اصول و ارزشهاى دينى و تشكيكهاى مهاجمان

فدكي

عضو جدید
اصول و ارزشهاى دينى و تشكيكهاى مهاجمان
اگر كسانى اعتقاد يقينى داشته باشند كه اسلام حق است و همه مردم بايد به آن ايمان بياورند و گرنه گمراه مىشوند، به عذاب آخرت مبتلا مىگردند و سعادت ابدى آنها به خطر مى افتد اصلاً شكل زندگىشان عوض مىشود;
مثلاً در اين چند سال اخير، به دليل اينكه اين مسائل تاحدى جدّى گرفته شده است جوانها و نوجوانان ما در صحنه هاى نبرد چه افتخاراتى كه نيافريده اند! جوانان پانزده شانزده ساله ما، با اعتقاد به آخرت و امدادهاى غيبى، دنيا را تكان داده اند اينها همه به خاطر جدّى گرفتن اين مسائل است. اگر يك ملت شصت ميليونى، همه، اين مسائل را جدى بگيرند در ساير ملّتها هم اثر مىگذارند و تدريجاً دنيا عوض مىشود.
 

فدكي

عضو جدید

اما دشمن براى اينكه اين مسائل جدّى گرفته نشود تبليغات مىكند; مىگويد: دين يك سلسله پندارهايى است مربوط به زندگى شخصى افراد، هر كس در اعتقادى كه دارد آزاد است ولى نبايد به اعتقاد ديگران كارى داشته باشد. در حالى كه عمده شعارهاى پس از انقلاب مابر اين اساس بود كه «ما انقلابمان را به همه جهان صادر مىكنيم»; يعنى ما يك سلسله باورهاى دينى داريم كه مىخواهيم آنها را براى ديگران هم اثبات كنيم. اجبارى هم نسبت به پذيرش حرفمان نداريم. تنها مىگوييم حرف ما رابشنويد اگر دلايل ما براى شما قابل قبول است بپذيريد.
آنها چه پاسخ مىدهند؟ آنها مىگويند اولاً، اصلا دليل نياوريد; زيرا دليلهاى فلسفى و تعقّلى هيچ اعتبارى ندارد. فقط دلايل حسّى و تجربى قابل پذيرش است. ثانياً، اگر شما به دنبال اين هستيد كه چيزى را به طور يقينى كشف كنيد و بدان معرفت صحيح پيدا كنيد اين يك خيالى بيش نيست و هرگز تحقّق نخواهد يافت. كشف حقيقت و پيدا كردن اعتقاد يقينى نسبت به يك چيز نشدنى است. انسان هرگز نمى تواند از شك رهايى يابد.
 

فدكي

عضو جدید
اينها كارهايى است كه دشمنان ما در زمينه شناخت و جهان بينى انجام مىدهند و مهمترين و مؤثرترين كارى است كه آنها انجام مىدهند، براى اينكه ايمان ما را از بين ببرند.
اما در زمينه مسائل ارزشى: در مدت هشت سال جنگ تحميلى، مردم به اشكال مختلف به جبهه ها كمك مىكردند، از پيرزن و پير مرد و خرد و كلان به طور كلّى، هر كس به هر شكلى كه مىتوانست كمك مىكرد. همه اين كمكها به دليل باورهايى بود كه مردم به خدا و قيامت و حساب و كتاب داشتند، و به خاطر يك سلسله ارزشهايى بود كه بدانها دل بسته بودند: ايثار، فداكارى، جانبازى و امثال آن. اهميّت اين مسائل براى آنها چنان بود كه حاضر بودند جان خود را بدهند ولى اين ارزشها مخدوش نشود. پس پاىبندى به اين ارزشهاست كه چنين حماسه هايى را مىآفريند. اگر موفق شوند كه اين پاىبندى را از مردم ما بگيرند در اهداف پليد خود پيروز شده اند. لذا براى سست كردنِ پاىبندى مردم سعى مىكنند كه اين ارزشها را اعتبارى جلوه دهند. مىگويند:
گروهى چيزى را پسنديدند و بدان دل بستند، همان براى آنها ارزش شد.گروهى هم چيز ديگرى را پسنديدند آن چيز برايشان ارزش شد. امروز براى جامعه اى فلان چيز ارزش است و فردا چيز ديگر اولاً، اينها دليلى عقلانى ندارند. ثانياً، به فرض داشتن دليل عقلانى چنين دلايلى اطمينان بخش نيستند چون اينها مسائلى متافيزيكى و غير قابل اثبات، هستند بخصوص آنكه مسائل ارزشى را متافيزيكى هم نمىتوان دانست; زيرا ارزش اعتبارى است و اعتباريات برهان بردار نيست. عده اى چنين خواسته اند و چيزى را براى خود به عنوان ارزش مطرح كرده اند، فردا هم چيز ديگرى به عنوان ارزش جديد مطرح مىكنند.
 

فدكي

عضو جدید
امروز فداكارى، جان بازى و شهادت طلبى ارزش است، فردا پول پرستى، كاخ نشينى، صنعت و تكنولوژى ارزش است.
اگر اين فكر رواج پيدا كند كه ارزشها امورى اعتبارى هستند، پايه و اساسى ندارند و تابع يك سلسله شرايط اجتماعى و فرهنگى خاص هستند مسائل ارزشى كه در طول تاريخ براى ما مطرح بوده به تدريج، بر اثر تأثير فرهنگهاى بيگانه بر جوانان، دگرگون خواهد شد. در اين صورت جوانان ما در آينده، حاضر نخواهند بود كه نارنجك به كمر ببندند و خود را به زير تانك دشمن بيندازند. چرا؟ چون در گذشته اين كارها ارزش بوده ولى اكنون ارزش خود را از دست داده است.
در عوض، هنر، رقاصى و خوانندگى و امثال آن ارزش شده است.
پس استعمارگران براى اينكه جامعه ما را از عمل به مسائل ارزشى خود باز دارد يعنى از رفتارى كه به نفع مستكبران نيست جلوگيرى كنند، چنين دسيسه هايى را بكار مىگيرند. آنها مىدانند كه رفتار ملت ما و دستگاه ارزشى كه تاكنون برايش مطرح بوده موجب شده است كه قدرتى در آنها بوجود آيد كه اگر تمام قدرتهاى جهان دست به دست هم دهند نتوانند با اين ملت مبارزه كنند و او را به زانو در آورند. پاىبندى به اين اعتقادات و ارزشها براى استكبار، گران تمام مىشود و او را در مبارزه سياسى، نظامى و اقتصادى به شكست وادار مىكند تا آنجا كه مىبيند هيچ راه ديگرى جز مبارزه فرهنگى وجود ندارد.
 

Similar threads

بالا