بامزی قویترین خرس دنیا

مهندسی گاز

عضو جدید
کارتون بامزی یکی از قشنگترین کارتونهای دوران کودکی جوانهای امروزی


تمام کسانی که تقریباً 22 یا 23 سالگی را رد کرده اند و یا آنهایی که در طی دهه 60 (شمسی نه میلادی!) دوران کودکی و نوجوانی را پای تلویزیون دو کاناله آن زمان گذرانده اند و کلی از برنامه های آن دوران خاطره دارند، با کارتون جذابی به نام "بامزی، قوی ترین خرس دنیا" آشنا هستند.




[FONT=Times New
Roman]نام بامزی از کلمه اسکاندیناوی به معنای خرس و یا عروسک خرسی عظیم الجثه گرفته شده است (البته بر خلاف این معنی، بامزی از جثه کوچک و نسبتاً نحیفی برخوردار بود.) بامزی قهوه ای رنگ بود و با خوردن (یا دوپینگ کردن!) عسلی مخصوص معروف به عسل تندر یا عسل غرش قوی شدن را در ذره ذره وجودش احساس می کرد (البته بعد از خوردن عسل یک فیگور هم می آمد.) این عسل ویژه رامادربزرگ بامزی تهیه می کرد و هر کسی به جز او آن را می خورد دچار یک دل درد سه روزه می شد. بهترین دوستان بامزی عبارت بودند از:[/FONT]​



یک خرگوشی به نام Little Hop. این خرگوش سفید بسیار سریع و اما ترسو بود و به نظر می رسید که مرتب خود را در موقعیت های محیرالعقول قرار می داد تا بامزی بیاید و نجاتش بدهد.قطعاً یکی از محبوب ترین و به یاد ماندنی ترین کاراکتر های مجموعه، لاک پشتی همیشه خواب آلود، نابغه و مخترع به نام شلمان Shellman بود که همیشه طبق برنامه دلخواهش زندگی می کرد و هیچ فردی نمی توانست او را از رعایت برنامه اش منصرف کند.




برنامه ریزی دقیق و اعتماد به نفس شلمان زبانزد خاص و عام بود و در حالی که امروزه "آنتونی رابینز" و تمام نمونه های ایرانی و خارجی اش دائماً شعار تقویت برنامه ریزی و اعتماد به نفس می دهند، شلمان سال های پیش خدای این حرف ها بود!

یکی از جذاب ترین صحنه هایی که از شلمان به یاد می آورم شطرنج بازی کردن او با خودش بود! او خواب خود را هرگز و به هیچ دلیلی کنسل نمی کرد





شلمان وسیله نقلیه ای ساخته بود که عقب آن به جای لاستیک پاهایی مثل پاهای آدم داشت. این پاها قادر بودند احساس کنند چه زمانی باید حرکت کنند و چه زمانی بایستند. این وسیله طوری طراحی شده بود که شلمان بتواند به بالشت سفید رنگش روی ماشین تکیه کند و هر وقت لازم باشد روی همان وسیله نقلیه بخوابد. بامزی و دوستانش به ارزش های خاصی اعتقاد داشتند. آنها قویاً با نژاد پرستی، زورگویی و خشونت مخالف بودند. بامزی آن قدر مهربان بود که دشمن شماره یک او یعنی آقا گرگه گاهی به دوست او تبدیل می شد ولی باز هم به شیطنت روی می آورد.




حتما اون قسمت که بامزی با دشمنش مسابقه اسب سواری می داد یادتونه؟!

بامزی سوار خر بود و رفیقش سوار اسب، این دو در مسابقه ای به غایت هیجان انگیز شرکت کردند. هیجان مسابقه به اندازه ای بود که تهیه کنندگان سریال تصمیم گرفتند این قسمت را دو یا سه تکه کنند، و تلویزیون ایران هم آن موقع چند هفته طول کشید تا این قسمت را به خورد این ملت داد. (وای که چه زجری می کشیدیم تا قسمت بعدی!)

بامزی در اواخر مسابقه به آقا خره یک قوطی عسل می دهد و خره با قدرت تمام می رسه یه اسبه و همزمان با هم از روی خط پایان رد می شوند، برنده مسابقه مجهول می مونه و بعد از بازبینی فیلم معلوم میشه آقا خره در لحظه رد شدن از روی خط پایان زبونشو در آورده و بنا بر این زبون آقا خره زودتر از رقیب به خط پایان رسیده بود و بامزی برنده می شود. البته سکانس نفس گیری بود. نظیر این صحنه ها را فقط در فیلمی مثل بن هور می شود دید
 

کلروفیل

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادش بخیر چه دورانی بود! وای که چقدر این کارتون تو دوران دانشگاه بدردمون میخورد! چقدر از اسامی شخصیت هاش رو روی بچه ها گذاشته بودیم...........:heart:
 

Similar threads

بالا