بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

pme

عضو جدید
کاربر ممتاز
مگه می شه کسی قدر منو بدونه ,به خدا همین الان بیش از 10 نفر از دستم ناراحتن :(
پس من آدم حسابی نیستم دیگه ...:cry:
اي بابا آرش چرا اينقدر همه چيزو جدي مي گيري؟:cry:
خب شايد اونا با خودشون مشكل دارن:(
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
سلام باز هم اینجا پره از بی کسی
بابا کجایید بیاید بیرون دلمون مرد از بس به اتاق خالی سلام دادیم
 

baroonearamesh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام علیکم ......:gol:

دلم خیلی واسه اینجا تنگ بود ..... خیلی ......
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
سلام میلاد جان عزیز
خوبی عزیزم الهی من فدات بشم .دلم برات تنگ شده بود ای نفس قطاب الو خشکه
 

milad36

عضو جدید
سلام میلاد جان عزیز
خوبی عزیزم الهی من فدات بشم .دلم برات تنگ شده بود ای نفس قطاب الو خشکه
بیکار ی خدا وکیلی این وقت شب اسم خوردنی میاری ! اونم از نوع شیرین وترش!
الان همه خوابند ومن بایدبرم یه سرکی آشپزخونه بکشم
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
بیکار ی خدا وکیلی این وقت شب اسم خوردنی میاری ! اونم از نوع شیرین وترش!
الان همه خوابند ومن بایدبرم یه سرکی آشپزخونه بکشم
میلاد شرمنده خسته بودم نتونستم خوب پاچه خاری کنم امیدوارم به بزرگی خودت ببخشی
ما هم داریم یوا ش یواش پیر میشیم باید بکشیم کنار و میدون رو واسه جوونها باز کنیم این ارشی استعدادش خوبه مبتونه جانشین خوبی برام باشه .
 

milad36

عضو جدید
میلاد شرمنده خسته بودم نتونستم خوب پاچه خاری کنم امیدوارم به بزرگی خودت ببخشی
ما هم داریم یوا ش یواش پیر میشیم باید بکشیم کنار و میدون رو واسه جوونها باز کنیم این ارشی استعدادش خوبه مبتونه جانشین خوبی برام باشه .

جانشین خوبی واسه خودت انتخاب کردی بابت انتخاب عالیت بهت تبریک می گم اما خوب بود به این یاسی هم وظایفش رو یاد آوری می کردی تا سر موقع چایی بیاره تا خستگی تو هم رفع بشه!;)
 
  • Like
واکنش ها: pme

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
سلام
دوستان این چه وضعشه اینجا چرا اینطور سوت کوره
 

baroonearamesh

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا قصه میگم .. به یاد قدیما ...

کاش دوباره اینجا بشه مثل اون قدیم ندیما ...!!
 

baroonearamesh

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیرمرد و دختر

پیرمرد و دختر

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!
 

baroonearamesh

عضو جدید
کاربر ممتاز
حسرت

حسرت

دخترک چند روزی بود که پاش شکسته بود و توی خونه مونده بود.از اینکه خونه نشین شده بود ونمی تونست راه بره کلافه شده بود .تصمیم گرفت به پارک بره تاحال وهواش عوض بشه .
وقتی روی نیمکت پارک نشست ،چشمش به دختری که د و پاش فلج بود وروی نیمکت روبرو نشسته بود افتاد .از مادرش که اونو به پارک برده بود خواست تا روی اون نیمکت کنار اون دختر بشینه.
وقتی نشست سلام کرد وسر صحبت رو با اون باز کرد.با حالتی اندهناک وگلایه مند گفت، خیلی سخته که دیگران راه می رن وما نمی تونیم. دختری که پاهاش فلج بود با تعجب به اون نگاه کرد. دخترک ادامه داد،تازه امثال شماها رو درک می کنم. دختر در جوابش خندید .
دخترک پرسید ،چرااز حرفهای من تعجب کردی ،چرا خندیدی.دختر جواب داد ،دلیل تعجب من ازاینه که تو حسرت راه رفتن دیگران رو می خوری در حالی که من خودم رو خوشبخت تر از اونا می بینم.چون فکر می کنم من راحتم واونا خسته می شن که راه می رن.و دلیل خنده ی من اینه که تو فکر می کنی امثال منو درک می کنی. دخترک گفت ،مگه ما مثل هم نیستیم. دختر جواب داد نه،چون تو پرنده ای هستی که آزاد بودی . چند روزه که اسیر شدی. برای همینه که خودتو به در ودیوار می کوبی و حسرت آزادی رو می خوری. ولی من از بدو تولد تو قفس بودم.
معنی آزادی رو نفهمیدم که حسرت اونو بخورم و برای رسیدن بهش تلاش کنم. برای همینه که
متعجبم از شکوه های تو. من خیلی راضیم از این وضع.
دخترک خیلی فکر کرد حق با اون دختر بود. خدارو شکر کرد که اونقدر خوشبخت بود که می تونست تفاوت بین سختی و آسایش رو درک کنه. تازه فهمیده بود که همیشه این آدمهای خوشبختند که درد رو حس می کنند ومی نالند وشکوه می کنند. چرا که اون کسی که خوشبختی رو حس نکرده از بدبختی شکوه ای نداره.
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلاممممممممم نگار جون ..............:gol:
میدونی دلم تنگه تنگ بود ....... بدو بخلم بدو ...
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوبی؟
منم دلم تنگولیده بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود
خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کجا بودی دخمله؟
 

Similar threads

بالا