برای چی دارید زندگی میکنی؟

[nomber_van]

برای رزای خودا

خدا...این که 100% می 2

 

[wwwolf]

زنگی بدون هدف چیز بی معنیه هر کسی زندگی رو یه جوری واسه خودش منی میکنه ولی من مطمعنم که هیچ کس زندگی رو به این بی منایی که شما پوچ فرض می کنید منی نمی کنه حتی آلبر کامو.
منم از زندگی دل خوشی ندارم مثل خیلیای دیگه. اگه میدونستم کی داره زندگی رو میبافه بش می گفتم مال منو کلا بشکافه وللی به قول خیلیاتون تا شقایق هست زندگی باید کرد.
تنها هدفی که دارم اینه که تا اونجایی که می تونم کمک کنم در هر صورت و در حالی واسم مهم نیست چه طوری یا در عوض چه چیزی.....

 

[صنم.]

خوشبخت بشم و از زندگیم لذت ببرم
البته اگه خوشبختی رو بشه تعریف کرد

 

[آرینا]

فعلآ که هست دادا

ولی همش که پول نیست.
از کارایه زاها هدید و نورمن فاستر خوشم میاد.
یکی میشم مثله اینا..البته اگه زنده بمونیم با این وضع کشور

فکر نمی کنی همش داری نمیه خالی لیوانه رو می بینی؟!

 

[آرینا]

زنگی بدون هدف چیز بی معنیه هر کسی زندگی رو یه جوری واسه خودش منی میکنه ولی من مطمعنم که هیچ کس زندگی رو به این بی منایی که شما پوچ فرض می کنید منی نمی کنه حتی آلبر کامو.
منم از زندگی دل خوشی ندارم مثل خیلیای دیگه. اگه میدونستم کی داره زندگی رو میبافه بش می گفتم مال منو کلا بشکافه وللی به قول خیلیاتون تا شقایق هست زندگی باید کرد.
تنها هدفی که دارم اینه که تا اونجایی که می تونم کمک کنم در هر صورت و در حالی واسم مهم نیست چه طوری یا در عوض چه چیزی.....

هدف قشنگی داری. بهت تبریک میگم!

 

[نازی معمار]

شب و روز در این فکرم که واقعا چرا دارم زندگی میکنم؟ به چه هدفی؟
کجا میخوام برم؟ کجا دارم برم؟ اگه نرم چه کار کنم؟ توی این تاریکی موندن و درجا زدن چه فایده ای داره؟
احساس میکنم گم شدم...باید راه رو پیذا کرد. من مثل اون بچه ی کوچکی شدم که غافل شد و دست مادرش رو گم کرد...که اگه تمام عروسکای دنیا رو هم بهش بدی، گریه اش بند نمیاد.
چه چیزی ارزش موندن رو داره؟
به این فکر میکنم که باید پر زد و آزاد شد...باید رفت اما نمیدونم کجا!

 

[jalardo]

سلام به همگی

میخوام هر کی وارد این تاپیک میشه بگه که برای چی داره زندگی میکنه..یا بهتر بگم هدف اصلیش ( یعنی هدفی که تمام اهداف دیگه اش رو سازماندهی میکنه و به افکار و اعمالش خط میده) چیه؟
فقط نظر شخصیتون رو بگید...ممنون میشم.
بعدا میتونیم با هم راجع بهش صحبت کنیم

انسان خلق شده برای زندگی کردن .دیدن زیباییها هدف من برای زندگی دیدن زیباییهایی که می خوام بدستشون بیارم.

 

[sun_girl]

شب و روز در این فکرم که واقعا چرا دارم زندگی میکنم؟ به چه هدفی؟
کجا میخوام برم؟ کجا دارم برم؟ اگه نرم چه کار کنم؟ توی این تاریکی موندن و درجا زدن چه فایده ای داره؟
احساس میکنم گم شدم...باید راه رو پیذا کرد. من مثل اون بچه ی کوچکی شدم که غافل شد و دست مادرش رو گم کرد...که اگه تمام عروسکای دنیا رو هم بهش بدی، گریه اش بند نمیاد.
چه چیزی ارزش موندن رو داره؟
به این فکر میکنم که باید پر زد و آزاد شد...باید رفت اما نمیدونم کجا!

می تونم بپرسم دنیا رو چطوری می بینی؟

 

[نازی معمار]

می تونم بپرسم دنیا رو چطوری می بینی؟

دنیا رو یک راه میبینم و وسیله ای برای رسیدن به یک هدف.
که اگه غافل بشی و راه رو گم کنی و دنیا بشه هدفت، باختی.
نمیگم دنیا بد...اتفاقا از این چون وسیلهای برای رشد و تکامل و رسیدن انسان به هدف آفرینش است، خیلی هم خوبه. این بینش اکثر آدم هاست که بد.
برای مثال: یک نفر قصد داره بره به یک سفر کاری مهم، وقت زیادی هم نداره. سوار اتو موبیلش میشه و بعد از برداشتن لوازم و وسایل مورد نیاز راهیه سفر میشه. قطعا برای رسیدن به مقصد باید اتوموبیلش بی نقص باشه و از این لحاظ اطمینان داشته باشه و گرنه در راه میمونه و به موقع به مقصد نمیرسه. در راه به یک مکان خوش آب و هوا و زیبا میرسه ، یه جایی که خیلی خوب و قشنگه. توقف میکنه برای استراحت، ولی برای مدتی کوتاه و در حد نیاز نه بیشتر...حالا اگه همونجا بمونه و یادش بره که کجا میخواسته بره، چی میشه؟
زندگی در دنیا هم مثل همون اتوموبیل هست و دنیا مثل اون مکان خوش آب و هوا و زیبا.
اگهاز زندگیت در دنیا مطمئن نباشی و درست زندگی نکنی به مقصد نمیرسی و اگه زیبایی ها ودنیا تو رو سرگرم کنه و از مقصدت غافل بشی...
ببین چه قدر امام علی (ع) این موضوع رو ظریف بیان میکنه: "آنکس را که به وسیله آن (دنیا) ببیند، بینا سازد و آنکس را که به خود آن (دنیا) چشم دوزد، کور کند."

 

[نازی معمار]

آرینا جان! چرا نظرت رو راجع به گفته های من نمینویسی؟ خیلی دوست دارم نظرات شما رو بدونم و دوست دارم بدونم که در حال حاضر این مساله چه قدر در زندگیت تاثیر گذاشته و میذاره؟ اصلا چه طور شد که به چنین طرز فکری رسیدی؟

 

[آرینا]

آرینا جان! چرا نظرت رو راجع به گفته های من نمینویسی؟ خیلی دوست دارم نظرات شما رو بدونم و دوست دارم بدونم که در حال حاضر این مساله چه قدر در زندگیت تاثیر گذاشته و میذاره؟ اصلا چه طور شد که به چنین طرز فکری رسیدی؟

دوست عزیزم...من با تمام حرفای تو موافقم و انگار که اونا رو از زبان خودم نوشته باشم...همشون رو می خونم و خوشحالم که به غیر خودم هستن آدمایی که درسته خیلی وقته دارن زندگی میکنن ولی معنای دقیق زندگی رو نفهمیدن....
من همیشه توی سخت ترین شرایط زندگی...تو بدترین و دشوارترین امتحانا هم امیدوار بودم به آینده...به روزهایی که قرار بود بعد از این روزها سر و کله شون پیدا بشه و خوشبختانه هم دارم می رسم به اون جایی که منتظرشون بودم.
همون روز اولی که که این تایپیک رو دیدم با خودم فکر کردم خوب این همه تلاش،این شکست و موفقیت و پیروزی،این همه خوشحالی و ناراحتی،این همه درد و رنج های مقدس...خوب بعدشون چی؟من تا کجا باید پیش برم؟و در نهایت:آخر این راه کجاست؟
نوشته های شما عالین و سعی می کنم ساکت باشم و بیشتر از شما یاد بگیرم...

 

[نازی معمار]

دوست عزیزم...من با تمام حرفای تو موافقم و انگار که اونا رو از زبان خودم نوشته باشم...همشون رو می خونم و خوشحالم که به غیر خودم هستن آدمایی که درسته خیلی وقته دارن زندگی میکنن ولی معنای دقیق زندگی رو نفهمیدن....
من همیشه توی سخت ترین شرایط زندگی...تو بدترین و دشوارترین امتحانا هم امیدوار بودم به آینده...به روزهایی که قرار بود بعد از این روزها سر و کله شون پیدا بشه و خوشبختانه هم دارم می رسم به اون جایی که منتظرشون بودم.
همون روز اولی که که این تایپیک رو دیدم با خودم فکر کردم خوب این همه تلاش،این شکست و موفقیت و پیروزی،این همه خوشحالی و ناراحتی،این همه درد و رنج های مقدس...خوب بعدشون چی؟من تا کجا باید پیش برم؟و در نهایت:آخر این راه کجاست؟
نوشته های شما عالین و سعی می کنم ساکت باشم و بیشتر از شما یاد بگیرم...

شما لطف داری عزیزم اما فکر نمیکنم در سطحی باشم که بخوام به شما ها چیزی یاد بدم.
اومدم اینجا تا از نظرات بقیه بچه ها استفاده کنم.
آدخم ها همه دنبال لذت هستند. همه برای رسیدن به لذت ها تلاش میکنن.....ام همه مثل هم لذت نمیبرن...یعنی هرکی از یه چیزایی لذت میبره که ممکنه دیگری نبره ولی در بیشتر موارد لذت ها مشترکند. مثل درس خوندن و یا کتاب خوندن...مثل دیدن یه فیلم قشنگ یا یک موسیقی زیبا...مثل رفتن به سفر یا یک پکنیک...مثل لطیفه گفتن در یک جمع دوستانه و...خیلی چیزای دیگه که اگه فقط همونایی که خودم ازشون لذت میبرم رو بخوام بگم...عمرم تموم میشه. همه ی این ها نعمت های خداوند به بنده هاشه...همهی این چیزای کوچیک و بزرگن که زندگی رو میسازن و هرکدوم درجای خودشون خوب هستند. اما آیا ما فقط اومدیم که لذت ببریم؟! فکر نمیکنم
البته شاید برای عده ای همین کافی باشه ...اما همهی انسان ها دارای یک مطلوبیت نهایی هستند. که هر چیزی ممکنه باشه. هدفی که برای رسیدن به اون تمام تلاششون رو انجام میدن.
در قرآن با توجه به تفسیر و کتاب مربوط به اخلاق در قرآن هدف غایی و مطلوبیت نهایی انسان رو رستگاری معرفی کرده.
رستگاری معنای وسیعی داره که من درکش نمیکنم. اما در قرآن افراد موئمن که کار شایسته انجام بدن و تقوی پیشه کنند به رستگاری عظیم میرسند.
ومن فکر میکنم که رستگاری بزرگ رضایت خداوند از بنده اش و رضایت او از خداوند.
ومن فکر میکنم لذتی در این نهفته است که مافوق تصور هر انسانیه.
این ها رو میدونم اما هنوز به اون درک و شناخت کافی نرسیدم...هنوز راهم رو پیدا نکردم.

 

[S.P.R]

اولش بگم که با سوالت مشکل دارم....

واسه چی زندگی میکنیم...

مگه میشه زندگی نکرد؟؟؟

مگه دست ماست که زندگی بکنیم یا نه؟؟

اومدیم تو این دنیا...

به قول امضای خودت:

آنکه پر نقش زد این دایره مینایی

کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد

ینی چرا خودکشی نمیکنیم؟؟

چه انگیزه ای داریم که همین الان مثلا به زندگی خودمون خاتمه نمیدیم؟؟

فرضا که خودمونو کشتیم مگه فقط زندگی تو این دنیاست؟؟

مگه اون دنیا هم زندگی نداریم

میبینی... دست ما نیست یه کسی داره از اون بالا بالا ها واسه ما نقشه میریزه

از اون بپرس

اما حالا جواب من:

یه سری دلبستگی هایی تو این دنیا دارم، که به خاطر اون ها دارم زندگی میکنم

واسه یه چیزایی زحمت کشیدم و بهشون رسیدم و دوس ندارم از دستشون بدم،

واسه بعضی افراد واسه بعضی چیزا....

حتما حالا میخوای بپرسی خوب اگه اونا یه روزی از کنارت رفتند و از دستشون دادی،چیکار میخای بکنی؟؟ واسه چی زندگی میکنی؟؟

جوابت اینه که اون موقع باز دوباره دنباله یه سری دلبستگی های دیگه ای میگردم که بشه به امیدشون زندگی کرد... همین.

 

[m0nire]

ما زنده به آنیم که آررام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست

 

[نازی معمار]

مگه میشه زندگی نکرد؟؟؟

مگه دست ماست که زندگی بکنیم یا نه؟؟




چه انگیزه ای داریم که همین الان مثلا به زندگی خودمون خاتمه نمیدیم؟؟

فرضا که خودمونو کشتیم مگه فقط زندگی تو این دنیاست؟؟

مگه اون دنیا هم زندگی نداریم

میبینی... دست ما نیست یه کسی داره از اون بالا بالا ها واسه ما نقشه میریزه


اما حالا جواب من:

یه سری دلبستگی هایی تو این دنیا دارم، که به خاطر اون ها دارم زندگی میکنم

واسه یه چیزایی زحمت کشیدم و بهشون رسیدم و دوس ندارم از دستشون بدم،

واسه بعضی افراد واسه بعضی چیزا....

جوابت اینه که اون موقع باز دوباره دنباله یه سری دلبستگی های دیگه ای میگردم که بشه به امیدشون زندگی کرد... همین.

درسته...ما مجبوریم که زندی کنیم اما هدف و راهی که در زندگی انتخاب میکنیم کاملا تحت اختیار خودمونه. منظورم اینه که به چه هدفی زندگی میکنید؟
مسلما هیچ آدم سالمی که برای زندگی کردن انگیزه داره و جان خودش رو دوست داره دست به خودکشی نمیزنه و این تقریبا برای تمام آدم ها صادقه مگر کسایی که از زندگی نا امید شدن.
به قول شما خداوند داره از اون بالا واسه ما نقشه میکشه...اما آیا به نظر تو خداوند برای تمام این نقشه هایی که کشیده و آفرینشی که داشته هدفی نداشته؟
شما میگی اومدی اینجا و مجبوری زندگی کنی و به امید یه چیزا و یه آدما و در کل یکسری دلبستگس ها داری زندگی میکنی...ولی آیا واقعا ما برای این اومدیم اینجا ؟ و واقعا خداوند برای این مارو آفریده که بیایم به دنیا، به چیزها و آدمها دل ببندیم و به یکسری مادیات و ...برسیم و بعد بمیریم؟ آخرش هم اینه که خوب ها میرن نهشت و بد ها میرن جهنم و تو به این راضی هستی؟
آیا همش همینه؟
برای من اصلا قابل توجیه نیست و به هیچ وجه با چنین چیزهایی راضی نمیشم چون اون خدایی که تا حالا ازش شنیدم و فهمیدمش نمیتونه آفرینش این آسمان و زمین و این موجودات و نهایتا انسان رو با چنین هدفی آفریده باشه.

 

[خانومي]

واقعا واسه هیچی
به این جمله الان دیگه ایمان آوردم که زندگی اجباره
از زندگی هم دل کندم اما انگار باز باید ادامه داد...

 

[S.P.R]

به قول شما خداوند داره از اون بالا واسه ما نقشه میکشه...اما آیا به نظر تو خداوند برای تمام این نقشه هایی که کشیده و آفرینشی که داشته هدفی نداشته؟
شما میگی اومدی اینجا و مجبوری زندگی کنی و به امید یه چیزا و یه آدما و در کل یکسری دلبستگس ها داری زندگی میکنی...ولی آیا واقعا ما برای این اومدیم اینجا ؟ و واقعا خداوند برای این مارو آفریده که بیایم به دنیا، به چیزها و آدمها دل ببندیم و به یکسری مادیات و ...برسیم و بعد بمیریم؟ آخرش هم اینه که خوب ها میرن نهشت و بد ها میرن جهنم و تو به این راضی هستی؟
آیا همش همینه؟

خدا برای خودش یک هدفی مسلمه داشته و ما رو آفریده و حالا ما باید بیایم مشخص کنیم که چرا خدا ما رو خلق کرده ؟؟؟ چه هدفی داشته؟؟

خوب باید از خودش پرسید که چه هدفی داشته؟!!

خدا هم جواب داده البته تو قرآن :

میگه جن و انس را نیافریدم الا لیعبدون !!!!!!!!!!

به نظرت واقعا ...... نیست خدا ما ها رو خلق کرده که اونو پرستش کنیم؟؟

حس بدی پیدا نمیکنی؟؟

من که حس میکنم هممون درگیر یک بازی هستیم و بس.

باری ای که شاید برای ما خیلی پیچیده باشه ولی برای خدا در حد حرکت دادن مهره های یک صفحه شطرنجه

و ما هم داریم این ور اونور میریم و احساس میکنیم اختیار داریم...

 

[S.P.R]

برای من اصلا قابل توجیه نیست و به هیچ وجه با چنین چیزهایی راضی نمیشم چون اون خدایی که تا حالا ازش شنیدم و فهمیدمش نمیتونه آفرینش این آسمان و زمین و این موجودات و نهایتا انسان رو با چنین هدفی آفریده باشه.[/quote]


من هم اصلا قصدم توجیه کردن شما نبود و دنبال اینم نیستم که شما رو راضی کنم

من فقط نظر خودمو گفتم

از خدا چی فهمیدی؟؟ چی ازش شنیدی؟؟

 

[Taghdir]

مسیر خودم و ادامه میدم میخوام به جایی برسم که
کاشکی های کمتری بگم همین و بس....

 

[نازی معمار]

خدا برای خودش یک هدفی مسلمه داشته و ما رو آفریده و حالا ما باید بیایم مشخص کنیم که چرا خدا ما رو خلق کرده ؟؟؟ چه هدفی داشته؟؟

خوب باید از خودش پرسید که چه هدفی داشته؟!!

خدا هم جواب داده البته تو قرآن :

میگه جن و انس را نیافریدم الا لیعبدون !!!!!!!!!!

به نظرت واقعا ...... نیست خدا ما ها رو خلق کرده که اونو پرستش کنیم؟؟

حس بدی پیدا نمیکنی؟؟

من که حس میکنم هممون درگیر یک بازی هستیم و بس.

باری ای که شاید برای ما خیلی پیچیده باشه ولی برای خدا در حد حرکت دادن مهره های یک صفحه شطرنجه

و ما هم داریم این ور اونور میریم و احساس میکنیم اختیار داریم...

معلومه که باید مشخص کنیم، معلومه که باید بدونیم. اگه هدف از آفرینش معلوم نشه و هیچ کسی دنبالش نباشه...میشه همون بازی که میگی. من هم یه مدتی همین احساس رو داشتم ولی مطمئنم که خداوند حکیم هیچ وقت قصد بازی کردن با ما رو نداشته. این ما هستیم که با ندید گرفتن حقایق و اصل هدف آفرینش خودمون رو به بازی گزفتیم و سرگرم بازیچه های دنیا شدیم. خدا ما رو به بازی نگرفته داره امتحانمون میکنه...میخواد ببینه کی غافل میشه و میره دنبال بازیچه ها و کی حواسش هست که این دنیا بازیچه است و میره دنبال حقیقت ها .
"الا لیعبدون" این یعنی چی ؟ یعنی " جز اینکه من رابپرستند" اما خدایی که من میشناسم هیچ احتیاجی به پرستش ما ها نداره... و من مطمئنم که در پس این پرستش، هدف بزرگی نهفته است و پرستیدن به اون معنایی که در فکر ماست،هدف نیست.
خدایی که من میشناسم...در ذهن ها نمنیگنجه و در هیچ وصفی جای نمیگیره.

 

[S.P.R]

معلومه که باید مشخص کنیم، معلومه که باید بدونیم. اگه هدف از آفرینش معلوم نشه و هیچ کسی دنبالش نباشه...میشه همون بازی که میگی. من هم یه مدتی همین احساس رو داشتم ولی مطمئنم که خداوند حکیم هیچ وقت قصد بازی کردن با ما رو نداشته. این ما هستیم که با ندید گرفتن حقایق و اصل هدف آفرینش خودمون رو به بازی گزفتیم و سرگرم بازیچه های دنیا شدیم. خدا ما رو به بازی نگرفته داره امتحانمون میکنه...میخواد ببینه کی غافل میشه و میره دنبال بازیچه ها و کی حواسش هست که این دنیا بازیچه است و میره دنبال حقیقت ها .
"الا لیعبدون" این یعنی چی ؟ یعنی " جز اینکه من رابپرستند" اما خدایی که من میشناسم هیچ احتیاجی به پرستش ما ها نداره... و من مطمئنم که در پس این پرستش، هدف بزرگی نهفته است و پرستیدن به اون معنایی که در فکر ماست،هدف نیست.
خدایی که من میشناسم...در ذهن ها نمنیگنجه و در هیچ وصفی جای نمیگیره.

جالبه توصیفت از خدا اینه که در هیچ وصفی نمیگنجه!!!!!

اگر من بهت بگم یه موجودی هست که خیلی باحاله کلی دم و دستگاه داره کلی چیزی خلق کرده ولی متاسفانه تو ذهن تو نمیگنجه که برات توصیفش کنم میتونی اینو قبول کنی که معبودت قرارش بدی؟؟

این نکته هم جالبه

تو فرضا خالق....

یک موجودی رو خلق میکنی.....

یه هدفی هم از خلقتش داری....

بعد ازش انتظار داری که بره دنبال هدفی که تو ، خودت از خلقت اون داشتی بگرده!!!

تازه هدف کسی که براش تعریف هم کردی که من در وصف ها نمیگنجم!!

واقعا به نظرت این یک بازی نیست؟؟

پس چیه؟؟

هم بی اختیار خودمون خلق بشیم، هم اینکه ازمون توقع بره که بریم دنبال هدف خالقمون که اصلا نمیشناسیمش

 

[Sinai]

چاره ديگه نداريم

 

[bernabeo]

برای اینکه خدا رو تماشا کنم . . .

 

[نازی معمار]

جالبه توصیفت از خدا اینه که در هیچ وصفی نمیگنجه!!!!!

اگر من بهت بگم یه موجودی هست که خیلی باحاله کلی دم و دستگاه داره کلی چیزی خلق کرده ولی متاسفانه تو ذهن تو نمیگنجه که برات توصیفش کنم میتونی اینو قبول کنی که معبودت قرارش بدی؟؟

این نکته هم جالبه

تو فرضا خالق....

یک موجودی رو خلق میکنی.....

یه هدفی هم از خلقتش داری....

بعد ازش انتظار داری که بره دنبال هدفی که تو ، خودت از خلقت اون داشتی بگرده!!!

تازه هدف کسی که براش تعریف هم کردی که من در وصف ها نمیگنجم!!

واقعا به نظرت این یک بازی نیست؟؟

پس چیه؟؟

هم بی اختیار خودمون خلق بشیم، هم اینکه ازمون توقع بره که بریم دنبال هدف خالقمون که اصلا نمیشناسیمش

ما میتونیم خداوند رو توصیف کنیم اما نه در اون حدی که شایسته است و میتونیم خداوند رو بشناسیم اما نه در اون حدی که خودش از ذات پاک خودش آگاهه.
خدای من خداییه که اگه بگم مهربون تر از خود آدم به خودشه...کم گفتم.
خدای من خداییه که اگه بگم کریم ترین و بخشنده ترینه...باز هم کم گفتم.
خدیر من خداییه که اگه بگم داناترینه...خیلی کم گفتم .
خدای من خداییه که اگه بگم غفور ترین و رحیم ترینه...خیلی، خیلی، خیلی کم گفتم و خدای من خداییه که هر چی بگم...خیلی کم گفتم.
چون اون مطلقه. اما ما آدما داریم با چیزایی که دیدیم و درکشون میکنیم...او رو مقایسه میکنیم و این یعنی نسبت به چیزی سنجیدن. در حالی که او مطلق.
من به هیچ وجه منظورم این نیست که خدا رو نمیشه شناخت و در نتیجه باید خدایی که نمیشناسی رو بپرستی...بلکه باید خداوند رو بشناسی، بعد بپرستی. وقتی که دیدی او به حق، شایسته پرستیدنه.
اگه هدف خداوند از خلقت انسان برای خود انسان نباشه...که حکمت خداوند زیر سوال میره. اون وقت میشه همون بازی که تو میگی...در حالی که خداوند از کار بی حکمت منزه.
بازم میگم: زندگی دنیا زمانی بازیه که خود ما سرگرم بازیچه های این دنیا بشیم.

 

[s.h.hashemi]

همه گام هایی که در زندگیم برمی دارم حول رضایت خدا سازماندهی میشه.
اینجوری موفقیت های دنیوی و اخروی خیلی راحت تر و لذت بخش تر بدست میان.
این یک شعار نیست.باور کنید.
من به هرچی که تو زندگی تا حالا خواستم رسیدم و از این به بعدم می رسم.

 

[computer-engi]

سلام به همگی

میخوام هر کی وارد این تاپیک میشه بگه که برای چی داره زندگی میکنه..یا بهتر بگم هدف اصلیش ( یعنی هدفی که تمام اهداف دیگه اش رو سازماندهی میکنه و به افکار و اعمالش خط میده) چیه؟
فقط نظر شخصیتون رو بگید...ممنون میشم.
بعدا میتونیم با هم راجع بهش صحبت کنیم

از این دنیا می خوم:
قدرت با تمام ابعادش!
بیشتر قدرت درونی و شکوفایی استعداد های درونی ام!
وقتی خدا پرسید چه کردی در جوانیت؟
می گویم هرچه قدر داده بودی برداشت کردم.

 

[moein_13]

زندگی واسه ما ادما مثل یه گل میمونه و ماهم مثل یه زنبور عسل که برای بقای خودمونو اخرتمونو ایندگانمون تلاش میکنیم.

با پخش گرده های کل زندگیمون میتونیم یه اخرت خوب و یه زندگی خوب برای بقیه درست کنیم

 

[elahe84]

خيلي آدما قبل از ما متولد شدن و زندگي كردن ورفتن آيا فهميدن هدفشون چي بوده ؟ فكر نميكنم همشون اينو فهميده باشن
من آرزو زياد دارم ولي واقعا نميدونم هدف اصلي من براي زندگي چيه،بعد از اينكه به آرزوهام رسيدم چي؟
اما يقين دارم كه اگه حواسم به همه چيز باشه وبدونم دارم چكار ميكنم (منظورم اينه كه وقتمو بيخودي تلف نكنم ولحظه لحظه هاي زندگي برام ارزشمند باشه) يه روزي جواب اين سئوال روپيدا ميكنم.
شايد يه روزي بفهمم چرا يكي گفته : زگهواره تا گور دانش بجوي، يا اينكه ديگري گفته : زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست

 

[!fateme]

من میخوام تا میتونم از زندگی تو این دنیا لذت ببرم
حالا این لذت واسه هر کسی یه جوری معنی میشه
شماها از چی لذت میبرید؟؟؟؟

 

[moein_13]

من میخوام تا میتونم از زندگی تو این دنیا لذت ببرم
حالا این لذت واسه هر کسی یه جوری معنی میشه
شماها از چی لذت میبرید؟؟؟؟

تا لذت و چی معنی کنی؟

منم میخوام لذت ببرم.این دنیا جایی هست که ادم تو زندگی میکنه چون یسری علایق و یسری خواسته ها و یسری نفرتها دازه.یسزی خوبی یسزی بدی.

همه اینا باعث میشه ادم از زندگیش لذت ببره چون میدونه همینجوری به این دنیا نیومده