با دیدن این زن آرامشم به هم ریخت

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیروز سوار تاکسی بودم .عموما هم تاکسی ها به بهانه خراب بودن کولر داخل تاکسی رو کوره جهنمی میکنن و حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.

هوای تهران واقعا داغ بود.حتی کمی هم که باد می اومد باد داغ بود که انگار میخواست پوست رو بسوزونه.

از شدت گرما سرگیجه گرفته بودم.بعد یه لحظه با خودم فکر کردم منی که مثلا مرد هستم اینطور داغون دارم میشم خدا رو شکر که خانومم الان زیر باد کولر تو خونه داره ناهار درست میکنه و بیرون نیست که اینطور بسوزه.با این فکر یه لحظه آرامش پیدا کردم و خدا رو شکر کردم.

تو همین فکر و ارامش بودم که یهو یه تصویری رو دیدم که تمام ارامشم به هم ریخت:

یه زنی که معلوم بود کارمند یه اداره ای بود زیر افتاب و باد داغی که می وزید منتظر تاکسی بود.چهره این زن رو که دیدم اعصابم خورد شد.چهره ای کاملا داغون و خسته و پژمرده که داغی نور افتاب پوست صورتشو هم سیاه کرده بود و هم سرخ.یه جوری هم دهنش باز بود از گرمای وحشتناک که انگار داره از تشنگی تلف میشه.

بدجور این تصویر منو شوکه کرد.تا اومدم از شوک در بیام و پیاده شم که اون خانوم سوار شه راننده تاکسی با سرعت سرسام اوری که داشت یکی دو کیلومتر دور شد و عملا کاری از دستم بر نمی اومد.
اگه توجه کنیم هر روز این جور تصاویر رو بارها و بارها تو خیابونها این شهر لعنتی میبینیم.

واقعا به کجا داریم کشیده میشیم که زنی که مثل برگ گل لطیف هست رو اینطور باهاش رفتار میکنیم.زنی که باید ملکه خانه و خانواده باشه و تو خونه در کمال ارامش و خنکی تمام دغدغه اش تربیت جامعه اینده باشه رو به بهونه پول ورفاه بیشتر زندگی مشترک!!!! (همون حرص و طمع زیاد) یا برابری و استقلال و شخصیت اجتماعی و از این قبیل حرفهای به ظاهر خوشگل و با کلاس ، میکشونیمش به خیابون تا تو گرمای شدید تابستون و سرمای شدید زمستون بره سر کار!!!
یه لحظه فکر کردم که این خانم کنار خیابون اگه برسه خونه دیگه رمقی داره که به بچه هاش برسه و باهاشون بازی کنه و اخر شب براشون قصه بخونه و ...؟؟؟کسی که فردا 6 صبح باید حرکت کنه بازم بره اداره!
یکی از دلایل اصلی انحطاط خانواده ها و افزایش تربیت نا صحیح فرزندان اینده و رشد بزه و خلاف و طلاق و .... به نظرتون نمیتونه این باشه که رکن اصلی خانواده و کانون اصلی تربیت و گرمی خانه یعنی مادر را ضعیف کردیم؟؟؟؟
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دیروز سوار تاکسی بودم .عموما هم تاکسی ها به بهانه خراب بودن کولر داخل تاکسی رو کوره جهنمی میکنن و حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.

هوای تهران واقعا داغ بود.حتی کمی هم که باد می اومد باد داغ بود که انگار میخواست پوست رو بسوزونه.

از شدت گرما سرگیجه گرفته بودم.بعد یه لحظه با خودم فکر کردم منی که مثلا مرد هستم اینطور داغون دارم میشم خدا رو شکر که خانومم الان زیر باد کولر تو خونه داره ناهار درست میکنه و بیرون نیست که اینطور بسوزه.با این فکر یه لحظه آرامش پیدا کردم و خدا رو شکر کردم.

تو همین فکر و ارامش بودم که یهو یه تصویری رو دیدم که تمام ارامشم به هم ریخت:

یه زنی که معلوم بود کارمند یه اداره ای بود زیر افتاب و باد داغی که می وزید منتظر تاکسی بود.چهره این زن رو که دیدم اعصابم خورد شد.چهره ای کاملا داغون و خسته و پژمرده که داغی نور افتاب پوست صورتشو هم سیاه کرده بود و هم سرخ.یه جوری هم دهنش باز بود از گرمای وحشتناک داره از تشنگی تلف میشه.

بدجور این تصویر منو شوکه کرد.تا اومدم از شوک در بیام و پیاده شم که اون خانوم سوار شه راننده تاکسی با سرعت سرسام اوری که داشت یکی دو کیلومتر دور شد و عملا کاری از دستم بر نمی اومد.
اگه توجه کنیم هر روز این جور تصاویر رو بارها و بارها تو خیابونها این شهر لعنتی میبینیم.

واقعا به کجا داریم کشیده میشیم که زنی که مثل برگ گل لطیف هست رو اینطور باهاش رفتار میکنیم.زنی که باید ملکه خانه و خانواده باشه و تو خونه در کمال ارامش و خنکی تمام دغدغه اش تربیت جامعه اینده باشه رو به بهونه پول ورفاه بیشتر زندگی مشترک!!!! (همون حرص و طمع زیاد) یا برابری و استقلال و شخصیت اجتماعی و از این قبیل حرفهای به ظاهر خوشگل و با کلاس ، میکشونیمش به خیابون تا تو گرمای شدید تابستون و سرمای شدید زمستون بره سر کار!!!
یه لحظه فکر کردم که این خانم کنار خیابون اگه برسه خونه دیگه رمقی داره که به بچه هاش برسه و باهاشون بازی کنه و اخر شب براشون قصه بخونه و ...؟؟؟کسی که فردا 6 صبح باید حرکت کنه بازم بره اداره!
یکی از دلایل اصلی انحطاط خانواده ها و افزایش تربیت نا صحیح فرزندان اینده و رشد بزه و خلاف و طلاق و .... به نظرتون نمیتونه این باشه که رکن اصلی خانواده و کانون اصلی تربیت و گرمی خانه یعنی مادر را ضعیف کردیم؟؟؟؟
چقدر به نکته مهمی اشاره کردید !
نمی دونم شغل شما چیه و از کدام طبقه هستید
والی فقط یه حساب سر انگشتی بهتون می دم که همه چیز را با هم قاطی نکنید
پسری که از دانشگاه خارج می شه خیلی خوشبخت باشه همون 22 سالگی تموم کنه 2 سال هم سربازی همون سر ضرب هم کار گیرش بیاد توی 24 سالگی مهندسی گرایش خوبی هم خونده باشه بره سر کار بالای 700 نمی دن (دست بالا گرفتم) بگیم دو سال هم هیچی خرج نکنه بعد از 2 سال 16.800 داره
حالا بگیم خرج عروسی و همه چیز هم به کنار اصلا ندید بگیریم
وقتی زن گرفت هم گیرم ترفیع حقوق هم گرفت و شد ماهی 1 ملیون
کل اون پول پس انداز که باید بره واسه رحن (کم نباشه تازه ! ) با ماهی 1 ملیون چظوری می شه هم اجاره داد هم زندگی را چرخوند ؟!
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر به نکته مهمی اشاره کردید !
نمی دونم شغل شما چیه و از کدام طبقه هستید
والی فقط یه حساب سر انگشتی بهتون می دم که همه چیز را با هم قاطی نکنید
پسری که از دانشگاه خارج می شه خیلی خوشبخت باشه همون 22 سالگی تموم کنه 2 سال هم سربازی همون سر ضرب هم کار گیرش بیاد توی 24 سالگی مهندسی گرایش خوبی هم خونده باشه بره سر کار بالای 700 نمی دن (دست بالا گرفتم) بگیم دو سال هم هیچی خرج نکنه بعد از 2 سال 16.800 داره
حالا بگیم خرج عروسی و همه چیز هم به کنار اصلا ندید بگیریم
وقتی زن گرفت هم گیرم ترفیع حقوق هم گرفت و شد ماهی 1 ملیون
کل اون پول پس انداز که باید بره واسه رحن (کم نباشه تازه ! ) با ماهی 1 ملیون چظوری می شه هم اجاره داد هم زندگی را چرخوند ؟!

میشه.توقعات کمی پایین باشه میشه.
بنده با ششصد هزار تومن که سیصد هزار تومن میره برای قسط خونه و وام های دیگه دارم زندگی میکنم با صد هزار تومن هم اضافه کاری.
یعنی کلهم 400 هزار تومن.پول برق و آب و گازو ... رو با یارانه ها پرداخت میکنیم و تازه اضافه هم میاریم و چهارصد رو به خرج زندگی میزنیم و البته هم پس انداز داریم.
ول خرجی نکنید درست میشه.
 

samira.bas

عضو جدید
کاربر ممتاز
اون خانم حتما طاقت و تحمل گرما رو داره وگرنه خودش از کارش استعفا میداد......شما نیاز نیست بشی دایه مهربون تر از مادر ...........راستی همه اینایی رو که گفتی با سرعت سرسام آور تاکسی که از کنار اون خانم رد شد دیدی؟
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
اون خانم حتما طاقت و تحمل گرما رو داره وگرنه خودش از کارش استعفا میداد......شما نیاز نیست بشی دایه مهربون تر از مادر ...........راستی همه اینایی رو که گفتی با سرعت سرسام آور تاکسی که از کنار اون خانم رد شد دیدی؟

نه .نداره.زن تحمل این سختی رو نداره.شاید صداش در نیاد و به خاطر پول و جایگاه کاری و ... حرفی نزنه ولی ده سال بعد که اندازه بیست سال پیر شد اون موقع میتونی بفهمی که تحمل داره یا نه.وقتی به زنهای کارمند هم سن و سال همسرم نگاه میکنم این عدم تحمل رو میتونم تو چهره پیرترشون ببینم.

به نظرتون سه الی چهار ثانیه بیشتر نیاز هست به دیدن این زن با اون ویژگی؟؟؟
 

samira.bas

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه .نداره.زن تحمل این سختی رو نداره.شاید صداش در نیاد و به خاطر پول و جایگاه کاری و ... حرفی نزنه ولی ده سال بعد که اندازه بیست سال پیر شد اون موقع میتونی بفهمی که تحمل داره یا نه.وقتی به زنهای کارمند هم سن و سال همسرم نگاه میکنم این عدم تحمل رو میتونم تو چهره پیرترشون ببینم.

به نظرتون سه الی چهار ثانیه بیشتر نیاز هست به دیدن این زن با اون ویژگی؟؟؟


یک تحمل داره ........یه کم راجع به زن ها تحقیق کن بعد صحبت کن
شما چرا فکر می کنی همه کشته مرده و پول و جاه طلبی هستن؟؟؟ هر کس به دلیلی که برای خودش منطقی و محترمه راهی رو انتخاب می کنه .........همسر شما خونه داره و این موضوع روحش رو ارضاء میکنه..................من شاغلم و شغلم باعث ارضای روحیمه............فکر نمیکم لازم باشه کسی برای من دلسوزی کنه........من راهم رو خودم انتخاب کردم و ازش راضی هم هستم.
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک تحمل داره ........یه کم راجع به زن ها تحقیق کن بعد صحبت کن
شما چرا فکر می کنی همه کشته مرده و پول و جاه طلبی هستن؟؟؟ هر کس به دلیلی که برای خودش منطقی و محترمه راهی رو انتخاب می کنه .........همسر شما خونه داره و این موضوع روحش رو ارضاء میکنه..................من شاغلم و شغلم باعث ارضای روحیمه............فکر نمیکم لازم باشه کسی برای من دلسوزی کنه........من راهم رو خودم انتخاب کردم و ازش راضی هم هستم.

شما راهتونو خودتون انتخاب میکنید .
من بحث کلی رو گفتم و معضلات جوامع امروز.
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
میشه.توقعات کمی پایین باشه میشه.
بنده با ششصد هزار تومن که سیصد هزار تومن میره برای قسط خونه و وام های دیگه دارم زندگی میکنم با صد هزار تومن هم اضافه کاری.
یعنی کلهم 400 هزار تومن.پول برق و آب و گازو ... رو با یارانه ها پرداخت میکنیم و تازه اضافه هم میاریم و چهارصد رو به خرج زندگی میزنیم و البته هم پس انداز داریم.
ول خرجی نکنید درست میشه.
بله مهندس
جسارتا من آس و پاس یک لا قبا پولم کجا بود خونه بخرم که گیرم بخوام قسطش را بدم ؟
والا ما تو مرحله کارش موندیم حالا قسطش بماند!
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
من شاغلم و شغلم باعث ارضای روحیمه............فکر نمیکم لازم باشه کسی برای من دلسوزی کنه........من راهم رو خودم انتخاب کردم و ازش راضی هم هستم.

این جمله رو همه زنهای شاغل تو تمام دنیا میگن
ولی موندم چرا اینقدر افسردگی بینشون زیاد شده و شکسته تر میشن!!!
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله مهندس
جسارتا من آس و پاس یک لا قبا پولم کجا بود خونه بخرم که گیرم بخوام قسطش را بدم ؟
والا ما تو مرحله کارش موندیم حالا قسطش بماند!

پس انداز چندین ساله و وام و ...باعث شد که یه خونه کوچیک بگیرم(همون مسکن مهر)
پس خونه داری به پولداری نیست.

شما دوست داری تو ولیعصر به بالا بشینی خب پولی که من دادم برای پیش خرید خونه رو باید بدید برای رهن.
 

tamar

عضو جدید
چقدر به نکته مهمی اشاره کردید !
نمی دونم شغل شما چیه و از کدام طبقه هستید
والی فقط یه حساب سر انگشتی بهتون می دم که همه چیز را با هم قاطی نکنید
پسری که از دانشگاه خارج می شه خیلی خوشبخت باشه همون 22 سالگی تموم کنه 2 سال هم سربازی همون سر ضرب هم کار گیرش بیاد توی 24 سالگی مهندسی گرایش خوبی هم خونده باشه بره سر کار بالای 700 نمی دن (دست بالا گرفتم) بگیم دو سال هم هیچی خرج نکنه بعد از 2 سال 16.800 داره
حالا بگیم خرج عروسی و همه چیز هم به کنار اصلا ندید بگیریم
وقتی زن گرفت هم گیرم ترفیع حقوق هم گرفت و شد ماهی 1 ملیون
کل اون پول پس انداز که باید بره واسه رحن (کم نباشه تازه ! ) با ماهی 1 ملیون چظوری می شه هم اجاره داد هم زندگی را چرخوند ؟!

من ماهي 650 هزار تومن مي گيرم ( شهرستان زندگي مي کنم ) مستأجر هستم و کلي هم وام دارم زنم هم خانه داره زندگيه متوسطي داريم ولي هيچ وقت راضي نميشم همسرم بره سر کار چون تصور اين که سختي کار چقدر ميتونه اون رو خسته کنه و باعث بروز مشکل براي هر دومون بشه ديونم ميکنه من خانم هاي کارمند توي اداره خودمون روميبينم که همگي با همسراشون مشکل دارن
 

Taghdir

عضو جدید
به نظر من خانوما دارن درس میخونن که بتونن کار کنن...
وارد اجتماع بشن./تو بحث کار من هرگز جنسیت رو مطرح نمیکنم و بیشتر بحث انسانیت هستش تا
جنسیت!!
کسی که دوست داره خوب زندگی کنه...همه چی داشته باشه فکر همه جاشو کرده
 

203_fariba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من ماهي 650 هزار تومن مي گيرم ( شهرستان زندگي مي کنم ) مستأجر هستم و کلي هم وام دارم زنم هم خانه داره زندگيه متوسطي داريم ولي هيچ وقت راضي نميشم همسرم بره سر کار چون تصور اين که سختي کار چقدر ميتونه اون رو خسته کنه و باعث بروز مشکل براي هر دومون بشه ديونم ميکنه من خانم هاي کارمند توي اداره خودمون روميبينم که همگي با همسراشون مشکل دارن
من با نظر شما كاملا مخالفم نميدونم چه جوری که تمامی همکار های خانم شما با همسرانشون مشکل دارن ولی من بین دوستان اطرافیان و فامیل خانواده هایی رو دیدم که والدین خانواده شاغل هستند و زندگی خوبی دارند و فرزندان خوب وتحصیل کرده ای هم تحویل جامعه دادن
 
آخرین ویرایش:

203_fariba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این جمله رو همه زنهای شاغل تو تمام دنیا میگن
ولی موندم چرا اینقدر افسردگی بینشون زیاد شده و شکسته تر میشن!!!
اتفاقا من کاملا بر عکس شما شنیدم اگه یک زن تو خونه بشینه و فعالیت اجتماعی نداشته باشه دچار افسردگی و یاس میشه که مسلما کار کردن خودش یک نوع فعالیت اجتماعی محسوب میشه
 

drippy*

عضو جدید
دیروز سوار تاکسی بودم .عموما هم تاکسی ها به بهانه خراب بودن کولر داخل تاکسی رو کوره جهنمی میکنن و حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.

هوای تهران واقعا داغ بود.حتی کمی هم که باد می اومد باد داغ بود که انگار میخواست پوست رو بسوزونه.

از شدت گرما سرگیجه گرفته بودم.بعد یه لحظه با خودم فکر کردم منی که مثلا مرد هستم اینطور داغون دارم میشم خدا رو شکر که خانومم الان زیر باد کولر تو خونه داره ناهار درست میکنه و بیرون نیست که اینطور بسوزه.با این فکر یه لحظه آرامش پیدا کردم و خدا رو شکر کردم.

تو همین فکر و ارامش بودم که یهو یه تصویری رو دیدم که تمام ارامشم به هم ریخت:

یه زنی که معلوم بود کارمند یه اداره ای بود زیر افتاب و باد داغی که می وزید منتظر تاکسی بود.چهره این زن رو که دیدم اعصابم خورد شد.چهره ای کاملا داغون و خسته و پژمرده که داغی نور افتاب پوست صورتشو هم سیاه کرده بود و هم سرخ.یه جوری هم دهنش باز بود از گرمای وحشتناک که انگار داره از تشنگی تلف میشه.

بدجور این تصویر منو شوکه کرد.تا اومدم از شوک در بیام و پیاده شم که اون خانوم سوار شه راننده تاکسی با سرعت سرسام اوری که داشت یکی دو کیلومتر دور شد و عملا کاری از دستم بر نمی اومد.
اگه توجه کنیم هر روز این جور تصاویر رو بارها و بارها تو خیابونها این شهر لعنتی میبینیم.

واقعا به کجا داریم کشیده میشیم که زنی که مثل برگ گل لطیف هست رو اینطور باهاش رفتار میکنیم.زنی که باید ملکه خانه و خانواده باشه و تو خونه در کمال ارامش و خنکی تمام دغدغه اش تربیت جامعه اینده باشه رو به بهونه پول ورفاه بیشتر زندگی مشترک!!!! (همون حرص و طمع زیاد) یا برابری و استقلال و شخصیت اجتماعی و از این قبیل حرفهای به ظاهر خوشگل و با کلاس ، میکشونیمش به خیابون تا تو گرمای شدید تابستون و سرمای شدید زمستون بره سر کار!!!
یه لحظه فکر کردم که این خانم کنار خیابون اگه برسه خونه دیگه رمقی داره که به بچه هاش برسه و باهاشون بازی کنه و اخر شب براشون قصه بخونه و ...؟؟؟کسی که فردا 6 صبح باید حرکت کنه بازم بره اداره!
یکی از دلایل اصلی انحطاط خانواده ها و افزایش تربیت نا صحیح فرزندان اینده و رشد بزه و خلاف و طلاق و .... به نظرتون نمیتونه این باشه که رکن اصلی خانواده و کانون اصلی تربیت و گرمی خانه یعنی مادر را ضعیف کردیم؟؟؟؟

از کجا فهمیدین کارمنده؟:razz:
تازه مگه فقط خانومای شاغل تو این گرما بیرون میرن؟یکی میره واسه خرید یکی میره دانشگاه یکی میره دکتر و....
اینی که شما میگین یعنی زنو بکنین تو صندوق (خونه)یه قفلم بهش بزنین که تو جامعه نیاد یه وقت از گرما تلف میشه!!!!:sweatdrop:
یه خانم میتونه شاغل هم باشه ولی کارای دیگه رو به شوهرش بسپاره(تقسیم وظایف) که مجبور نباشه برای خرید و آوردن بچه هاش از کلاس و....تو این گرمای طاقت فرسا بره بیرون وقت قصه گفتن برای بچه هاشم داشته باشه:d
اون خانمی که شما دیدین احتمالا شوهر بی مسئولیتی داشته:w12:
 

Dota_Eng

کاربر فعال
دیروز سوار تاکسی بودم .عموما هم تاکسی ها به بهانه خراب بودن کولر داخل تاکسی رو کوره جهنمی میکنن و حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.

هوای تهران واقعا داغ بود.حتی کمی هم که باد می اومد باد داغ بود که انگار میخواست پوست رو بسوزونه.

از شدت گرما سرگیجه گرفته بودم.بعد یه لحظه با خودم فکر کردم منی که مثلا مرد هستم اینطور داغون دارم میشم خدا رو شکر که خانومم الان زیر باد کولر تو خونه داره ناهار درست میکنه و بیرون نیست که اینطور بسوزه.با این فکر یه لحظه آرامش پیدا کردم و خدا رو شکر کردم.

تو همین فکر و ارامش بودم که یهو یه تصویری رو دیدم که تمام ارامشم به هم ریخت:

یه زنی که معلوم بود کارمند یه اداره ای بود زیر افتاب و باد داغی که می وزید منتظر تاکسی بود.چهره این زن رو که دیدم اعصابم خورد شد.چهره ای کاملا داغون و خسته و پژمرده که داغی نور افتاب پوست صورتشو هم سیاه کرده بود و هم سرخ.یه جوری هم دهنش باز بود از گرمای وحشتناک که انگار داره از تشنگی تلف میشه.

بدجور این تصویر منو شوکه کرد.تا اومدم از شوک در بیام و پیاده شم که اون خانوم سوار شه راننده تاکسی با سرعت سرسام اوری که داشت یکی دو کیلومتر دور شد و عملا کاری از دستم بر نمی اومد.
اگه توجه کنیم هر روز این جور تصاویر رو بارها و بارها تو خیابونها این شهر لعنتی میبینیم.

واقعا به کجا داریم کشیده میشیم که زنی که مثل برگ گل لطیف هست رو اینطور باهاش رفتار میکنیم.زنی که باید ملکه خانه و خانواده باشه و تو خونه در کمال ارامش و خنکی تمام دغدغه اش تربیت جامعه اینده باشه رو به بهونه پول ورفاه بیشتر زندگی مشترک!!!! (همون حرص و طمع زیاد) یا برابری و استقلال و شخصیت اجتماعی و از این قبیل حرفهای به ظاهر خوشگل و با کلاس ، میکشونیمش به خیابون تا تو گرمای شدید تابستون و سرمای شدید زمستون بره سر کار!!!
یه لحظه فکر کردم که این خانم کنار خیابون اگه برسه خونه دیگه رمقی داره که به بچه هاش برسه و باهاشون بازی کنه و اخر شب براشون قصه بخونه و ...؟؟؟کسی که فردا 6 صبح باید حرکت کنه بازم بره اداره!
یکی از دلایل اصلی انحطاط خانواده ها و افزایش تربیت نا صحیح فرزندان اینده و رشد بزه و خلاف و طلاق و .... به نظرتون نمیتونه این باشه که رکن اصلی خانواده و کانون اصلی تربیت و گرمی خانه یعنی مادر را ضعیف کردیم؟؟؟؟
ببخشید ولی داری حرف مفت میزنی
اخه تو بیا تو ابادان تا بفهمی گرما یعنی چی
من هر بار تهران یا شهر های دیگه میام اصلا چیزی به نام گرما نمی بینم
ما بد بخت بیچاره ها تو ابادان یک پالایشگاه اندازه نصف تهران داریم اما...
سالی یک تاکسی ظهر ها نیست که سوار بشیم
خط های واحد هم ساعت 1 تا 5 بعد از ظهر تعطیل هستن
زمان های که خط هست هر 45 دقیقه یک خط رد میشه
به خدا تو این ابادان وقتی تو خیابون رد میشی چشمات مثل دوتا تخم مرغ که داره ابپز میشه قل قل می کنه اون وقت برای شما تهرانی ها دارن پل هوایی برقی میزنن
میدونی دمای ابادان بالای 60 درجه رسیده اخبار هنوز داره میگه 47 درجه یکی نیست بگه فلان فلان شده ها اون هواشناسی کویت 10 دقیقه پیش گفت 65 درجه مردم که خر نیستن
ابادان هر هفته 8 روز خاکه همش دارن می گن هوای تهران الودن خاک تو سر 7 جد اباداشون کرده
ابادان هوا خاکی تعطیل نمی کنن وقتی خاکش رسید به تهران و تمام خاک از ابادان رفته تازه اداره و داشنگاها و مدارس رو تعطیل می کنن
یکی نیست بگه ای بی پدر مادر ها شما باید خاک بیاد تا تو فلانتون تا بفهمید که مردم بیچاره اینجا چی میکشن ؟
 

203_fariba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما حالا به اعصاب خودتون مسلط باشید اینجوری حرص میخوری از دست میریاااااااا:surprised:
 

drippy*

عضو جدید
دیروز سوار تاکسی بودم .عموما هم تاکسی ها به بهانه خراب بودن کولر داخل تاکسی رو کوره جهنمی میکنن و حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.

هوای تهران واقعا داغ بود.حتی کمی هم که باد می اومد باد داغ بود که انگار میخواست پوست رو بسوزونه.

از شدت گرما سرگیجه گرفته بودم.بعد یه لحظه با خودم فکر کردم منی که مثلا مرد هستم اینطور داغون دارم میشم خدا رو شکر که خانومم الان زیر باد کولر تو خونه داره ناهار درست میکنه و بیرون نیست که اینطور بسوزه.با این فکر یه لحظه آرامش پیدا کردم و خدا رو شکر کردم.

تو همین فکر و ارامش بودم که یهو یه تصویری رو دیدم که تمام ارامشم به هم ریخت:

یه زنی که معلوم بود کارمند یه اداره ای بود زیر افتاب و باد داغی که می وزید منتظر تاکسی بود.چهره این زن رو که دیدم اعصابم خورد شد.چهره ای کاملا داغون و خسته و پژمرده که داغی نور افتاب پوست صورتشو هم سیاه کرده بود و هم سرخ.یه جوری هم دهنش باز بود از گرمای وحشتناک که انگار داره از تشنگی تلف میشه.

بدجور این تصویر منو شوکه کرد.تا اومدم از شوک در بیام و پیاده شم که اون خانوم سوار شه راننده تاکسی با سرعت سرسام اوری که داشت یکی دو کیلومتر دور شد و عملا کاری از دستم بر نمی اومد.
اگه توجه کنیم هر روز این جور تصاویر رو بارها و بارها تو خیابونها این شهر لعنتی میبینیم.

واقعا به کجا داریم کشیده میشیم که زنی که مثل برگ گل لطیف هست رو اینطور باهاش رفتار میکنیم.زنی که باید ملکه خانه و خانواده باشه و تو خونه در کمال ارامش و خنکی تمام دغدغه اش تربیت جامعه اینده باشه رو به بهونه پول ورفاه بیشتر زندگی مشترک!!!! (همون حرص و طمع زیاد) یا برابری و استقلال و شخصیت اجتماعی و از این قبیل حرفهای به ظاهر خوشگل و با کلاس ، میکشونیمش به خیابون تا تو گرمای شدید تابستون و سرمای شدید زمستون بره سر کار!!!
یه لحظه فکر کردم که این خانم کنار خیابون اگه برسه خونه دیگه رمقی داره که به بچه هاش برسه و باهاشون بازی کنه و اخر شب براشون قصه بخونه و ...؟؟؟کسی که فردا 6 صبح باید حرکت کنه بازم بره اداره!
یکی از دلایل اصلی انحطاط خانواده ها و افزایش تربیت نا صحیح فرزندان اینده و رشد بزه و خلاف و طلاق و .... به نظرتون نمیتونه این باشه که رکن اصلی خانواده و کانون اصلی تربیت و گرمی خانه یعنی مادر را ضعیف کردیم؟؟؟؟
ولی شما نویسنده خوبی میشیا;)
انقدر قشنگ توصیف کردی که دلم واسه اون زن بیچاره کباب شد:cry:... شما احیانا جز انجمن حمایت از زنان ستم دیده وبدبخت نیستین؟؟؟!!!:biggrin:
 

Sarp

مدیر بازنشسته
سرمایه داری اینو ایجاب میکنه !
که نیروی کار ارزان وارد بازار کار شه !
نیروی کار ارزان هم راهش به خدمت گرفتن خانوماست
حالا خانوما رو چجوری از خونه ها بکشونن بیرون ؟
با تحقیر خانه و از بین بردن مفهوم جنسیت و شعار برابری جنسیتی و اقتصادی زن و مرد !
چجوری اینا رو عملی کنند ؟
با وارونه جلوه دادن معنویت و دین و زدن برچسب برده داری روی دین !

کاش یکی از این کارشناسای دینی - اجتماعی عرب تو ایران بود تا این چیزا رو موشکافی کنه تا خانوما متوجه شن فمنیسم یعنی چی و چه بلائی سر جوامع آورده و میاره
 

chehresaz

عضو جدید
hameye halat haii k shoma arz kardin momkene baraye khanum ha pish biad .vali baz in khanum ha hastand k bayad haghe entekhab dashte bashand va salahe khodeshun va khunevadashuno dar nazar begirand
 

Similar threads

بالا