ازدواج با همسری از شهردیگر.....آری یا خیر؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

شهلای تنها

عضو جدید
به هركي محبت كردم از آخر کار گفت دوست ندارم ما به درد هم نمی خوریم نمیدونم والا دیگه خسته شدم میخوام بد بشم تاببینم کسی دوسم میداره .از شکست دیگه خسته شدم قلبم شده دروازه همه با احساسم بازی می کنن.اشکام داره میریزه.نمیدونم ملت چی میخوان دنبال دعوا وجدل ان.ای خدا قلبم باد کرده دلم میخواد تا یه ماه گریه کنم دلم تنگه برای خودم که کسی نفهمید منو.:cry:


آخیییییییییییییییی اشکال نداره لابد لیاقتتو نداشتن
مطمن باش خدا بهتر از اینا نصیبت میکنه سعی کن یه مدت تنها باشی
ببین ایرادت از کجاست؟
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به هركي محبت كردم از آخر کار گفت دوست ندارم ما به درد هم نمی خوریم نمیدونم والا دیگه خسته شدم میخوام بد بشم تاببینم کسی دوسم میداره .از شکست دیگه خسته شدم قلبم شده دروازه همه با احساسم بازی می کنن.اشکام داره میریزه.نمیدونم ملت چی میخوان دنبال دعوا وجدل ان.ای خدا قلبم باد کرده دلم میخواد تا یه ماه گریه کنم دلم تنگه برای خودم که کسی نفهمید منو.:cry:
دل حرمت و حریم شخصی هر کسی هس

هرناکسی را درونش راه ندده
که میشکنن

کار این مردمان دریدن و شکستنه
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرد مجبوره خب ماهی یه بار ببره؟
الحق زن زلیل به این میگن
حالم بهم خورد:cry:
قبول دارم کسی که حرفش چیز دیگه ایست نمیتونه تو جایی که نتو نه از اینحرفه استفاده کنه زندگی کنه سخته

اما دوری از خانواده های خویش هم ......که عادت میشه
 

setare2013

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به هركي محبت كردم از آخر کار گفت دوست ندارم ما به درد هم نمی خوریم نمیدونم والا دیگه خسته شدم میخوام بد بشم تاببینم کسی دوسم میداره .از شکست دیگه خسته شدم قلبم شده دروازه همه با احساسم بازی می کنن.اشکام داره میریزه.نمیدونم ملت چی میخوان دنبال دعوا وجدل ان.ای خدا قلبم باد کرده دلم میخواد تا یه ماه گریه کنم دلم تنگه برای خودم که کسی نفهمید منو.:cry:

اخی ادم ناراحت میشه این حرفرو زدین
اما به نظرم اقای یاس درست گفتن دل حرمت داره نزار مثل دروازه درش باز باشه
 

شهلای تنها

عضو جدید
قبول دارم کسی که حرفش چیز دیگه ایست نمیتونه تو جایی که نتو نه از اینحرفه استفاده کنه زندگی کنه سخته

اما دوری از خانواده های خویش هم ......که عادت میشه

عادت که نه اما میشه گفت کنار بیان اونم بخاطر زندگیشون
جایی که دوست داشتن و عشق وجود داشته باشه با همه چیز میشه جنگید
 

پلیسا

کاربر فعال
به هركي محبت كردم از آخر کار گفت دوست ندارم ما به درد هم نمی خوریم نمیدونم والا دیگه خسته شدم میخوام بد بشم تاببینم کسی دوسم میداره .از شکست دیگه خسته شدم قلبم شده دروازه همه با احساسم بازی می کنن.اشکام داره میریزه.نمیدونم ملت چی میخوان دنبال دعوا وجدل ان.ای خدا قلبم باد کرده دلم میخواد تا یه ماه گریه کنم دلم تنگه برای خودم که کسی نفهمید منو.:cry:

محبت زیادی خوبیه زیادی خیلی هارو هار میکنه....
خودتو غرورتو خورد نکن ببین این دفعه اونان که میان سمتت...
همه مام شرایطه تورو تجربه کردیم لا اقل واسه یه بار
 

پلیسا

کاربر فعال
فرهنگا واقعا خیلی مهمه باید با هم همخونی داشته باشن...
اولا تب عشقه بالاس با هزار مصیبت حل میکنیم دوری هارو ازدواج میکنیم ..
بعدا که تبه اومد پایین اختلاف فرهنگا خودشونو نشون میدن اینجاس که ای کاش ای کاشا شروع میشه
 

تسنیم_ط

عضو جدید
همه حرفای دوستانو با دقت خوندم خواهر خودم شوهرش واسه یه شهر دیگس تقریبا 3 ساله ازدواج کردن و خداروشکر مشکلی هم ندارن
خونوادها هم خیلی به هم شبیه هستن اصلا مال کدوم شهر باشی مهم نیست مهم اینه که چطور بزرگ شده باشی و با طرفت تفاهم داشته باشی همو درک کنین
خودم حاضر نیستم با کسی از شهر خودم ازدواج کنم چون با فرهنگ شهرمون افکار و عقایدم مغایرت داره و این خیلی منو عذاب میده
تب عشق هم مال اونایی هست که سنشون کمه و منطقی فکر نمیکنن
خیلی دلم از تنهایی گرفته بود بعد مدتها اومدم باشگاه
دنبال یه همسر خوب سالها گشتم ولی هیچ نیافتم............
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا