عاطفه خدادی . . .
با سلام و عرض تشکر خدمت جناب آقا ی الیاس پور
در آغاز از اینکه لطف کردید و مسئله رو علمی و فلسفی تحلیل کردید بسیار ممنونم
از حضورتون 2 تا سئوال داشتم
اول اینکه انگیزه شخصی شما از دنبال کردن و پیوستن به این سایت که نه جنبه تخصصی داره و نه میتونه به سطح دانش شما چیزی اضافه کنه چیست؟
دوم فرموده بودید دلایلتون رو در رابطه با اینکه موافق چند مدیره بودن نیستید خواهید گفت
و در آخر باید عرض کنم ویژگی یک مدیر خوب از نظر من اینه که بتونه خودش به تنهایی چشم اندازی از طرحی رو که میخواد اجرا کنه و چگونگی نیل به اون مقصد رو کاملا واضح توضیح بده اگه کسی بتونه یه برنامه ریزی صحیح و نحوه عملکردش رو و زمانی که میتونه طرح پیشنهادیش رو عملیاتی کنه ارئه بده من شخصا بهش رای میدم البته قول میدم که همکاری هم خواهم کرد
با تشکر
سلام دوست عزيز
ممنونم از توجهتون به مطالب عنوان شده
در مورد سوالات شما بايد عرض کنم که :
1. دليل اصلی من برای حضور تو اين تالار تبادلات علمی بود. اوايل فکر می کردم که اين سايت از رونق علمی و سطح تخصصی بالايی برخورداره. کم کم متوجه شدم که اينطور نيست و تالارهای غير تخصصی و غير مهندسی ، اکثر فعاليت های اين سايت رو به خودشون اختصاص داده. به همين خاطر سعی کردم که خودم مباحثی رو مطرح و پيگيری کنم. گاها هم سوالات قابل اعتنايی مطرح می شد که به اونا جواب می دادم. معتقد بودم که می تونه شروعی باشه و ديگران رو هم جدی تر وارد صحنه کنه به طوری که بعدها خود بنده هم بتونم مطالب جديد و ارزشمندی رو تو اينجا پيدا کنم. در نهايت وقتی ديدم که استقبال و در واقع تقاضايی برای اين مسايل وجود نداره ، فعاليت هامو کم کردم و در حال حاضر هم گه گداری سر می زنم و به ايميل هایی که برام مياد جواب می دم. اما هنوز هم معتقدم که ما خودمون می تونيم يه سايت غير جدی رو ، به يه سايت علمی جدی بدل کنيم و اين خيلی ارزشمنده. اگه قراره بريم و از مطالب آماده ديگران استفاده کنيم من خودم الانم هر روزه ژورنال های علمی معتبر دنيا رو مطالعه و پيگيری می کنم و نيازی به اين همه زحمت تو اين تالار نيست.
2. در مورد سوال دوم شما درباره دليل حرف بنده برای انتخاب يه مدير ، بايد بگم که اصولا يه فرق اساسی هست بين تکنيک و هنر. اگه بخوام خيلی ساده بيان کنم ، تکنيک مقوله ای قائم به ذات هست ، يعنی اينکه بدون توجه به کاشف يا مخترع اون و همين طور بدون توجه به کاربر و نحوه کاربری ، همواره از قواعد ثابتی پيروی می کنه. يعنی عوامل انسانی نميتونن اصول و قواعد اونو عوض کنن. يه مطلب علمی همواره برقراره و آدما فقط اونو کشف می کنن. اما هنر اينطور نيست. هنر مقوله ای به شدت وابسته به شخص هنرمند هست. هيچ دو هنرمندی در هيج شرايطی ، کار هنری مشابهی خلق نمی کنن. بر خلاف مقولات علمی ، مقولات هنری از عوامل متعدد ديگه ای مثل احساسات ، هوش ، اجتماع و غيره ، تاثير می پذيره. حالا اگه بخوايم اين حرفارو معنی کنيم ، بايد بگم که " مديريت " ، متشکل از مقدار کمی علم و تکنيک های مديريتی و مقدار زيادی هنر مديريت هست. اصلا در بين رشته های مهندسی ، مهندسی صنايع به شدت نياز به هنر داره و در خود مباحث مهندسی صنايع ، مبحث سيستم ها (و همه زير مجوعه های اون مثل رفتار سازمانی و مديريت و . . . ) جزو هنری ترين مباحث علمی هستن. به همين خاطر ، اين طبيعی هست که دو مدير با يک پست و يک سری اختيارات مشترک برای يک سازمان تو هيچ کجای دنيا مشاهده نميشه. چون اصولا ، مديريت فقط تکنيک و علم نيست که دو نفر بتونن سر اون به توافق برسن. اين مطلب مفصله و بهتره که بيشتر ادامه ندم.
3. در مورد حرف آخر شما بايد بگم که امروزه ديگه اين سيستم های از بالا به پايين کاربردی ندارن. ديگه هيچ مديری به خودش اين اجازه رو نميده که برای کل سيستم به تنهايی نقشه بکشه و برنامه ريزی کنه. مدير يک هماهنگ کننده هست. مدير اهدافی رو تعيين می کنه ، اونارو ارايه می ده و در صورت پذيرش از طرف سازمان ، برای اون برنامه ريزی می کنه. در مورد راهکارها و فرايندها هم اين بدنه سازمان هست که مسايل گوناگون (نيازها ، پيشنهادها و ...) رو به بالا منتقل می کنه تا مدير بر حسب نياز و همينطور خوشايند ايشون برنامه ريزی کنه. اميدوارم اينجا هم مديری انتخاب بشه که بتونه با اعضا وارد گفتگو بشه و مسايل اونا رو مديريت و تحليل کنه و در نهايت طبق خواست اونا ، سيستم رو اداره کنه.
موفق و مويد باشين