ازدواج در دیگر ادیان آسمانی چگونه است ؟

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
در میان تمامی اقوام و ملت ها و مذاهب، ازدواج یک امر پذیرفته شده است. همه هر یک به نوعی ازدواج دارند، همان گونه که پیامبر اسلام (ص) فرمود: "برای هر قومی نکاحی است".
لیکن با توجّه به اختلافات فرهنگی، هر قوم و جامعه ای برای خویش آداب و سنن ویژه ای دارد که در این نوشتار نمی توان یکایک آن ها را متذکر شد. اینک به نحو گذرا به بیان برخی از آداب و سنن در پاره ای از ادیان و مذاهب می پردازیم.
سه دین بزرگ و آسمانی اسلام، مسیحیت و یهود برای ازدواج یک سری دستورهای مشترک و هماهنگ ارائه نموده اند. همه می گویند: ارضای امور جنسی باید از طریق عقد ازدواج و روال قانونی باشد. جملگی پیامبران الهی مردم را به پاکی و پاکدامنی تشویق و هدایت نموده اند.
آنان هم آورنده و تبیین کنندة اعتقادات راستینند و هم مربیان و الگوی اخلاقی و آورندة قوانین متعالی و سازنده. از جملة این قوانین مربوط به ازدواج است.
در دین یهود ازدواج عقدی است که در آن نوعی امر معنوی و الهی نهفته است. ازدواج عقدی است میان دو نفر که بر اساس آن برکت خدا را طلب می کند. این قرارداد به صورت کتبی است که شوهر به همسرش می دهد و "کتوبه" نام دارد.
آنان مراسم ازدواج را در زیر سایبانی و در حضور صدها نفر برگزار می کنند و جشن می گیرند
یهودیان ازدواج یهودی با غیر یهودی را روا نمی دانند.
در دین یهود نفقة زن بر عهدة مرد است.
سن مناسب ازدواج برای مردان هیجده و برای دختران دوازده و نیم و این را سن بلوغ دختران می دانند.
پدر می تواند دخترش را که زیر سن بلوغ است شوهر دهد، لیکن اگر دختر به این سن رسد و به ازدواج راضی نشد، ازدواج فسخ می گردد و نیازی به طلاق نیست.
مرد می تواند چند زن بگیرد.(برخی گفته اند محدودیت ندارد. برخی هم در چهار زن محدود کرده اند).
در دین یهود طلاق پذیرفته شده و اختیار آن در دست مرد است و نحوة آن هم چنین است که شوهر طلاق نامه را که "گِت" می نامند، به دست زنش می دهد و با تسلیم آن طلاق محقق می شود.
مرد باید ضمن طلاق زوجة خود مهریه ای را که حق او است به وی بپردازد.
گاهی هم نباید مهریه اش را بپردازد، و آن در صورتی است که زن در اجرای قوانین یهود سرپیچی کند،‌ مثلاً: بدون پوشاندن سر خود به میان مردان رود؛ با مردان از روی سبکسری گفتگو کند؛ در حضور شوهر خود به والدینش دشنام دهد؛ در خانه با شوهر خود با صدای بلند در امور زناشویی صحبت کند و همسایگان سخنش را بشنوند. در این امور ازدواج باطل می شود و مرد می تواند بدون پرداخت مهریه از او جدا شود.
دین مسیحیت:
قوانینی که در دین یهود وجود دارد، در دین مسیح هم پذیرفته شده، چون که در عهد جدید آمده است که عیسی(ع) گفت: "من نیامده ام تا شریعتی موسی را از بین ببرم، بلکه آمده تا آن را تکمیل نمایم".
بنابراین می توان گفت که در مجموع قوانین یهودیان در امر ازدواج مورد پذیرش مسیحیان نیز هست، لیکن با اندکی تفاوت، از جمله:
- نزد مسیحیان ازدواج حتماً باید دائمی باشد و قابل انقطاع نیست. آنان طلاق را به رسمیت نمی شناسند و هر فردی حق دارد تنها یک بار ازدواج کند، نه بیش تر.
- نزد مسیحیان ازدواج و تأهّل از ارزش دینی برخوردار نیست، بلکه تأکید آنان بر تجرد است. مسیحیان بر تجرد به مثابه آرمانی والا، به خصوص از آن جهت که عیسی ازدواج نکرده تأکید دارند.
برخی از این احکام در اسلام نیز وجود دارد و برخی مردود است که بررسی یکایک احکام، آداب و مراسم ازدواج به صورت مقایسه ای فرصتی فراتر از نگارش در یک نامه را می طلبد.
امروزه اقلیت های مذهبی،‌ یهودیان و مسیحیان در ایران،‌ همانند مسلمانان برای رسمیّت بخشیدن به ازدواجشان در اماکن مذهبی خویش عقد ازدواج را توسط عالم دینی خویش جاری می کنند و در دفتر ازدواج ثبت می نمایند.
در کشورهای اروپایی و بسیاری از نقاط جهان ثبت ازدواج در دفاتر دلیل بر رسمیت بخشیدن به آن است. در برخی همانند هندوها رسمیت ازدواج، برگزاری مراسم در حضور افراد است و نیازی به ثبت در دفاتر ازدواج ندارند.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
ازدواج در ایران باستان
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده می‌شد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بودانواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان می‌داد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشته‌اند. نوع دیگر که باعث بحث و جدل‌های زیادی میان امروزیان شده‌است خویدوده بود که ازدواج با محارم است.



اسلام
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه‌است. و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده می‌شود عفت و حیا از جملهٔ این صفات می‌باشند که یکی از راه‌های تأمین این صفات و سجایا، ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار می‌سازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعی‌ترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی می‌کند. طبق قوانین اسلامی تنها خواندن صیغه عقد توسط زن و تایید توسط مرد صحیح است و الزامی به وجود شاهد یا نماینده دینی نیست. البته می‌توان برای خواندن این جمله کسی را وکیل کرد که لازم هم نیست که نماینده دینی باشد.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت) را دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته می‌شود.
بنابر نظر بعضی از مراجع شیعه «برای دختر رشیده اذن پدر در ازدواج موقت ضرورتی ندارد»پس از تعیین مدت زمان عقد و مهریه با خواندن صیغه عقد زن و مرد به یکدیگر محرم می‌شوند.


دین بهائی

ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شده‌اند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شده‌است. حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیه‌ای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس ام‌الکتاب دین بهائی امده‌است و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین شاهد رسما آغاز می‌شود. باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.
آبه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج هم‌جنسان حرام است

دین مسیح
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد می‌شوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی می‌شمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند. اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیده‌ای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده می‌شود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیده‌تر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند می‌رسد و با کم‌کردن مشغله‌های دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی و مریم مقدس می‌سازد. به همین دلیل است که کشیشان از ازدواج دوری می‌کنند. [نیاز به ذکر منبع] بنابر دیدگاه انجیل، ازدواج تنها وسیله‌ای جهت دفع شهوت و جلوگیری از معصیت است و خود ارزشمند نیست و نگاه به ازدواج به عنوان وسیله‌ای جهت حفظ پاکی و تامین نیازهای جسمی است.

دین یهود

در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسان‌هایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل می‌شوند. در آئین یهود ازدواج با محارم مجاز می‌باشد. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آن‌جمله می‌توان به مهریه زن که کتوباه گفته می‌شود تا چاپاه، پارچه‌ای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار می‌گیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج در ایران باستان
ه «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان می‌داد تا فرزند آورد.

.
پس يعني تنها براي بقاي نسل ازدواج ميكردن!!!
مگه زن كالا بوده كه موقت هرروز دست يكي باشه:surprised:
خود خانوم هم زاضي بوده اگه نبوده چيكار ميكرده!
 

amirgb

اخراجی موقت
پس يعني تنها براي بقاي نسل ازدواج ميكردن!!!
مگه زن كالا بوده كه موقت هرروز دست يكي باشه:surprised:
خود خانوم هم زاضي بوده اگه نبوده چيكار ميكرده!
شریف جان .مزخرف گویی و یاوه سرایی در این قوم نهادینه شده.و دهانشان بی خرد به هر یاوه ای باز می گردد.
خود مرنجان که این ریشه در تاریخ دارد.
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
در عجبم چرا مدیران این سایت همه از ........رنج می برند.
خرد گوهر کمیابیست در این قوم
امير جان اگه منظورت بهتاش هست ايشون كه اين مطالب رو ننوشتن فقط ارسال كردن فكر نميكنم ارسال و درجريان قرار دادن عوام از نادرستيها به اندازه قبول داشتن اونها باشه
به هرحال اين چيزها در تاريخ و...به قول شما زياد هست فقط بايد خوند و فكر كرد
مرسي
 

Admin

مدیر کل سایت
عضو کادر مدیریت
مدیر کل سایت
شریف جان .مزخرف گویی و یاوه سرایی در این قوم نهادینه شده.و دهانشان بی خرد به هر یاوه ای باز می گردد.
خود مرنجان که این ریشه در تاریخ دارد.


اين تذكر آخر بود به شما. در صورت ادامه توهين ها، موقتا دسترسي شما به سايت محدود خواهد شد.
 

amirgb

اخراجی موقت
من خویش یک پست حذف گردانیدم
و از برای آن دو دلیل است
نخست آنکه تنها ابلهان در اوج خشم زبان می گشایند و من چنین کردم و بر هر جهالت سزاییست در خور که آن نیز بر خویش روا داشتم
دویم آنکه پند مهربانان به جان خریدم.و سعی بر گفتمان بر مبنای خرد زین پس نهم.
و چون مرا ز کردار خویش آزرم است فریاد می کنم پوزش خواهی خویش را.تا همگان بدانند که چنین کردم و امید است که بر من ببخشاید.
 
بالا