشوند مفهوم فعل را کمی تغییر می‌دهد. (einpacken- packen) و (einkaufen- kaufen) با هم در ارتباط معنایی هستند
در زمان حال و گذشته پیشوند در انتهای جمله می‌آید.
[/COLOR]
در اسم مفعول بین پشوند و فعل «ge» قرار می‌گیرد.
kaufen → ein-ge-kauft
Du hast aber viel eingekauft!





پیشوند در افعال جداشدنی:
ab-abfahren
an-ankommen, anprobieren
auf-aufstehen
aus-austragen, aussehen
bei-beibringen
ein-einkaufen, einpacken

los-losgehen
mit-mitkommen, mitnehmen
nach-nachmachen
vor-vorstellen
zu-zumachen, (da)zunehmen




[h=2]افعال جدانشدنی[/h]پیشوند جمله را تاکید نمی‌کند.
Ich kann das nicht verstehen.




پیشوند مفهوم فعل را تغییر می‌دهد. (verstehen - stehen) (فهمیدن با قرارداشتن) ارتباطی ندارد

در زمان حال و گذشته پیشوند همراه فعل می‌آید.
Ich verstehe das nicht.
Den Urlaub verbrachte sie in den Alpen.






در اسم مفعول «ge» نمی‌گیرد.
verstehen → verstanden
Du hast aber nichts verstanden!


bekommen → bekommen
Ich habe einen neuen Computer bekommen.





پیشوند در افعال جدانشدنی:
be-bekommen
ge-gefallen
emp-empfehlen
ent-entschuldigen

er-erzählen
miss-missbrauchen
ver-verstehen
zer-zerstören



 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امری

جمله امری در مورد تقاضا، دستور، توصیه و راهنمایی بکار برده می‌شود.
حالت امری در فرم‌های زیر استفاده می‌شود:

  • du – برای یک نفر،
  • ihr – برای دو یا چند نفر،
  • Sie – به عنوان شکل مودبانه برای یک یا چند نفر.

در جملات امری در دوم شخص مفرد، بدون ضمیر شخصی du ساخته می‌شود و پسوند st هم حذف می‌شود
du kommst → Komm!
du gibst → Gib!


du nimmst → Nimm!
du gehst → Geh!



Geh ins Fitnesstudio!



جمله امری در دوم شخص جمع ihr بدون ضمیر می‌آید
ihr kommt → Kommt!
ihr gebt → Gebt!


ihr nehmt → Nehmt!
ihr feiert → Feiert!



Feiert, tanzt und trinkt mit mir!



جمله امری در سوم شخص جمع Sie بدون تغیر ساخته می‌شود.
Sie gehen → Gehen Sie!
Sie kommen → Kommen Sie!
Sie geben → Geben Sie!


Sie nehmen → Nehmen Sie!
Sie ziehen an → Ziehen Sie an!



Ziehen Sie einen Anzug an!



افعالی که اوملاوت دارند در دوم شخص و سوم شخص مفرد بدون اوملاوت می‌آیند
du schläfst → Schlaf!
du fährst → Fahr!





افعالی که به t- d-ig-er-el ختم می‌شوند در دوم شخص مفرد du فقط e می‌گیرند.
du wartest → Warte!
du entschuldigst dich → Entschuldige dich!
du lächelst → Lächle!





وجه امری برای افعال بی قاعده

sein
du → Sei!
ihr → Seid!
Sie → Seien Sie!



haben
du → Hab!
ihr → Habt!
Sie → Haben Sie!



werden
du → Werde!
ihr → Werdet!
Sie → Werden Sie!





وجه امری برای اول شخص جمع wir

وجه امری برای اول شخص جمع wir بدون تغیر می‌آید
wir gehen → Gehen wir!
wir kommen → Kommen wir!


wir geben → Geben wir!
wir nehmen → Nehmen wir!



Gehen wir hin!
Kaufen wir es hier!



 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]زمان گذشته[/h]präteritum زمان گذشته ای است که کاربرد زیادی دارد و اغلب در ساختار نوشتاری بکار برده می‌شود.
در این زمان، اول شخص و سوم شخص مفرد یکسان هستند

[h=2]افعال باقاعده[/h]
ich –tewir -ten
du –testihr -tet
er, sie, es –tesie, Sie -ten


ich kauf[COLOR=#823238 !important]te

kaufen
wir kauf[COLOR=#823238 !important]ten
du kauf[COLOR=#823238 !important]test[/COLOR]ihr kauf[COLOR=#823238 !important]tet[/COLOR]
er, sie, es kauf[COLOR=#823238 !important]te[/COLOR]sie, Sie kauf[COLOR=#823238 !important]ten[/COLOR]
[/COLOR]


افعال باقاعده از ریشه فعل نشأت گرفته‌اند
-t- arbeit-en
-d- bad-en
-tm- atm-en
-chn- zeichn-en
-ffn - öffn-en

ich -etewir -eten
du -etestihr -etet
er, sie, es -etesie, Sie -eten


ich wart[COLOR=#823238 !important]ete

warten
wir wart[COLOR=#823238 !important]eten[/COLOR]
du wart[COLOR=#823238 !important]etest[/COLOR]ihr wart[COLOR=#823238 !important]etet[/COLOR]
er, sie, es wart[COLOR=#823238 !important]ete[/COLOR]sie, Sie wart[COLOR=#823238 !important]eten[/COLOR]
[/COLOR]


[/COLOR]
[h=2]افعال بی قاعده[/h]
ich —wir -en
du -stihr -t
er, sie, es —sie, Sie -en



ich gingwir ging[COLOR=#823238 !important]en

gehen
du ging[COLOR=#823238 !important]st
ihr ging[COLOR=#823238 !important]t[/COLOR]
er, sie, es gingsie, Sie ging[COLOR=#823238 !important]en[/COLOR]
[/COLOR]

ich ließwir ließ[COLOR=#823238 !important]en

lassen
du ließ[COLOR=#823238 !important]t[/COLOR]ihr ließ[COLOR=#823238 !important]t[/COLOR]
er, sie, es ließsie, Sie ließ[COLOR=#823238 !important]en[/COLOR]
Er ließ wieder seinen Kampfhund ohne Beißkorb und Leine frei im Haus herumlaufen.

[/COLOR]


[/COLOR]
هنگامی که در مورد گذشته ای‌ای صحبت می‌کنیم بایستی از زمان گذشته افعال haben-sein- Modal استفاده کنیم. حتی اگر تمامی متن به‌صورت ماضی نقلی باشد
در این زمان، اول شخص و سوم شخص مفرد یکسان هستند
ich hattewir hatten
du hattestihr hattet
er, sie, es hattesie, Sie hatten

haben
Alle Schülerinnen und Schüler hatten gute Noten.



ich warwir waren
du warstihr wart
er, sie, es warsie, Sie waren

sein
Letztes Schuljahr war ein gutes Jahr.




ich konntewir konnten
du konntestihr konntet
er, sie, es konntesie, Sie konnten

können
Ich konnte nicht dorthin fahren.



ich musstewir mussten
du musstestihr musstet
er, sie, es musstesie, Sie mussten

müssen
Für meinen Job als Journalistin Musset ich meine Aussprache verbessern.




ich durftewir durften
du durftestihr durftet
er, sie, es durftesie, Sie durften

dürfen
Ich durfte einen Kurs in Schwerin besuchen.



ich wolltewir wollten
du wolltestihr wolltet
er, sie, es wolltesie, Sie wollten

wollen
Ich wollte schnell neue Leute kennen lernen.




ich solltewir sollten
du solltestihr solltet
er, sie, es solltesie, Sie sollten

sollen
Ich sollte einen Kurs in Berlin besuchen.



ich mochtewir mochten
du mochtestihr mochtet
er, sie, es mochtesie, Sie mochten

mögen



 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]ماضی نقلی[/h]ماضی یک شکل از زمان گذشته است.
ماضی نقلی بیشتر با استفاده از فعل کمکی ("haben" و یا "sein") ساخته می‌شود.
Perfekt = haben / sein + … + Partizip Perfekt


[h=2]اسم مفعول[/h]افعال باقاعده
با اضافه کردن پیشوند "ge-” و پایانه "-t” به بن فعل ساخته می‌شود.
machen → ge – mach – t
kaufen → ge – kauf – t
zeigen → gezeigt

Ich habe ihr ein paar wichtige Gebäude gezeigt


در فعل‌هایی که به „-t-“, „-d-“, „-tm-“, „-chn-“, „-ffn-“ ختم می‌شوند با اضافه کردن پیشوند „ge-”، پایانه „-et” می‌گیرند.
warten → ge – wart – et
baden → ge – bad – et
atmen → ge – atm – et


zeichnen → ge – zeichn – et
öffnen → ge – öffn - et





افعال بی قاعده
اسم مفعول افعال بی‌قاعده را بایستی حفظ کنید و بیشتر آن‌ها خاتمه en می‌گیرند.
treffen → getroffen
Wen hast du im Park getroffen?
denken → gedacht

Gestern habe ich ganz intensiv an dich gedacht.



افعال جداشدنی
در افعال جداشدنی باقاعده و بی‌قاعده پیشوند ge بین پیشوند فعل و بن فعل قرار می‌گیرد.
einkaufen → ein – ge – kauf – t
ausfüllen → aus – ge – füll - t
aufstehen → auf – ge – stand – en

Dort haben wir zuerst einen Haufen von Formularen ausgefüllt.



اسم مفعول بدون «ge»
افعال جدانشدنی باقاعده و بی‌قاعده‌ای که با «be» - «ge» - «emp» - «ent» - «er» - «miss» - «ver» - Zer «می‌آیند پیشوند» ge «نمی‌گیرند
bestehen → bestand – en
gefallen → gefall – en
empfinden → empfund – en
entschuldigen → entschuldig –t


erzählen → erzähl – t
missbrauchen → missbrauch – t
verstehen → verstand – en
zerstören → zerstör – t



Ich habe schon versucht, den Computer zu starten.
Zuerst haben wir uns bei der Ausländerbehörde im Stadthaus erkundigt.



افعالی با خاتمه «ieren» پیشوند «ge» نمی‌گیرند و همیشه باقاعده هستند.
informieren → informier – t
studieren → studier – t

Hast du es schon kontrolliert?
Hast du ein Virenprogramm installiert?




ماضی نقلی با «sein»
فعل کمکی «sein» هنگامی استفاده می‌شود که فعل:

  • حرکت فاعل از A به B مثل: «آمدن» - «رفتن» - «دویدن» - «پریدن» - «کشیدن» بیان می‌شود
    Wir sind nach Wien gekommen.
    Er ist erst spät nach Hause gekommen.
    Ich bin ins Kino gegangen.
    Sie ist vor kurzem von der Türkei nach Deutschland gezogen.


  • تغییر حالت فاعل مانند: «بیدار شدن» - «خوابیدن» - «رشد کردن» - «مردن»
    Ich bin sofort eingeschlafen.
    Du bist aber groß gewachsen!
    Hermann Hesse ist 1962 in der Schweiz gestorben.


  • با افعال:
    sein → Ich bin gestern im Kino gewesen.
    werden → Sie ist Mathematiklehrerin geworden.
    bleiben → Die ganze Woche ist er wegen der Grippe zu Hause geblieben.
    passieren → Was ist passiert?
    geschehen → Was ist geschehen?
    begegnen → Ich bin ihm im Park begegnet.



ماضی نقلی با «haben»
فعل کمکی «haben» با تمامی افعالی که دارای مکمل مفعولی «AKK» هستند، بکار برده می‌شود و (همچنین هنگامی که فاعل حرکتی باشد).
Ich habe die reservierten Karten für die Sonntagsvorstellung abgeholt.
Sie haben das gleiche Kleid gekauft.
Was hast du ihr gegeben?
Ich habe den Berg schon mehrmals bestiegen.



فعل کمکی «haben» با تمامی افعال انعکاسی بکار برده می‌شود و (همچنین هنگامی که فاعل حرکتی است)
Die Kinder haben sich vor dem Schlafen gewaschen.
Ich habe mich an das Fenster gesetzt.



 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]فعل‌های انعکاسی[/h]برخی افعال نیاز به ضمیر انعکاسی „sich“ دارند.
sich beeilen
sich freuen
sich interessieren
sich fühlen
sich treffen




ضمایر انعکاسی به این معناست که عملکرد فاعل به خود آن برمیگردد.
sich waschen – Der Junge wäscht sich.
sich kämmen – Die Mädchen kämmen sich.
sich verletzen – Ich habe mich verletzt.




فعل انعکاسی باید صرف شود.
ich wasche michwir waschen uns
du wäschst dichihr wascht euch
er, sie, es wäscht sichsie, Sie waschen sich

sich waschen


وقتی که یک فعل انعکاسی به یک مفعول «Akk» احتیاج دارد، ضمیر انعکاسی را تغیر می‌دهد.
ich wasche [COLOR=#823238 !important]mir

sich (die Hände) waschen
die Händewir waschen uns die Hände
du wäschst [COLOR=#823238 !important]dir
die Händeihr wascht euch die Hände
er, sie, es wäscht sich die Händesie, Sie waschen sich die Hände
[/COLOR]
[/COLOR]
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]فعل‌ مجهول[/h]هنگامی مجهول را بکار می‌بریم که عملکرد انجام دهنده کار (فاعل) مهم نباشد.
In einem Restaurant wirst du praktisch ausgebildet.



جمله مجهول با فعل کمی «werden» و «اسم مفعول» در انتهای جمله ساخته می‌شود.
AktivPassiv
Ich koche die Suppe.Die Suppe wird gekocht.
Der Lehrer korrigiert die Teste.Die Teste werden korrigiert.


با حرف اضافه «von» + «Dat» می‌توان انجام دهنده کار را بیان کرد.
Die Suppe wird von mir gekocht.
Die Teste werden vom Lehrer korrigiert.



 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]التزامی[/h]وجه شرطی با فعل کمکی würde و مصدر در انتهای جمله می‌آید
würden هم صرف می‌شود
ich würdewir würden
du würdestihr würdet
er, sie, es würdesie, Sie würden

würden


افعالی مانند sein - haben - Modalverb شکل خاصی از وجوه شرطی هستند
ich hättewir hätten
du hättestihr hättet
er, sie, es hättesie, Sie hätten

haben


ich wärewir wären
du wärstihr wäret
er, sie, es wäresie, Sie wären

sein



ich könntewir könnten
du könntestihr könntet
er, sie, es könntesie, Sie könnten

können


ich müsstewir müssten
du müsstestihr müsstet
er, sie, es müsstesie, Sie müssten

müssen



ich dürftewir dürften
du dürftestihr dürftet
er, sie, es dürftesie, Sie dürften

dürfen


ich solltewir sollten
du solltestihr solltet
er, sie, es solltesie, Sie sollten

sollen




جملات شرطی بیان کننده آرزو هستند و با partikel اما _ فقط_ تنها می‌آیند
Wenn er doch bald kommen würde!
Wenn ich nur Urlaub hätte!
Wenn du bloß anrufen würdest!
Ach, wenn ich ihn heute noch treffen würde!




جملات شرطی کننده بیان کننده توصیه و سفارش هم هستند در این حالت با فعل مودال sollen می‌آید
Du solltest im Bett liegen.
Er sollte zum Arzt gehen.
Du solltest dir neue Brille kaufen.




وجه شرطی بیان کننده جملات پرسشی مؤدبانه است
Könnten Sie das Fenster zumachen?
Könntest du das Radio reparieren?
Würden Sie das Radio anmachen?
Würdest du mir einen Stift leihen?
Könnte ich das Fenster wieder zumachen?
Dürfte ich Ihre Reisetasche auf die Gepäckablage legen?



 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]واکنش فعل‌ها[/h]اکثر افعال برای ارتباط ثابت در جمله نیاز به حرف اضافه دارند. {۱}. افعال با حروف اضافه‌شان را متاسفانه باید حفظ کنید.
لیست رایج‌ترین افعالی که حروف اضافه دارند:
achten auf + A
anfangen mit + D
sich anmelden für + A
antworten auf + A
arbeiten an + D
sich ärgern über + A
beginnen mit + D
sich beschäftigen mit + D
sich beschweren über + A
bestehen aus + D
bitten um + A
danken für + A
denken an + A
diskutieren über + A
einladen zu + D
sich entschuldigen bei + D / für + A


erfahren von + D
fragen nach + D
sich freuen über + A / auf + A
gehören zu + D
glauben an + A
gratulieren zu + D
grenzen an + D
hoffen auf + A
sich interessieren für + A
sich konzentrieren auf + A
sich kümmern um + A
lachen über + A
meinen von + D
reden über + A / von + D
schreiben an + A / mit + D / über + A
sorgen für + A / um + A


spielen mit + D
sprechen über + A / von + D / mit + D
suchen nach + D
teilnehmen an + D
telefonieren mit + D
träumen von + D
trinken auf + A
sich unterhalten über + A
übersetzen in + A / aus + D
sich verabschieden von + D
sich verstehen mit + D
warten auf + A
wissen von + D
wohnen bei + D
zufrieden sein mit + D



Ich freue mich auf ein Wiedersehen.
Sie haben von Ihrem Kind erfahren, dass…




ساختارهای مهم:
sprechen über + A.fragen nach + D.
über wen?nach wem?
حروف اضافه +wem / wen؟

سوال درباره یک فرد
Für wen interessierst du dich?


هنگامی که از شخصی سوال می‌کنیم، در حالت مفعولی (Akk «(wen» و در (Dat «(wem» می‌آید و حرف اضافه بعد از فعل قرار می‌گیرد.
worüber?wonach?
r )+ wo ) +حرف اضافه؟

سوال درباره چیزی
Worauf konzentrieren Sie sich?


وقتی که در مورد یک شی سوال می‌کنیم حرف اضافه فعل بعد از کلمه «wo» می‌آید. و اگر حرف اضافه با یک حرف صدا دار شروع شود، بین «wo» و حرف اضافه «r» می‌آید.
darüber?danach?
"r")+ "da") +حرف اضافه

قید حرف اضافه
Darüber muss ich mich wirklich ärgern.


حروف اضافه قید هنگامی بکار می‌رود که حرف اضافه فعل بعد از کلمه «da» می‌آید و اگر حرف اضافه با یک کلمه صدا دار شروع شود، بین «da» و حرف اضافه «r» می‌آید.
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]صفت خبری[/h]صفت خبری (که به طور مستقل در یک جمله قرار دارد) همیشه به‌‌ همان شکل و بدون پایانه می‌باشد.
Der Mann ist schön.
Die Frau ist schön.
Das Kind ist schön.
Die Leute sind schön.



Ich bin süß.
Ich bin fett.
Ich werde sauer.





 

Similar threads

بالا