hacker boy
عضو جدید
چکیده : پشت اغلب ادعاهای هیتلر نوعی ذهنیت پزشکی، بهداشتی نهفته است. او در کتاب نبرد من از یهودیان با عناوینی همچون «انگل»، «ویروس»، «دمل چرکین» و امثال اینها نام میبرد تا بتواند راه را برای نسلکشی سازمانیافته فراهم کند. از این منظر فقط با تشبیه ملت آلمان به یک «بدن» و آسیبپذیری آن میتوان راضی به کشتن «میکروب»هایی شد که آن را آلودهاند.
کلمه – مسعود شریف: وفور استفاده از واژگان پزشکی و استعارات بیولوژیکی در گفتار دولتمردان کنونی معنای روشنی دارد. دولتی که از توجیه منطقی اَعمال و رفتار خود عاجز است دست به دامان شبیهسازی میشود تا قدرت اِقناع خویش را بالا برد. آخرین نمونه از چنین شبیهسازیهایی در مورد طرح هدفمندسازی یارانه به چشم میخورد.
دستگاه تبلیغاتی دولت در قامت صدا و سیما، ائمه جمعه، کار[نا]شناسان اقتصادی دست به کار میشود تا همة توش و توان خود را برای توجیه حذف یارانههای حامل انرژی رو کند. خلاصه این تلاشها در یک ترکیب پزشکی ارائه میشود: «جراحی اقتصادی». تشبیه یک فعالیت اقتصادی به گونهای «جراحی» در واقع بستر مناسب را برای دولت فراهم میکند تا مهر سکوت بر دهان منتقدان خویش زند. وقتی پای بیماری در میان باشد که در آستانة مرگ است چه چاره جز جراحی، و در اینصورت چه کسی یارای مخالفت با چنین عملی را دارد. البته بکارگیری اصطلاحات پزشکی در میان سیاستمداران ایرانی مسبوق به سابقه است و تنها منحصر به این مورد نمیشود. آنجا که نمیتوان بهسادگی از اِقبال افکار عمومی برخوردار بود، پای چنین استدلالهایی به میان میآید. برای نمونه سالهاست ترجیعبند واحد مسئولانِ بهخصوص فرهنگی دولت، با سابقة بعضاً نظامی، این است که «x سلامت خانواده را به خطر میاندازد». حال میتوان به جای متغیر x هر چیز دیگری گذاشت: ماهواره سلامت خانواده را به خطر میاندازد، بالا رفتن سن ازدواج سلامت خانواده را به خطر میاندازد، افزایش حضور دختران در دانشگاه سلامت خانواده را … . بدینترتیب هر آنچه از دایره اختیار ما خارج است میتواند سلامت خانواده را به خطر بیندازد. با این وصف چه کسی حاضر است سلامت یک ارگانیسم زنده به خطر بیفتد؟ این حربهای زبانی-بلاغی است که تنها بهکارِ بستن دهان مخالفان میآید. از این طریق به محض اینکه کسی اعتراض کند و فیالمثل به نحوة برخورد نیروی انتظامی با ماهواره انتقاد داشته باشد پاسخ میشنود که: «مگر نمیبینید سلامت خانواده در خطر است».
بدینقرار آنگاه که دست سیاستورزان از مقبول جلوهدادن خطمشیهایشان کوتاه است، استعارات پزشکی-بهداشتی به میان میآید تا محملی باشد برای پوشاندن واقعیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بینالمللی.
این قبیل استعارات، تداعیِ تاریخی مشخصی دارد. نگاهی به سیاستهای نژادی صدراعظم رایش سوم، هیتلر، بیشترین کاربرد این واژگان را نشان میدهد. پسِ پشت اغلب ادعاهای هیتلر نوعی ذهنیت پزشکی، بهداشتی نهفته است. ذهنیتی که منجر به کشتار نظاممند یهودیان در اردوگاههای کار اجباری شد. او در کتاب نبرد من اشاره میکند که «زهر را فقط میتوان با یک پادزهر از بین برد» و یا از یهودیان با عناوینی همچون «انگل»، «ویروس»، «دمل چرکین» و امثال اینها نام میبرد تا بتواند راه را برای نسلکشی سازمانیافتهای فراهم کند که بههیچوجه نمیتوان آن را پذیرفت. از این منظر فقط با تشبیه ملت آلمان به یک «بدن» و آسیبپذیری آن است که میتوان راضی به کشتن «میکروب»هایی شد که آن را آلودهاند.
اینکه سیاستهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی را از سنخ فعالیتهای پزشکی برای نجات بیماری بدانیم که فرد، خانواده، یا جامعه نام دارد و فیالمثل در توجیه طرح بحثبرانگیز هدفمند کردن یارانهها از «جراحی اقتصادی» نام ببریم که در مقابل آن باید با فتنهگران اقتصادی یا همان میکروبها، ویروسها، انگلها، دملهای چرکینی که در روند جراحی وقفه وارد میکنند برخورد کرد، همه و همه نشان از یک چیز دارد: مشروعیتبخشی به طرحی که مشروعیت آن از پیش زیر سؤال است.
کلمه – مسعود شریف: وفور استفاده از واژگان پزشکی و استعارات بیولوژیکی در گفتار دولتمردان کنونی معنای روشنی دارد. دولتی که از توجیه منطقی اَعمال و رفتار خود عاجز است دست به دامان شبیهسازی میشود تا قدرت اِقناع خویش را بالا برد. آخرین نمونه از چنین شبیهسازیهایی در مورد طرح هدفمندسازی یارانه به چشم میخورد.
دستگاه تبلیغاتی دولت در قامت صدا و سیما، ائمه جمعه، کار[نا]شناسان اقتصادی دست به کار میشود تا همة توش و توان خود را برای توجیه حذف یارانههای حامل انرژی رو کند. خلاصه این تلاشها در یک ترکیب پزشکی ارائه میشود: «جراحی اقتصادی». تشبیه یک فعالیت اقتصادی به گونهای «جراحی» در واقع بستر مناسب را برای دولت فراهم میکند تا مهر سکوت بر دهان منتقدان خویش زند. وقتی پای بیماری در میان باشد که در آستانة مرگ است چه چاره جز جراحی، و در اینصورت چه کسی یارای مخالفت با چنین عملی را دارد. البته بکارگیری اصطلاحات پزشکی در میان سیاستمداران ایرانی مسبوق به سابقه است و تنها منحصر به این مورد نمیشود. آنجا که نمیتوان بهسادگی از اِقبال افکار عمومی برخوردار بود، پای چنین استدلالهایی به میان میآید. برای نمونه سالهاست ترجیعبند واحد مسئولانِ بهخصوص فرهنگی دولت، با سابقة بعضاً نظامی، این است که «x سلامت خانواده را به خطر میاندازد». حال میتوان به جای متغیر x هر چیز دیگری گذاشت: ماهواره سلامت خانواده را به خطر میاندازد، بالا رفتن سن ازدواج سلامت خانواده را به خطر میاندازد، افزایش حضور دختران در دانشگاه سلامت خانواده را … . بدینترتیب هر آنچه از دایره اختیار ما خارج است میتواند سلامت خانواده را به خطر بیندازد. با این وصف چه کسی حاضر است سلامت یک ارگانیسم زنده به خطر بیفتد؟ این حربهای زبانی-بلاغی است که تنها بهکارِ بستن دهان مخالفان میآید. از این طریق به محض اینکه کسی اعتراض کند و فیالمثل به نحوة برخورد نیروی انتظامی با ماهواره انتقاد داشته باشد پاسخ میشنود که: «مگر نمیبینید سلامت خانواده در خطر است».
بدینقرار آنگاه که دست سیاستورزان از مقبول جلوهدادن خطمشیهایشان کوتاه است، استعارات پزشکی-بهداشتی به میان میآید تا محملی باشد برای پوشاندن واقعیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بینالمللی.
این قبیل استعارات، تداعیِ تاریخی مشخصی دارد. نگاهی به سیاستهای نژادی صدراعظم رایش سوم، هیتلر، بیشترین کاربرد این واژگان را نشان میدهد. پسِ پشت اغلب ادعاهای هیتلر نوعی ذهنیت پزشکی، بهداشتی نهفته است. ذهنیتی که منجر به کشتار نظاممند یهودیان در اردوگاههای کار اجباری شد. او در کتاب نبرد من اشاره میکند که «زهر را فقط میتوان با یک پادزهر از بین برد» و یا از یهودیان با عناوینی همچون «انگل»، «ویروس»، «دمل چرکین» و امثال اینها نام میبرد تا بتواند راه را برای نسلکشی سازمانیافتهای فراهم کند که بههیچوجه نمیتوان آن را پذیرفت. از این منظر فقط با تشبیه ملت آلمان به یک «بدن» و آسیبپذیری آن است که میتوان راضی به کشتن «میکروب»هایی شد که آن را آلودهاند.
اینکه سیاستهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی را از سنخ فعالیتهای پزشکی برای نجات بیماری بدانیم که فرد، خانواده، یا جامعه نام دارد و فیالمثل در توجیه طرح بحثبرانگیز هدفمند کردن یارانهها از «جراحی اقتصادی» نام ببریم که در مقابل آن باید با فتنهگران اقتصادی یا همان میکروبها، ویروسها، انگلها، دملهای چرکینی که در روند جراحی وقفه وارد میکنند برخورد کرد، همه و همه نشان از یک چیز دارد: مشروعیتبخشی به طرحی که مشروعیت آن از پیش زیر سؤال است.