با چه شعري عاشق شدي؟

bahar.bahar

عضو جدید
من با اين شعر شروع كردم:

از پس شيشه عينك استاد سرزنش وار به من مي نگرد
باز در چهره من مي خواند كه چه ها در دل من مي گذرد
مي كند مطلب خود را دنبال
بچه ها عشق گناه است گناه...
مي نشينم همه ساعت خاموش در دلم غوغايي است
ساكتم گرچه به ظاهر اما در دلم با غم تو دنيايي است

مبصر امروز چو اسمم خواند بي خبر داد كشيدم غايب...!!
رفقايم همگي خنديدند كه جنون گشته به طفلك غالب

بچه ها هيچ نمي دانستند كه من آنجايم و دل جاي دگر
من به ياد تو و آن روز بهار

كه تو را ديدم در آن جامه سبز
تو سخن مي گفتي اما نه ز عشق
من سخن مي گفتم اما نه ز درد

من به ياد تو و آن روز كه چو بگذشت چو باد

كه در اين لحظه به من مي نگرد

از پس شيشه عينك

استاد....((!))
 

arman127_18

عضو جدید
من نمیدونم اصلا تاحالا عاشق شدم یا نه. یه تیم برجسته از بچه های باشگاه دارن روش کار میکنن. اما اگه فرض رو بر این بذاریم که عاشق شدم و از اشعار بلند مرتبه ی جواد یساری و عباس قادری ( بخصوص شعر پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت و ... ) بگذریم باید بگم که با شعر های ابی زیادی حال می کردم. :D
 

Lillian

عضو جدید
تو را نمیدانم...
اما اولین نگاه من به تو ..
نه از سر عشق بود و نه در زیر ماهتاب...
اما روزگار...باره و بارها نگاه ما را در هم آمیخت...
تا به تو بیندیشم...
و امروز از سر اندیشه و عشق تو را نگریستم...
و من هنوز نمیدانم که ابتدا نگریستم و سپس عاشق شدم...
یا اینکه در پس عشق به فکر فرو رفتم.......
:(:(:(:(

برای اولین و آخرین بار عاشق شدم....به جرات میگم عشق....ما هیچ وقت به هم نمیرسیم...هیچ وقت ....ناراحتم....اما....گله ای ندارم....

:crying2::crying2:
 

Vendetta

عضو جدید
بنده حقیقتش نمیدونم تا حالا عاشق شدم یا نه. ولی خوب کسانی بودن که دوستشون داشتم و از این حرف ها...

این آهنگ آبکی که لکه ی ننگ دوران طلایی Chris De burgh هست رو تقدیم میکنم به شما :

I've never seen you looking so lovely as you did tonight
I've never seen you shine so bright
I've never seen so many men ask you if you wanted to dance
They're looking for a little romance
Given half a chance
And I've never seen that dress you're wearing
Or that highlights in your hair
That catch your eyes
I have been blind

Lady in red is dancing with me
Cheek to cheek
There's nobody here
It's just you and me
It's where I wanna be
But I hardly know this beauty by my side
I'll never forget the way you look tonight

I've never seen you looking so gorgeous as you did tonight
I've never seen you shine so bright you were amazing
I've never seen so many people want to be there by your side
And when you turned to me and smiled it took my breath away
And I have never had such a feeling such a feeling
Of complete and utter love, as I do tonight

Lady in red is dancing with me
Cheek to cheek
There's nobody here
It's just you and me
It's where I wanna be
But I hardly know this beauty by my side
I'll never forget the way you look tonight

I never will forget the way you look tonight
The lady in red
lady in red
Lady in red
My lady in red
I love you​
 

kazimoto

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادمه من اولین بار شعر فروغ فرخزاد رو خوندم و حس کردم که حرف منو داره میزنه

باز هم چشمی به چشمم افتاد..............

یادش به خیر
 

sedam kon

عضو جدید
عاشق نه دوسش دارم دیوونه وار
بیا باشیم مال هم بیا باشیم مال هم
....
 

hosein_t

عضو جدید
والا من شعری نخوندم که عاشق شده باشم بعدش . . !

فقط یه شعر یادم میاد از فریدون مشیری که بعد از خوندنش احساس دلتنگی عمیقی بهم دست داد . . . :

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب هاي دگر هم

نه گرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم!

بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم



 

Saman007Spy

عضو جدید
با شعر كه نه ، با اهنگ احساساتي شديم...

يادش به خير [ دوباره دل هواي با تو بودن كرده ، نگو اين دل دوري عشقتو باور كرده...]
 

sacred

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم ان عاشق دیوانه که بودم:heart::heart:
 

mehdix622

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم ان عاشق دیوانه که بودم:heart::heart:

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم
در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد
باغ صد خاطره خنديد
عطر صد خاطره پيچيد
يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم
پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم
ساعتي بر لب آن جوي نشستيم
تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
من همه محو تماشاي نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ريخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
يادم آيد : تو به من گفتي :
از اين عشق حذر كن!
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب ، آئينه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است!
تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!
با تو گفتم :‌
"حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پيش تو؟‌
هرگز نتوانم!
روز اول كه دل من به تمناي تو پر زد
چون كبوتر لب بام تو نشستم،
تو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم"
باز گفتم كه: " تو صيادي و من آهوي دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!
اشكي ازشاخه فرو ريخت
مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت!
اشك در چشم تو لرزيد
ماه بر عشق تو خنديد،
يادم آيد كه از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه كشيدم
نگسستم ، نرميدم
رفت در ظلمت غم، آن شب و شب هاي دگر هم
نه گرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم!
بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم!



یادش به خیر عجب دورانی بود
من رو از دوران بچه گی پرت کرد به سمت بزرگسالی
 
آخرین ویرایش:

سانتینا

عضو جدید
من نمیدونم اصلا تاحالا عاشق شدم یا نه. یه تیم برجسته از بچه های باشگاه دارن روش کار میکنن. اما اگه فرض رو بر این بذاریم که عاشق شدم و از اشعار بلند مرتبه ی جواد یساری و عباس قادری ( بخصوص شعر پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت و ... ) بگذریم باید بگم که با شعر های ابی زیادی حال می کردم. :D
ببین دوست عزیز:gol: یه گروه آدمو الافه خودت کردی که چی بشه بابا جان شما کاملا مشخصه که عاشقی. دیگه این تیم تحقیقات واسه چیه
 

سانتینا

عضو جدید
ما که نه عاشق شدیم نه کسی .....ولی خب

عزیزا کاسه ی چشمم سرایت /میون هردو چشمم جای پایت
ترسم که غافل پا نهی باز / بشینه خار موزگونم به پایت ;)

حال کن فقط
 

lars_manson2002

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر سن یه آهنگ

هر سن یه آهنگ

معمولا هر جنس تو هر سن با یه آهنگ و شعری عاشق میشن:
اول پسرها

زیر 17 سالگی : کلا عاشق نمیشن
17 - 19 سالگی : با شعرهای سیاوش قمیشی, تو این سن میرن کلاس گیتار
19-22 : محسن یگانه , محسن چاووشی و انواع اقسام آهنگ خواننده های خارجی مثل کریس دی برگ و وست لایف
22-25 : ابی , داریوش
25 به بالا : اون عده ای معدودی که مجردن بر میگردن شعرای قدیمی ویگن و امثالهم گوش میدن شاید تو این سن هوس کنن یکم تار یا سه تار هم یاد بگیرن.

دخترها :

زیر 15 : نمی دونم چی گوش میدن
15- 18 : شعرهای شعرای زن معاصر مخصوصا فروغ فرخزاد
18-22: هر آهنگ با ملودیه غمگین - سلندیوم , اونانسنس
22 به بالا : شوهر میکنن
22 به به بالا : مجردها آهنگ خالی گوش میدن
 

rm_arch

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه از عشق میشه قصه نوشت
میشه از عشق تو گفت
میشه با ستاره های چشم تو
مغرب نو مشرق نو برپا کرد
میشه از برق نگات
خورشید و خاکستر کرد
میشه از گندمیای سر زلفت
یه عالم شعر نوشت
آره
از عشق تو دیوونگی هم عالمیه
آره از عشق تو مردن داره
میشه از عشق تو مرد و
دیگه از دست همه راحت شد
میشه از عشق تو مرد و
دیگه از دست تو هم راحت شد
آره
از عشق تو دیوونگی هم عالمیه
اگر از عشق میشه قصه نوشت
میشه از عشق تو گفت...
 

pesare irani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من كه هنوز عاشق نشدم:surprised::surprised::surprised:

يكي يه شعر قوي بده ببببببنم شايد اثر كنه:whistle:
 

bahar.bahar

عضو جدید
تو را نمیدانم...
اما اولین نگاه من به تو ..
نه از سر عشق بود و نه در زیر ماهتاب...
اما روزگار...باره و بارها نگاه ما را در هم آمیخت...
تا به تو بیندیشم...
و امروز از سر اندیشه و عشق تو را نگریستم...
و من هنوز نمیدانم که ابتدا نگریستم و سپس عاشق شدم...
یا اینکه در پس عشق به فکر فرو رفتم.......
:(:(:(:(

برای اولین و آخرین بار عاشق شدم....به جرات میگم عشق....ما هیچ وقت به هم نمیرسیم...هیچ وقت ....ناراحتم....اما....گله ای ندارم....
:crying2::crying2:


منم عين شما دوست خوبم:crying2::crying2:
به اندازه اي عاشق كسي شدم كه قدر ستاره هاي آسمون باهاش فاصله دارم

اونقدر كه مطمئنم هيچ كس تو دنيا نيست كه بتونه كسي رو اينجوري دوست داشته باشه!

:cry::cry:
 

Lillian

عضو جدید
بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم
در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد
باغ صد خاطره خنديد
عطر صد خاطره پيچيد
يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم
پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم
ساعتي بر لب آن جوي نشستيم
تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
من همه محو تماشاي نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ريخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
يادم آيد : تو به من گفتي :
از اين عشق حذر كن!
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب ، آئينه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است!
تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!
با تو گفتم :‌
"حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پيش تو؟‌
هرگز نتوانم!
روز اول كه دل من به تمناي تو پر زد
چون كبوتر لب بام تو نشستم،
تو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم"
باز گفتم كه: " تو صيادي و من آهوي دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!
اشكي ازشاخه فرو ريخت
مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت!
اشك در چشم تو لرزيد
ماه بر عشق تو خنديد،
يادم آيد كه از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه كشيدم
نگسستم ، نرميدم
رفت در ظلمت غم، آن شب و شب هاي دگر هم
نه گرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم!
بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم!



یادش به خیر عجب دورانی بود
من رو از دوران بچه گی پرت کرد به سمت بزرگسالی


این شعر برای خیلیا خاطره ست...:redface:.منم میخواستم بزارم ولی دیدم شعر دیگه ای رو باید برا این تاپیک بزارم.....:redface:
ممنون که گذاشتید....
:w30::w30:
 

I.R.IRAN

عضو جدید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شبي كه بي تو پلك غزل بسته ميشود

از لحظه هاي بي تو دلم خسته ميشود

بـاور ندارد دل مغــــــــرور و ساكتـــــــم

هر لحظه بيشتر به تـــو وابسته ميشود


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 

TOM-CAT

عضو جدید
کاربر ممتاز
من هنوز عاشق نشدم وقتی عاشق شدم میام براتون میگم.:D
 

Similar threads

بالا