رئالیسم تئاتر
موضوع « رئالیسم» آسیبشناسی اجتماعی است. مسائل اصلی جامعه شامل موضوعات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی همراه با مشكلات و تنگناهای خاصشان همواره مورد توجه رئالیستها واقع شده است.
هنرمندان رئاليست مي كوشند تا زندگي را آن چنان كه در واقع هست نمايش دهند. ساختمان نمايشنامه هاي رئاليستي بر قوانين طبيعت و جامعه استوار است و پدبده هاي رواني انسان را در پرتو موقعيت محيطي و ويژگي هاي فردي مي جويد. هنرمند رئاليست اجتماع را چون موجودي زنده و پويا مي نگرد و انسان را نيز نه از جنبه ي زيست شناسانه بل انسان تاريخي و اجتماعي مي داند و به جستجوي آن چيزهايي است كه زير لايه هاي زندگي پنهان هستند. از هنريك ايبسن به عنوان پيشرو و نمايشنامه نويسان رئاليست نام مي برند. از ديگر نمايشنامه نويسان مي توان به ماكسيم گوركي،آنتوان چخوف،تنسي ويليامز، و آرتور ميلر اشاره كرد.
پیشینههای مكتب رئالیسم
در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 میلادی انقلابی در «روشها» بوجود میآید و«متدولوگها» اهمیت مییابند. «روششناسان» دراین دوره بر یافته خاصی رسیدند و آن «عینیتگرایی» بود. در آن زمان عینیتگرایی مشاهده و ثبت دقیق مسائل اجتماعی تلقی میشد و ادبیات و هنر نیز ازاین دوره تاثیر پذیرفت.
رئالیستها معتقد بودند كه ادبیات دارای هدف و «كارویژه» ای خاص است. هدفهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و در اثر این معنا هنرمندان به روشنفكران تبدیل شدند.
موضوع رئالیسم چیست؟
همانطور كه اشاره شد درونمایه مطرح رئالیسم مسایل اقتصادی سیاسی و فرهنگی جامعه است و این گونه آثار نمایشی به مشكلات تنگناها میپردازد و درواقع موضوع رئالیسم «پاتولوژی» (آسیبشناسی) اجتماعی است.
دومین شاخصه رئالیسم مساله «عصریت» است، یعنی همین زمان، همین مكان، همین اشخاص وهمین موضوعات مورد بررسی قرار میگیرند و داستان نمایشی براساس این عناصر شكل میگیرد.
سومین مساله در مكتب نمایشی رئالیسم، نمایش تناقضات و چالشهای اجتماعی است.
عناصر سازگانی رئالیسم :
نمایشنامههای رئالیسم معمولا ساختاری ارسطویی دارند، منتها «خوش ساخت» شده اند. همانند آثار چخوف، برناردشاو، ایبسن، هافتمان و گوركی.
رئالیسم عنصر ساختاری با «ابژكتیویسم» (عینیت گرایی) همراه است و این امراساس رئالیسم به شمار میرود و دراین آثار تماشاگر باید باور كند آنچه میبیند دروغ و خلاف واقع نیست و حداكثر اینكه، این واقعیت خیالی شده است و همچنین رویدادهای نمایشهای رئالیستی باید در حوزه احتمال، امكان وقوع داشته باشند.
منبع : انجمن متخصصان پارس
موضوع « رئالیسم» آسیبشناسی اجتماعی است. مسائل اصلی جامعه شامل موضوعات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی همراه با مشكلات و تنگناهای خاصشان همواره مورد توجه رئالیستها واقع شده است.
هنرمندان رئاليست مي كوشند تا زندگي را آن چنان كه در واقع هست نمايش دهند. ساختمان نمايشنامه هاي رئاليستي بر قوانين طبيعت و جامعه استوار است و پدبده هاي رواني انسان را در پرتو موقعيت محيطي و ويژگي هاي فردي مي جويد. هنرمند رئاليست اجتماع را چون موجودي زنده و پويا مي نگرد و انسان را نيز نه از جنبه ي زيست شناسانه بل انسان تاريخي و اجتماعي مي داند و به جستجوي آن چيزهايي است كه زير لايه هاي زندگي پنهان هستند. از هنريك ايبسن به عنوان پيشرو و نمايشنامه نويسان رئاليست نام مي برند. از ديگر نمايشنامه نويسان مي توان به ماكسيم گوركي،آنتوان چخوف،تنسي ويليامز، و آرتور ميلر اشاره كرد.
پیشینههای مكتب رئالیسم
در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 میلادی انقلابی در «روشها» بوجود میآید و«متدولوگها» اهمیت مییابند. «روششناسان» دراین دوره بر یافته خاصی رسیدند و آن «عینیتگرایی» بود. در آن زمان عینیتگرایی مشاهده و ثبت دقیق مسائل اجتماعی تلقی میشد و ادبیات و هنر نیز ازاین دوره تاثیر پذیرفت.
رئالیستها معتقد بودند كه ادبیات دارای هدف و «كارویژه» ای خاص است. هدفهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و در اثر این معنا هنرمندان به روشنفكران تبدیل شدند.
موضوع رئالیسم چیست؟
همانطور كه اشاره شد درونمایه مطرح رئالیسم مسایل اقتصادی سیاسی و فرهنگی جامعه است و این گونه آثار نمایشی به مشكلات تنگناها میپردازد و درواقع موضوع رئالیسم «پاتولوژی» (آسیبشناسی) اجتماعی است.
دومین شاخصه رئالیسم مساله «عصریت» است، یعنی همین زمان، همین مكان، همین اشخاص وهمین موضوعات مورد بررسی قرار میگیرند و داستان نمایشی براساس این عناصر شكل میگیرد.
سومین مساله در مكتب نمایشی رئالیسم، نمایش تناقضات و چالشهای اجتماعی است.
عناصر سازگانی رئالیسم :
نمایشنامههای رئالیسم معمولا ساختاری ارسطویی دارند، منتها «خوش ساخت» شده اند. همانند آثار چخوف، برناردشاو، ایبسن، هافتمان و گوركی.
رئالیسم عنصر ساختاری با «ابژكتیویسم» (عینیت گرایی) همراه است و این امراساس رئالیسم به شمار میرود و دراین آثار تماشاگر باید باور كند آنچه میبیند دروغ و خلاف واقع نیست و حداكثر اینكه، این واقعیت خیالی شده است و همچنین رویدادهای نمایشهای رئالیستی باید در حوزه احتمال، امكان وقوع داشته باشند.
منبع : انجمن متخصصان پارس