اثر بحران جهانی آب بر اقتصاد

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1][/h] [h=1]اثر بحران جهانی آب بر اقتصاد[/h]
آب مانند نفت به یکی از منابع طبیعی «کمیاب» در جهان تبدیل شده است
مجید اعزازی
آب مانند نفت به یکی از منابع طبیعی «کمیاب» جهان تبدیل شده است. از همین رو، «استفاده بهینه» از آن برای مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی بیش از پیش اهمیت یافته و خواهد یافت.
هم اینک بیش از یک میلیارد نفر در جهان به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند و حدود نیمی از جمعیت جهان نیز آبی با کیفیت مشکوک می‌نوشند. به گفته مقامات وزارت نیرو، 37 میلیون نفر ایرانی نیز در معرض کم‌آبی قرار دارند. بی‌گمان، آب با سایر منابع طبیعی تفاوت دارد. به‌طور مثال، نفت قابل جایگزینی و تامین از نقاطی دیگر است، در حالی که آب چنین قابلیتی ندارد؛ به همین دلیل، رقابت‌های ژئوپولیتیک بر سر این منبع طبیعی تشدید شده و دلیل بروز مناقشه بر سر برخی رودخانه‌های مشترک میان کشورها را فراهم آورده است. چنین وضعیتی، بحران آب را به یکی از نگرانی‌های مهم در حوزه امنیت جهانی تبدیل کرده است. در اجلاس 2013 مجمع جهانی اقتصاد در داووس، کارشناسان بحران آب را یکی از چهار ریسک بزرگی دانستند که کسب‌وکارها در قرن 21 با آن مواجهند. 53 درصد شرکت‌هایی که توسط سازمان «پروژه افشای انتشار کربن» مورد بررسی قرار گرفتند، نیز گزارش‌ کرده‌اند که ریسک‌های آب به دلیل ضرر وارد کردن به دارایی‌ها، قیمت‌های بالا، کیفیت پایین آب، وقفه در کار کسب‌وکارها و وقفه در چرخه عرضه، به معضل بزرگی تبدیل شده است. پرونده پیش رو، ترجمه برخی از تازه‌ترین مقاله‌های تحلیلی منتشر شده درباره بحران جهانی آب در سایت تخصصی پراجکت سندیکیت است. امید است، مطالب این پرونده فتح بابی برای بازاندیشی و مداقه بیشتر درباره بحران آب و راه‌های مواجهه با آن در کشور باشد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]تامین مالی پروژه‌های آبرسانی؛ چگونه؟[/h]
سرمایه خیریه‌ها به بخشی‌کلیدی در سرمایه‌گذاری برای افزایش پایداری آب تبدیل شده‌اند

نویسنده: گیولیو بوکالِتی
مترجم: معزالدین خیرآباد
از سال 2000 که ملل متحد «اهداف هزاره سوم» را پذیرفتند، جامعه جهانی به درستی توجه ویژه‌ای نسبت به فراهم سازی دسترسی به خدمات پایه‌ای آب و فاضلاب داشته است. از سال 1990 تا 2010، بیش از2میلیارد نفر به منابع آبی تصفیه شده دسترسی پیدا کردند.
وابستگی دسترسی به آب از طریق حفر چاه، پذیرش راه‌حل‌های اجتماع محور و تمرکز روی برنامه‌‌های کمک به دسترسی افراد بیشتر، ماحصل خرد جمعی بوده است، اما این اقدامات مهم تنها بخشی از یک استراتژی بزرگ‌تر – و سرمایه برتر- هستند.
براساس گزارش اخیر یونیسف و سازمان بهداشت جهانی درباره برنامه نظارت مشترک آنها روی منابع آب و فاضلاب، بیش از 2/1 میلیارد نفر از افرادی که از 1990 تا 2008 دسترسی به آب پیدا کردند، مجبور بودند آب را به مناطق خود پمپاژ کنند.
این تعداد، اثر منابع «کوچک مقیاس» - از چاه‌های دستی تا برداشت آب باران- را نازل جلوه می‌دهد، به‌گونه‌ای که بسیاری باور می‌کنند، بیشترین اقدام را [به شیوه‌های دیگر] برای حل مشکل آب انجام داده‌اند.
در واقع، شمار کسانی که به آب دسترسی پیدا کردند، در دهه پس از تصویب اهداف هزاره سوم بیشتر بود. هند و چین، از آنجا که از رشد اقتصادی سریع در دهه 1990 بهره‌مند شدند و توانستند شمار زیادی از افراد را از فقر بیرون بکشند، اکثریت گسترده‌ای از افرادی را که به آب دسترسی پیدا کرده‌اند نیز تشکیل دادند.
همان طور که این نمونه‌ها نشان می‌دهد، کشورهایی در پیاده‌سازی خدمات آبرسانی بیشترین موفقیت را کسب کرده‌اند که می‌توانستند با اتکا به رشد اقتصادی خود، هزینه‌های زیرساخت‌های آبرسانی را پوشش دهند. هزینه‌هایی که همچنان در حال افزایش هستند.
گزارش ریسک‌های سراسری مجمع جهانی اقتصاد در سال 2013 «بحران منابع آب» را به‌عنوان بزرگ‌ترین «ریسک اجتماعی» برای رفاه جهانی دانسته است. بر اساس برخی برآوردها، رفع نیازهای اقتصاد جهانی در حال رشد، مستلزم این خواهد بود که جهان طی 20 سال آینده، سالانه دست‌کم یک تریلیون دلار به زیرساخت‌ها آبرسانی اختصاص دهد.
پرداختن به این چالش توسعه ای به بازاندیشی، نوآوری و اقدام در حوزه‌هایی مانند «هیدروپاور» (قوه محرکه مولد برق)پایدار، کشاورزی کارآمد و دسترسی به آب آشامیدنی ایمن برای شهرها نیازمند خواهد بود. اولین قدم اعتمادساز در این رابطه، این خواهد بود که زیرساخت‌های طبیعی – رودخانه‌ها، سفره‌های زیرزمینی آب و زمین‌های مرطوبی که کمیت، قابلیت اعتماد و کیفیت آب ما را تعیین می‌کنند- می‌توانند همچنان به عملکرد طبیعی خود ادامه دهند.
چندین کشور در اطراف جهان- از کلمبیا و مکزیک تا چین و ایالات متحده- سرمایه‌گذاری در امتداد این خط‌مشی‌ها را آغاز کرده‌اند. آنها نشان می‌دهند که ما می‌توانیم نتایج را از طریق برنامه‌ریزی زیرساخت‌های مهندسی در جهتی سازگار با بقای زمین‌های مرطوب و حوزه‌های آبی رودخانه‌ای بهبود دهیم.
البته، حتی اگر 10 درصد کل سرمایه‌گذاری در منابع آبی در زیرساخت‌های طبیعی کارآمد هزینه می‌شدند– به طور مثال، به همان نسبتی که شهر نیویورک به محافظت از زیرساخت‌های طبیعی خود اختصاص می‌داد – ما هنوز هم باید حدود 100 میلیارد دلار در سال تامین می‌کردیم.
تجهیز سرمایه در آن مقیاس نیازمند تخصیص ریسک‌های واقعی به سرمایه‌گذاران واقعی است. عجیب نیست که دسترسی به سرمایه برای سرمایه‌گذاری در چارچوب‌های تنظیمی آزمایش نشده به شدت ترسناک است.
نکته کلیدی در افزایش سرمایه در زیر ساخت‌های طبیعی اطمینان خواهد داد که در هر مرحله از موفقیت رشد، مقدار کافی سرمایه در دسترس برای پشتیبانی ریسک وجود دارد. دستیابی به این هدف به هماهنگی دقیق سرمایه عمومی، سرمایه خصوصی و سرمایه‌های بشردوستانه (خیریه) نیازمند خواهد بود.
سرمایه بخش عمومی به‌طور سنتی «آخرین ملجأ ریسک‌پذیر» بوده است که هزینه‌های پروژه‌های بزرگ مقیاس را تعهد می‌کند و برای اغلب زیرساخت‌های آبی موجود هزینه می‌پردازد. اما با توجه به محدودیت‌های اعتبار، بسیاری از موسسه‌های عمومی نخواهند توانست هزینه‌های توسعه و گسترش راه‌حل‌های جدید را تامین کنند.
سرمایه بخش خصوصی- به ویژه مقدار زیادی از پس‌اندازهای شخصی ذخیره شده در کشورهای دارای درآمد متوسط- می‌توانند به تنهایی ترکیب‌هایی از راه‌حل‌های زیرساختی طبیعی و مهندسی را تعهد کنند.
اما سرمایه بخش خصوصی احتمالا با هزینه فرصت‌های معنادار مواجه می‌شوند. در همین حال، بعید است سرمایه‌گذاران ابزارهایی را انتخاب کنند که تجربه محدودی نسبت به آنهادارند.
این موضوع موجب می‌شود سرمایه‌های ناشی از خیریه‌ها و فعالیت‌های بشردوستانه– خواه از منابع عمومی و خواه از منابع خصوصی – به بخشی کلیدی از سرمایه‌گذاری در مراحل اولیه تبدیل شوند.
درحالی که راه‌حل‌های کوچک مقیاس مانند حفر چاه‌ها به‌عنوان بخش مهمی از تلاش‌ها برای تامین امنیت آب باقی خواهد ماند، یک مسیر واقعا پایدار مدیریت آب– به‌ویژه در کشورهایی که به‌سرعت در حال توسعه هستند مانند کشورهای آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا – به صدها میلیون دلار برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها نیاز خواهد داشت. فرآیند تنظیم اهداف توسعه پایدار فرصتی ایده‌آل برای توصیف چنین مسیری را ارائه می‌دهد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]تولید جهان در معرض خطر[/h]
20درصد GDP جهانی در مناطق کم آب تولید می‌شود، این سهم تا سال 2050 به 45 درصد افزایش می‌یابد


نویسنده: اَندرو استیر
رئیس و مدیر عامل موسسه منابع جهانی
مترجم: مریم رضایی
این روزها خبر در مورد آب زیاد است. تابستان سال گذشته، منطقه شمال هند شدیدترین بادهای موسمی در 80 سال گذشته را تجربه کرد که باعث کشته شدن 800 نفر و آوارگی 100 هزار نفر دیگر از خانه‌هایشان شد.
در ضمن، اروپای مرکزی در پی بارندگی‌های شدید و طغیان رودخانه‌های بزرگی مانند البه و دانوب، با شدیدترین سیل در دهه‌های گذشته روبه‌رو شد. نزدیک به نیمی از کشور آمریکا نیز در حالی همچنان از خشکسالی رنج می‌برد که بارندگی‌های شدید در مناطق شمال شرقی این کشور رکورد شکسته، محصولات کشاورزی در جنوب این کشور تخریب شده و ایالت کلورادو را غرق در آبکرده است.
بنگاه‌های اقتصادی از ریسک فزاینده کمبود یا فزونی آب برای عملیات و سودآوری‌شان احساس خطر کرده‌اند. در اجلاس 2013 مجمع جهانی اقتصاد در داووس، کارشناسان بحران آب را یکی از چهار ریسک بزرگی دانستند که کسب‌وکارها در قرن 21 با آن مواجهند. به طور مشابه، 53 درصد شرکت‌هایی که توسط سازمان
«پروژه افشای انتشار کربن» مورد بررسی قرار گرفتند، گزارش‌ کرده‌اند که ریسک‌های آب به دلیل ضرر وارد کردن به دارایی‌ها، قیمت‌های بالا، کیفیت پایین آب، وقفه در کار کسب‌وکارها و وقفه در چرخه عرضه، به معضل بزرگی تبدیل شده است.
هزینه‌های ناشی از این خسارات در حال افزایش است. دویچه بانک ارزیابی کرده خشکسالی اخیر آمریکا که حدود دو سوم ایالت‌های جنوبی این کشور را تحت تاثیر قرار داده، باعث کاهش یک واحد درصدی تولید ناخالص داخلی این کشور (GDP) خواهد شد. تغییرات آب و هوایی زمین، رشد جمعیت و دیگر فاکتورها بر تشدید این ریسک‌ها دامن می‌زنند. 20 درصد GDP جهانی اکنون در مناطق کم آب جهان تولید می‌شود. به گفته «موسسه بین‌المللی تحقیقات سیاست غذایی» (IFPRI)، در فقدان مدیریت پایدار آب، این سهم می‌تواند تا سال 2050 به 45 درصد افزایش یابد و بخش قابل توجهی از تولید اقتصادی جهان را در معرض خطر قرار دهد.
شرکت‌ها می‌دانند که استراتژی‌های درست مدیریت ریسک به داده‌های قوی و یکپارچه بستگی دارد. وقتی ریسک‌های مالی مطرح باشد، تحلیلگران داده به حجم گسترده‌ای از اطلاعات دسترسی دارند، اما این موضوع در مورد آب تاکنون اتفاق نیفتاده است.
موسسه منابع جهانی در همکاری با شرکت‌های بزرگی مانند گلدمن سکز، جنرال الکتریک و شل، پایگاه آنلاینی به نام Aqueduct ایجاد کرده است که ریسک‌های آب را می‌سنجند و ترسیم می‌کنند. پایگاه Aqueduct از آخرین داده‌ها و مدرن‌ترین تکنیک‌های مدلسازی استفاده می‌کند تا تصویری غنی و با جزئیات از ریسک‌های آب به سراسر دنیا ارائه کند. شرکت‌ها با استفاده از این داده‌ها می‌توانند تصمیم‌های بهتر و هوشمندانه‌تری اتخاذ کنند.
به عنوان مثال، سازمان غیرانتفاعی CERES، نقشه‌های فشار آب Aqueduct را با داده‌های شکستگی‌های هیدرولیکی از سازمانی دیگر ترکیب کرده و به این نتیجه رسیده که نزدیک نیمی از منابع نفت و گاز حاصل از لایه‌های شیل در آمریکا در مناطقی با فشار آب بسیار بالا قرار دارند.
شرکت‌های بزرگ هم از داده‌های آب و ریسک‌های آن بهره می‌برند. به عنوان مثال، مک‌دونالدز از بیش از 350 تاسیسات برتر زنجیره عرضه خود خواسته با استفاده از داده‌های ابزار Aqueduct ریسک‌هایی را که آب برای آنها به وجود می‌آورد، گزارش کنند. وارد کردن ریسک آب به «کارت امتیاز زیست محیطی مک‌دونالدز» قدم مهمی در پیوند عرضه‌کنندگان کالاها به بازدهی آب و نیز نظارت کلی بر آن است که همکاری با مسوولان محلی را دربرمی‌گیرد.
شرکت پوشاک بین‌المللی H&M تلاش می‌کند ریسک کیفیت آب را در زنجیره عرضه خود کاهش دهد. این شرکت با کمک «برنامه تولید پاک‌تر» خود با NGOهایی در بنگلادش و چین همکاری می‌کند تا برنامه‌های توسعه‌ای حاصل از کاهش هزینه را اجرایی کند و اثر عناصر کارخانه‌ای خود را بر کیفیت آب محلی کاهش دهد.
به طور مشابه، یک شرکت تولیدکننده نوشیدنی کاهش 25 درصدی مصرف آب برای تولید محصولات خود بین سال‌های 2008 تا 2015 را هدف قرار داده است. این شرکت از طریق برنامه «مشارکت آینده آب» تاسیسات جهانی خود واقع در مکان‌هایی که با ریسک‌های امنیت آبی مواجهند، شناسایی و مشارکت‌هایی با حوزه‌های آبخیزداری محلی به منظور مقابله با این ریسک‌ها ایجاد کرده است.
پیام این‌گونه شرکت‌ها واضح است: مدیریت ریسک آب به یکی از اقدامات اصلی کسب‌وکارها تبدیل شده است. بیش از 90 امضاکننده معاهده جهانی سازمان ملل موسوم به «تعهد آب CEO»، نسبت به توسعه، اجرا و گزارش‌دهی در مورد سیاست‌های پایداری آب و اقدامات مربوط به آن در عملیات خود و عرضه‌کننده‌هایشان و نیز همکاری با سهامداران برای پرداختن به این ریسک‌ها، متعهد شده‌اند. شرکت‌های پیشتاز در این معاهده نشان می‌دهند که این کار مزایای مدیریت پایدار آب را دربرمی‌گیرد.
در حالی که بسیاری از مدیران از قدیم ریسک‌های ناشی از تغییرات آب و هوایی زمین و کاهش منابع را دست‌کم گرفته‌اند، اما شناخت ریسک آب – و تلاش برای کاهش آن – تنها راهی است که کسب‌وکارها از طریق آن مدیریت منابع طبیعی را به استراتژی و عمل اصلی خود تبدیل می‌کنند. رهبران هوشمند کسب‌وکار در ابزارهای جدیدی سرمایه‌گذاری می‌کنند که داده‌های جامع و به‌روزی ارائه می‌کنند و شرکت‌ها به طور فزاینده‌ای فراتر از شناخت ریسک‌های طبیعی حرکت می‌کنند تا واکنش‌های استراتژیک در برابر آن داشته باشند.
هر چقدر شرکت‌های بیشتری این کار را انجام دهند، آنهایی که سست‌ترند از یک مزیت رقابتی عقب می‌مانند و قبل از اینکه سیل یا خشکسالی مخرب بعدی اتفاق بیفتد، سعی می‌کنند اقدامی انجام دهند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]معضل آب شرب در جهان سوم[/h]
حدود نیمی از جمعیت جهان آب با کیفیت مشکوک می‌نوشند

نویسندگان: آسیت.کی. بیسواس 1
و پیتر برابک لتمت 2
مترجم: سمانه فیاضی
مجمع جهانی اقتصاد طی آخرین گردهمایی در داووس، نهمین گزارش سالانه خود درباره خطرات جهانی را منتشر کرد. این گزارش بر اساس بررسی‌های صورت گرفته توسط بیش از 700 پیشرو در امور تجاری، مقامات دولتی و حامیان غیرانتفاعی، تنظیم و جدی‌ترین خطرات جهان را در دهه آینده متذکر شده است. چهار مورد از 10 مورد ذکر شده در این لیست مربوط به آب می‌شود.
این خطرات شامل بحران آب از خشکسالی و سیل، کاهش کیفیت آب و مدیریت ضعیف آب؛ ناتوانی در سازگاری با تغییرات آب و هوایی؛ میزان بالای حوادث آب و هوایی سخت و بحران غذا ناشی می‌شود که هر کدام لااقل تا حدودی متاثر از کمبود آب است، اما این گزارش نتوانسته است روی مهم‌ترین نگرانی‌های مربوط به آب تاکید کند؛ مساله‌ای مانند حصول اطمینان کافی از آب قابل شرب. علاوه براین، تا زمانی که سازمان‌های بین‌المللی درک درستی از مشکلات نداشته باشند، شیوه نظردهی آنها
به طور کل اشتباه خواهد بود. سازمان ملل در سال 2012 اعلام کرد که برنامه کاهش 50 درصدی جمعیت افرادی که دسترسی پایدار به آب آشامیدنی سالم ندارند (که یکی از اهداف توسعه هزاره است)، چند قدم جلوتر از برنامه‌های پیش‌بینی شده قرار دارد و در حال حاضر، تنها 783 میلیون نفر فاقد دسترسی به آب پاکیزه هستند. سومین مجمع جهانی مدیریت آب تخمین زده است که حداقل 3 میلیارد نفر در سراسر جهان، آب با کیفیت مشکوک می‌نوشند. آکوآ فد (AquaFed) که تشکلی برای شرکت‌های خصوصی آب است، این رقم را برابر با 4/3 میلیارد نفر تعیین کرده که تقریبا نصف جمعیت جهان است. این ارقام نشان می‌دهند که سازمان ملل، زودتر از آنچه باید، اعلام پیروزی کرده است. شواهد بسیاری بر این مدعا وجود دارد. در سال 2011، نیمی از بزرگ‌ترین دریاچه‌ها و رودخانه‌های چین برای مصرف انسانی نامناسب تشخیص داده شد. سال گذشته، وزارت حفاظت از محیط‌زیست چین اقرار کرد که «آلودگی شیمیایی سمی و خطرناک باعث بسیاری از بلایای زیست‌محیطی، محرومیت از منابع آب آشامیدنی و حتی بروز مشکلات بهداشتی و اجتماعی شدید مانند ظهور «روستاهای سرطانی» شده است. هند نیز وضع بهتری ندارد؛ براساس گزارش سال گذشته انجمن مرکزی و دولتی کنترل آلودگی هند، تقریبا نیمی از 445 رودخانه این کشور از نظر اکسیژن بیوشیمیایی مورد نیاز (شاخصی برای کیفیت آلی آب) و باکتری ، بسیار آلوده‌تر از آن هستند که با خیال راحت مصرف شوند. اگر دیگر آلاینده‌ها، مانند نیترات‌ها، فلوریدها، آفت کش‌ها و فلزات سنگین نیز در نظر گرفته شده بود، این رقم به طور قابل توجهی بیشتر می‌شد.
علاوه بر این، مجلس شورای ملی پاکستان، سال گذشته آگاهی یافت که 72 درصد از نمونه‌های جمع‌آوری شده از سیستم‌های آب‌رسانی این کشور، برای مصرف انسان مناسب نیستند، به علاوه، 77 درصد از آب‌های زیرزمینی در مناطق شهری و 86 درصد از آنها در مناطق روستایی، پرخطر تشخیص داده شدند. دفتر آب و فاضلاب کشور نپال نیز متوجه این مساله شد که 85 درصد از سیستم‌های ذخیره و آب رسانی سنتی این کشور به طور جدی با باکتری، آهن، منگنز و آمونیاک، آلوده شده‌اند.مشکلی که در عملکرد سازمان‌های بین‌المللی وجود دارد این است که آنها مفهوم مبهم «منابع آب بهبود یافته» را با «آب کاملا تمیز و سالم برای آشامیدن» تلفیق می‌کنند. به همین ترتیب، آنها بهبود وضعیت سیستم تخلیه فاضلاب را که همان روند نمونه‌‌برداری، سالم‌سازی و تخلیه سالم فاضلاب است با به‌کارگیری این روش در سرویس‌های بهداشتی داخل منزل مردم تنزل می‌دهند.
این مساله نشان‌دهنده وجود عدم هماهنگی بین تاسیسات تخلیه فاضلاب و مدیریت مناسب فاضلاب است. در عین حال گفته می‌شود تقریبا 90 درصد از خانواده‌های مقیم دهلی هند، تخلیه فاضلاب مناسبی دارند، اما به دلیل وجود سرویس‌های بهداشتی خانگی، تقریبا همه فاضلاب بهسازی نشده به رودخانه یامونا که یکی از منابع آب آشامیدنی برای شهرهای پایین دست رودخانه است می‌ریزد. علاوه بر این، شهر مکزیکو را دارای سطح بالایی از سیستم تخلیه فاضلاب می‌دانند، هر چند که فاضلاب بهسازی نشده این شهر که مملو از عوامل بیماری‌زا و مواد شیمیایی سمی است به منطقه‌ای جلگه‌ای در نزدیکی مکزیکو منتقل می‌شود و برای آبیاری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.در حقیقت، سومین مجمع جهانی مدیریت آب برآورد کرده است که تنها 10 تا 12 درصد از فاضلاب خانگی و صنعتی تولید شده در آمریکای لاتین، به‌درستی مدیریت می‌شود. چنین وضعیتی احتمالا در کشورهای در حال توسعه آسیایی نیز وجود دارد و از آن بدتر در کشورهای آفریقایی. طبق بررسی صورت‌گرفته توسط مدیریت مرکزی کنترل آلودگی هند در سال 2011، مشخص شد که تنها 160 مورد از 8000 شهر این کشور، هم دارای سیستم فاضلاب و هم دارای کارخانه‌های بهسازی فاضلاب هستند. گذشته از این، بیشتر کارخانه‌های دولتی کنترل فاضلاب، غیرکارکردی یا در اکثر اوقات تعطیل هستند و این به دلیل مدیریت نامناسب، نگهداری ضعیف، طراحی غلط، فقدان نیروی برق به طور منظم و همچنین کارکنان غایب، آموزش ندیده و غیرمسوولیت‌پذیر است.
به همین ترتیب، وزارت مسکن و توسعه شهری و روستایی چین در سال 2012 گزارش داد که 640 مورد از 647 شهر و تقریبا 73 درصد از شهرستان‌های این کشور، تاسیسات بهسازی فاضلاب دارند؛ 377 کارخانه طی یکسال ساخته شد که نتوانست نیازهای ملی را برآورده کند و متوسط بهره‌وری آنها کمتر از 60 درصد بود. این وزارتخانه همچنین دریافت که فقط 12 درصد از این کارخانه‌ها، استاندارد درجه یک را داشتند. این مساله به علت کمبود دانش، فناوری یا تجربه نیست. همچنین نمی‌تواند به دلیل فقدان سرمایه‌گذاری باشد. کشور چین بین سال‌های 2006 تا 2012، 4/112میلیارد دلار برای زیرساخت‌های آبی هزینه کرد؛ هند حجم بالایی از کمک‌های دولتی را صرف پاکسازی رودخانه یامونا کرد. اما هنوز هم ذخیره آبی هر دو کشور بسیار آلوده است. در چنین وضعیتی، چالش آب و تخلیه فاضلاب جهان به هیچ وجه حل شدنی نیست.
حل این مساله، نیازمند اراده پایدار سیاسی است؛ با ایجاد نهادهای دولتی قوی مربوط به آب و اطمینان از اینکه کمک‌های دولتی به شکلی تاثیرگذار مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌توان به حل این مساله امیدوار بود. عموم مردم نیز باید بدانند که اگر در حال حاضر در پرداخت مالیات و تعرفه‌ها و همچنین امور مربوط به انتقال مشارکت داشته باشند، خدمات آبرسانی بهتری را دریافت خواهند کرد. رسانه‌ها نیز باید به نوبه خود بر چگونگی عملکرد سیستم آبرسانی و مدیریت فاضلاب تاکید داشته باشند و سیاستمداران و مسوولان دولتی را در صورت قصور در فعالیت‌هایشان مورد سوال قرار دهند. در نهایت اینکه، مدیریت آب باید به جای سرمایه‌گذاری روی تامین حجم آب بیشتر، تمرکز بیشتری روی تهیه منابع آبی مناسب داشته باشد. ناتوانی در هدایت چالش آب می‌تواند بحران جهانی بی‌سابقه‌ای برای یک نسل به بار آورد، بنابراین چنین تلاش‌هایی بسیار ضروری است.
پاورقی:
1- آسیت .کی. بیسواس، مجری و رئیس سومین مجمع جهانی مدیریت آب در مکزیکو و از استادان برجسته و مدعو سیاست اجتماعی در مدرسه « لی کوآن لی» سنگاپور و بنیاد فناوری «بهوبانسوار» هند است. او یکی از بنیانگذاران انجمن منابع آب و شورای جهانی آب است.
2- پیتر برابک لتمت، رئیس شرکت نستله، رئیس مجمع جهانی منابع آب است.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
جنگ بر سر رودخانه‌های مشترک

جنگ بر سر رودخانه‌های مشترک

[h=1]جنگ بر سر رودخانه‌های مشترک[/h]
کمبود آب باعث مسابقه سد سازی میان برخی از کشورها شده است

براهما چلانی*
مترجم:علی حاتمیان
تشدید رقابت ژئوپلیتیک بر سر منابع طبیعی جهان، این منابع را به عامل اصلی منازعات قدرت بدل کرده است. آب نیز به‌عنوان یکی از این منابع، رقابت میان کشورها را برانگیخته و تلاش برای دستیابی بیشتر، باعث مسابقه‌‌ سدسازی میان آنها شده‌ است. چنین وضعیتی، بحران آب را به یکی از نگرانی‌های مهم سازمان ملل در حوزه‌ امنیت تبدیل کرده است.
آب اساسا با سایر منابع طبیعی متفاوت است. منابع دیگری چون نفت قابل جایگزینی و تامین از نقاطی دیگر هستند، در حالی که آب چنین نیست. بر همین اساس، کشورها می‌توانند سوخت فسیلی، مواد معدنی و منابع زیستی (چون ماهی و چوب) مورد نیاز خود را از طرق متنوعی تامین کنند، اما آب به سبب آنکه اساسا خاصیتی محلی دارد و در مقیاس کلان و دائمی مورد نیاز است، با واردات قابل تامین نیست. به علاوه وزن بیشتر آب در قیاس با نفت، حمل و نقل آن را از طریق کشتی یا با کمک لوله‌های انتقال (که به پمپ‌های بزرگ و پرمصرف نیاز دارد) بسیار گران می‌کند.
در کنار این مسائل، آب به صورتی متناقض می‌تواند همزمان حیات‌بخش یا مرگ‌آفرین باشد. آلودگی آب به میکروب‌های کشنده یا بروز وقایعی چون سونامی، سیل و توفان می‌تواند جان انسان‌ها را به خطر اندازد. در حقیقت بسیاری از فجایع طبیعی زمانه‌ ما ( مانند فاجعه‌ فوکوشیما در سال 2011) با همین خاصیت دوگانه‌ آب مرتبط است.
روند گرم شدن زمین نیز عامل دیگری است که بحران آب را تشدید می‌کند. این روند، منابع آب آشامیدنی را با مشکل مواجه کرده و همزمان باعث بالا آمدن سطح اقیانوس‌ها و افزایش شدت و تعداد توفان‌ها شده است. به علاوه، دسترسی مناسب به آب آشامیدنی به‌طور جدی تحت تاثیر رشد سریع اقتصادی و جمعیتی در دوران معاصر قرار دارد. برای مثال تغییر روش‌های زندگی به رشد مصرف سرانه آب دامن می‌زند. زندگی در دوران جدید و افزایش درآمد افراد، رژیم غذایی را به طور اساسی دگرگون کرده و سهم گوشت را در برابر منابع گیاهی تامین پروتئین و کالری تا 10 برابر افزایش داده است. از این رو، با آنکه جمعیت انسانی زمین بیش از 7 میلیارد نفر تخمین زده می‌شود، اما شمار احشام و حیوانات اهلی جهان در حدود 159 میلیارد راس است. یقینا تاثیر زیست‌محیطی و مستقیم چنین تعداد عظیمی از احشام بارها بیشتر از جمعیت انسانی است و از همین رو، رشد سریع مصرف گوشت در جهان یکی از منابع اصلی مواجه شدن زمین با بحران بی‌آبی است. جنگ‌های سیاسی و اقتصادی بر سر دسترسی به منابع آبی، اینک در مناطق متعددی از جهان در گرفته و به صورت تلاش برای ساخت سد روی رودخانه‌های مشترک و درمقابل استفاده از فشارهای دیپلماتیک یا دیگر ابزارها برای ممانعت از این امر ظهور می‌یابد. برای مثال، اتیوپی نبردی آرام را برای ساخت سد روی رودخانه نیل آبی آغاز کرده است و در مقابل حکومت مصر، آشکار و پنهان، این کشور را به اقدام نظامی علیه این مساله تهدید می‌کند.
براساس گزارش سال گذشته آژانس‌های امنیتی ایالات متحده، استفاده از آب به‌عنوان سلاحی جنگی یا ابزاری تروریستی در دهه‌های آینده به‌ویژه در برخی از مناطق افزایش خواهد یافت. شورای تعامل (The Inter Action Council) با مقایسه‌ وضعیت رهبران بیش از 30 کشور، جامعه‌ جهانی را به حمایت از این کشورها و ممانعت از سقوط دولت‌ها در اثر مواجهه با بحران کم‌آبی فراخوانده است. بر همین اساس، ایالات متحده نیز مساله‌ آب را به یکی از دغدغه‌های اصلی امنیتی خویش ارتقا داده است.
در بسیاری از کشورها دسترسی محدود و ناکافی به منابع آبی، فرآیند تصمیم‌گیری مرتبط با محل ساخت تاسیسات و مراکز نیروگاهی را دشوار می‌کند. مطابق برآورد بانک جهانی، چنین محدودیت‌هایی حدود 3/2 درصد از تولید ناخالص داخلی چین را مصروف خود می‌کند و این در حالی است که چین اساسا در شمار کشورهای مواجه با بحران آب قرار ندارد. چنین کشورهایی( از کره جنوبی در شرق تا هند، مصر و فلسطین اشغالی در غرب) یقینا هزینه‌های‌ به مراتب بیشتری را برای برطرف کردن مشکلات خود خواهند پرداخت.
کشورهای کم‌آب، اینک به خوبی دریافته‌اند که آب منبعی تجدیدشونده اما محدود است؛ چراکه ظرفیت جایگزینی آب توسط طبیعت به میزانی ثابت است و منابع تامین آب شیرین جهان به حدود200 هزار کیلومتر مربع محدود می‌شود. در مقابل جمعیت جهان از 1970 و همراه با رشد اقتصادی همواره رو به افزایش بوده است. با این حال رشد سریع تقاضای آب، صرفا حاصل رشد اقتصادی و جمعیتی، تولید محصولات، استخراج انرژی و تامین مواد غذایی برای برآورده ساختن نیازهای مصرفی نیست، بلکه با مساله‌ چاقی نیز مرتبط است.
میانگین توده‌ بدنی انسان‌ها پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافته است؛ به ویژه از دهه 80 تا کنون 3 برابر شده است. آشکار است که وزن بیشتر شهروندان، سبب افزایش تقاضا برای آب، انرژی و سایر منابع طبیعی می‌شود. برای مثال بر اساس پژوهش مجله‌ انگلیسی
BMC Public Health ، اگر میانگین توده بدنی تمامی جمعیت جهان معادل میانگین کشور آمریکا باشد، به معنای آن است که دست‌کم یک میلیارد نفر به جمعیت جهان افزوده شده است. این در حالی است که چنین افزایشی، قطعا بحران جهانی آب را تشدید
خواهد کرد. از سوی دیگر، مواجهه مناطقی که پیش‌تر دارای آب فراوان و ارزان بوده‌اند، با محدودیت‌‌های مرتبط با نحوه تامین و کیفیت آب، بسیاری از سرمایه‌گذاران را به تلقی آب در مقام منبعی مشابه نفت سوق داده است. رشد سریع صنعت آب معدنی (بطری) از دهه 90 میلادی تا کنون حاصل همین تغییر نگرش سرمایه‌گذاران و تبدیل این منبع حیاتی به کالایی تجاری است. از این رو مصرف‌کنندگان نه تنها با کمبود منابع آبی رویارو هستند، بلکه رفته رفته باید بهای بیشتری نیز برای تامین نیازهای خود بپردازند.
آشکار است که چنین بحرانی تنها با مدیریت و حفاظت خلاقانه از منابع آبی در کنار توسعه روش‌های تامین جدید و غیرسنتی قابل کنترل است. در حقیقت مشابه روش‌های جدید در تامین نفت و گاز (که استخراج نفت لایه‌های رسوبی از جمله آنهاست)، صنایع مرتبط با تامین آب نیز باید گزینه‌های جدیدی چون تصفیه آب‌های مصرف شده و شیرین کردن آب اقیانوس‌ها را برای غلبه بر مسائل پیش‌رو مدنظر قرار دهند. اگر زندگی ما به آب وابسته است، که در حقیقت چنین است، باید بیش از این به مسائل مرتبط با این حوزه و یافتن راهکارهایی برای حل آنها توجه داشته باشیم.
* براهما چلانی، استاد مطالعات استراتژیک در مرکز تحقیقات سیاست‌گذاری دانشگاه دهلی‌نو / نویسنده‌ نیروی عظیم آسیا؛ آب: عرصه‌ نبرد جدید در آسیا؛ آب، صلح و جنگ: مواجهه با بحران جهانی آب.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]تبدیل بحران آب به مسائل امنیتی - اقتصادی[/h]
بیش از یک میلیارد نفر در جهان از دسترسی به آب آشامیدنی سالم و مطمئن محرومند

محمود محی‌الدین*
مترجم: مریم رشنو
میلیون‌ها نفر از فقیرترین مردم جهان با چالش‌های ناشی از بحران کم‌آبی، فقدان دسترسی به آب سالم و جنگ‌های خونین بر سر آب دست به گریبانند. این در حالی است که چنین چالش‌هایی به طور جدی بر مسائل امنیتی، رشد اقتصادی و پایداری زیست‌محیطی تاثیرگذار است. به همین دلیل در برنامه‌ عمل رهبران جهان برای دستیابی به اهداف توسعه‌ هزاره (MDGs) باید اولویت ویژه‌ای برای این بحران در نظر گرفته شود.
واقعیات مرتبط با این بحران البته بسیار تکان‌دهنده‌اند. بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان از دسترسی به آب آشامیدنی سالم و مطمئن محرومند و 5/2 میلیارد نفر نیز از فقدان سیستم آبرسانی و فاضلاب مناسب رنج می‌برند. هزینه‌های مرتبط با این کمبودها بسیار فاجعه‌بار است. روزانه هزاران کودک در سراسر جهان از دنیا می‌روند و زیان اقتصادی حاصل از این بحران (که 260 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود) بیش از 2 برابر مجموع کمک‌های دولتی برای توسعه است.
از سوی دیگر تغییرات آب و هوایی مسائل را پیچیده‌تر کرده است و در پی آن، منابع آبی جهان بسیار پیش‌بینی‌ناپذیر شده‌اند. تعداد وقوع و افزایش شدت سیل‌ها، جامعه‌ بشری را متحمل هزینه‌های سنگین انسانی و اقتصادی می‌سازد و روند توسعه در کشورهای فقیر را متوقف می‌کند. البته رشد جمعیت جهان نیز (مطابق برآورد در 2050 از 5/9 میلیارد فراتر خواهد رفت) بر پیچیدگی وضعیت و محدودیت منابع آبی می‌افزاید.
از این رو، تلاش فوری و جدی برای ایجاد دسترسی همگانی به آب سالم و شبکه‌ آبرسانی مطمئن ضروری به نظر می‌رسد. در این رابطه، پیش از هر چیز توسعه‌ روش‌های مرتبط با خدمات آبی( مانند شبکه‌ آبرسانی، آبیاری، زه‌کشی، مصرف انرژی و وجوه زیست‌محیطی) برای ارتقای سطح سلامت و یاری‌رسانی به مردم در جهت غلبه بر فقر امری اساسی خواهد بود.
آنچه مسلم است، دولت‌ها باید رهبری فرآیند مدیریت پایدار و مطمئن کاربرد منابع کمیاب آب را برعهده گیرند. در این میان، روش‌های تولید انرژی و مواد غذایی بیش از سایرین به تامین پیوسته و دائمی آب وابسته‌اند. از این رو، برای تعیین دقیق و واضح اهداف مرتبط با نحوه‌ کاربرد آب، باید اطلاعات مناسب و بهنگام برای درک تغییرات کمی و کیفی ناشی از تغییرات جوی و زیست‌محیطی به تصمیم‌گیرندگان ارائه شود. همچنین الگوی مصرف آب در بخش‌های خانگی، کشاورزی و صنعتی نیز باید به دقت شناسایی شود.
البته غلبه بر چنین چالش‌هایی مستلزم تلاش در عرصه‌های متفاوت است. به طور مثال، تکنولوژی‌های جدید و نوظهور می‌توانند برای طراحی راهکارهای مناسب و اقتصادی مورد استفاده قرار گیرند. امروزه شمار تلفن‌های همراه متصل به اینترنت از تعداد انسان‌ها فراتر رفته است و همین امر، شبکه‌ بسیار وسیعی را برای ارائه‌ راهکارهای مبتنی بر این تکنولوژی فراهم می‌آورد. به عنوان نمونه، مدیران دولتی می‌توانند از نرم‌افزارهای همراه برای دریافت شکایت‌های مردمی در خصوص شبکه‌ آبرسانی استفاده کنند و شفافیت و پاسخگویی دولت‌ها را افزایش دهند. در لیبریا فرآیند جمع‌آوری اطلاعات توسط گروهی از آمارگیران موتورسیکلت سوار، به شناسایی 10 هزار نقطه‌ آبی منجر شد که این شناخت جدید، انگیزه اصلی طراحی نخستین برنامه جامع سرمایه‌گذاری آب را در این کشور فراهم آورد.
از سوی دیگر، گسترش خدمات‌رسانی به اقشار فقیر بدون افزایش فشار بر بودجه‌ عمومی نیازمند استفاده سیاست‌گذاران از کمک‌های بخش خصوصی است. این امر البته به تدوین مقررات موثر برای حمایت از مصرف‌کنندگان، ایجاد ساختار مدیریتی نیرومند برای اطمینان از توانایی تامین هزینه‌های مورد نیاز و ارائه خدمات به صورت دائمی و در سطحی استاندارد نیاز دارد. در همین رابطه و به عنوان نمونه، کنیا در تلاش برای جذب سرمایه‌گذاران خصوصی، تسهیلات اعتباری ویژه‌ای را برای بخش‌های زیربنایی و خدمات عمومی در نظر گرفته است.
در چنین فضایی، فرصتی ایده‌آل برای فعالان بخش خصوصی فراهم آمده است تا در خدمات مرتبط با تامین آب اقشار فقیر و بخش‌های محروم کشورهای در حال توسعه مشارکت کنند و تقاضای آنها را برآورده سازند. این مشارکت از آن جهت ضرورت می‌یابد که مسائل بهداشتی در جهان سوم شایسته‌ توجهی ویژه هستند. بخش بزرگی از جمعیت جهان فاقد دسترسی آسان به امکانات دفع زباله‌اند و به همین دلیل، برنامه‌های محلی با هدف تغییر رفتار جوامع، باید به نتایج آشکاری در خصوص مسائل زیست‌محیطی و سلامتی منجر شود.
بر اساس اهداف توسعه هزاره، تحقق اهداف مرتبط با توسعه مستلزم پیاده سازی صحیح چارچوب‌های اجرایی، تامین منابع مالی و دسترسی به اطلاعات با کیفیت است تا از یکسو مشوق‌های لازم برای تامین منابع فراهم شود و در عین حال پاسخگویی مناسب و مدیریت پایدار ضمانت شود. واضح است که رهبران سیاسی کشورها در این میان نقشی ویژه برعهده دارند. این رهبران همچنین باید دریابند که غلبه بر بحران آب بدون مواجهه با تغییرات آب و هوایی زمین ناممکن است. از این رو، تلاش جدی برای استفاده از مزایا و فرصت‌های موجود، برای دستیابی به رشد پایدار و اطمینان از سرمایه‌گذاری کافی امری
گریزناپذیر است.
البته غلبه بر بحران کم‌آبی به تلاش در عرصه‌هایی متفاوت از حوزه‌ مدیریت آب هم نیاز دارد. در حقیقت، اخذ تصمیمات به صورت روزمره و بی‌توجهی به تاثیرات ناشی از سطح دسترسی و پایداری منابع آب در بخش‌های کشاورزی، انرژی، جنگلداری و برنامه‌ریزی شهری، ابعاد مستقلی از بحران جهانی آب هستند. ابعادی که با نظر به حضور بسیاری از منابع آبی در مرزهای مشترک کشورها پیچیده‌تر می‌شوند.
از این رو، مسیر چیرگی بر این بحران، از کاربرد رویکردهای یکپارچه و مشترک برای ارتقای سطح مدیریت منابع آب می‌گذرد. البته گفت‌وگو در خصوص مدیریت مشترک این منابع و دستیابی به توافقات دوجانبه، با خطرات و مسائل مختلف دسترسی، حاکمیتی، برابری میزان مصرف و ثبات منابع مواجه است. اما سیاست‌گذاران می‌توانند چنین ریسک‌هایی را با ایجاد موسسات و افزایش دانش و مهارت‌های ضروری برای مدیریت آب در بخش‌های خانگی، کشاورزی و صنعتی به صورتی موثر کنترل کنند.
در حقیقت با آنکه دستورالعملی واحد برای استفاده از آب در سطح جهانی وجود ندارد، اما رهبران می‌توانند تجارب مشابه را چراغ راه خود قرار دهند و به استراتژی‌هایی دست یابند که در عرصه‌های دیگر به توافقات پایدار برای تامین منافع طرفین انجامیده‌اند. چنین استراتژی‌هایی همچنین باید به نوآوری‌های مالی و قانونی امکان بروز دهند و همگان
( از جمله جوانان، که در آینده حاصل کنش‌های امروز را به ارث خواهند برد) به چنین نوآوری‌هایی با دیده‌ای‌ مشروع بنگرند.
بی‌تردید مدیریت موثر منابع آب می‌تواند اقتصاد کشورها را متحول کند و سطح زندگی بسیاری از فقیرترین مردم جهان را ارتقا بخشد. آنچه مسلم است، دیگر زمان (و آبی) برای تلف کردن وجود ندارد.
* نماینده ویژه مدیر بانک جهانی
 

Similar threads

بالا