قسمت سوم تحلیل فضاها- کتابخونه + داستان ریز فضا
کتابخانه
به مجموعهای از اطلاعات و منابع و خدمات اطلاعاتی گفته میشود که توسط یک نهاد عمومی، خصوصی یا یک شخص نگهداری و اداره میشود. از نگاه سنتی، کتابخانه به طور معمول به مجموعهای از
کتابها گفته میشود.
کتابخانه مکانی برای مطالعه کتاب است !
کتابخانه دارای دسته بندیهای متفاوت کتاب است و دارای دو سیستم قفسه باز و قفسه بسته است قفسه بسته به مخزن اصلی وابسته است ب
تعريف كتابخانه هاي تخصصي طبق استانداردها و وظايف آن
كتابخانه هاي تحقيقاتي هستند كه بامجموعه هاي تخصصي خود خدمات اطلاعاتي ويژه اي را به گروهي از كاربران و پژوهشگرانارائه مي دهند. اين اصطلاح مراكز و خدمت اطلاع رساني را نيز دربر مي گيرد. كتابخانهتخصصي، به عنوان مهمترين منبع اطلاعاتي و پژوهشي جامعه علمي خود بايد مجموعه ايمتوازن و سازمان يافته در رشته هاي مربوط و هماهنگ با اهداف و برنامه هاي سازمانمادر فراهم آورد. اين مجموعه بايد حاوي تازه ترين اطلاعات و مدارك موجود در اشكالمختلف چاپي يا غيرچاپي(كتاب، نسخه خطي، نشريه ادواري، جزوه، نقشه، نمودار،ميكروفيلم، ميكروفيش، پايان نامه، بريده جرايد ، نوار صوتي، نوار ويدئو، فيلم، عكس،اسلايد، نرم افزار كامپيوتري، انواع رسانه هاي الكترونيكي و جز آن باشد
بخش ها: - كتابهاي فارسي و غير فارسي
- نشريات فارسي و غيرفارسي
- بانكها و پايگاههاي اطلاعاتي
- اسناد و مدارك علمي – فني فارسي وغيرفارسي
- مرجع ( پايان نامه ها و كتابهاي مرجع فارسي وغيرفارسي )
- نقشه ها
- ميز امانت و خدمات تكثير و نسخه برداري
- بخش مبادله کتب و نشريات
رده بندي كتابخانه:
- رده بندي كتابخانه بر اساس رده بندي كتابخانه كنگره (LC) است.
انواع کتابخانه :
کتابخانه عمومی
کتابخانه دانشگاهی
کتابخانه تخصصی
کتابخانه های آکادمیک
کتابخانه های وابسته به یک مجموعه
کتابخانه ملی
تعریف کتابخانه آستان قدس رضوی :
از صحن شیخ بهایی چند پله وجود دارد که وقتی بالا می روی روبرو آقایی نشسته تقریبا در حال چرت زدن سمت راست مربوط به مردان است جایی که وسایل اضافی را می دهی و یک فیش طلقی سفت می گیری شببیه نمره های قدیم حمام ! دقیقا سمت مقابل ، خواهران محترمه اذن دخول می گیرند و بعد از تحویل وسایل داخل همان حیاط خلوتی می شوند که ما میشویم و بعد از گذشتن از کنار یک المان کوچک وارد محوطه اصلی کتابخانه می شوند .
سمت راست چند عدد کامپوتر موجوده که خوراکشون احتمال قوی یا گازوییله یا ذغال سنگ چون سرعتش مثل سرعت یادگیری من و حرکت کردن خانم باجی حمید اینا است که الان حدود 102 سال از خدا عمر گرفته حتم یقین عزرایئل یا مثل ما جدیدا فراموشکار شده یا الا ایهال امتحان اسکیسی چیزی داره که نمیرسه سر وقت این جوونای ناکام !
پرت شدیم از کنار کامپیوترا ... بغل کامپیوترا یه آقایی نشسته با لباس سفید دکتری که فک می کنم دکتری کتابداری یا کتابخونی یا کتاب خوری داره چون هم عینکش مثل عینک نن جان ما میمونه هم شکمش مثل شکم آقا جانمان گنده است هم اینکه سرش بد جوری تو کتابه ، البته همش یه نیم نگاهی هم به کامپوترا داره که نکنه کسی با دستگاه سی دی خوانش کارای خلاف شرعی چیزی انجام بده مبادا عکس مطلبی چتی تخمه ایی چیزی رد و بدل بشه ... در ضمن ای آقا با مخزن اصلی در ارتباطه که اگه خدای ناکرده کتابی چیزی خواستی بهت بده تا چند روز امانت ببری چند تا یادگاری و عکس و فحش و دعا بنویسی بعد هم مواکدا تاکید کنی اگه واسه 70 نفر ننویسن الهی بمیرن الهی کور بشن الهی به زمین گرم بخورن . آوار خراب شه سرشون و خلاصه از این حرفا و بعد بیای کتابو پس بدی ...
دست چپ همین سالن چند تا چک نقد کن که چند تا مسئول که اینا هم لباس دکتری تنشونه نشستن و کارای خاصی انجام میدن . مثلا روزنامه میخونن چای میخورن با هم گپ میزنن و گاهی هم اگه سوالی راجع به عضویت در کتابخونه ازشون بشه میگن برو روی برد رو بخون مگه ...
مستقیم یه مسجد چوبی ساخته شده که جلوش پره از پلاستیکه نمی دونم مردم کفشاشونو واسه چی میخوان به رخ خدا بکشن یا واسه بوی مطبوعش دلشون تنگ میشه الا ایهال وقت نماز جای پلاستیکا پر میشه جای بسی شکر داره که این پلاستیکا ارزونه . راستی یادم رفت بگم هنوز برای ورود به کتابخونه عوارض نمی گیرن !!
مستقیم تر که میری حدود 25 تا 35 تا پله میری پایین تا برسی به مخزن باز که جلوش بزرگ نوشتن افراد غیر عضو وارد نشن . خوب منم نمی تونستم وارد نشم . بالاخره یکبار تو زندگی هم که شده باید کتابخونه رو دید دیگه !
ادامه دارد ...
قصدم از گذاشتن این داستان در این تحلیل این بود تا روند طراحی اسکیس برای مواردی که احیانا ریز فضای اونها رو ندارید رو متوجه بشین. خصوصا دوستانم که معماری نخوندن و قصد شرکت در ارشد معماری رو دارن. هر چند بچه های معماری هم میتونن استفاده های خوبی بکنن و در تکمیل کردن ریز فضا ها موفق باشن .