اتلاف تايم در ولنتاين

haniyeh-engineer

عضو جدید
اين مطلب برگرفته از كتابچه‌اي با عنوان " اتلاف تايم در ولنتاين" است
.
.
.
همين اول يه خواهش دارم از كسايي كه اومدن به اين تاپيك...

لطفا اين مطلب رو "خوب" بخونيد و روش "فكر" كنيد!
همين!
.
.
.
كپي پيست نيست... خودم تايپ كردم... و هرچه رو كه نوشتم ابتدا خودم خوندم.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحيم

بعد از ظهور و بروز مكتب بشر محوري در برابر مكتب خدا محوري ، انسان بشر محور بر آن شد تا با تبيين خويشتن خويش به عنوان نقطه كانوني جهان و پايگاه تصميم‌گيري ها و تصميم سازي‌ها ، مدل زندگي خود را طراحي كند و دين برخاسته از انديشه مطلق خويش را پايه زندگي گرداند. بدين طريق حق خدا از تمامي شئون زندگي انسان محو گشت و Human Right موضوعيت يافت. اين تلقي از حيات انسان مدلي از زندگي را فراروي بشر قرار داد كه خود تبيين كننده سبك زندگي بود.بر اين مبنا هر آنچه نام دستورات و فرامين الهي به خود مي‌گرفت با نام مبارزه با سنت زدوده مي‌گشت و در مقابل آن ، روشي نفساني و شيطاني به نام مدرنيته جايگزين مي‌شد.


.
.
.
بشر فرورفته در گرداب Humanities با تلقي خود به عنوان محور عالم ، فرديت ، خود پرستي و خودخواهي را جايگزين وحدت قلوب و پيوندهاي مستحكم انساني نمود تا از رهگذر آن بار گران ايثار و گذشت آميخته با حيات طيبه را از خود دور سازد.



 

haniyeh-engineer

عضو جدید
دين سبب ازدواج كه نقطه اتصال گذشت انسان و رشد و كمال او با ديگري است ، نه به شكل مسير تعالي بلكه به شكل پايبستي سنگين بر وي رخ نمود و او را بر آن داشت تا با طراحي سبكي از زندگي به نام همباشي بدون ازدواج ، از مسئوليت خود بكاهد و بر عيش و لذت خويش بيافزايد.
.
.
.

.
.
.
در حالي كه خداوند متعال با خلقت حضرت آدم عليه السلام و همسرش حوا، واژه مقدس عشق را معرف پيوند الهي زن و مرد قرار داده بود، انحرافHumanity ، معناي عشق را دگرگون ساخت و در اين تلقي بشر محورانه آنچه خارج از رابطه مستحكم و ميثاق غليظ ازدواج ، زوجيت را شكل ميداد در قالب جسماني خود عشق ناميده شد.
.
.
.

بنابراين در سبك زندگي الهي،عشق نماد پيوند آسماني و شرعي زوجين و در تلقيات Humanities نماد تلفيق جسماني و شهواني دو فرد قرار گرفت.
مبتني بر سبك زندگي غربي، روزي به نام روز عشق يا همان ولنتاين طراحي شد كه بر پايه عقبه اي خاص بود. با طرح تئوري‌هاي نظم نوين جهاني و جهاني سازي دول استكبار بر آن شدند تا سبك زندگي غربي يا همان سبك زندگي آمريكايي را به عنوان تنها سبك زندگي بشر در تمام پهنه گيتي بسط و گسترش دهند و به تبع آن ملحقات اين مدل را نيز در شئون زندگي انسان، فراگير سازند ، به همين جهت آيين هاي خود ساخته غربي به سرعت وارد زندگي انسان‌هاي سراسر كره‌ِي زمين گشت.

 

haniyeh-engineer

عضو جدید
مراسم ولنتاين نيز يكي از اين ملحقات سبك زندگي است كه با ظاهر فريبنده و با تكيه بر يكي از ارزشمندترين مظاهر زندگي انساني يعني عشق ، وارد سفره‌هاي فرهنگي كشورهاي دنيا علي‌الخصوص قلوب جوانان شده است و ايشان را به ظاهر ، بر محبت افزون‌تر و در باطن به مدل زندگي بدون ازدواج، همباشي و علايق خارج از حدود ديني تشويق مي نمايد.
.
.
.
در واقع يكي از سلاح‌هاي پنهان جنگ نرم در تغيير مدل و سبك زندگي الهي استفاده از نمادهاي مشترك با ماهيتي دوگانه همچون عشق است كه از رهگذر آن لايه هاي پنهان تفكري غرب بدون ايجاد ذره‌اي شك و ترديد وارد انديشه انسانها گردد.


.
.
.

.
.
.
كاركرد روز ولنتاين در اين مدل،قباحت زدايي از روابط دوستانه و ناسالم ميان دو غير همجنس،ترويج روابط خارج از چهارچوب ديني و شرعي و ازدواج شرعي زدايي مبتني بر سبك زندگي الهي است.

.
.
.
 

haniyeh-engineer

عضو جدید
شايد آن زمان كه زئوس خداي خدايان يونان باستان با هراس و بيم از واژگوني بنيان دروغين خداگونگي اش زيباترين خدازاده‌ِ خود يعني كيوپيد را براي دلبري نزد پسوخه اين دوشيزه ي زيباروي مي‌فرستاد، نمي‌دانست روزي آدمي اين چنين لجام گسيخته و سراسيمه به سوي دامي مي‌رود كه او براي زدودن عنان وحي از زندگي زناشويي‌اش پيش پاي‌اش گسترده‌است.


عهدشكني پسوخه و پرده‌زدايي او از راز سر به مهر كيوپيد به واسطه‌ي آتش دانايي كه شيطان ، نفس لجوج او را بدان مجهز كرده بود ،رنجش كيوپيد و دوري گزيدن او، گريستن‌ها و دويدن‌هاي طاقت‌فرساي پسوخه و .. مبناي عشقي اسطوره‌اي ، دروغين و عريان از خلعت عزت و كرامت را در تاريخ بنا نهاد كه پرده‌دري را سرلوحه‌ي هر عشقي و عشق را جايگزين هر دوستي خداگونه‌اي قرار مي‌داد تا آدمي افسار جان خويش بدست نفس سپارد و شيطان زمام‌دار اين اختيار نفساني شود.

در سراسيمگي و اندوه آلود پسوخه از فرقت كيوپيد، روز وصال آن دو يعني 14 فوريه با رسمي گره خورد كه آن را ولنتاين نهادند، بعدها روميان اين رسم را از يونانيان به وام ستانده و با آيين ديرين خود يعني جشن لوپركاليا كه در روز 15 فوريه برگزار مي كردند در آميختند تا در سياست سلطه‌گر خود حداكثر استفاده را از آن ببرند، استفاده‌اي كه در بطن اين افسانه نهفته است.زيرا كيوپيد مبتني بر آنچه در ويكي پديا امده است خداي عشق شهواني است و...

 

haniyeh-engineer

عضو جدید
حرص و آز سيري ناپذير امپراطوران رومي براي كشور گشايي ، سرزمين‌هايي را روبروي آنها مي‌گشود كه فرهنگ و دين شان چون دژي محكم در برابر اين زياده خواهي روز افزون مقاومت مي كرد، به ناگزير رشته اين اتصال و انتقال فرهنگ و دين بايد گسسته مي‌شد.... از اين رو روميان با برگزاري فستيوال هايي دختران و پسران را گردهم ميآورند و نوعي جديد از عشق ، دوست يابي و همسريابي را ارائه مي كردند تا از ميان گلدان هايي انباشته از نام دختركان ، عشق خويش را جسته و يكسال تمام با او در زير و زبر هوس بلغزند و در زنجير گناه ازاد شوند.
سن گالانتين در نروژ ، گالانتين در فرانسه ، والانتين در انگليس
.
.
.

.
.
.
روميان طماع و حريص رسمي را از يونانيان به وام گرفته بودند كه آزمندي سيري ناپذير آنان را عينيت مي‌بخشيد و خلا فرهنگي در اروپا نيز چنان بستري را براي پذيرش اين سوغات نامانوس فراهم اورده‌بود كه به سرعت آشناي هر رابطه‌اي در اين بلاد شد و مدعيان مقابله با اين كفركيشي خرافه آميز ، علم اشاعه‌ي آن را در اروپا برداشتند و عشق‌ورزي به رسم جاهلي در كمتر زماني تمام قاره‌ي اروپا و آمريكا را درنورديد.
.
.
.
آري بدون شك تجربه‌ي خوشايند ولنتاين بود كه جرقه‌ي " همسان‌سازي فرهنگي" را در راستاي جهاني‌سازي به مخيله‌ي پياده نظام اين حركت شيطاني زد تا به موازات سيطره‌ي كفركيشي تحت سيطره‌ي اومانيسم، ذائقه‌ي جهاني از نوع پوشش و گويش گرفته تا نوع خورد و خوراك و نحوهي ابراز عشق يكسان شود.
.
.
.

و اگر جايي مقاومتي ديده شد بدون دستپاچگي قرينه اي باستاني ، تاريخي و حتي ديني براي آن دست و پا كنند زيرا اهميت ندارد كه چه نامي بر اين رابطه‌ي گناه آلود گذارده شود و يا حتي چگونه اين مراسم برگزار شود زيرا تنها چيزي كه اهميت دارد تن دادن به حرام و حرام‌زادگي در باور مللي است كه هنوز براي خانواده و چهارچوب سنتي و شرعي آن قداست قائل است.




 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

haniyeh-engineer

عضو جدید
و اين چنين بود كه ولنتاين آشناي مللي شد كه به زعم فوكوياما فرهنگ ريشه‌دارشان مانع تحقق خواب همسان‌سازي فرهنگي ميشد، از ديوار رو به ويراني چين و تمدن كنفوسيوسي گرفته تا تلاش مذبوحانه‌ي تفكرات ارتدوكسي در قلب شوروي فروپاشيده شده ، هيچ صدايي برنخواست و بي هيچ دست و پا زدني اين هجمه‌ي نرم در غفلت طراحي شده‌ي جهاني سازي پذيرفته شد و البته براي اينكه حضور چنين روزي بخشي از فرهنگ آن ملت شود و در باور مردمانش نهادينه شود، زباله دان تاريخي آن كشور را مورد كنكاش قرار دادن تا به اين مردمان جاهل و خفته در خواب خرگوشي بفهمانند كه ، ولنتاين بخشي از تاريخ گمشده تان است كه فقط نامش عوض شده است!
.
.
.
[FONT=&quot]مثلا در چين هم افسانه‌اي وجود داشت كه در آن پسر گاوچران و دختر بافنده در هفتمين روز از هفتمين ماه در تقويم چيني به هم مي‌رسند به همين دليل مردم در اين روز در مكاني وسيع گرد هم مي‌آيند و به ستاره‌ها خيره مي‌شوند و براي خوشبختي جوان‌هايشان دعا مي‌كنند، و جوانها نيز دعا مي‌كنند تا همسر مناسبي نصيب‌شان شود، آنچه مسلم است اين است كه اين روز در هم تنيده با نوعي آيين مذهبي است اما غرب مبتني بر پورنوكراسي (اصالت فحشا) با بازتعريف اين روز به عنوان نمادي از عشق ، به تولد ولنتاين چيني در قالب فستيوال دختران و پسران جوان مي‌پردازد تا آخرين تلاش بلوك شرق را براي جامعه‌سازي با شكستي مفتضحانه روبرو سازد.

.
.
.
[/FONT] [FONT=&quot]يا مرتبط كردن "روز سفيد " در ژاپن كه جشني در 13 مارس است كه در آن مردان براي همسران خود به پاس زحمات و فداكاري در زندگي مشتركشان، لباس سفيد هديه مي‌دهند به ولنتاين.[/FONT]

.
.
.
[FONT=&quot]در كره‌جنوبي نيز در 11 دسامبر هر سال روزي تحت عنوان "روز پپرو" موجود است كه در آن زوج‌هاي جوان هدايايي به يكديگر تقديم مي كنند كه جهاني‌سازان اينگونه به خورد كره‌اي ها دادند كه روز ولنتاين همان روز پپرو است.[/FONT]
.
.
.
[FONT=&quot]اما وضعيت ولنتاين در مللي چون تايلند و فيليپين بيش از همه كشورها اسف بار است زيرا اين دو كشور به وسعت كل جغرافياي خود به حيات خلوت *** و فحشاي جهاني با نازل‌ترين قيمت تبديل شده‌است و به لطف جهاني‌سازان هر شب در سواحل اين كشورها ولنتاين بر قرار است.[/FONT]




 

haniyeh-engineer

عضو جدید
سپندارمذگان جشن گراميداشت زمين،زن و روز مهرورزي به مظاهر مهر و فروتني است.
در ايران باستان در اين روز كه مصادف با 29 بهمن ماه است ، مردان به زنان خود با محبت هديه مي‌دادن و زنان و دختران را از كارهاي روزمره معاف كرده بر تخت شاهي مي‌نشاندند و از انها اطاعت مي كردند.آري اينگونه بود كه به مدد دوستداران فرهنگ و هويت ايراني به منظور حفظ فرهنگ ايراني و البته به كام جهاني‌سازان ، روز سپندارمذگان به جاي ولنتاين به عنوان روز عشق معرفي شد.
.
.
.

پيشنهاد جشن سپندارمذگان موثر واقع نيفتاد به همين سبب به بهانه‌ي اينكه "پذيرش ولنتاين، تهاجم فرهنگي نيست بلكه ناشي از خلا فرهنگي است" و به بهانه ي جايگزيني آن با مناسبتي ديني كوشيدن تا قداست عشقي الهي و آسماني در روزي چون اول ذي‌الحجه كه با پيوند مبارك حضرت صديقه كبري (س) و اميرالمونين(ع) رقم مي خورد را با ولنتاين بيالايند و پذيرش اين فرهنگ ضد ارزشي را تسهيل نمايند.
 

corpse bride

عضو جدید
کاربر ممتاز
دين سبب ازدواج كه نقطه اتصال گذشت انسان و رشد و كمال او با ديگري است ، نه به شكل مسير تعالي بلكه به شكل پايبستي سنگين بر وي رخ نمود و او را بر آن داشت تا با طراحي سبكي از زندگي به نام همباشي بدون ازدواج ، از مسئوليت خود بكاهد و بر عيش و لذت خويش بيافزايد.
.
.
.

.
.
.
در حالي كه خداوند متعال با خلقت حضرت آدم عليه السلام و همسرش حوا، واژه مقدس عشق را معرف پيوند الهي زن و مرد قرار داده بود، انحرافHumanity ، معناي عشق را دگرگون ساخت و در اين تلقي بشر محورانه آنچه خارج از رابطه مستحكم و ميثاق غليظ ازدواج ، زوجيت را شكل ميداد در قالب جسماني خود عشق ناميده شد.
.
.
.

بنابراين در سبك زندگي الهي،عشق نماد پيوند آسماني و شرعي زوجين و در تلقيات Humanities نماد تلفيق جسماني و شهواني دو فرد قرار گرفت.
مبتني بر سبك زندگي غربي، روزي به نام روز عشق يا همان ولنتاين طراحي شد كه بر پايه عقبه اي خاص بود. با طرح تئوري‌هاي نظم نوين جهاني و جهاني سازي دول استكبار بر آن شدند تا سبك زندگي غربي يا همان سبك زندگي آمريكايي را به عنوان تنها سبك زندگي بشر در تمام پهنه گيتي بسط و گسترش دهند و به تبع آن ملحقات اين مدل را نيز در شئون زندگي انسان، فراگير سازند ، به همين جهت آيين هاي خود ساخته غربي به سرعت وارد زندگي انسان‌هاي سراسر كره‌ِي زمين گشت.


عاقا ما داریم درس موخونیم نمیتونیم بازدواجیم اما دل داریم خوب لاو نترکونیم چیکار کنیم:cool::D حالا نه که ولن تاین اومد و رفت و پر کاهی هم به ما نرسید :razz: مردم رفتن خوش گذروندن دق دلی شونو سر ما خالی کردن هییییییییییی دنیا
 

haniyeh-engineer

عضو جدید
عاقا ما داریم درس موخونیم نمیتونیم بازدواجیم اما دل داریم خوب لاو نترکونیم چیکار کنیم:cool::D حالا نه که ولن تاین اومد و رفت و پر کاهی هم به ما نرسید :razz: مردم رفتن خوش گذروندن دق دلی شونو سر ما خالی کردن هییییییییییی دنیا

ممنون
اميدوارم كه خوب خونده باشيد كل مطلب رو.. و خواهشم اينه كه خوب فكر كنيد در موردش.
از خودتون سوال بپرسيد و بعد ببينيد جواب تون چيه!
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
مهندس تا یک جاهایش رو درست گفتید متاسفانه دلیل خیلی از این فاصله ها مصوبش خودمون هستیم نه کسه دیگه - مثلا همین ولنتاین - من نمیخوام بگم که سپندارمذگان روزی که خارجی ها برای ما رقم زدن و کاملا من دیدم منفی اما اینو میخوام بگم که اگر جشن روز علی (ع) و حضرت فاطمه (س) به اون صورت گرفته نمیشه همین محدوده کاری خودمونه اگر ما توجه کنیم میبینیم که متاسفانه کسانی که مسول این قضیه هستند فقط دارن حرف میزنن و هیچ کس عملی نمیبینه این یکی از دلایل این فاصله است همچنین که دوستمون با برداشت منفی که از اسلام داشت و شخصیت امام علی (ع) رو میخواست خورد کنه به پیوست همون عمل ندیدن از مسولان این قضیه هست -اما واقعا چیزی که وجود داره نه تنها در سپندارمذگان و روز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) بلکه در روز ولنتاین اگر ما عشق الهی رو جلوه بدیم حرف حق رو زدیم و اون روز رو به جاء اوردیم - اما اگر ما در روز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) نیت بد داشته باشیم و فکر منفی داشته باشیم خب چه فرقی میکنه که ولیتاین باشه یا ازدواج یا سپندارمذگان باشه پس عمل و نیت مهمه نه چیز دیگه
اگر میبینید که در اواخر رواج دین زرتشتی به فساد کشید شد این دستورات دین نبود که به فساد کشیده شد این اعمال رئوس ان زمان دین زرتشت بوده - هیچ وقت قاوانین الهی منفی نمیشن این اعمال کننده ها هستند که بد اجرا میکنن
 

haniyeh-engineer

عضو جدید
مهندس تا یک جاهایش رو درست گفتید متاسفانه دلیل خیلی از این فاصله ها مصوبش خودمون هستیم نه کسه دیگه - مثلا همین ولنتاین - من نمیخوام بگم که سپندارمذگان روزی که خارجی ها برای ما رقم زدن و کاملا من دیدم منفی اما اینو میخوام بگم که اگر جشن روز علی (ع) و حضرت فاطمه (س) به اون صورت گرفته نمیشه همین محدوده کاری خودمونه اگر ما توجه کنیم میبینیم که متاسفانه کسانی که مسول این قضیه هستند فقط دارن حرف میزنن و هیچ کس عملی نمیبینه این یکی از دلایل این فاصله است همچنین که دوستمون با برداشت منفی که از اسلام داشت و شخصیت امام علی (ع) رو میخواست خورد کنه به پیوست همون عمل ندیدن از مسولان این قضیه هست -اما واقعا چیزی که وجود داره نه تنها در سپندارمذگان و روز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) بلکه در روز ولنتاین اگر ما عشق الهی رو جلوه بدیم حرف حق رو زدیم و اون روز رو به جاء اوردیم - اما اگر ما در روز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) نیت بد داشته باشیم و فکر منفی داشته باشیم خب چه فرقی میکنه که ولیتاین باشه یا ازدواج یا سپندارمذگان باشه پس عمل و نیت مهمه نه چیز دیگه
اگر میبینید که در اواخر رواج دین زرتشتی به فساد کشید شد این دستورات دین نبود که به فساد کشیده شد این اعمال رئوس ان زمان دین زرتشت بوده - هیچ وقت قاوانین الهی منفی نمیشن این اعمال کننده ها هستند که بد اجرا میکنن

ممنون
كوتاهي ها رو منكر نميشم
دليل اينكه اول تاپيك خواستم از دوستان كه فكر كنن بيشتر به اين دليل بود كه نگاه مون رو متفاوت كنيم... گاهي اوقات لازمه كه ادم يه كم به عينك بدبيني به بعضي چيزا نگاه كنه
بريم تو كتاباي خودمون نگاه كنيم... از شعرا و عرفا و ... كلي تعابير زيبا و قشنگ از عشق اومده... خيلي هاشون هم مدنظرشون همون عشق الهيه كه شما گفتيد
اين تا اينجا درست
اما ميخوام از شما بپرسم چرا ما روز عشق برامون مهم شد؟
چرا يهويي يه چند ساليه كه همه تو تكاپوي هديه گرفتن و ... افتادن؟ چه روز قشنگيه و عزيزم ولنت مبارك و ...!
هي بيايد همه به هم روز عشق رو تبريك بگيم و ...
چرا؟
چرا ما هم بايد روز عشق داشته باشيم؟
.
.
.
يه نكته اي هم كه هست نمادگرايي اينها هست... در مورد روانشناسي رنگها بايد شنيده باشيد... مثلا رنگ قرمزي كه اينهمه تو ولنتاين ميبينيم... يا مثلا رز قرمز... قرمز نماد شهوت هست... يا مثلا خرس در فرهنگ غرب نماد كفركيشي و نفي يكتايي خداوند هست و ....
مطمئنا خيلي از ماها از نمادهايي كه استفاده ميكنيم خبر نداريم... نميدونيم چه مفهومي داره...ولي يك اينكه ناخواسته تو زمين غيرخودي داريم بازي ميكنيم و به سازشون ميرقصيم و دوم اثر رواني و روانشناختي تعداد زياد اين نمادها رو (حالا نگيم در كوتاه مدت) در دراز مدت دست كم نگيريم....

بعد من يه چيزي هم در مورد عشق الهي اي كه گفتيد بگم.... الان از خيلي از ماها بپرسن عشق الهي بهتره يا به اصطلاح عشق زميني چي جواب ميديم؟ حالا نگيم همه خيلي هامون ميگيم معلومه عشق الهي! اما ما اون روزي رو كه جشن ميگيريم روز عشق الهيه؟ فقط ميدونيم كه عشق الهي بهتره... مثل اين ميمونه كه همه ميدونن قليون بده اما قليون ميكشن (نه اينكه كلا عشق زميني بد باشه ها... مثل بود)
ميدونيم عشق الهي چيه؟ عشق زميني چيه؟
اينا رو بذاريد كنار تصوير ذهني هايي كه از عشق داريم... وجدانا كدوم مون تصوير ذهني مون از عشق ، مربوط به عشق الهيه؟ اين گراميداشت روز عشق رو بذاريد كنار هزاران و مليونها فيلمي كه هم تو كشور خودمون (برميگرده به همون كوتاهي كه گفتيد) هم تو هاليوود و باليوود و كلي وود ديگه ميسازن!
فيلماي ما كه تو زسانه ملي پخش ميشه... بعضي از توليدات اونا هم قابليت پخش تو رسانه مون رو با سانسور داره... بعد اين رو جمع كنيد با اون تعداد فيلمايي كه مخصوصا جوونا (كه سرمايه يه مملكت به حساب ميان) به مدد دانلود و سايت هايي كه زيرنويس شو ميدن و كلي شبكه هاي ماهواره اي كه الحمد لله (!!!!) فارسي زبانشم هست ميبينن... بعد تو اين فيلما عشق چه جور تعريف ميشه؟ خيلي هاشون كه زحمت تحريك جنسي رو متقبل ميشن ! يه سري ها خيانت! يه سري ها طلاق! يه سري ها عشق در يك نگاه... بعدشم زندگي شيرين ميشه.. من خوشم تو خوشي... ديگه چي ميخوايم از دنيا؟! بعد معمولا عشقايي طرف كلي از آرامش روحي اي كه داره صحبت ميكنه... بعد از اون سمت فيلمايي هست كه انسان ناآرام و ديوانه و خود درگير رو به خوبي به تصوير بكشه.. از اين سمت هم كه با اين عشقا معني واقعي آرامش رو طرف ميفهمه....بعدشم تو بعضي فيلما دقت كردين دو تا عاشق كه به هم ميرسن دلشون ميخواد يه كلبه اي خونه اي چيزي داشته باشن كه تا آخر عمر با ارامش و اسايش اون تو خوش باشن...يعني اينا ديگه هيچكاري ندارن... هيچ وظيف و تكليفي ندارن!
.
.
خيلي زودتر از اينكه ما خودمون به زبون اعتراف كنيم اينا وارد ذهن و فكر و ديدگاه مون ميشه ... و تو زندگي مون تاثير ميذاره... رو "سبك زندگي" مون....طوري كه تو بعضي موارد تصور حالتي غير از اون چيزي كه تو فيلمها و اينترنت و ... ديديم برامون غيرممكن و سخت ميشه...در ذهنمون محدوديت بوجود مياد.... شايد خود ولنتاين به تنهايي چيزي نباشه... ولي وقتي تكه هاي پازل رو كنار هم بذاريد كامل ميشه... "رسانه"اي كه هر روز داره فكر و باور خودش رو به خوردمون ميده در بسته بندي هاي كادوپيچ و رنگارنگ!
 

haniyeh-engineer

عضو جدید
من در ادامه ي حرف دوستمون "corpse bride" كه در مورد ازدواج گفتن بگم كه : كوتاهي مسئولان مربوطه رو بذاريد كنار عوض شدن ديدمون نسبت به ازدواج،و اينكه فكر ميكنيم بايد همه چيز مهيا باشه تا بتونيم ازدواج كنيم... چرا؟ چون الان ديگه زمونه عوض شده! اوضاع اقتصادي رو نگاه كنيد!!!! نيازهاي الان نسبت به قبل تغيير كرده...اينا همه به خاطر اينه كه ماها ديدگاه مون عوض شده... وگرنه هر دوره اي سختي هاي خودش رو داره.... اين فكر ماست كه دچار تغيير شده.... وگرنه خداي الان با خداي بيست سال پيش و خداي 1400 سال پيش تغيير نكرده!!!!!!!!
اول خودم رو ميگم بعد بقيه... تا سر بحث باز ميشه به همه چيز و همه حالتا توجه ميكنيم الا اينكه خدا وعده داده ازدواج كنيد من "درهاي رحمت"م رو به سوي شما باز ميكنم...
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
1-بريم تو كتاباي خودمون نگاه كنيم... از شعرا و عرفا و ... كلي تعابير زيبا و قشنگ از عشق اومده... خيلي هاشون هم مدنظرشون همون عشق الهيه كه شما گفتيد

2-اما ميخوام از شما بپرسم چرا ما روز عشق برامون مهم شد؟
چرا يهويي يه چند ساليه كه همه تو تكاپوي هديه گرفتن و ... افتادن؟ چه روز قشنگيه و عزيزم ولنت مبارك و ...!
هي بيايد همه به هم روز عشق رو تبريك بگيم و ...
چرا؟
چرا ما هم بايد روز عشق داشته باشيم؟
.
.
.
3-يه نكته اي هم كه هست نمادگرايي اينها هست... در مورد روانشناسي رنگها بايد شنيده باشيد... مثلا رنگ قرمزي كه اينهمه تو ولنتاين ميبينيم... يا مثلا رز قرمز... قرمز نماد شهوت هست... يا مثلا خرس در فرهنگ غرب نماد كفركيشي و نفي يكتايي خداوند هست و ....
مطمئنا خيلي از ماها از نمادهايي كه استفاده ميكنيم خبر نداريم... نميدونيم چه مفهومي داره...ولي يك اينكه ناخواسته تو زمين غيرخودي داريم بازي ميكنيم و به سازشون ميرقصيم و دوم اثر رواني و روانشناختي تعداد زياد اين نمادها رو (حالا نگيم در كوتاه مدت) در دراز مدت دست كم نگيريم....

4-بعد من يه چيزي هم در مورد عشق الهي اي كه گفتيد بگم.... الان از خيلي از ماها بپرسن عشق الهي بهتره يا به اصطلاح عشق زميني چي جواب ميديم؟ حالا نگيم همه خيلي هامون ميگيم معلومه عشق الهي! اما ما اون روزي رو كه جشن ميگيريم روز عشق الهيه؟ فقط ميدونيم كه عشق الهي بهتره... مثل اين ميمونه كه همه ميدونن قليون بده اما قليون ميكشن (نه اينكه كلا عشق زميني بد باشه ها... مثل بود)
ميدونيم عشق الهي چيه؟ عشق زميني چيه؟
5-اينا رو بذاريد كنار تصوير ذهني هايي كه از عشق داريم... وجدانا كدوم مون تصوير ذهني مون از عشق ، مربوط به عشق الهيه؟ اين گراميداشت روز عشق رو بذاريد كنار هزاران و مليونها فيلمي كه هم تو كشور خودمون (برميگرده به همون كوتاهي كه گفتيد) هم تو هاليوود و باليوود و كلي وود ديگه ميسازن!
فيلماي ما كه تو زسانه ملي پخش ميشه... بعضي از توليدات اونا هم قابليت پخش تو رسانه مون رو با سانسور داره... بعد اين رو جمع كنيد با اون تعداد فيلمايي كه مخصوصا جوونا (كه سرمايه يه مملكت به حساب ميان) به مدد دانلود و سايت هايي كه زيرنويس شو ميدن و كلي شبكه هاي ماهواره اي كه الحمد لله (!!!!) فارسي زبانشم هست ميبينن... بعد تو اين فيلما عشق چه جور تعريف ميشه؟ خيلي هاشون كه زحمت تحريك جنسي رو متقبل ميشن ! يه سري ها خيانت! يه سري ها طلاق! يه سري ها عشق در يك نگاه... بعدشم زندگي شيرين ميشه.. من خوشم تو خوشي... ديگه چي ميخوايم از دنيا؟! بعد معمولا عشقايي طرف كلي از آرامش روحي اي كه داره صحبت ميكنه... بعد از اون سمت فيلمايي هست كه انسان ناآرام و ديوانه و خود درگير رو به خوبي به تصوير بكشه.. از اين سمت هم كه با اين عشقا معني واقعي آرامش رو طرف ميفهمه....بعدشم تو بعضي فيلما دقت كردين دو تا عاشق كه به هم ميرسن دلشون ميخواد يه كلبه اي خونه اي چيزي داشته باشن كه تا آخر عمر با ارامش و اسايش اون تو خوش باشن...يعني اينا ديگه هيچكاري ندارن... هيچ وظيف و تكليفي ندارن!
.
.
خيلي زودتر از اينكه ما خودمون به زبون اعتراف كنيم اينا وارد ذهن و فكر و ديدگاه مون ميشه ... و تو زندگي مون تاثير ميذاره... رو "سبك زندگي" مون....طوري كه تو بعضي موارد تصور حالتي غير از اون چيزي كه تو فيلمها و اينترنت و ... ديديم برامون غيرممكن و سخت ميشه...در ذهنمون محدوديت بوجود مياد.... شايد خود ولنتاين به تنهايي چيزي نباشه... ولي وقتي تكه هاي پازل رو كنار هم بذاريد كامل ميشه... "رسانه"اي كه هر روز داره فكر و باور خودش رو به خوردمون ميده در بسته بندي هاي كادوپيچ و رنگارنگ!

من مطالب شما رو به 5 دسته تقسیم کردم و به انها اشاره میکنم و جواب میدم
بخش 1- درباره عشق از دیدگاه یک ایرانی باید بگم که اموزه های که ما از زمان قبل و بعد از اسلام داشتیم همیشه عشق رو مختص به یک نفر میدونستیم و عشق الهی که خیلی پبچیده است رو یک فرا عشق میدونیم در بخش چهارم توضیح میدم
بخش 2 ) دلیل اینکه روز عشق برای ما اهمیت داره اینکه هنوز افکار غربی ها در ما زیاد بروز نکرده درسته که بسیار شدید در حال رشد است اما هنوز درصد ما از درصد غربی ها خیلی پایین تر است روز عشق برای ما اهمیت دارد به 2 دلیل یا اینکه ما میخواهیم همرنگ جامعه پیش بریم یا اینکه واقعا عاشق یک فرد هستیم
اما اینکه چرا ما این چند ساله در تکاپوی هدیه دادن و هدیه گرفتن افتادیم باید بگم که ما هم در فرهنگ ایرانی و هم در فرهنگ اسلامی ایرانی هدیه دادن و هدیه گرفتن داشتیم و مرسوم بوده مثل عیدی که در نوروز میگیریم یا مثلا روز پدر یا مادر اما توی این چند ساله بخاطر کم کاری خودمون اون بخش ها کمرنگ و ولنتاین و ... پر رنگ شده مثلا همین از یاد رفتن سپندارمذگان و یا چهارشنبه سوری که اتفاقا چهارشنبه سوری ما هم بسیار شبیه به شب هلیوین داره همون شب ترس غربی ها با این تفاوت که اونا شب ترس اما ما شب بخشودگی هست خب وقتی ما چهارشنبه سوری رو فراموش کنیم و نتونیم هدایتش کنیم و مدیریتشو داشته باشیم و هی تبلیغات مخرب داشته باشیم نتیجش میشه ظهور جشن جدیدی به اسم شب ترس که غالب شده غربی ها است پس مشکل اصلی مدیریت خودمون نه وسیله ها مثل ماهواره یا سازمان تجارت جهانی
در جواب اینکه چرا ما باید روز عشق داشته باشیم ما روز عشق داشتیم این امریکا و بعضی از کشورهای دیگه جهان است که از ما تقلید کردن نا سلامتی ما نزدیک به 5 هزار سال فرهنگ داریم
بخش 3) روانشناسی رنگ ها مربوط به کل دنیا هست و مختص به ایران نیست در ایران و اسلام رنگ قرمز نشان دهنده خشونت - وکفر است الان بیشتر مردم به این نکته میرسن مثلا پیراهن یزید در ایران باستان هم قرمز رنگ مقدسی است بخاطر اینکه رنگ خون است مثل پرچم ایران اما اینم قبول دارم که از نمادهای پنهانی استفاده میکنن
بخش 4) ببینید عشق الهی خیلی سخته رسیدن بهش و کار یک روز 2 روز نیست یکبار نگاه کردن 2 بار نگاه کردن نیست کسی عاشق خدا میشه که توی مسیری که براش چینده شده قدم بردار و با تمام خلوص نیتش به خدا برسه عشق زمینی میتونه یک استارتر باشه خیلی از شخصیتهای ما هستند که به این مرحله پی برده بودن مثلا عشقی که شهریار به حضرت علی(ع) و حضرت مهدی داشت وشاید استارتر این عشق حق همون شکست عشق که او خورده بود عشق الهی هر روز هروز پیش میاد وامتحان میشی تا اونجای پیش میری که خداوند رو یک دوست میپنداری و انجاست که میشه بگی تو هم الان عاشق خدا شدی اما لحظه بعدی مشخص نیست و در همین راستا خیلی از قدرت های درونی و بیرونی پیدا میکنی . که امثال زیادی وجود داره
درباره فیلم ها باید بگم که وسایل که به نظر ما دست شیطان هست دقیقا همون ها رو میتونیم برای خودشون استفاده کنیم اگر واقعا نیتمون درست بود
من یک مثال میزنم نگید تعریف از خوده :)
من فیلمی از بهروز وثوق داشتم نگاه میکردم الان این فیلم به عنوان یک فیلم مستهجن شناخته شده است . اما من وسط فیلم تصویری رو دیدم که متعجب شدم توی اون تصویر و اون تکیه از فیلم بهروز وثق با اینکه خیلی داغون(از لحاظ روحی) بود اما بلند میشه نماز میخونه قبل از نماز به رفیقش میگه : میدونی ننم میگفت هر کجا از نماز رو بلت نبودی 3 تا صلوات بفرست این یعنی خلوص نیت و من این نکته رو متوجه شدم ک پس این وسیله شیطان وسیله ای شد برای کمک به نماز خوندنم
 

haniyeh-engineer

عضو جدید
من مطالب شما رو به 5 دسته تقسیم کردم و به انها اشاره میکنم و جواب میدم
بخش 1- درباره عشق از دیدگاه یک ایرانی باید بگم که اموزه های که ما از زمان قبل و بعد از اسلام داشتیم همیشه عشق رو مختص به یک نفر میدونستیم و عشق الهی که خیلی پبچیده است رو یک فرا عشق میدونیم در بخش چهارم توضیح میدم
بخش 2 ) دلیل اینکه روز عشق برای ما اهمیت داره اینکه هنوز افکار غربی ها در ما زیاد بروز نکرده درسته که بسیار شدید در حال رشد است اما هنوز درصد ما از درصد غربی ها خیلی پایین تر است روز عشق برای ما اهمیت دارد به 2 دلیل یا اینکه ما میخواهیم همرنگ جامعه پیش بریم یا اینکه واقعا عاشق یک فرد هستیم
اما اینکه چرا ما این چند ساله در تکاپوی هدیه دادن و هدیه گرفتن افتادیم باید بگم که ما هم در فرهنگ ایرانی و هم در فرهنگ اسلامی ایرانی هدیه دادن و هدیه گرفتن داشتیم و مرسوم بوده مثل عیدی که در نوروز میگیریم یا مثلا روز پدر یا مادر اما توی این چند ساله بخاطر کم کاری خودمون اون بخش ها کمرنگ و ولنتاین و ... پر رنگ شده مثلا همین از یاد رفتن سپندارمذگان و یا چهارشنبه سوری که اتفاقا چهارشنبه سوری ما هم بسیار شبیه به شب هلیوین داره همون شب ترس غربی ها با این تفاوت که اونا شب ترس اما ما شب بخشودگی هست خب وقتی ما چهارشنبه سوری رو فراموش کنیم و نتونیم هدایتش کنیم و مدیریتشو داشته باشیم و هی تبلیغات مخرب داشته باشیم نتیجش میشه ظهور جشن جدیدی به اسم شب ترس که غالب شده غربی ها است پس مشکل اصلی مدیریت خودمون نه وسیله ها مثل ماهواره یا سازمان تجارت جهانی
در جواب اینکه چرا ما باید روز عشق داشته باشیم ما روز عشق داشتیم این امریکا و بعضی از کشورهای دیگه جهان است که از ما تقلید کردن نا سلامتی ما نزدیک به 5 هزار سال فرهنگ داریم
بخش 3) روانشناسی رنگ ها مربوط به کل دنیا هست و مختص به ایران نیست در ایران و اسلام رنگ قرمز نشان دهنده خشونت - وکفر است الان بیشتر مردم به این نکته میرسن مثلا پیراهن یزید در ایران باستان هم قرمز رنگ مقدسی است بخاطر اینکه رنگ خون است مثل پرچم ایران اما اینم قبول دارم که از نمادهای پنهانی استفاده میکنن
بخش 4) ببینید عشق الهی خیلی سخته رسیدن بهش و کار یک روز 2 روز نیست یکبار نگاه کردن 2 بار نگاه کردن نیست کسی عاشق خدا میشه که توی مسیری که براش چینده شده قدم بردار و با تمام خلوص نیتش به خدا برسه عشق زمینی میتونه یک استارتر باشه خیلی از شخصیتهای ما هستند که به این مرحله پی برده بودن مثلا عشقی که شهریار به حضرت علی(ع) و حضرت مهدی داشت وشاید استارتر این عشق حق همون شکست عشق که او خورده بود عشق الهی هر روز هروز پیش میاد وامتحان میشی تا اونجای پیش میری که خداوند رو یک دوست میپنداری و انجاست که میشه بگی تو هم الان عاشق خدا شدی اما لحظه بعدی مشخص نیست و در همین راستا خیلی از قدرت های درونی و بیرونی پیدا میکنی . که امثال زیادی وجود داره
درباره فیلم ها باید بگم که وسایل که به نظر ما دست شیطان هست دقیقا همون ها رو میتونیم برای خودشون استفاده کنیم اگر واقعا نیتمون درست بود
من یک مثال میزنم نگید تعریف از خوده :)
من فیلمی از بهروز وثوق داشتم نگاه میکردم الان این فیلم به عنوان یک فیلم مستهجن شناخته شده است . اما من وسط فیلم تصویری رو دیدم که متعجب شدم توی اون تصویر و اون تکیه از فیلم بهروز وثق با اینکه خیلی داغون(از لحاظ روحی) بود اما بلند میشه نماز میخونه قبل از نماز به رفیقش میگه : میدونی ننم میگفت هر کجا از نماز رو بلت نبودی 3 تا صلوات بفرست این یعنی خلوص نیت و من این نکته رو متوجه شدم ک پس این وسیله شیطان وسیله ای شد برای کمک به نماز خوندنم

ببينيد نظرتون برام محترم هست... اما يه بخش هاييش رو قبول ندارم
در مورد اينكه گفتيد افكارشون در ما زياد بروز نكرده... موافق نيستم... شما نگاه به فاصله اي كه در بعضي موارد بين ديدگاه ما و اسلام ايجاد شده توجه بفرماييد كه حاصل تحت آموزش قرار گرفتن توسط رسانه ها تو چند دهه ي اخير هستش.

شما فرموديد عشق الهي رسيدن بهش سخته و ... "درباره عشق از دیدگاه یک ایرانی باید بگم که اموزه های که ما از زمان قبل و بعد از اسلام داشتیم همیشه عشق رو مختص به یک نفر میدونستیم و عشق الهی که خیلی پبچیده است رو یک فرا عشق میدونیم"
من در مورد تصوير ذهني مون از عشق و ... صحبت كردم ، به نظرم بايد يه توضيح بدم درموردش
منظورم از تصوير ذهني اي كه داريم و در ذهن مون ساخته شده دقيقا همين عشق به يك نفر بوده... من ميگم با توجه به تعداد زياد فيلمها و برنامه هاي تلويزيون و رسانه ها تصوير ذهني مون از عشق به يك نفر چيه؟!
وقتي ميگيم عشق الهي يعني اينكه بگيم عاشق خدا هستم؟! نميشه عاشق يك فرد بود بعد اين رو عشق الهي بناميم؟؟
ما اين نمونه ها رو كم ديديم... اينها جدا از هم نيستن... عشق به يك فرد ميتونه همون عشق الهي باشه!
با توجه به مثالي كه شما زديد هم استاد شهريار... هم كلي موارد ديگه..ما تو رابطه ي شهدامون با همسرانشون كم از اين نمونه ها نداريم... يا مثلا رابطه ي امام خميني با همسرشون
عشقي كه تو خيلي از فيلما تعريف ميشه بيشتر حول ارضاي مسائل جنسي و خوش گذروني و زندگي گل و بلبلي و تلاش براي لذت بردن هرچه بيشتر !!


ببينيد به نظرم اين باور كه ما از اينها عليه خودشون استفاده كنيم يك برخورد اشتباه با اين مسئله هست!
شما فقط خودتون رو نبينيد... ادمايي هستن كه مثلا اعتقادات ضعيفتري نسبت به شما دارن... يا كمتر از شما توجه ميكنن به اين چيزا... بيشتر تو ذهن شون تناقض ايجاد ميشه.... يا اينكه از لحاظ شخصيتي ضعيفتر هستن و بيشتر تحت تاثير قرار ميگيرن...يا اينكه سطحي نگر هستند... يا نه كسايي هم هستن كه خيلي باهوش هم هستن.. خيلي هم ادعاشون ميشه... قوي النفس هستن... اما تحت تاثير قرار ميگيرن.... معمولا راههاي غلط بسته بندي‌ها و جعبه كادوهاي قشنگ و زيبايي داره!

در مورداون مثالي كه زديد از فيلم... برداشت شما محترم... ولي اين حالتهايي كه ميگم رو براي افراد ديگه هم در نظر بگيريد... هميشه و در هر حالت و همه ي مخاطبا مثل شما فكر نميكنن! قرار نيست يه فيلم به تنهايي رو همه تاثيرمنفي بذاره... همونطور كه ممكنه رو همه تاثير مثبت هم بذاره.
قشر مخاطب رو هم در نظر بگيريد... تو يه سني .. بيشتر نوجوونها... اثرپذيري شون زياد هست... مهمه كه چه خوراك فكري اي بهشون داده ميشه... اما سن هاي بالاتر اثر پذيري شون كمتر ميشه... در مورد اينها هم يه چيزي مهمه... اينكه در سنين پايينتر چه نوع مفاهيمي رفته تو ذهنش... و به فرض اينكه مفاهيم درست شكل گرفته باشه در ذهنش... در سنين بالاتر تا چه ميزان با فيلمها و رسانه ها درگيره؟!؟! قطره ي آب به مرور زمان ميتونه سنگ رو هم سوراخ كنه!
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
ببينيد نظرتون برام محترم هست... اما يه بخش هاييش رو قبول ندارم
در مورد اينكه گفتيد افكارشون در ما زياد بروز نكرده... موافق نيستم... شما نگاه به فاصله اي كه در بعضي موارد بين ديدگاه ما و اسلام ايجاد شده توجه بفرماييد كه حاصل تحت آموزش قرار گرفتن توسط رسانه ها تو چند دهه ي اخير هستش.

شما فرموديد عشق الهي رسيدن بهش سخته و ... "درباره عشق از دیدگاه یک ایرانی باید بگم که اموزه های که ما از زمان قبل و بعد از اسلام داشتیم همیشه عشق رو مختص به یک نفر میدونستیم و عشق الهی که خیلی پبچیده است رو یک فرا عشق میدونیم"
من در مورد تصوير ذهني مون از عشق و ... صحبت كردم ، به نظرم بايد يه توضيح بدم درموردش
منظورم از تصوير ذهني اي كه داريم و در ذهن مون ساخته شده دقيقا همين عشق به يك نفر بوده... من ميگم با توجه به تعداد زياد فيلمها و برنامه هاي تلويزيون و رسانه ها تصوير ذهني مون از عشق به يك نفر چيه؟!
وقتي ميگيم عشق الهي يعني اينكه بگيم عاشق خدا هستم؟! نميشه عاشق يك فرد بود بعد اين رو عشق الهي بناميم؟؟
ما اين نمونه ها رو كم ديديم... اينها جدا از هم نيستن... عشق به يك فرد ميتونه همون عشق الهي باشه!
با توجه به مثالي كه شما زديد هم استاد شهريار... هم كلي موارد ديگه..ما تو رابطه ي شهدامون با همسرانشون كم از اين نمونه ها نداريم... يا مثلا رابطه ي امام خميني با همسرشون
عشقي كه تو خيلي از فيلما تعريف ميشه بيشتر حول ارضاي مسائل جنسي و خوش گذروني و زندگي گل و بلبلي و تلاش براي لذت بردن هرچه بيشتر !!


ببينيد به نظرم اين باور كه ما از اينها عليه خودشون استفاده كنيم يك برخورد اشتباه با اين مسئله هست!
شما فقط خودتون رو نبينيد... ادمايي هستن كه مثلا اعتقادات ضعيفتري نسبت به شما دارن... يا كمتر از شما توجه ميكنن به اين چيزا... بيشتر تو ذهن شون تناقض ايجاد ميشه.... يا اينكه از لحاظ شخصيتي ضعيفتر هستن و بيشتر تحت تاثير قرار ميگيرن...يا اينكه سطحي نگر هستند... يا نه كسايي هم هستن كه خيلي باهوش هم هستن.. خيلي هم ادعاشون ميشه... قوي النفس هستن... اما تحت تاثير قرار ميگيرن.... معمولا راههاي غلط بسته بندي‌ها و جعبه كادوهاي قشنگ و زيبايي داره!

در مورداون مثالي كه زديد از فيلم... برداشت شما محترم... ولي اين حالتهايي كه ميگم رو براي افراد ديگه هم در نظر بگيريد... هميشه و در هر حالت و همه ي مخاطبا مثل شما فكر نميكنن! قرار نيست يه فيلم به تنهايي رو همه تاثيرمنفي بذاره... همونطور كه ممكنه رو همه تاثير مثبت هم بذاره.
قشر مخاطب رو هم در نظر بگيريد... تو يه سني .. بيشتر نوجوونها... اثرپذيري شون زياد هست... مهمه كه چه خوراك فكري اي بهشون داده ميشه... اما سن هاي بالاتر اثر پذيري شون كمتر ميشه... در مورد اينها هم يه چيزي مهمه... اينكه در سنين پايينتر چه نوع مفاهيمي رفته تو ذهنش... و به فرض اينكه مفاهيم درست شكل گرفته باشه در ذهنش... در سنين بالاتر تا چه ميزان با فيلمها و رسانه ها درگيره؟!؟! قطره ي آب به مرور زمان ميتونه سنگ رو هم سوراخ كنه!

اره منم این مواردی که که شما گفتید قبول دارم اما من معتقدم که باید دیدگاه عوض بشه نه اشکال اون و باید از پایه درست بشه مثل این میمونه که ما بخواهیم همه رو از چاقو بترسونیم که اگر احیانا این چاقو به دست نا اهل یا حتی خودتون بیفته امکان هست یک الت قتاله باشه درست این - نمیشه دیگه منم قبول دارم که خیلی از مردم توی این دیدگاه غرق شدن نه تنها در این بحث عشق و عاشقی اگر ما فکر کنیم که فقط توی همون ضمینه است خیلی ساده هستیم من موقعی که روی موضوعات متفاوت نظریه کیفیت اسلامی کار میکردم متوجه این موضوع شدم که این نوع تهاجم نه تنها در روابطه فرهنگی است بلکه در همه موارد هست ادبیات، اقتصاد، مدیریت، دیدگاه انسانی، روابط اجتماعی و...
اما اگر واقعا بخواهیم که درمان کنیم این تهاجم رو نباید امکانات رو حذف کنیم بلکه باید هدایتش کنیم . و پایه رو درست کنیم این هم نگید که نمیشه نمونه اش همین چند دهه پیش
یک نوجوان 13 ساله کاری رو میکنه که مردان بزرگسال از اون عاجزن این به گفتن سادست ها من زمانی که 13 سالم بود ه رو از ب تشخیص نمیدادم . پس افکار و دیدگاه ها از سن نوجوانی هم میشه ترویج داد فقط باید درست ترویج داد به دلیل اینکه نوجوان اگر در بزرگسالی ببین که دروغ گفته شده یا اجباری صورت گرفته کاملا مخالف این قضیه میشه و حتی دست به کارهای میزنه که از عقل انسان به درو است
اما نمی فهمم این قضیه رو که چرا خیلی از کسانی که با این موضوع سرو کار دارن . حتی یک حرکت کوچیک در این باره نکردن با اینکه همه میگن مشکل از کجاست
 

haniyeh-engineer

عضو جدید
اره منم این مواردی که که شما گفتید قبول دارم اما من معتقدم که باید دیدگاه عوض بشه نه اشکال اون و باید از پایه درست بشه مثل این میمونه که ما بخواهیم همه رو از چاقو بترسونیم که اگر احیانا این چاقو به دست نا اهل یا حتی خودتون بیفته امکان هست یک الت قتاله باشه درست این - نمیشه دیگه منم قبول دارم که خیلی از مردم توی این دیدگاه غرق شدن نه تنها در این بحث عشق و عاشقی اگر ما فکر کنیم که فقط توی همون ضمینه است خیلی ساده هستیم من موقعی که روی موضوعات متفاوت نظریه کیفیت اسلامی کار میکردم متوجه این موضوع شدم که این نوع تهاجم نه تنها در روابطه فرهنگی است بلکه در همه موارد هست ادبیات، اقتصاد، مدیریت، دیدگاه انسانی، روابط اجتماعی و...
اما اگر واقعا بخواهیم که درمان کنیم این تهاجم رو نباید امکانات رو حذف کنیم بلکه باید هدایتش کنیم . و پایه رو درست کنیم این هم نگید که نمیشه نمونه اش همین چند دهه پیش
یک نوجوان 13 ساله کاری رو میکنه که مردان بزرگسال از اون عاجزن این به گفتن سادست ها من زمانی که 13 سالم بود ه رو از ب تشخیص نمیدادم . پس افکار و دیدگاه ها از سن نوجوانی هم میشه ترویج داد فقط باید درست ترویج داد به دلیل اینکه نوجوان اگر در بزرگسالی ببین که دروغ گفته شده یا اجباری صورت گرفته کاملا مخالف این قضیه میشه و حتی دست به کارهای میزنه که از عقل انسان به درو است
اما نمی فهمم این قضیه رو که چرا خیلی از کسانی که با این موضوع سرو کار دارن . حتی یک حرکت کوچیک در این باره نکردن با اینکه همه میگن مشکل از کجاست

درسته... ديدگاه بايد عوض بشه.... از طرفي خوراك فكري مناسب هم باشه كه مردم ازش استفاده كنن.. علي الحساب سينما رو بذاريد كنار ، شما نگاه به صدا و سيما خودمون بندازيد!!! چند درصد اين برنامه ها حرف و دغدغه ي يه امت مسلمان هست؟ ان هم با پيشينه ي ايران؟! اونقدر موضوع مناسب و بكر پيدا داريم كه ديگه نيازي نيست هي تو فيلمامون عشق آبدوخياري نشون بديم!!!!!!
يه نگاه منتقدانه اگه به برنامه هاي خودمون بندازيم ميبينيم به مراتب اثر بدتري رو مخاطب ميذاره نسبت به يه فيلم خارجي... چون اين بومي هست و اثر بيشتري رو مخاطب ميذاره!
ما به عنوان مسلمون بايد هواس مون خيلي جمع باشه... تقريبا در اينكه الان آخرالزمان هست كسي شكي نداره... حتي علامه حسن زاده فرمودند اگر بگويم ظهور اتفاق افتاده چه ميگوييد؟! ( كه منظورشون ظهور صغري هست ) ميگن در آخرالزمان دينداري مثه نگه داشتن آتش در دست ميمونه... و بسيار سخته... فتنه ها و امتحان هايي صورت ميگيره كه حتي تعدادي از مومنين هم از اون سربلند بيرون نميان.... از همه ي روايات اينطور برمياد كه خيلي بايد مواظب دين مون باشيم

هميشه قرار نيست منتظر بمونيم ببينيم مسئولين مربوطه چه ميكنن... تو يه جامعه ي اسلامي همه مسئول هستن... و تكليف بر گردن همه هست...
يك اينكه كسي كه تو اين بخشا فعاليت ميكنه بايد با توجه به اثري كه كارش رومخاطب ميذاره بسيار از نظر اعتقادي قوي باشه... دين و فرهنگ اسلامي و ايراني رو خوب بشناسه
ما خودمون هم بايد در مورد هر اتفاقي كه دور و برمون ميفته دقيق باشيم...به نظرم روشنگري كردن...بيدار كردن ذهن هايي كه ب خواب رفتن... به چال كشيدن اين موضوعات تو جمعهاي خودمون قبل اينكه رومون تاثير بذاره....تربيت نيرو حتي شده يك نفر... اگه يه چيزي ميبينيم كه يه فكرمون رو مشغول كرده بريم روش خوب فكر كنيم... با دين و فرهنگ خودمون مقايسه ش كنيم... تفاوت هاش رو ببينيم... آسيب شناسيش كنيم... تا ته ش رو در بياريم كه از كجا اومده و چي ميخواد بگه...
پيامبر هميشه از تنبلي و سستي تو امت شون هشدار ميدادن... نبايد تنبلي كنيم تا فرهنگ ديگه اي بياد تو خونه مون!

در مورد نوجوون 13 ساله هم بگم يه تحقيقي تو يكي از مدرسه هامون انجام شده... يه فيلم كوتاهي از شهيد فهميده پخش شد و از بچه ها نظرخواهي شد (بدون اينكه نظر كسي رو اون يكي تاثر بذاره... نظر هركس مخفي بود) نتيجه ش اين بود تعداد خيلي زيادي از بچه ها گفتن اگه جاي حسين فهميده بودن همينكارو ميكردن... درسته نوجوون هستن و شور و هيجان... ولي يه همچين روحيه اي رو دارن...ما هركدوم مون وظيفه داريم فكر و انديشه اينها روبه بلوغ برسونيم.
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
درسته... ديدگاه بايد عوض بشه.... از طرفي خوراك فكري مناسب هم باشه كه مردم ازش استفاده كنن.. علي الحساب سينما رو بذاريد كنار ، شما نگاه به صدا و سيما خودمون بندازيد!!! چند درصد اين برنامه ها حرف و دغدغه ي يه امت مسلمان هست؟ ان هم با پيشينه ي ايران؟! اونقدر موضوع مناسب و بكر پيدا داريم كه ديگه نيازي نيست هي تو فيلمامون عشق آبدوخياري نشون بديم!!!!!!
يه نگاه منتقدانه اگه به برنامه هاي خودمون بندازيم ميبينيم به مراتب اثر بدتري رو مخاطب ميذاره نسبت به يه فيلم خارجي... چون اين بومي هست و اثر بيشتري رو مخاطب ميذاره!
ما به عنوان مسلمون بايد هواس مون خيلي جمع باشه... تقريبا در اينكه الان آخرالزمان هست كسي شكي نداره... حتي علامه حسن زاده فرمودند اگر بگويم ظهور اتفاق افتاده چه ميگوييد؟! ( كه منظورشون ظهور صغري هست ) ميگن در آخرالزمان دينداري مثه نگه داشتن آتش در دست ميمونه... و بسيار سخته... فتنه ها و امتحان هايي صورت ميگيره كه حتي تعدادي از مومنين هم از اون سربلند بيرون نميان.... از همه ي روايات اينطور برمياد كه خيلي بايد مواظب دين مون باشيم

هميشه قرار نيست منتظر بمونيم ببينيم مسئولين مربوطه چه ميكنن... تو يه جامعه ي اسلامي همه مسئول هستن... و تكليف بر گردن همه هست...
يك اينكه كسي كه تو اين بخشا فعاليت ميكنه بايد با توجه به اثري كه كارش رومخاطب ميذاره بسيار از نظر اعتقادي قوي باشه... دين و فرهنگ اسلامي و ايراني رو خوب بشناسه
ما خودمون هم بايد در مورد هر اتفاقي كه دور و برمون ميفته دقيق باشيم...به نظرم روشنگري كردن...بيدار كردن ذهن هايي كه ب خواب رفتن... به چال كشيدن اين موضوعات تو جمعهاي خودمون قبل اينكه رومون تاثير بذاره....تربيت نيرو حتي شده يك نفر... اگه يه چيزي ميبينيم كه يه فكرمون رو مشغول كرده بريم روش خوب فكر كنيم... با دين و فرهنگ خودمون مقايسه ش كنيم... تفاوت هاش رو ببينيم... آسيب شناسيش كنيم... تا ته ش رو در بياريم كه از كجا اومده و چي ميخواد بگه...
پيامبر هميشه از تنبلي و سستي تو امت شون هشدار ميدادن... نبايد تنبلي كنيم تا فرهنگ ديگه اي بياد تو خونه مون!

در مورد نوجوون 13 ساله هم بگم يه تحقيقي تو يكي از مدرسه هامون انجام شده... يه فيلم كوتاهي از شهيد فهميده پخش شد و از بچه ها نظرخواهي شد (بدون اينكه نظر كسي رو اون يكي تاثر بذاره... نظر هركس مخفي بود) نتيجه ش اين بود تعداد خيلي زيادي از بچه ها گفتن اگه جاي حسين فهميده بودن همينكارو ميكردن... درسته نوجوون هستن و شور و هيجان... ولي يه همچين روحيه اي رو دارن...ما هركدوم مون وظيفه داريم فكر و انديشه اينها روبه بلوغ برسونيم.

درباره سینما ایران باید بگم که هیچ چیزش سر جا نیست از اون رو میاین یک فیلمی رو پر شور و حرارت نشون میدن که اثر افسردگی روی مردم میذاره مثلا ستایش و زمانه یا مثلا فاصله ها میخوان یک چیز رو نشون بدن ولی اونو به بدترین نحوه نشون میدن این میشه که مخاطب احساس میکنه اون هم جزی از اون فیلم هست و نمیتونه مطابقت بده پس افسرده میشه .
ولی سریال های خوبی هم داشته چشمی در باد . شوق پرواز . بیوگرافی های که واقعا من در تعجبم که چرا از اینها به اون صورت تجدید نشد . که هیچ منتقد هم پیدا کرد همین سریال چشمی در باد واقعا بهترین سریالی بود که همه موارد در اون رعایت شده بود
درباره اینکه میگید زمان اخر دنیا باید بگم اشتباه میکنید حتی خود حضرت مهدی (ص) از ظهور خودشون خبر ندارند چه برسه به ما . هر کسی هم که گفته احتمالا اشتباه میکنه ببین میشه بگی احتمال داره که اخر زمان اومده باشه ولی نمیشه بگی اخر زمان نزدیک . چون اثار خیلی بدی رو اجتماع میذاره و افراط رو زیاد میکنه
اما اینکه بیایم بیدار سازی کنیم به نظرم خوب نیست ما نباید این مسائل رو به چالش بکشیم بلکه باید مدیریتش کنیم . اگر من اومد فلسفه عشق ورزی درست رو به همه بفهمونم کار خیلی زیادی کردم و به همه کمک کردم نه اینکه بیام بگم عشق های امروزی اینه ببیند اصل موضوع رو باید عوض کرد حالا موقعی که موضوع اصلی رو فهموندیم اگر یک گریز کوچکی به این مسئله افراط در عشق انجام بدیم اونوقت که همه درک میکنن و همه استقبال میکنن .
اگر ما با این شیوه پیش بریم که الان بیشتر تبلغ کننده های دینمو دارن از این روش مخبر استفاده میکنن به جای که فرد به راه راست بره چشم هاشم میبنده و از همون راه قبلی حرکت میکنه - اصلا شرطی میشه تا میگی اسلام تو دلش فحوش میده تا میگی فلان امام ... پس چرا ما باید از شیوه غلط استفاده کنیم ما باید اصل اسلام رو بفهمیم و بعد بفهمونیم بعد به چالش بکشیم
این مهمه
بارو کن حرف زدن اسونه من بزارید یک خاطر بگم یک روز میخاستم دعوا کنم توی همون سنین نوجوانی گفتم اینکارو میکنم و اونکار رو میکنم بعد موقعی که شروع به دعوا کردم یک عالمه کتک خوردم :biggrin:پس حرف زدن با عمل خیلی فاصله داره اون تحقیق هم زیاد علمی نیست باید فرد رو در محیط 5 بعدی میزاشتن بعد ازمایش میگرفتن نه با یک فیلم سینمایی
 

haniyeh-engineer

عضو جدید
درباره اینکه میگید زمان اخر دنیا باید بگم اشتباه میکنید حتی خود حضرت مهدی (ص) از ظهور خودشون خبر ندارند چه برسه به ما . هر کسی هم که گفته احتمالا اشتباه میکنه ببین میشه بگی احتمال داره که اخر زمان اومده باشه ولی نمیشه بگی اخر زمان نزدیک . چون اثار خیلی بدی رو اجتماع میذاره و افراط رو زیاد میکنه

هرچند بحث از موضوع تاپيك كمي دور شد اما در مورد اين حرف تون بگم:
اينكه بگيم الان اخرالزمان هست فرق داره با اينكه بگيم حضرت دارن ظهور ميكنن!
روايت داريم كه تعيين كنندگان وقت (ظهور) دروغگويانند... درسته ما در مورد اتفاقات آخرالزمان كلي روايت داريم... ولي اگه بيايم اين تعداد روايت داريم بعد بيايم اونها رو به صورت مطلق به حوادثي كه الان داره اتفاق ميفته نسبت بديم، و بگيم همه محقق شده الا اين چند مورد كه اونها هم محقق بشه ديگه تمومه حضرت ميان...اين اشتباهه...
ولي اينكه بر طبق روايات احتمال زيادي بديم كه الان شرايط آخرالزمان رو داره... اين تعيين وقت معنا نميده!
در مورد ظهور صغري هم بگم كه همانطور كه حضرت ناگهاني غيبت نكردند.. ابتدا غيبت صغري داشتند... و همينطور كه قبل از امامت ايشون اماماني داشتيم كه در زندان بودند يعني مردم به راحتي با ايشان در ارتباط نبودند (حالتي شبيه به غيبت ) و مثال اينكه خورشيد به يكباره نه غروب ميكند نه طلوع... پس ظهور حضرت هم به يكباره نخواهد بود.. به آرامي... تا اينكه در وقت لازم ظهور كنند... به همين جهت علامه اينطور گفتند... اما كسي مشخص نكرد ظهور صغري يكسال هست... ده سال هست... سي سال هست... يا پنجاه شصت سال !؟!؟

اما اینکه بیایم بیدار سازی کنیم به نظرم خوب نیست ما نباید این مسائل رو به چالش بکشیم بلکه باید مدیریتش کنیم . اگر من اومد فلسفه عشق ورزی درست رو به همه بفهمونم کار خیلی زیادی کردم و به همه کمک کردم نه اینکه بیام بگم عشق های امروزی اینه ببیند اصل موضوع رو باید عوض کرد حالا موقعی که موضوع اصلی رو فهموندیم اگر یک گریز کوچکی به این مسئله افراط در عشق انجام بدیم اونوقت که همه درک میکنن و همه استقبال میکنن .
اگر ما با این شیوه پیش بریم که الان بیشتر تبلغ کننده های دینمو دارن از این روش مخبر استفاده میکنن به جای که فرد به راه راست بره چشم هاشم میبنده و از همون راه قبلی حرکت میکنه - اصلا شرطی میشه تا میگی اسلام تو دلش فحوش میده تا میگی فلان امام ... پس چرا ما باید از شیوه غلط استفاده کنیم ما باید اصل اسلام رو بفهمیم و بعد بفهمونیم بعد به چالش بکشیم
این مهمه
منظور من از روشنگري و بيدارسازي تقريبا هميني هست كه شما گفتيد... قلوب همه ي انسانها فطرتا به حق گرايش داره... منتها بعضي هامون دور ميشيم...منظورم تشخيص حق و بيان كردن حق براي بيدار كردن حق تو قلوب اطرافيان مون...ما تو دين مون بحث تكليف رو داريم... اين تكليفي هست كه بر گردن تك تك ماهاست...
دقيقا همونطور كه گفتيد... اون چه كه حق هست رو با موضوع مورد بحث ارتباط بديم... هركدوم شون رو به تنهايي مطرح كنيم به احتمال زياد نتيجه ي مطلوب مون رو نخواهد داد.

بارو کن حرف زدن اسونه من بزارید یک خاطر بگم یک روز میخاستم دعوا کنم توی همون سنین نوجوانی گفتم اینکارو میکنم و اونکار رو میکنم بعد موقعی که شروع به دعوا کردم یک عالمه کتک خوردم :biggrin:پس حرف زدن با عمل خیلی فاصله داره

اين رو به همه مون گفتن... درست هم هست... مثلا يه سختيش اينكه تو اين مسير خودمون منحرف نشيم... همون مثلي كه ميگه اومدم ثواب كنم كباب شدم...
اما مگه نه اينكه اگه نيت مون خير باشه... هر چه بيشتر پيش بريم و تلاش كنيم خدا بيشتر همراهي مون ميكنه؟! اينكه همه ش همين حرف رو پيش خودمون تكرار كنيم حرف اسونه عمل سخته ، اينطوري هم نميشه! بالاخره يكي بايد عمل كنه يا نه!؟
اول بگم من با اين كلمه ي دعوايي كه گفتيد مشكل دارم و بعد اينكه محض ريا (!!!!!!!!!!!!) بگم همين بحث "عمل كردن" رو ما با يه سري از دوستان داريم تلاش ميكنيم كه محقق كنيم... از حالت "حرف" در بياد... هميشه همونجوري نميشه كه ما ميخوايم...حداقلش اينه كه ما تكليف مون رو انجام داديم... گاهي ما يه حركت اشتباه انجام داديم ، اين هم جز خطراتش هست...بالاخره بگيم آسونه ، نه اينطور نيست... به قول شما ممكنه كتك خوري هم داشته باشه... يا مثلا فحش خوردن... بالاخره وقتي ميخوايم يه هدفي رو دنبال كنيم بايد به قولي فحش خورمون ملس باشه;)
اون تحقیق هم زیاد علمی نیست باید فرد رو در محیط 5 بعدی میزاشتن بعد ازمایش میگرفتن نه با یک فیلم سینمایی

يعني ميخوام بگم ديدگاه كاملا مهندس صنايعانه بوداااا... :دي
نگفتم خيلي علمي هستش... فقط يه بررسي بود و يه پاسخي براي كسايي كه چشم اميد به بچه هاي الان ندارن!



خدا بخواد فردا ميام شهر شما... زيارت امام رضا (ع)... اينه كه اگه پستي گذاشتيد و بي جواب موند... نيستم... ان شاءالله اومدم جواب ميدم.

يا حق
 
آخرین ویرایش:

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
موفق و موید باشی - سلام ما رو هم برسون به امام رضا(ع) :D
 
بالا