[ابنیه سنتی ایران]: قلعه ها

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه رودخان آرميده در دل جنگل انبوه

قلعه رودخان آرميده در دل جنگل انبوه

اين قلعه در 12 كيلومتري جنوب شرقي فومن و در دل جنگل هاي انبوه مناطق كوهستاني جاي دارد. اين قلعه كه به ***ار و قلعه حسامي نيز شهرت دارد، از بزرگترين و با عظمت ترين دژهاي نظامي گيلان و حتي ايران به شمار ميآيد و مساحت آن بالغ بر 50 هزار متر مربع است. اين قلعه در ارتفاع 600 متري و در بلندترين نقطه كوه قرار دارد. با توجه به خاك برداري محوطه داخلي و بررسي پي بنا احتمالااين دژ به عصر ساساني تعلق دارد و در زمان حكومت سلاجقه تجديد بنا شده است. ازاين رو قلعه رودخان را از قلعه هاي اسماعيليه به حساب ميآورند. توجه به اينكه شهر فومن دوراني طولاني مركز حكومت گيلان بيه پس از خاندان اسحاقوند بود، اهميت اين قلعه را بيشتر محسوس مي دارد.رابينو درباره اين قلعه نوشته است: سنگ نوشته اي كه در آنجا وجود دارد نشان مي دهد كه اين قلعه به نام حسامي براي اولين بار در سال 918 هجري(13-1512 ميلادي) تا 921 (16- 1515ميلادي ) به فرمان سلطان حسام الدين امير دباج بن امير علاء الدين اسحقي مرمت گرديده است و اين سنگ نوشته از كمال الدين محمد گيلاني است و منظومه آن ازخان احمد شيرواني و نوشته آن اثر ابن حسين الخراساني است. هدايت خان هنگامي كه بر ضد كريمخان زند به شورش پرداخت شروع به تعمير آنجا نمود و در آنجا اسلحه و مهمات قرارداد. اين كتيبه چند سال پيش توسط يكي از كارشناسان ميراث فرهنگي پيدا شد و امروز در گنجينه رشت نگهداري مي شود. اين قلعه از دو بخش تشكيل شده است: 1- ارگ يا محل اسكان حاكم و خانواده : ارگ يا شاه قلعه در دو طبقه و از آجر ساخته شده و در قسمت غربي اين بنا واقع است. قلعه كلاداراي دو ارگ و 16 قراول خانه است . قراول خانه ها به صورت دو طبقه با نورگيرها و روزن هاي متعدد بر محيط اطراف مسلط است.ورودي قلعه در سمت شمال جاي دارد و در دو طرف آن دو برج عظيم سنگي ديده مي شود. در گذشته چشمه آبي در داخل قلعه جاري بود كه وقت محاصره از آب آن استفاده مي شد. اين چشمه پس از زلزله سال 1369 گيلان خشك شد.2- قسمت نظامي يا قورخانه: در قسمت شرقي قلعه رودخان بناهايي مخروبه وجود دارد. در قسمت شمال و جنوب ، ديوارهاي محصور كننده قلعه و برج هاي نگهباني در فواصل مختلف به چشم مي خورد. اتاق هاي هشت ضلعي كه از آجر ساخته شده هنوز برفراز برج ها ديده مي شود. ديوارهاي قلعه حدود 40 برج ديده باني دارد. در اين ديوارها منافذ و تركش هايي براي ريختن مواد مذاب و تيراندازي نيز تعبيه شده بود. از وجوه جالب توجه در معماري قلعه رودخان، كاربرد طاق هاي جناقي و انواع مختلف آن و نيز طرح هاي آجر كاري و سنگ چيني است كه نشان از دقت نظر سازندگان آن دارد. سازندگان قلعه از اصول پيشرفته علمي دفاع و حصاربندي كاملاآگاه بودند و به همين دليل در طي قرون متمادي اين قلعه در برابر تهاجم و يورش ها هرگزدر مقابل دشمن سر تسليم فرود نياورده و نشاني از تخريب انساني و حريق در آن به چشم نمي خورد. امروزه قسمت عمده اي از بنا در زير قشري از پيچك ها پنهان شده و قلعه در هاله اي رمز آلود در دل جنگل سرسبز غنوده است.

Read more: http://mehrazi.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=277&Itemid=61#ixzz1nHtGU0Uq
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه های ایران

قلعه های ایران

[h=1]بهشتی در دل بلقیس

[/h]
قلعه‌ها و بناها، آثار به جا مانده در زیر خاك و در همین نزدیكی ارگ‌هایی كه نشانگر چندین دوره در ایران بوده‌اند اما بزرگ‌ترین و اولین سازه خشتی دنیا در ایران «ارگ بم» بود كه امروز حتی خرابه‌ای از آن را هم بسختی می‌توان دید. اما حالا شهر اسفراین در خراسان شمالی بزرگ‌ترین مجموعه معماری خشتی و گلی كشور را در خود جای داده است.
شهر بلقیس در حقیقت خرابه های شهر قدیمی اسفراین است که در 3 کیلومتری شهر فعلی و سمت راست جاده سبزوار ـ اسفراین قرار دارد. ارگ یا قلعه «بلقیس» یكی از برجسته ترین آثار زمان صفویان در این منطقه به شمار می آید كه تا امروز شاید كمتر نامی از آن شنیده باشید. ارگ بلقیس با 29 برج و خندق در اطراف خود به «نارین قلعه» شهرت یافته است.
در ارگ بلقیس آثار معماری ساسانی به چشم می خورد و دارای كهن دژ، رنجس و شارستان است. گرداگرد شمال ارگ كه محدود به شارستان می‌شود حصار گلی بزرگی وجود دارد كه به دلیل عوامل انسانی تخریب شده است​


در جریان حفاری هایی که در این شهر خرابه صورت گرفته، سفال هایی به دست آمده است که به دوران صفویان تعلق دارند. اما به نظر می رسد که شهر بلقیس بسیار پیش تر از دوران صفویه ساخته شده باشد. کشف آثار به دست آمده که مربوط به دوره صفویه است ، نمی تواند دلیلی بر ساخت این شهر در دوران صفوی باشد. به احتمال زیاد در این دوره شهر مجدداً بازسازی شده و تا زمان نادرشاه به حیات خود ادامه داده است.

در ارگ بلقیس آثار معماری ساسانی به چشم می خورد و دارای كهن دژ، رنجس و شارستان است. گرداگرد شمال ارگ كه محدود به شارستان می‌شود حصار گلی بزرگی وجود دارد كه به دلیل عوامل انسانی تخریب شده است.

همچنین در دروازه شرقی این ارگ گورستانی وجود دارد كه خود گویای سنت‌های تدفین در آن زمان است، گورهای تابوتی، سردابه‌ای و گورهای آجرچین كه دوره‌های مختلف از زمان اسلام تا دوره صفوی و حتی مسیحیان نسطوری در آن دوران را نشان می‌دهد. بقایای مقبره شیخ آذری و ویرانه‌های معروف به منارتپه نیز از باقیمانده‌های این مجموعه خشتی است.
این شهر پس از «ارگ بم» دومین شهر گلی به حساب می‌آید كه رازهایی با خود نهان دارد. همچنین علاوه بر آثار تاریخی به جای مانده، اسلوب معماری آن دوران گویای تمدنی از ایران و فرهنگ شهرسازی ما بوده است​

[h=2]در دل خرابه‌ها چیست؟[/h]در دل بقایای «نارین قلعه» چه می‌گذرد؟ این قلعه تاریخی آثار بسیاری را از دوران گذشته در خود پنهان كرده است. انواع ظروف سفالی آبی و سفید كه مربوط به دوران صفوی بوده و سفال نیشابور كه تا امروز هم طرفداران خود را دارد اما سكه‌های مسی كه نام نوح سامانی روی آن حك شده و مهره‌های بازی و مجسمه‌های سفالی همه نشان‌دهنده جریان زندگی و تاریخی در این ارگ است كه در حال حاضر تمام این آثار در موزه آیینه خانه بجنورد نگهداری می‌شود.

این شهر پس از «ارگ بم» دومین شهر گلی به حساب می‌آید كه رازهایی با خود نهان دارد. همچنین علاوه بر آثار تاریخی به جای مانده، اسلوب معماری آن دوران گویای تمدنی از ایران و فرهنگ شهرسازی ما بوده است.
بخش‌ها و تاسیسات داخلی شهر كه شامل بخش صنعتی و بخش‌های ذخیره‌سازی غلات است، جزو تاسیسات شهر تلقی می‌شده. همچنین برخی مورخان معتقدند سازه منارتپه كه ویرانه‌هایی از مسجد شهر قلمداد می‌شده در قرون میانی اسلامی فضایی صنعتی بوده است.


[h=2]آبی در دل دیوار[/h]دیواره‌های قلعه دوره صفویه، تاریخی دیگر را نمایان می‌كنند و آب انباری را كه احتمال می‌رود مربوط به دوره ایلخانان مغول و عهد فرمانروایی سلطان ابوسعید است را به تصویر می‌كشند.
سردری كه حدود 50 سانتی‌متر از آن باقی مانده است و كاوشگران را به شش پله و پاشیری می‌رساند كه نشان از آب انباری مفروش با سنگ لاشه، قلوه سنگ و ساروج دارد و مربوط به آب‌انبار ساخته شده در دوران مغولان است، همچنین ورودی این اثر برخلاف مسیر آبرو به سمت داخلی حصار است.


فراوری: الهام مرادیبخش گردشگری تبیان

برگرفته از پورتال اسفراین، جام جم آنلاین
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه دیوها!

قلعه دیوها!

[h=1]قلعه دیوها!
[/h]


ساخته دست دیوهاست؛ چاه مربع شکلی در آن وجود دارد که اگر گوش هایتان را خوب تیز کنید صدای چرخ الماس را در آن می شنوید؛ راه های مخفی زیادی در گوشه و کنار آن وجود دارد؛ خیلی ها را سال ها پیش در سیاهچاله های آن حبس کرده اند و هنوز هم صدای آنها به گوش می رسد!
فکر می کنید این مکان اسرارآمیز کجاست؟ چقدر با شما فاصله دارد؟


اینجا «نارین قلعه» است؛ قلعه ای کاملا خشتی اما اسرارآمیز در میبد یزد؛ قلعه ای که حرف ها و روایت های زیادی درباره آن بین محلی ها شنیده می شود. بعضی ها می گویند در این قلعه یک چاه پر از طلا وجود دارد؛ عده ای دیگر هم می گویند دیوی به نام دال از طرف حضرت سلیمان علیه السلام مامور شده این قلعه را بسازد! تعجب نکنید، در باره نارین قلعه تا دلتان بخواهد حرف و حدیث سرزبان ها افتاده. اما شاید همه این حرف و حدیث ها به خاطر معماری عجیب و شگفت انگیز این بنا باشد که باعث شده داستان های زیادی درباره این قلعه به وجود بیاید.

[h=2]قلعه پر رمز و راز
[/h]نارین قلعه قدمتی 3 هزار ساله دارد و در شهرستان میبد در 50 کیلومتری شمال غربی یزد قرار گرفته است. محلی ها به آن نارنج قلعه می گویند اما درباره اینکه چرا اسم آن را نارنج قلعه گذاشته اند، روایت های متفاوتی وجود دارد؛ بعضی ها می گویند به خاطر رنگ آفتاب است و بعضی دیگر هم معتقدند به خاطر رنگ آتش! نارین قلعه هم مثل بزرگ ترین خشتی دنیا- خانه خشتی حاج علی آقا در کرمان- کاملاً از خشت و گل ساخته شده؛ با این تفاوت که درباره این قلعه راز و رمزها و افسانه های زیادی وجود دارد. با گذشت 3 هزار سال از عمر این بنا، نارین قلعه هنوز پا برجا و مستحکم است. این قلعه در دوره های مختلف تاریخی بازسازی شده و هر کدام از تعمیرات هم روی مرمت های قبل قرار گرفته اند؛ همین موضوع، ادامه کاوش ها را برای باستان شناسان مشکل کرده است.

ذات الله نیکزاد- مدیر پایگاه پژوهشی و معاون حفظ و احیا و مرمت بناهای تاریخی یزد- درباره نارین قلعه می گوید: «سلسله های پادشاهی مختلفی در این قلعه حکمرانی کرده اند و هر کدام هم بنا به دوره و سلیقه شان تغییراتی در آن داده اند. به همین خاطر است که اگر شما از قلعه بازدید کنید، با مصالح، نوع ساخت و خشت های متفاوتی مواجه می شوید. نارین قلعه در آن زمان به سه قسمت کهن دژ، شارستان و ربض تقسیم می شده است.
ربض به آن قسمت هایی از روستا و پیرامون شهر گفته می شد که روستاییان در آن کشاورزی می کردند. شارستان هم محدوده و هسته اصلی شهر بود که شامل محله های مختلف می شد. اما مهم ترین قسمت شهر میبد در آن زمان کهن دژ بود که مرکز حکمرانی و مدیریت شهر بود.»
به گفته نیکزاد، این قلعه در بالاترین قسمت شهر میبد واقع شده؛ آن هم به دلایل استراتژیکی، دفاعی و حفاظتی ای که آن زمان سازندگان قلعه در نظر گرفته اند. در حقیقت نارین قلعه در محلی واقع شده که بر تمام مناطق اطرافش تسلط داشته؛ طوری که دیده بانان این قلعه خشتی به محض نزدیک شدن هر جنبنده ای به قلعه از ماجرا باخبر می شدند.

[h=2]قعله ای فتح نشدنی
[/h]«سازندگان این بنا با بهره گرفتن از مزیت های زمین و توپوگرافی خاص در آن زمان، قلعه را روی یک محل مرتفع ساختند. الان این قلعه درست در وسط شهر قرار دارد. وقتی از قلعه پایین می آیید، زمین به ناگهان یک افتادگی شدید پیدا می کند.» اما معماران قلعه فقط به ساختن قلعه روی یک مکان بلند اکتفا نکرده و از یک شیوه حفاظتی دیگر هم استفاده کرده اند؛ کندن خندق به همین خاطر است که دور تا دور نارنج قلعه خندقی گود و عمیق کنده شده است که از هجوم دشمنان به قلعه جلوگیری می کرده؛ به این صورت که اگر ساکنان قصر می خواستند از قلعه خارج شوند، دروازه اصلی شهر که با دو زنجیر به دو طرف در متصل بود، پایین آورده می شد و روی خندق می افتاد، بعد زنجیرها به سمت بالا کشیده می شد و پل متحرک از روی خندق برداشته می شد؛ «در حال حاضر این خندق، تبدیل به باغ زیبایی شده و بین اهالی به باغ خندق معروف است.»

[h=2] ساختمان تو در تو
[/h]ساختار بدنی یک حلزون را در ذهنتان مجسم کنید؛ بنای نارین قلعه هم مثل آن تو در تو ساخته شده؛ «این قلعه از پنج حصار تو در تو تشکیل شده. در واقع طبقات تشکیل دهنده قلعه، از هم تفکیک نشده اند. آنها با یک سطح شیب دار تا محدوده شاه نشین از پنج دربند تشکیل شده اند. هر دربند هم دروازه ای دارد».

نارین قلعه به دو قسمت تقسیم می شود؛ بخش مردم نشین و بخش حاکم نشین. بخش مردم نشین این قلعه وسعت بیشتری دارد؛ یعنی چیزی حدود 2 هزار متر مربع؛ البته این قسمت به بخش های کوچک تری مثل انبار، بازارچه، مسجد، حمام، خانقاه محله های مختلف و غیره هم تقسیم می شده است.
بخش حاکم نشین قلعه هم طوری ساخته شده که چشم اندازش رو به مبید است. بخش حاکم نشین روی یک صفه بزرگ ساسانی ساخته شده است؛ «صفه یک حجم بزرگ از خشت های بزرگ است که حالت تختگاه را درست می کند. در داخل قلعه، فضاهای مختلفی وجود دارد. به جز شاه نشین، فضاهایی هم به لشکریان اختصاص داشته که به آنها خدمات می داده.»

[h=2]خاک رس محکم
[/h]سال ها از عمر این قلعه باستانی می گذرد و در این مدت بارها مورد بازسازی قرار گرفته است. اگر وارد قلعه بشوید آجرهایی با اندازه های گوناگون در قسمت های مختلف آن می بینید؛ «فضاهایی در قلعه وجود دارند که در دل خاک کنده شده اند و اصطلاحا به آنها بوکن می گویند ضخامت دیواره های قلعه هم اندازه های مختلفی دارد و بین 1 تا 5/1 متر است.»

شاید باورش سخت باشد اما نارین قلعه روی خاک رس بنا شده و برای ساخت آن هیچ پی و زیربنایی کنده نشده است؛ اما نکته عجیب اینجاست که خاک رسی که این قلعه روی آن بنا شده، به سختی سنگ است. البته خاک میبد یکی از مرغوب ترین خاک رس ها را برای سفالگری دارد و از نوع مرغوبی است؛ «خاک میبد بسیار مرغوب است و شاید یکی از دلایلی که تا به حال این قلعه که از جنگ ها جان سالم به در برده همین باشد.
قلعه چهار برنج نگهبانی هم دارد و به جز قسمت های معدودی که قابل مشاهده است، بقیه قسمت ها هنوز ناشناخته مانده اند و تا به حال هیچ کاوشگر و باستان شناسی نتوانسته کل قسمت های این کهن دژ 14 هزار متری را رمزگشایی کند».

[h=2]دیوها، چرخ الماس و چاه مربع
[/h]در باره نارین قلعه هم مثل بناهای تاریخی و با شکوه کشورمان افسانه های زیادی وجود دارد؛ تعدادی از بومیانی که در نزدیکی این قلعه زندگی می کنند معتقدند که این قلعه به دستور حضرت سلیمان علیه السلام توسط دیوها ساخته شده است. مدیر پایگاه پژوهشی و معاون حفظ و احیا و مرمت بناهای تاریخی یزد در این باره می گوید: «حضرت سلیمان علیه السلام، به انجام کارهای خارق العاده مشهور است؛ کارهایی که از عهده بشر خارج است.

یکی از افسانه هایی که در باره نارین قلعه بین عامه مردم وجود دارد این است که حضرت سلیمان علیه السلام به یکی از دیوها به نام دیو دال دستور می دهد در مستحکم ترین و بلندترین مکانی که پیدا می کند، این قلعه را بسازد. دیو دال هم آن را روی این پشته گلی می سازد. یکی دیگر از افسانه هایی که در مورد این قلعه وجود دارد، به یک چاه مربوط می شود؛ یک چاه قدیمی که بر خلاف شکل متداول چاه های دیگر به شکل مربع کنده شده. به این چاه در یزد، گوری یا چاه زرتشتی می گویند که بیشتر در شهرستان ها حفر می شده؛ چاهی که دهانه آن در محل دربند ارگ است.
مردم محلی می گویند اگر کسی که دارد از کنار این چاه افسانه ای رد می شود، گوش هایش را خوب تیز کند، صدای چرخش چرخ الماس را خواهد شنید. آنها می گویند همه حاکمان پیشین قلعه گنج هایشان را در این چاه دفن کرده اند.
یک عده دیگر هم می گویند این چاه، سیاه چال و یک زندان است که زندانی ها را درون آن زندانی می کردند. اما جدای از این افسانه، به نظر می رسد که این چاه مربع شکل توسط افرادی بی تجربه حفر شده؛ چرا که کندن چاه به شکل دایره خیلی کم هزینه تر از شکل مربع است. در چاه های مربعی شکل، چاه کن به صورت ایستاده آن را می کنده. اما در چاه های گرد، مقنی دوزانو چاه را حفر می کرده.»

اما افسانه های موجود در باره این قلعه باستانی به همین جا ختم نمی شوند چون بومیان این منطقه می گویند در نارین قلعه راه های مخفی زیادی وجود دارد که از قصر به کیلومترها دورتر از شهر کشیده شده اند. اما هنوز هیچ راه مخفی ای در این قلعه کشف نشده است.


منبع: همشهری سرنخ​

گروه گردشگری تبیان
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه دیو، تخت طبیعت

قلعه دیو، تخت طبیعت

[h=1]قلعه دیو، تخت طبیعت
[/h]


محلی های زنجان، به آن «جن داغی» یا «آدام داشی» می گویند. کوه – قلعه ای که در این استان زیبا واقع شده و منظره چشم نوازی دارد.
در کنار آب‌های طلایی قزل‌اوزن، جایی میان آسمان و زمین، تختگاه دیو و دودکش جن برپا شده است. حجم‌هایی شگفت‌انگیز و کم‌نظیر که ساخت طبیعت هستند و به همت ساکنان این منطقه، بی‌نظیر شده‌اند.


اگر حدس‌های علی‌اصغر میرفتاح، تنها باستان‌شناسی که قلعه را مورد بررسی قرار داده، درست باشد و قدمت این قلعه به سلجوقیان برسد، معلوم می‌شود که نزدیک به هزار سال پیش، ساکنان خوش‌فکر و ثابت قدم این خطه، با تیشه و قلم در دست، در دل پدیده‌ای شگفت‌انگیز، قلعه‌ای شگفت‌انگیزتر بنا کرده‌اند.
قلعه‌ای با 64 اتاق و دو راه پله و چیزی شبیه استخر، با چشم‌اندازی پر از آب و رنگ و برگ. قلعه‌ای بی‌همتا اما مهجور، قلعه‌ای در همسایگی بهستان قدیم و در یک کیلومتری روستای بهستان جدید، روستایی در 20 کیلومتری ماه‌نشان و تقریبا در حدود 120 کیلومتری زنجان.
نرسیده به ماه‌نشان سر دو راهی، سراغ بهستان را که می‌گیریم، مسیری را نشان می‌دهند که در انتهایش حجمی عظیم از ستون‌های خاکی و اشکال عجیب و غریب قد علم کرده‌اند. روستای «سریک» و «تک آغاجی» را با تمام سرسبزی‌ها و هوای خوششان پشت سر می‌گذاریم و شگفتی‌ها نزدیک‌تر می‌آیند.

[h=2]یکی شهر دید اندر آن دژ فراخ
[/h]حفره‌هایی هم شکل و یک اندازه، پای حجم سرسخت دیواره‌های سنگی ردیف شده‌اند و حجم غیرقابل نفوذ سنگی را قابل نفوذ کرده‌اند. ساکنان سرسخت بهستان قدیم از پس سختی سنگ برآمده‌اند و پناهگاهی ایمن برای خود ساخته‌اند. به اجبار خم شده و تعظیم‌کنان وارد اتاق می‌شویم چرا که سازندگان قلعه این‌طور خواسته‌اند و درگاه را آن‌قدر کوتاه ساخته‌اند که برای وارد شدن به اتاق چاره‌ای جز تا کمر خم شدن نیست.
اتاق ساده است و یک پستو دارد و دو دستگیره سنگی در دو طرف که خدا می‌داند به چه کار می‌آمده است. عروجعلی اصرار دارد که روزگاری گهواره کودک خانه بر این دستگیره‌ها آویخته می‌شده و مادر رو به منظری دلپذیر گهواره را تکان می‌داده و لالایی می‌خوانده است. قدری لالایی ترکی برایمان می‌خواند و گهواره خیالی را تکان می‌دهد. اگر این قلعه کاوش شده بود و باستان‌شناسان این دستگیره‌ها را دیده بودند، می‌شد برای او از صحت و سقم داستانش گفت اما متاسفانه هنوز هیچ کاوشی روی این بنا صورت نگرفته است.
بعضی از کارشناسان اعتقاد دارند این قلعه برای محافظت از شهری ساخته شده است که در پشت آن قرار داشته است و بقایایش گهگاه زیر تیشه و کلنگ حفاران غیرمجاز خودنمایی می‌کند. شهر قدیم بهستان زیر شهری مدفون شده است که بهستانی‌های سده‌های اخیر تا 30 سال پیش، در آنجا روزگار می‌گذراندند.

[h=2]نه دیو و نه شیر و نه نر اژدها
[/h]دودکش‌های جن با آن شمایل عجیب و غریب‌شان در میان توده عظیمی از سنگ و آهک و رس و... گیر افتاده بودند. فرسایش دست به کار شد و توده چند میلیون ساله را به تدریج دگرگون کرد تا از میان سنگ سخت، دودکش جن و تخت دیوها را بیرون بکشد. توده‌ای که لایه‌هایش همجنس نبودند...
ماه‌نشان از این دودکش‌ها و تخت‌ها کم ندارد، کوتاه و بلند، کوچک و بزرگ. قشم و چابهار و فیروزکوه هم دارند، بندرعباس هم داشته ولی از بین رفته است. حالا ماه‌نشان بیشترین و عجیب و غریب‌ترین این پدیده‌ها را در خود دارد و بهستان باارزش‌ترینشان را. یک پدیده زمین‌شناسی تمام عیار که به همت بهستانی‌های قدیم به یک اثر ملی تبدیل و به شماره 1458 به فهرست آثار ملی ایران اضافه شده است.

[h=2]تو گفتی برآمد یکی تیره ابر
[/h]چند صد سال بعد دودکش جن‌ها و تخت دیوهای بهستان هم از بین خواهند رفت و جایی دیگر، شاید در همین نزدیکی، دوباره به وجود خواهند آمد، اما آیا دیگر کسی همت می‌کند دل سخت سنگ را بشکافد و برای خود پناهگاه یا هر بنای دیگری بسازد؟ چند صد سال بعد، دیگر اثری از بهستان و خاطراتش نخواهد ماند. بهستانی‌های جدید هم دیگر نیستند تا برای هر که به دیدن قلعه‌شان آمد، لبخند بزنند و با غرور از «گالا»ی روستایشان حرف بزنند. آب و باد و باران، بهستان را خلق کرده‌اند و خود آن‌را از بین خواهند برد، البته اگر حفاظت انسانی صورت نگیرد.


گروه گردشگری تبیان- الهام مرادی
منبع: سرزمین من- شماره 46
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه هفت برج در بيرجند

قلعه هفت برج در بيرجند

قلعه هفت برج در بيرجند ( عکس )


قلعه بيرجند معروف به قلعه هفت برج، پس از قرون متمادي همچنان در گستره تاريخ اين شهر، قامت خود را استوار نگه داشته تا تلخ‌کاميها و کاميابي‌هاي روزگار را شاهد باشد.

به گزارش (ايسنا)، قلعه بيرجند يادگاري از دوره صفويه است، اين قلعه بر فراز تپه‌اي طبيعي در خيابان جمهوري اسلامي بيرجند قرار گرفته، نقشه آن به شکل چهار ضلعي با چهار برج مدور در چهار گوشه و دو برج در دو ضلع غربي و شرقي است.

اين قلعه داراي دو در ورودي در اضلاع شمال و غربي است، مساحت آن حدود 2500 متر مربع بوده و فضاي داخل قلعه در گذشته بناها و عناصر معماري متعددي را شامل مي‌شده که به مرور زمان کاملا تخريب شده و فضاي داخلي به شکل يک ميدان و محوطه محصور در ميان حصار و برجها در آمده است. مصالح به کار رفته در اين قلعه خشت و گل و چينه است.

بر اساس کاوش باستان شناسي صورت گرفته در اين محل مي‌توان گفت قلعه بيرجند در دوره صفويه بنا شده و در دوره قاجاريه مورد بازسازي اساسي قرار گرفته و تعميراتي نيز در ضلع شمالي و برجهاي آن اعمال شده است.

اين قلعه داراي هفت برج بوده كه هم اكنون شش برج از آن باقي مانده است، مرمت اين بنا در سال 1378 به وسيله شهرداري بيرجند شروع شد.

قلعه عظيم و قديمي پايين شهر بيرجند يک قلعه کوهستاني از نوع نظامي است، اين قلعه از دوره صفويه تا قاجاريه مردم بيرجند را در مقابل تهاجم دشمنان به ويژه تركمن‌ها و ازبك‌ها محافظت مي‌كرده است.

اين قلعه نه جاي سکونت بلکه مکاني براي انجام وظيفه نگهبانان بوده و ساکنان اين قلعه نگهباناني بودند که وظيفه آنها رساندن اخبار، تأمين امنيت و حفاظت بود.

در اين قلعه پيوسته انبارهاي آب و آذوقه نگهداري مي‌شد تا در مواقع حملات دشمن يا هجوم‌هاي سراسري، ساکنان شهر، تجار، پيشه وران، افراد مهم، فرماندهان با خانواده‌هاي خود و دارايي‌هايي منقول از طريق نقب‌هايي که تعبيه شده بود، به قلعه پناه برند، اين نقب‌ها از قلعه به خانه اشراف و افراد حکومتي، همچنين مرکز محلات (از جمله محله سرو) و مسيرهاي متعددي همچون ارگ بهارستان، ارگ کلاه فرنگي را شامل مي‌شد.

بناي قلعه را برجهايي دو طبقه در چهار طرف با حصار اصلي در ميان گرفته و بر فراز اين برجها که به شکل استوانه هستند، روزنه‌هايي ايجاد شده که کاربرد آن ديدباني براي دفاع از قلعه و ساکنان شهر است و محل امني براي تيراندازي و ضربه زدن به دشمن محسوب مي‌شده است، ضخامت ديوار بنا، امکان ديدباني بهتري را بر فراز حصار به نگهبان مي‌داده است.

 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه‌ای در خوزستان سبز

قلعه‌ای در خوزستان سبز

موزه گردی تفریح خوبی است که می توانید از همین حالا برای تعطیلات عید برنامه ریزی اش را انجام دهید. موزه ها در ایام نوروز باز هستند و شما می توانید با کمترین هزینه یک تفریح پربار و ارزشمند را در آنجا داشته باشید. پیشنهاد ما برای شما، موزه مردم شناسی قلعه تل در خوزستان است که برای مسافران این استان، حکایت هم فال و هم تماشا را دارد!
بنای اولیه قلعه تل حدود سال 1790 میلادی نزدیك به 220سال پیش ساخته شد. این بنا در شمال خوزستان حد فاصل شهرستان‌های باغملك و ایذه در مسیر شاهی استان فارس و خوزستان قرار دارد.
بنای این قلعه به محمد تقی‌خان چهارلنگ بختیاری نسبت داده می‌شود. او كه هم عصر با حكومت فتحعلی شاه قاجار بود، شورش خود‌ علیه حكومت مركزی را از اواخر این دوران آغاز و تا وقتی كه در دوره حكومت محمد شاه قاجار دستگیر و به تهران منتقل شد، فرمانروایی منطقه بختیاری حاشیه زاگرس را در این بنا به عهده داشت.

در سال 1840 میلادی بنای قلعه دارای حوزه نفوذ گسترده‌ای بود كه دامنه آن در شمال و شمال شرق تا مناطق اراك و اصفهان از یك سو و سراسر لرستان و خوزستان و قسمت‌هایی از فارس و كهگیلویه را از سوی دیگر فرا می‌گرفت. در این دوران قلعه تل به‌عنوان مركز فرماندهی ایل بختیاری ایفای نقش می‌كرد و باعث دغدغه‌های حكومت مركزی شد.
همین مقدمه از تاریخ قلعه تل کافی است تا بدانید این قلعه چقدر در طول زمان مورد توجه بوده است. دلیل این توجه هم آن بود که قلعه تل در دشتی حاصلخیز قرار گرفته و در مجاورت نواحی كوهستانی و راه‌های ارتباطی شوش، ایذه و شهركرد و اصفهان، بود. قلعه تل روی یك زیگورات‌عیلامی ساخته شده است و موقعیت نظامی خوب آن باعث شده بود پناهگاه نظامیان باشد.

سکونت در شهر قلعه تل با استناد آثار تاریخی بدست آمده در نشستگاه آن به گذشته‌ای بسیار دور در دوره حاکمیت پادشاهی عیلام باز می‌گردد.
این پادشاهی که در حدود 5000 سال پیش در پهنه‌ای از جنوب غرب و غرب ایران کنونی وجود داشت از چندین شهر و ناحیه مهم تشکیل می‌شد که معروف‌ترین آنها آنزان یا آنشان بود که گمان بر این است منطبق بر منطقه اطراف شهر ایذه کنونی است.
بنای این قلعه به محمد تقی‌خان چهارلنگ بختیاری نسبت داده می‌شود. او كه هم عصر با حكومت فتحعلی شاه قاجار بود، شورش خود‌ علیه حكومت مركزی را از اواخر این دوران آغاز و تا وقتی كه در دوره حكومت محمد شاه قاجار دستگیر و به تهران منتقل شد، فرمانروایی منطقه بختیاری حاشیه زاگرس را در این بنا به عهده داشت​


قلعه یك بنای خشتی و گلی است كه برج‌ها و بعضی قسمت‌های حصار بندها و شاید سقف آب‌انبارها و طاق‌های آن آجری بوده و به شكل دژ‌های نظامی قدیم ساخته شده و دارای چهاربرج مدور مجوف بوده است. آجرهای بنا قدمتی پیش از اوایل دوره قاجار یا زند ندارد و سنگ قلوه‌های به‌كار رفته در بنا، نشان از تعلق به معماری دوره زند است و می‌توان آن را با قلعه‌های كریمخانی در فارس مقایسه كرد.

اما سال‌ها به لحاظ عدم نقش عملكردی و كالبدی این بنا در منطقه، به‌عنوان نقطه ناامن و فرسوده بافت تلقی می‌شد. اما آوازه این بنا فراتر از شهرستان باغملك و ایذه و تا حدود مرز استان‌های چهارمحال و بختیاری و اصفهان و كهگیلویه و بویراحمد به‌عنوان كانون تاریخی قدرت اقوام بختیاری محسوب می‌شود.

فراوری:الهام مرادیبخش گردشگری تبیان

برگرفته از همشهری، پورتال قلعه تل
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميراث قاجاري خوزستان

ميراث قاجاري خوزستان

اين روزها که سرماي هوا جاده هاي شمالي و غربي کشور را کم رونق کرده است، نواحي جنوبي ايران بهترين گزينه براي يک سفر زمستاني به شمار مي روند. خصوصا اگر اهل گشت و گذار در مناطق تاريخي هستيد، جايي مثل استان خوزستان و منطقه قلعه تل (Ghal'etol)حرف هاي زيادي براي شما خواهد داشت.



قلعه تل، شهري در شمال خوزستان است که قدمت آن به 2500سال قبل مي رسد. ميراث تاريخي عيلاميان که از شمال با شهرستان ايذه و از جنوب با شهرستان باغملک ارتباط دارد و در گوشه گوشه مساحت 8/6 کيلومتري خود بناهايي از دوران هاي مختلف تاريخي را جاي داده است. از عيلاميان و ساسانيان گرفته تا قاجار.

[h=2]نماد تاريخي شهر
[/h]مهم ترين بناي قلعه تل، قلعه اي است که کمي پيش از شروع دوره قاجار ساخته شد. قلعه اي به نام تل که روي يک تپه طبيعي ساخته شده بود تا نگهبانان بتوانند در تمام مدت دشت و خروجي هاي کوهستان را زير نظر داشته باشند. ساخت اين قلعه را به محمد تقي خان چهارلنگ بختياري نسبت مي دهند و محلي ها معتقدند که از اين قلعه براي فرماندهي قشون استفاده مي‌شده است.
اگر گذارتان به قلعه تل بيفتد، مي بينيد که اين قلعه هنوز هم بلندترين و بارزترين مشخصه شهر است که از صدها متر دورتر، رسيدن شما را به قلعه تل خوشامد مي گويد. به خصوص اگر از مسير ارتباطي اهواز به اصفهان عبور کنيد، اين قلعه در بخشي از مسير همسفر شما خواهد بود!

اين روزها اگرچه چيز زيادي از قلعه مشهور شهر باقي نمانده است، اما در کتاب هاي تاريخي هنوز هم مي توان وصف عظمت اين قلعه را خواند. چنان که در سفرنامه سر هنري لايارد ـ گردشگر انگليسي- آمده است: «قلعه داراي چهار برج و به شكل مربع ساخته شده و در يكي از زاويه هاي آن يك عمارت چهار ضلعي احداث شده بود كه در طبقه فوقاني آن لامردون و يا مهمان خانه قرار داشت. در طبقه تحتاني راهرو مسقف طويلي اين ساختمان را به محوطه مركزي قلعه متصل مي‌ساخت. قلعه داراي دو حياط بود كه قسمت بيروني جهت ميهمانان و مستخدمين و گارد محافظ و قسمت داخلي مخصوص خانواده خان شامل خانواده محمد تقي خان و برادرش آكلب‌علي بود.

روي برج ها و ديوارهاي قلعه چند قبضه تفنگ سنگين فتيله اي نصب شده بود كه هر كدام هشت يا نه پا طول داشته و قابل حمل بودند. اين تفنگ‌ها روي محور و حلقه هاي مخصوصي مي چرخيدند و با يك نوع گلوله هاي بزرگ و مقداري گلوله هاي كوچك و تكه پاره‌هاي آهن مسلح مي‌شدند. گرچه قلعه از سنگ و آجر ساخته شده بود و مي توانست در برابر حملات و يورش هاي غير منظم محلي پايداري نمايد ولي در برابر آتش توپخانه يك نيروي عظيم نمي‌توانست مقاومت داشته باشد.»
پاي اين قلعه رودخانه‌اي جاري است كه از قديم مهم ترين منبع تأمين آب ساكنان منطقه بوده است و در دره هاي كوهستاني اطراف هم روستاهاي خوش آب و هوايي را خواهيد ديد که گزينه خوبي براي تفريح و گشت و گذار شما در قلعه تل به شمار مي روند.

[h=2]گشت و گذار در طبيعت خوزستان

[/h]اگر گذارتان به شهر قلعه تل افتاد، مي توانيد از مناطق ديدني و تفريحي ديگري مثل تمبي، هفت چشمه، آبشار ديدني تنگ کرد و مال آقا هم ديدن کنيد. مال‏آقا يک منطقه‏ سياحتي در قلعه تل است که آب زلالي از ذوب شدن برف هاي زاگرس دارد و اين روزها اگر گذارتان به آن بيفتد، مي توانيد درختان انار، چنارهاي سر به فلک کشيده و گياهان محلي را در حاشيه رودخانه ببينيد. در مال آقا آثار تاريخي زيادي مثل کتيبه‏هاي سنگ نوشته از دوران مصريان به جا مانده که بردگپ (سنگ بزرگ) و آثار باقيمانده از خانه‏هاي ساخته شده در دل کوه نمونه اي از آن هستند. علاوه بر اين، سال ها قبل دو سنگ بزرگ به جا مانده از دوران عيلامي ها هم در اين منطقه کشف شد که يکي از آنها پايه ستون و ديگري منقوش به پيكره چهار نفر است كه دو به دو دست به سينه رو به روي هم ايستاده اند و هنوز کارکرد آنها به طور دقيق مشخص نشده است.

[h=2]چطور برسيم؟[/h]قلعه‌تل در شرق اهواز قرار دارد و براي رسيدن به آن بايد جاده اهواز ـ (هفتكل) ـ باغملك ـ ايذه ـ اصفهان را در پيش بگيريد و اين شهر تاريخي را در سمت راست جاده، جايي بعد از شهر باغ‌ملك ببينيد.


گروه گردشگري تبيان- رستم زاد
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه‌ای در حصار قله‌ها

قلعه‌ای در حصار قله‌ها

كوه‌ها در گذشته كاربردی بیشتر از امروز داشتند. بلندای كوه و اشرافی كه می‌توان از فراز قله‌ها به اطراف داشت باعث می‌شد كه در این مناطق استحكاماتی ساخته شود. قلعه‌های معروفی همچون قلعه بابك، قلعه رودخان و قلعه‌الموت در واقع دژهایی روی قله‌ها برای مقابله با دشمنان بوده‌اند.در این میان قلعه‌های كوچكی نیز در سال‌های اخیر كشف شده‌اند كه كاربردهای دیگری داشته‌اند.
از جمله این بناها یكی قلعه كنگلو است كه در میان راه فیروزكوه به قائمشهر قرار گرفته و در عهد ساسانی به عنوان عبادتگاه مورد استفاده بوده است.

نمای خارجی قلعه را یک باروی عظیم سنگی تشکیل می‌دهد که درقسمت میانی و طرفین آن، برج‌های دیده‌بانی تعبیه شده‌است. فضای داخلی این قلعه با توجه به بقایای آن، مدور و در دو طبقه ساخته شده‌بود که قسمت عمده آن از بین رفته و در حال ویرانی است. عمده مصالحی که در ساختمان قلعه به کار رفته عبارتند از؛ سنگ لاشه با ملات آهک و سنگ ریزه.
قلعه کنگلو زمانی در سه طبقه احداث شده‌بود. اما با توجه به از بین رفتن بخش اعظمی از معماری طبقه سوم، کار کاوش در فضاهای طبقه دوم به روش ارگانیک آغاز شد. در این طبقه سه فضا، یکی در وسط به شکل مستطیل و دو دیگر به شکل نیم دایره در دو طرف آن کشف شد و حفاری آن ها تا روی کفی از جنس ملات گچ که در نتیجه پر نمودن طبقه اول احداث شده‌است، ادامه یافت.
عناصر معماری کشف شده شامل دیوارهای جدا کننده، طاق و قوس پنجره، طاقچه و ورودی‌ها، با چسباندن شماره‌های لوکس و شناسه‌های عمق و لایه مستند‌سازی و سپس اطلاعات و شناسنامه هر یک از عناصر پس از برداشت‌های فنی، مرقوم شده.
برای دیدن این قلعه، باید سری به مازندران بزنید و حدود 70 كیلومتر از قائمشهر به سوی فیروزكوه بزنید. در مسیرتان از سه راهی خطیر كوه كه چند كیلومتر بعد از دوآب است، می‌گذرید. در سمت چپ، جاده‌ای فرعی به طول 14 كیلومتر وجود دارد كه از خطیر كوه آغاز و به دو راهی روستای چاشم ـ كنگلو منتهی می‌شود. در سمت چپ بعد از عبور از پل سیمانی جدیدالاحداث، راه پرپیچ‌وخم و صعب‌العبور روستای كنگلو شروع می‌شود. این جاده را باید پیاده طی کنید.
می توانید در نزدیكی روستای كنگلو و در مكانی كه قلعه از دور خودنمایی می‌كند کمی استراحت کنید و دوباره مسیرتان را تا قلعه پیش ببرید. این قسمت از مسیر حدود 400 متر با شیب ملایم سرازیر است و سپس با یك سربالایی صد متری به قلعه ختم می‌شود. ورودی روبه‌روی قلعه مسدود است و راه ورود سمت راست و زیر یكی از دو بال قلعه قرار دارد. قلعه از جنوب با شیب 90 درجه و گاهی با شیب منفی، منتهی به دره‌ای می‌شود كه عمق آن حدود 350 متر است.
ضلع جنوبی چشم‌اندازی وسیع به جاده دوآب ـ شهمیرزاد ـ سمنان دارد و احتمالا در قدیم از این نقطه منطقه را كنترل می‌كردند. بنابراین می توان حدس زد که قلعه از موقعیت استراتژیك حساسی برخوردار بوده است. ضلع جنوبی هم به دلیل ختم شدن به دره نیازی به دیوار نداشته است.



فرآوری: الهام مرادیبخش گردشگری تبیان

برگرفته از: خبرگزاری میراث فرهنگی، جام جم
 

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
گنجینه ی قلعه های ایران

گنجینه ی قلعه های ایران

این قلعه تاریخی و باستانی 3500 ساله، یکی از شاهکارهای معماری بشریت در سده نهم تا ششم پیش از میلاد است و به دلیل عدم توجه مناسب مسئولان در آستانه تخریب و نابودی قرار دارد.
این قلعه بر روی تپه‌ای بنا شده که بر نواحی پیرامون آن مشرف بوده و تسلط کامل داشته است که امروزه از نظر گردشگری نیز چشم انداز بسیار زیبایی دارد.
زیویه هم از نظر معماری و هم از نظر آثار هنری یکی از شاخص‌ترین مکان‌های دوره تاریخی محسوب می شود و احتمالاً مربوط به اقوام مانایی است که محل حکومت آنها شمال غرب ایران بوده است.
موقعیت خاص طبیعی تپه زیویه در یک چشم انداز، علت اصلی و اساسی برای بنای چنین دژی را مسجل و مستدل می‌نماید به عبارت دیگر وضعیت تپه نسبت به ارتفاعات مجاور از نظر استراتژیک دارای اهمیت خاصی است.
برای نخستین بار از این بنای تاریخی در سالنامه‌های آشوری ذکری به میان آمده است و بیان شده که به دنبال شورش و طغیان اقوام مانایی (سده نهم تا ششم پیش از میلاد) از طریق قلعه این تپه عملیات‌های جنگی صورت گرفته است.
اعتبار و شهرت جهانی زیویه به سال 1325 باز می گردد که در اثر عوامل جوی و ریزش برف و باران قسمتی از راس تپه تخریب و آثار و اشیاء به صورت اتفاقی کشف شدند. اولین عملیات باستان شناسی در این منطقه توسط رابرت رایسون آمریکای در سال 1945 انجام گرفت.
در فاصله سال های 1325 تا 1323 یک یهودی به نام ایوب رب نوع به مدت 8 سال اقدام به کاووش کرد که متاسفانه در طول این 8 سال صدمات جبران ناپذیری متوجه این اثر باستانی شد. بیش از 80 درصد تپه زیویه مورد اکتشاف قرار گرفت و هدف این گروه تنها پیدا کردن اشیاء و آثار تاریخی برای فروش و تجارت بود.
در سال 1354 نصرالله معتمدی کاووش و بررسی اشیاء کشف شده در تپه باستانی زیویه را آغاز کرد و فعالیت وی در دو فاصله زمانی تا سال 1373 ادامه یافت. در دور دوم فعالیت های باستان شناسی معتمدی که 6 سال به طول انجامید آثار بسیار ارزشمندی در آن کشف شد.
فعالیتهای باستان شناسی در تپه باستانی زیویه از سال 1378 و توسط سیمین لک پور ادامه پیدا کرد و وی نیز حدود 11 فصل در این منطقه فعالیتهای باستان شناسی و کاووش خود را ادامه داد. در این مدت راه پله های سنگی، فضاهای جانبی و تالار ستون دار که از شاخص ترین بخش های آن است نیز کشف شد.
تالار ستون دار تپه باستانی زیویه دارای 16 ستون در دو ردیف 8 عددی است که پایه ستون‌ها سنگ و خود ستون‌ها نیز از خشت بوده اند که متاسفانه هم اکنون از ستونها هیچگونه اثری باقی نمانده است.
کلیه فعالیت‌های باستان شناسی و محافظتی این اثر باستانی در سال 82 متوقف و پس از وقفه‌ای 4 ساله دوباره از اواخر سال 86 از سر گرفته شد.

از نظر معماري و آثار هنري يكي از مكانهاي منحصر به فرد اين دوره تاريخي است.اين قلعه شامل سالنها ، حياط،اتاقهاي متعدد، تالار ستوندار، انبار قلعه، ورودي اصلي و پلكان سنگي است.مهمترين اشياي به دست آمده از اين منطقه سر عقاب طلايي وگردن بندهاي طلايي است.قلعه داراي حفاظي با ديواره هاي سنگي طبيعي است و با خشتهاي گلي به ابعاد14*46*46 سانتيمتر ساخته شده است. درون حياط قلعه چاه آبي قرار داشته كه آب باران به آنجا هدايت و از آنجا خارج ميشده است. ساخت اين قلعه به سالهاي حدود 650 پ م بر مي گردد و آتش قلعه را از بين برده است. گنجينه زيويه در سال 1325 توسط پسر بچه چوپاني به طور اتفاقي كشف شد و خيلي زود در بين مردم روستا تقسيم شد و مقداري از آن ناپديد شد. آندره گدار رييس اداره باستان شناسي آن زمان مقاديري از آنرا براي موزه ايران باستان خريداري كرد و برخي از قطعات آن نيز سر از موزه هاي غرب در آوردند. سارگن در كتيبه مربوط به 717 پ م از فتح ايزيرتو زيبيه و آرماييد و به آتش كشيدن اين شهرها ياد ميكند. سفالهايي كه از اين منطقه كشف شده اند اكثرا با چرخ ساخته شده اند و بسيار دقيق هستند و بر روي بدنه آنها طرحهايي كنده شده است. سفال زيويه در مقايسه با ديگرسفالهاي هزاره اول پيش از ميلاد از ظرافت و زيبايي خاصي برخوردار است . در قبرهاي زيويه تعداد زيادي ريتون نيز كشف شده است. ريتونهايي به شكل گوزن مرغابي يا آبخوريهاي ساده كه از سفال قرمز رنگ ساخته شده اند. يك نمونه ظرف آبخوري نيز به شكل كفش در حفاريهاي زيويه به دست آمده كه مشابه آنرا در آثار اورارتويي زياد ميتوان ديد و در ايران نيز در اهر نور كلاردشت خوروين عمارلو حسنلو و كلورز ديده شده است .همچنين در ميان آثار زيويه اشياي تزييني طلايي به وفور ديده ميشود كه هر كدام از آنها ارزش بالاي هنري دارند. مجسمه پلاك دستبند بازوبند و اشياي تزييني زنانه و ظروف مختلف از آن جمله اند.
منبع: همشهری










 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه سِب - سیستان و بلوچستان


قلعه سِب که از جمله آثار دوره قاجاریه به حساب می‌آید، در استان سیستان و بلوچستان، شهرستان سراوان، بخش سِب و سوران و روستای سِب قرار دارد.

روستای سِب که نام قلعه برگرفته از آن است، در 10 کیلومتری جنوب شرقی سوران و 45 کیلومتری جنوب غربی شهرستان سراوان واقع است. سِب در لغت نامه دهخدا به معنی محل چشمه ساران فراوان یاد شده است.

در این قلعه تا سال 1344 طوایف بارکزایی و میرمرادزهی در آن ساکن بودند و سپس متروکه شد. قلعه سِب در دو طبقه ساخته شده بود و دیوار آن بیش از 30 متر ارتفاع و حدود 7 متر عرض دارد.
قسمت شاه نشین با ارتفاع بیشتری، در بالای قلعه قرار گرفته و گفته می‌شود در حصار آن 14 برج و در ارگ آن 4 برج وجود داشته و در زمان جنگ از بین رفته است.
وجود درز انبساط در ساختمان اصلی قلعه و دسترسی به آب چاه در طبقه فوقانی و وجود لوله‌های سفالی هدایت‌کننده آب و مصالح به کار رفته در آن از قبیل خشت و کاه‌گل و چوب درخت خرما و درهای منبت‌کاری و شاه نشین از مشخصات ویژه این مجموعه است.
این قلعه از زیباترین و سالم‌ترین قلاعی است که از دوران اسلامی در استان سیستان و بلوچستان، باقی مانده است.
قلعه سب روی صفحه‌ای سنگی یا صخره‌ای طبیعی و کم ارتفاع با مصالح عمدتا خشت خام و گل در بخش سب و سوران که یکی از بخش‌های مهم شهـرستان مـرزی سـراوان می‌باشد، بنا شده.
معماری این بنا به گونه‌ای است که با افزایش ارتفاع بنا از حجم آن کاسته می‌شود و این امر باعث ایستایی بیشتر بنا و جلوگیری از رانش دیوارهای قطور و مرتفع آن می‌شود. پهنای اصلی قلعه با 23 متر ارتفاع به صورت مستطیل 36 متر در 25 متر مربع در دو طبقه ساخته شده است.
معماران چیره دست محلی با بهره‌گیری از تجربه خود برای احداث قلعه، تخم گیاهی به نام «توتری» را با گِل مخلوط کرده و ملاطی چسبناک می‌ساختند که وقتی خشک می‌شد، شدیدترین رگبارها و باران‌های فصلی بلوچستان نیز تـوانایی شستن آن را نداشت.
حصار قلعه سِب با سه متر ارتفاع 48 متر در 74 متر مربع به شکل مستطیل دور تا دور قلعه را فراگرفته است. ورود به قلعه تنها از طریق پلکان جنوب شرقی آن امکان پذیر است.
برای دسترسی ساکنان قلعه به آب شیرین، چاهی در دل صخره و حیاط مرکزی آن حفر شده است. این قلعه در مجموع 10 اتاق کوچک و بزرگ دارد که در اطراف حیاط مرکزی جای گرفته‌اند.
قلعه سِب در سال 1375 توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با شماره 1751 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

منبع: همشهری




















 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه هزار درب - ایلام

قلعه هزار درب در شرق شهرستان دره شهر در استان ایلام قرار دارد.

قدمت این قلعه به دوره ساسانی می‌رسد. نمای اصلی این اثر، طاق‌های هلالی شکل می‌باشد و با توجه به ساختار معماری، اثر احتمالاً قلعه یا پادگان نظامی بوده است.
مصالح به کار رفته در ساخت این قلعه شامل سنگ‌های تراشیده و قلوه سنگ‌هایی است که از گچ پخته به عنوان ملات استفاده شده است.
پلان اصلی این قلعه مستطیل شکل و راهروهایی طولانی در چهار جهت قرار گرفته و به وسیله درگاه‌هایی به اتاق‌های داخل مرتبط می‌شود.
قلعه هزار درب دارای زیر‌زمین، طبقه همکف و طبقه بالا می‌باشد و نور و تهویه آن از طریق دریچه‌هایی به قطر یک متر در سقف و دالان و اتاق‌ها تامین می‌شده است.


منبع: همشهری





 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه سلاسل - خوزستان

قلعه سلاسل در استان خوزستان و در شمال‌غربی شهرستان شوشتر در کنار رودخانه شطیط قرار دارد.

قدمت این قلعه بر طبق برخی روایات مربوط به دوره ساسانی می‌شود. ولی بر طبق گفته راولینسون این قلعه همان قلعه باستانی مربوط به دوران ساسانی نیست.
قلعه سلاسل بارها و بارها بازسازی شده و ویرانی‌هایی که در حال حاضر به چشم می‌خورد مربوط به قلعة دوران قاجار است.

این قلعه دارای 2 در بزرگ است و در سمت شمال و شمال شرقی آن خندقی وجود دارد که در جنوب به نهر داریون منتهی می‌شود.

قلعه سلاسل که برخی نام سلاسل را مربوط به شخصی به نام ابی سلاسل می‌دانند که در قرن 4 زندگی می‌کرده و قلعه را تعمیر و مرمت کرده است.
این قلعه جزء قلعه‌های چند وجهی است و به شکل بیضی بنا شده و در زمان‌های مختلف بازسازی و تعمیر شده است.
برج‌های این قلعه به صورت مدور بوده و در دوران اخیر دارای تأسیتاتی از قبیل نانوایی، اصطبل، حمام، سربازخانه، اسلحه‌خانه، آشپزخانه و حیاط‌های متعدد بوده است.
در دوران قاجار توسط والی خوزستان عمارتی حکومتی در سمت شمال این قلعه در 3 طبقه ساخته شده است. در زیر این قلعه ظاهراً 5 شوادان بزرگ بوده که با شوادان‌های سطح شهر در ارتباط بوده است.
شوادان بزرگ قلعه که در دوران نظام السلطنه مافی در سال 1307 بازسازی و مرمت شده به چشم می‌خورد. کف و دیوارهای آن توسط کاشی‌های آبی رنگ تزئین شده و در بالای سی‌سرای نزدیک شوادان یک بادگیر قرارداشته که روی تونلی از زیر قلعه رد می‌شده قرار داشته است.
در قسمت بالای این شوادان 3 سی‌سرا بزرگ قرار دارد که کار تهویه هوا را انجام می‌داده و ظاهرا بزرگان نظامی در این شوادان در تابستان استراحت می‌کرده اند.
در قسمت شمالی‌تر این قسمت یک عمارت 3 طبقه بزرگ قرار داشته که قسمت‌های زیرین بزرگتر از دیگر طبقه‌ها بوده و بالاترین طبقه ظاهرا تماشاخانه بوده و حوض بزرگی در میان آن قرار داشته است.
این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشته‌است، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان بوده است. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخش‌های باقیمانده، دیدنی هستند.
قلعه سلاسل بارها مرمت شده است. یک بار به دست فتحعلی خان پسر واخشتوخان در قرن 11 هجری و دفعه دیگر در سال 1237 به دست محمد علی میرزای دولتشاهی.
همچنین بار دیگر به امر نظام السلطنه حسینقلی خان مافی در سال 1307 مرمت کامل شده است. در دهه 40 باقیمانده قلعه را ویران کرده‌اند و از مصالح آن در قسمت غربی قلعه ساختمان ادارات دارائی قند و شکر و غله و دخانیات احداث شد.
قلعه سلاسل در سال 1354 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 1117 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه شیخ سلطان - هرمزگان

قلعه مغویه از توابع بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه و از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است
دهستان مغویه یکی از دهستان‌های بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران است.
این بنای تاریخی در بندر مغویه واقع شده‌است و متعلق به شیخ سلطان المرزوقی یکی از حکمرانان منطقه و رئیس قبیله المرازیق و حاکم مغویه می‌باشد و به شیخ سلطان المرزوقی مشهور است.


قلعه قشم - هرمزگان

قلعه قشم که از 400 سال پیش باقی مانده از جمله قلعه‌های پرتغالی است که با سنگ مرجان و ساروج ساخته شده است.
این قلعه دو بارو داشته که در هر یک از چهار گوشه باروها برجی برآمده بوده است. درون قلعه، اتاق‌ها و انبارها و برکه‌ها و چاه‌هایی ساخته بودند که هنوز آثاری از آنها باقی مانده است.
شیوه معماری قلعه و طرح برج و باروبندی آن همانند قلعه سازی ایران دوره ساسانی است.

پرتغالیان از برج‌های دیده بانی قلعه که دیدگاهی فراگیرنده داشت، رفت و آمد کشتی‌های جنگی و تجاری را در آب‌های خلیج فارس زیر نظر می‌گرفته اند.
همزمان با پادشاهی محمد شاه قاجار، کوترال (شیخ عبدالرحمان)، حاکم قشم و خانواده و بستگان او در این قلعه زندگی می‌کردند.



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه‌های استان ایلام

قلعه هزارانی:

در امتداد جاده آبدانان- مورموری در ابتدای روستای هزارانی در بخش شمالی جاده بقایایی قلعه‌ای روی یک تپه طبیعی دیده می‌شود. ارتفاع این تپه حدود 10 متر است که آثار بجای مانده معماری آن به صورت یک قلعه بوده که با مصالح سنگ و گچ ساخته شده است.
پلان بنا به شکل دالانهایی مستطیلی شکل و طویلی است که متاسفانه کاملاً تخریب و به صورت مدفون و نیمه مدفون مشاهده می‌شوند و مربوط به دوران ساسانی است.


قلعه سه کسان:
در جنوب غربی دره شهر و روی ارتفاعات صخره‌ای حد فاصل ارتفاعات کبیر کوه و دشت دره شهر در بالاترین منطقه قلعه‌ای بزرگ موجود می‌باشد که به نام سه کسان یا سه کسون خوانده می‌شود.
این قلعه یکی از بزرگترین و گسترده‌ترین قلعه‌های دوره ساسانی اسلامی در منطقه بوده که دسترسی به آن بسیار مشکل می‌باشد. مصالح ساخت آن قلوه سنگ و گچ می‌باشد.
دیوارها جهت غیر قابل دسترس بودن روی صخره‌ها ساخته شده است. این قلعه دارای آب انبار به صورت کنده کاری صخره‌ها است.
قلعه سام:
محوطه باستانی قلعه سام در شهرستان شیروان چرداول، در نزدیکی روستا چم بور از توابع بخش هلیلان واقع شده است.
این مجموعه از سه بخش مرتبط به هم در عین حال با فاصله و مستقل شکل گرفته است و از نظر دوره‌ای در یک دوره از تاریخ که احتمالاً حد فاصل اوخر دوره پارت‌ها و اوایل دوره ساسانی می‌باشد، ایجاد شده است.
معماری این قلعه جنبه نظامی و دفاعی داشته است، زیرا قلعه در صعب العبورترین بلندی‌های کوه بنا شده است، چون طرح و نقشه‌ای از پیش نداشته،طراح یا معمار برج‌ها، اتاق‌ها و ورودی‌ها را با توجه به موقعیت طبیعی صخره‌ها احداث کرده است.
معماری قلعه به سبک معماری دوره ساسانیان ساخته شده است. مصالح ساختمانی‌ای که برای ساخت آن مورد استفاده قرار گرفته است، عبارتند از: سنگ،گچ، ساروج، ملات، گچ و ... در بعضی جاها نیز گل بکار رفته است.
پشت قلعه آبدانان:

در 5 کیلومتری جنوب شهرستان آبدانان و در میان روستا پشت قلعه، بر بلندی تپه‌ای منفرد که رودخانه جاری آبدانان از پای آن می‌گذرد، آثار بنای قلعه‌ای به چشم می‌خورد.
مصالح به کار رفته در قلعه قلوه سنگ، گچ و ساروج می‌باشد. قلعه مذکور دارای بخش‌های متعددی از جمله باروی قلعه، برجک‌های دیده بانی و نگهبانی، ورودی قلعه اماکن مسکونی و شاهنشین، تونل و پلکان متعلقه بوده است.
بنای قلعه روستا پشت قلعه تحت حفاظت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان است که در سال 1380 به جهت اهمیت آن و انجام مطالعات باستانشناسی و حفاظت و مرمت آن در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
قلعه اسماعیل خان:
قلعه و استحکامات معروف به اسماعیل خان بر فراز ارتفاعات انبار آب و مشرف به شهر ایلام ساخته شده است.
محدوده‌ای که اثر روی آن ایجاد گردیده کاملاً کوهستانی است و از سه جهت صخرهای و صعب العبور است و فقط جبهه جنوب شرقی است که مسیر ارتباطی قلعه بوده است.
مصالح بکار رفته در کل بنا سنگ‌‌های کوهستانی با استفاده از ملات گچ می‌باشد. سنگ‌ها تقریباً با تراش اندک جور شده و در ردیف‌های منظم اما بررسی شواهد سطح محوطه بنا قدمت بیشتری را نشان می‌دهد.

قلعه چکر بولی چوار:

این قلعه باستانی در روستای چکر واقع در کوهستان بولی از توابع بخش چوار شهرستان ایلام واقع شده است.
این قلعه در نزدیکی مرز با کشور عراق ایجاد شده است و سبک معماری و مصالح آن با قلعه یزگرد در استان کرمانشاه قابل مقایسه است. تعداد 11 اتاق در قسمت جنوبی قلعه ایجاد شده است که بر حیاط مرکزی تسلط دارند. اتاق‌ها دارای طاق قوس هستند.
مصالح بکار رفته در این قلعه سنگ و گچ می‌باشد و در داخل اتاق‌ها نیز با گچ اندود شده است. سفال‌های نخودی و قرمز رنگ با شاموت شن به صورت متراکم در محوطه پیرامونی قلعه دیده می‌شود که متعلق به دوره تاریخی است.

قلعه تاریخی چوار(قلا):

این قلعه در 12 کیلومتری غرب شهر چوار و 2 کیلومتری شهر ایلام بر سر راه چوار به نواحی مرزی با کشور عراق واقع شده است.

این قلعه یکی از بزرگترین قلاع منطقه است که بر فراز تپه‌ای در مسیر چوار- مورت تجریان به سمت دهستان چکر بولی و ناحیه مرزی با کشور عراق ایجاد شده است.

مواد اصلی بکار رفته در بر پایی آثار بنای قلعه، قلوه سنگ‌ها و لاشه سنگ‌های محلی و ملات گچ می‌باشد. این بنا جزء قلاع نظامی- مسکونی می‌باشد.

آثار فرهنگی سطح تپه وسعت و گستردگی بقایایی معماری و نوع مصالح بکار رفته نشان می‌دهد که احتمالاً این بنا متعلق به اواخر دورن تاریخی و اوایل دوره اسلامی است.

قلعه والی ایلام:


یکی از بناهای مهم دوره قاجاریه در شهر ایلام قلعه والی است که توسط غلامرضا خان والی در سال 1326 قمری روی تپه‌ای به نام چغا میرگ ساخته شده است.
این بنا دارای قسمت‌های متعدد چون حرم سرا، قسمت شاهنشین، اتاق آیینه و زندان در زیر زمین می‌باشد. مساحت کل قلعه4687 متر مربع و زیر بنای قلعه 1464 متر مربع است.
قلعه دارای سه در ورودی در قسمت شرق-غرب و جنوب است که در اصلی در قسمت جنوبی است و دیگر درها خصوصی بوده است. مصالح بکار رفته در معماری قلعه شامل سنگ، آجر، گچ، کاشی و‌ چوب می‌باشد.

قلعه پور اشرف:
در 6 کیلومتری ضلع جنوب شرقی شهرستان دره شهر در روستای شیخ مکان قرار گرفته است.
مطابق سنگ نوشته نصب شده روی دیوار ورودی قلعه، در سال 1335 قمری بدستور میر صید محمد خان پور اشرف در این منطقه از دره شهر ساخته شده است.
بیشترین مصالح بکار رفته در اسکلت بنا، قلوه سنگ و در مواردی از آجر جهت ترئین از جمله سر در ورودی ها و برجستگی‌ها روی دیوار استفاده شده است.
این قلعه کاربرد نظامی- مسکونی داشته و متعلق به دوران قاجار می‌باشد و در نوع خود بی نظیر می‌باشد.


قلعه زینل(زبیده):
این اثر تاریخی در جنوب روستای الیاس آباد چمکلان از توابع شهرستان دره شهر واقع شده است. قلعه زینل همانند دیگر قلاع محدوده زاگرس بر روی تپه ای نسبتاً بلند ساخته شده است.
قلعه فعلی یک بنای دوره اسلامی متاخر است که در دوره صفویه ساخته شده و در دوره‌های بعد مورد استفاده حاکمان محلی قرار گرفته است. مصالح بکار رفته در ساخت این قلعه سنگ و گچ می‌باشد.
دژ شیخ مکان:
این دژ در داخل تنگه شیخ مکان در 8کیلومتری شرق دره شهر و در سمت غربی تنگه، آثاری از یک دژ جالب توجه در دل کوه به چشم می‌خورد که از لحاظ مصالح و سبک معماری، نشانی از دوره ساسانی دارد.
دژ چهار اتاق و تنها یک در ورودی در ضله شمالی دارد. مصالح اصلی دژ قلوه سنگ و گچ است که در انتهای دیواره دژ با اندودی از گچ پوشیده شده است.

قلعه میر غلام هاشمی(سیکان):
قلعه میر غلام هاشمی یکی از بناهای دوره قاجاریه است که به استناد سنگ نوشته نصب شده بر دیواره ورودی بنا، در سال 1303 قمری میر غلام هاشمی در روستای فرخ آباد احداث کرده است.
بنای قلعه به سبک دوره ساسانی و به شکل چهار ایوانی و با مصالحی از سنگ و ملات گچ ساخته شده که در زمان خود کاربرد مسکونی داشته است. پلان بنا مربع شکل می‌باشد. این قلعه در دره سیکان به فاصله 8 کیلومتری شمال غرب شهر دره شهر ساخته شده است.

قلعه هزار در:
این قلعه در شرق شهرستان دره شهر واقع گردیده است که قدمتش به دوره ساسانی می‌رسد. نمای اصلی این اثر، طاق‌های هلالی شکل می‌باشد.
با توجه به ساختار معماری،اثر احتمالاً قلعه یا پادگان نظامی بوده است. مصالح بکار رفته در ساخت این قلعه شامل سنگ‌های تراشیده و قلوه سنگ‌هایی است که از گچ پخته به عنوان ملات استفاده شده است.
قلعه ارمو:
در روستای ارمو دره شهر بخشی از یک بنا در محل قبرستان باستانی ارمو باقی مانده است که به نظر می‌رسد آثار یک قلعه باستانی باشد. از دیگر قلعه‌های شهرستان دره شهر می‌توان به قلعه کلم،قلعه تیغن، قلعه ماژین اشاره کرد.

قلعه ارمو:
در روستای ارمو دره شهر بخشی از یک بنا در محل قبرستان باستانی ارمو باقی مانده است که به نظر می‌رسد آثار یک قلعه باستانی باشد. از دیگر قلعه‌های شهرستان دره شهر می‌توان به قلعه کلم،قلعه تیغن، قلعه ماژین اشاره کرد.
قلعه پنج برار مورموری(قلعه تاجمیر):
پنج برار محدوده‌ای تاریخی است که در کوهپایه‌های جنوبی کوه کاه ماس، مشرف بر دشت مورموری واقع شده و قلعه پنج برار یکی از این آثار محسوب می‌شود.
مصالح ساخت قلعه سنگ‌های نسبتاً بزرگ که از سنگ‌های رودخانه‌ای و بومی منطقه است. قلعه متعلق به دوران اسلامی است. این قلعه شامل دژ پیرامونی و بناهای داخل محوطه دژ می‌باشد.
قلعه شیاخ (شهاق):
این قلعه در روستای بردی از توابع بخش زرین آباد قرار دارد و مربوط به دوران ساسانیان می‌باشد. قلعه روی محدوده‌ای نسبتاً بلند نسبت به زمین‌های پیرامونی قرار گرفته است. مصالح بکار رفته در بنا سنگ و گچ است.
قلعه میمه زرین آباد:
این قلعه تاریخی در حاشیه شمالی شهر میمه و بر فراز تپه ماهورهای مشرف بر شهر و جاده اصلی ایلام- میمه ساخته شده است.
قلعه شامل پله، زیرزمین، راهرو، برج دیده بانی و تعدادی اتاق است. مصالح بکار رفته در این بنا قلوه سنگ و گچ می‌باشد و نمای داخلی دیوارها با ساروج اندود شده است.
قلعه آسمان آباد دوله شیروان:
این قلعه در فاصله 700 متری جنوب روستای علی آباد وسطی روی یکی از تپه ماهورهای کوهپایه‌ای مشرف بر رودخانه کارزان در حد فاصل بین روستای علی آباد وسطی و علی آباد سفلی قرار گرفته است.
مصالح ساخت آن سنگ‌های لاشه و ملات گچ می‌باشد.
قلعه هره قلوس:
این قلعه باستانی در مسیر جاده سرابله به روستای شباب و در نزدیکی روستای موشکان از توابع شهرستان شیروان چرداول واقع شده است. این قلعه احتمالاً مربوط به دوره ساسانی می‌باشد.
قلعه جوق ملکشاهی:
این قلعه مشرف بر سرزمین نسبتاً هموار و در 4 کیلومتری غرب ارکواز ملکشاهی بر فراز تپه‌ای بلند بنا شده است. نوع معماری و شواهد فرهنگی محدوده قلعه نشان می‌دهد که این قلعه مر بوط به دوران سلاجقه است.
قلعه کنجانچم:
این قلعه در سال 1326 قمری بنا به دستور غلامرضا خان ابوقداره آخرین والی ایلام ساخته شده و دارای اتاق‌های مرتبط به هم، حمام، برج نگهبانی و قسمت مسکونی و دیوانخانه می‌باشد و به عنوان قلعه زمستانی والی مورد استفاده قرار می‌گرفته است.
قلعه جهانگیر آباد:
قلعه جهانگیر آباد بنایی است متعلق به دوران پهلوی و والیان پشتکوه که توسط خوانین منطقه (میرهای هاشمی) در جنوب شهر تاریخی دره شهر و حاشیه روستای جهانگیر آباد ساخته شده است.
بنا دارای پلان مربع مستطیل است. مصالح بکار رفته در این قلعه قلوه سنگ‌های رودخانه‌ای و ملات گچ می‌باشد. این بنا بطور کلی دارای 6 اتاق، 2 ایوان و یک راهرو و دو زیرزمین می‌باشد.

برخی دیگر از قلعه‌های استان ایلام:

  • قلعه پبر دمی میمه
  • قلعه سیس مورموری
  • قلعه لرغه مورموری
  • قلعه و محوطه پشته زنجیره
  • قلعه و و دژ کوه خرمه چرداول

منبع: همشهری


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز

آشنایی با قلعه‌های ایران


این مطلب در ابتدا به تعریف قلعه و سپس در مطالب مرتبط به معرفی قلعه‌های ایران می‌پردازد:
قلعه یا دژ به معنی استحکامی است که در اطراف شهرها ساخته می‌شده‌است.




از قلعه به هنگام جنگ‌ها استفاده می‌شده و مردم تا زمانی که بیم حمله دشمن وجود داشته در درون دژ می‌ماندند و معمولاً در درون آن آذوقه زندگی برای چندین ماه موجود بود.
برای محافظت از ساختمان و استحکامات و قسمت‌های مختلف قلعه بارو ساخته می‌شده است. دیوارهای دفاعی و خاکریزهای متعلق به آغاز سکونت انسان در ایران هنوز برجاست. شکل آنها به موازات پیشرفت سلاح‌های تهاجمی و تدافعی تکامل یافته است.


از ضحاک تا آناهیتا
در دوران پیش از تاریخ و اوایل دوران تاریخی، نوع استحکامات عموماً تابع مقتضیات ناشی از محل قلعه یا دهکده و اوضاع طبیعی سرزمین بود.
قلعه‌ها را در همه دوره‌ها، در دورافتاده‌ترین و مرتفع‌ترین نقطه بنا می‌کردند تا به سبب وجود شیب‌های تند تپه یا کوه، دستیابی به آن دشوار باشد و مدافعان نیز در بالا قرار گیرند و از لحاظ دید مسلّط باشند.
طرح‌های ساختمانی بیشتر قلعه‌ها بر اساس معلومات و تجربة کلّی نسبت به حمله و دفاع ریخته می‌شد تا سنت‌های محلّی. در هر دوره‌ای، روش‌های آزموده و مقبول برای ایجاد استحکامات انتخاب می‌شد.
در اوایل دوران تاریخی، در سبک استحکامات ایران باستان آثاری از نفوذ سبک بین‌النهرین و سایر کشورهای همسایه دیده می‌شود.
در سراسر تاریخ معماری ایران، تا رسیدن به اقتباس سبک فرانسوی در معماری قلاع و حصارهای شهر در اوایل قرن سیزدهم، خصوصاً در خوی و تهران، می‌توان ردیابی کرد.
در طول تاریخ ایران، استحکامات بیشتر برای محافظت از قلعه‌ها ساخته می‌شد، زیرا قلعه هم اقامتگاه شاه و درباریان بود و هم مردم محل می‌توانستند با اغنام و احشام خود در آنجا پناه بگیرند.
از آغاز دوران پیش از تاریخ در هزاره اول پیش از میلاد، پیرامون دهکده‌ها نیز حصار کشیده می‌شد، این کار نخست برای مصون ماندن از حمله راهزنان و جانوران وحشی بود، ولی بعدها عمدتاً برای دفاع در مقابل هجوم دشمنان صورت می‌گرفت.
در سراسر این سرزمین بقایای حصارهای محکم دهکده‌ها و قلعه‌های مسکونی را می‌توان یافت که متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد است.

منبع: همشهری
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]قلعه ای که 280 اتاق داشت[/h]


در دل روستایی كم‌جمعیت كه چند پیرمرد و تعداد انگشت‌شماری مغازه در آن دیده می‌شود،
با صدای چشمه قناتی كه در زمستان و تابستان جاری است، روحی تازه می‌گیری، چند كیلومتر كه بیشتر می‌روی، اصفهان را پشت‌سر گذاشته و به یزد نزدیك می‌شوی؛ روستایی در دل كویر سوزان که تو را متحیر می‌كند.

شاید كمتر كسی به آنجا سفر كرده یا اسمش را شنیده باشد. نزدیك جنوب شرقی خور و بیابانك دژی باستانی از خشت و گل در دل كویری كه از زیر خاك سر برآورده است و زمانی 2500 نفر را در خود جای می‌داده، واقع شده است؛ قلعه‌ای با 280 اتاق كه به قول پیرمردان این روستا تسخیرناپذیر است در زیر تیغ آفتاب كویر دژ بیاضیه بنای خشت و گلی كه به دلیل معماری خاص و خندق عمیق احاطه شده در اطرافش، سال‌ها در برابر حمله دشمنان در كنار مردمانش قدعلم كرده است.
شاید جالب باشد که بدانید قلعه بیاضیه امكاناتی مانند مسجد، آسیاب و چاه آب دارد و خندقی دورتادور قلعه را با عرض بیش از 10 متر احاطه كرده. ظاهرا این قلعه در منطقه ای قرار گرفته كه در گذشته، زیاد مورد هجوم اشرار بوده است. به همین دلیل، مردم روستاهای اطراف بسیاری از مواقع بیش از یك سال در داخل این قلعه پناه می گرفتند، به گونه ای كه محل نگهداری آذوقه، خمره ها و كوزه های قدیمی و اسكان مردم در قلعه كاملا مشخص است و هنوز حفظ می شود.
جدای از پله هایی كه اتاق ها و حجره ها را به هم وصل می كنند، گذر اصلی این قلعه از طبقه پنجم تا اول با حالت چرخشی و شیب هایی كه دارد، به شكل رمپ ساخته شده و هیچ پله ای در آن استفاده نشده است.
قلعه باستانی بیاضیه پنج طبقه دارد و در آن اتاقك‌ها و راهروهای پیچ در پیچی به چشم می خورد. این بنا که اثری باستانی و یادگار دوره ساسانی است این روزها حال و روز خوشی ندارد و مثل خیلی از بناهای دیگر، در حال نابودی است. باروهای آن خراب شده و برج‌هایش نابود؛ در بزرگ چوبی قلعه، اتاق‌های تودر‌تو با كوزه‌های بزرگ و زیبا و پله‌های خشت و گلی كه اگر به آن رسیدگی نشود، حتما از بین خواهد رفت.
ظاهرا این قلعه در منطقه ای قرار گرفته كه در گذشته، زیاد مورد هجوم اشرار بوده است. به همین دلیل، مردم روستاهای اطراف بسیاری از مواقع بیش از یك سال در داخل این قلعه پناه می گرفتند، به گونه ای كه محل نگهداری آذوقه، خمره ها و كوزه های قدیمی و اسكان مردم در قلعه كاملا مشخص است و هنوز حفظ می شود​


تمام مردم خور و بیابانك نام قلعه بیاضیه را شنیده‌اند و دلیل معروفیت آن را فتح نشدن توسط راهزنان می‌دانند تا آنجا كه در دوران احمدشاه مردم این روستا به قلعه اجدادی خود پناه بردند تا از چشم راهزنان و دزدان در امان باشند و در تمام این دوران، راهزنان نتوانستند این قلعه را تسخیر كنند و باعث شد این قلعه در ذهن مردم منطقه باقی بماند. بازار زرگرها ـ‌ مسجد جامع، حسینیه قدیمی و درخت زیتون هزار ساله، همگی در كنار این قلعه بهترین جاذبه جهانگردی داخلی و خارجی به حساب می‌آید. به دلیل گسترش مسجد بیاضیه، خندق حفر شده ضلع جنوبی و غربی قلعه از بین رفته است، اما امید می‌رود كه با فعال شدن بحث گردشگری مردمان این روستا از طرف مسوولان گردشگری حمایت شوند تا عظیم‌ترین قلعه خشت و گلی كه تمدن ایران را در خود جای داده است، به یكی از مراكز مهم گردشگری تبدیل شود.
[h=2]مظهر قنات در‌ كویر[/h]تاریخ قنات در ایران به 2500 سال پیش برمی‌گردد و قدیمی‌ترین قنات ایران در گناباد واقع شده است و شگفت‌انگیزترین قنات ایران در اردستان است، اما بیشترین قنات‌ها در یزد وجود دارد كه به آن مظهر تمدن حفر قنات می‌گویند. اما بیاضیه از این تمدن به دور نبوده و مظهر آبادانی و كشاورزی این روستا در گذشته ساختار ماهرانه قنات بیاضیه بوده است.
اتصال دو رشته قنات شور و شیرین به یكدیگر از شگفتی‌های حفر این قنات بوده است و این كه حجم آب خروجی از قنات حدود 20 لیتر در ثانیه است كه گفته می‌شود در فصول مختلف سال، متفاوت است.
این قنات در دوران گذشته منبع تامین و حیات زندگی روستاییان این منطقه بوده است كه ردپایی از نیاكانمان را می‌توان در آن دید. صدای آرام و گوشنواز آب، درخت بید كنار قلعه و تاریخ و تمدنی بی‌نظیر كه شاید در هیچ جای دنیا نتوان آن را یافت، یادگاری از گذشتگان ماست كه ‌ای كاش سری به این روستا و مردمانش بزنید. تمدن‌مان را ببینید، علم و اصول مهندسی را كه هرگز در شهرهایمان نخواهیم یافت، شاید به جایی برسیم كه نگذاریم مهد گردشگری‌مان به تلی از خاك تبدیل شود.


فرآوری: الهام مرادیبخش گردشگری تبیان

برگرفته از جام جم، ایسنا
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]باشکوه ترین قلعه سنگی ایران
[/h]کافیست یک بلیط به مقصد اهر بگیرید تا بتوانید باشکوه ترین قلعه سنگی ایران را از نزدیک ببینید. قلعه بابک که در پنجاه کیلومتری شمال شهرستان اهر قرار گرفته است و یکی از دیدنی ترین قلعه های تاریخ ایران به شمار می رود.

از کلیبر تا قلعه باید 3 کیلومتر راه صعب العبور را طی کنید و از آنجا به بعد، به قله جمهور صعود کنید. قلعه بابک درست در نوک این قله 2600 متری قرار دارد و اطراف آن را از هر طرف دره هایی به عمق 400 تا 600 متر فرا گرفته اند. برای آنکه خیالتان را راحت کنیم، می گوییم که تنها راه دسترسی تان از دامنه کوه به این قله هم یک راه مال رو است و درست به همین دلیل است که قلعه بابک تا به حال این قدر سالم مانده است!

[h=2]سپاه 20نفری
[/h]قلعه بابک را به‌نام‌های «قلعه بابک»، «دژ بابک»، «بذ و قلعه جمهور» هم می شناسند. قلعه و قصری که در نزدیکی شهر کلیبر در شمال شرق استان آذربایجان شرقی قرار دارد و مدتی به عنوان دژ و مقر بابک خرم‌دین مورد استفاده قرار می گرفت. موقعیت استقرار قلعه بابک طوری است که تنها 20 نفر سپاهی می توانستند هجوم یک سپاه صدهزار نفری را خنثی کنند بدون آنکه کسی از این جمعیت 20 نفری از بین برود! چون تیر و کمان و اسلحه های معمول آن زمان قدرت مقابله با ارتفاع قلعه را نداشتند و بنابراین تمام تیرهای سپاه 100هزار نفری دشمن به سنگ و صخره می خورد!


[h=2]قصر 2طبقه
[/h]قبل از اینکه به دروازه قلعه برسید باید از راهی بگذرید که به صورت یک دالان باریک 200 متری جلوی رویتان سبز می شود! این راهرو، جایی بوده که در گذشته نگهبانان به طور دقیق آن را زیر نظر می گرفتند تا عبور و مروری خارج از برنامه از آن صورت نگیرد. بعد از صعود از این راهرو، ورودی دیگری با پلکان هایی تقریبا نامنظم وجود دارد که شما را به قصر می رساند. پس از آن تالار اصلی است که اطراف آن هفت اطاق دیده می شود. این اطاق ها همگی به تالار مرکزی می رسند.

در سمت شرقی قصر تاسیسات دیگری خواهید دید که شامل چند اتاق و آب انبار می شود که سقف آب انبارها جناقی و گهواره ای هستند. در سمت شمال غربی قصر هم پلکانی قرار داشته که راه دسترسی به طبقات دیگر قصر به حساب می آمد اما امروز چیز زیادی از آن باقی نمانده است.
دو نیمه ستونی که در این بخش می بینید، محلی برای دیده بان ها بوده است که سربازان در آن قرار می گرفتند و به همه چیز و همه جا تسلط کامل داشتند.

از آثار معماری و برخی از سنگ‌های زبره تراش و روش چفت و بست سنگ‌ها و ملات ساروج و اندود دیوارها از نوعی گچ و خاک می‌توان فهمید که ساختمان این دژ و قلعه را در روزگار اشکانیان و به خصوص ساسانیان ساخته اند. با این حال، بررسی های باستان شناسان در اطاق های این قصر، به کشف سفالینه هایی منجر شد که عمرشان تا اواخر قرن سوم هجری تخمین زده می شود و البته سکه هایی که مربوط به دوره اتابکان بودند. علاوه بر این، در کف آجری این اطاق ها چندین تنور و سفال زیبا که قدمت آنها به قرن سوم هجری می رسید هم کشف شد.

با تمام این ها، قلعه بابک در سال 1345 در لیست آثار ملی، تاریخی و فرهنگی ایران ثبت شد و مرمت آن از سال 1376 در دستور کار اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی قرار گرفت تا امروز به یکی از گردشگر پذیرترین جاذبه های این استان تبدیل شود.

[h=2]سفر به قلعه بابک
[/h]اگر قصد سرزدن به قلعه بابک را دارید، پیشنهاد می کنیم سفرتان را طوری برنامه ریزی کنید که در بازه زمانی فروردین تا آبان قرار بگیرد. در خارج از این ماه ها، دسترسی به قلعه و قصر بابک عملا غیرممکن است.

شما برای رسیدن به این قلعه 3راه دارید. آنچه بین این سه راه مشترک است، بخش تبریز- اهر- کلیبر است. از اینجا به بعد، سه مسیر برای صعود به قلعه خواهید داشت.
1- مسیر هتل بابک-قلعه- که آسانترین مسیر است.
2- مسیر هتل بابک- قلعه- قلعه دره سی که به شما این فرصت را می دهد که در مسیر برگشت به قلعه دره سی از جنگل زیبای قلعه درسی عبور کنید.
3- مسیر قلعه دره سی- قلعه- قلعه دره سی. این مسیر بهترین مسیر برای صعود به قلعه است اما به کسانی که آمادگی بدنی خوبی ندارند، توصیه نمی شود.





گروه گردشگری تبیان- رستم زاد
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
اهمیت به زندگی و تقدس جان ، مولفه‌ بزرگ‌ترین معماری دستکند جهان ، در نوش آباد

اهمیت به زندگی و تقدس جان ، مولفه‌ بزرگ‌ترین معماری دستکند جهان ، در نوش آباد


نوش‌آباد در 7 کیلومتری کاشان است. آن‌چنان که نوشته‌اند گذر اکاسره (ساسانیان) به این منطقه باعث پدیدآمدنش شد. نوش آباد از انوشه (انوشه روان)به معنی بی‌زوال و جاویدان و بی‌مرگ می‌باشد. جایی که خوش و خرم است و روان جاویدی دارد. شهر زیرزمینی نوش‌آباد شاید جلوه‌ای از شکست‌ناپذیری آن بوده است! نوش‌آبادی‌هایِ باستان در مقابل حمله مهاجم به سرایي انديشيدند كه هم گسترده باشد و هم بتوان در آن دوام آورد. هم محكم و مقاوم باشد، هم بتوان در آن مقاومت كرد. هم پوشيده و مخفي باشد، هم بتوان دشمن را سرگردان و غافلگيركرد. هم به آب دسترسي باشد هم هوايي براي تنفس. هم مايحتاج ضروري حفظ گردد، هم جان و زندگي .
معماری دستکند
این دژ زیرزمینی که در زیر تمام شهر گسترده شده و به خاطر وسعت فراوانش به شهر زیرزمینی معروف شده یک معماری دستکند است که در سه طبقه به وجود آورده اند. طبقه اول درحدود 4 متری. طبقه دوم درحدود 14 متری و طبقه سوم در حدود 18 متری. این طبقات به وسیله کانال‌هایی به هم متصل است. زمين اين منطقه در عين حال كه در منطقه كوير وجود دارد، سخت است. سختي زمين، اين فرضيه را تقويت مي‌كند كه وسايل حفاري نمي توانسته از كلنگ معمولي باشد. سختي زمين به حدي است كه زلزله مهيب 200 سال پيش در اين منطقه نتوانسته اين فضاها را تخريب كند.

ساختار دفاعی
اين ساختار دفاعي به گونه‌اي است كه تسلط كافي را براي مقابله با مهاجم فراهم مي‌كند. وقتی بیگانه به این شهر حمله می‌کرده، مردم در داخل این دژ بزرگ پناه می‌گرفتند. این فرض وجود دارد که مردان شبانه برای کارزار بیرون می‌آمدند و خاطرشان ازناحیه فرزند و عیال مطمئن بوده است. مردم تا زماني داخل این فضاها مي‌ماندند كه از برقراري امنيت اطمينان حاصل مي‌كردند.
مکان هاي ورود به داخل اين مجموعه می‌توانسته درمنازل وباغ‌ها، پاياب قنات‌ها، قلعه‌ها و... باشد.راه‌هایی که پوشیده و مخفی بوده است و به آسانی در دید قرار نمی‌گرفته است. به ذهن بیگانه هم خطور نمی‌کرده که انتهای یک تنور که با هیزم و تابه پوشیده شده است،به اعماق زمین راه دارد.

به طورکلی برای شهرزیرزمینی 4 نوع چاه یا کانال می توان بیان کرد: چاه های ورودی،چاه های خاک برداری،کانال های هوا و آب.
برخی از راه هاي ورودي در سطح زمین به طبقه سوم ختم می‌شود. اگر مهاجم این راه را پیدا می‌کرد و به آن وارد می‌شد، ناگزير بايد از پايين به بالاحركت كند كه در اين صورت قدرت دفاعي آنان به حداقل می‌رسیده است. زیرا سنگ‌های دفاعی درطبقه دوم درانتظارش بوده است. دربعضی دیگر از ورودی‌ها اگربیگانه قصد وارد شدن به طبقه دوم را می‌داشت،کمینگاه‌های مربوطه می‌توانسته او را از پا درآورد. دخمه كنده شده در وسط برخی راهروها و بالاي بعضي کانال‌ها تله‌ای است که به امر کمین ونگهبانی کمک می‌کرده است. براي معطل کردن دشمن وحتی ايجاد ترس و وحشت درمهاجم، چندین تله فيزيكي دیگرهم وجود دارد. تاريك نسبی فضا و عدم ديد كافي امكان سقوط غریبه‌ها را در گودال ها فراهم می‌کرده است. وجود راه‌هاي گريز و پيچ درپيچ و زاویه‌دار نیز، امکان سرگردانی و غافلگیری بیگانه را فراهم می‌آورده است.
به جز سنگ‌هایی که برای دفع مهاجم وجود دارد، در دهانه برخی کانال‌ها تخته سنگی است که درموقع احساس خطر دريچه را مسدود مي‌كرده است. اين تخته سنگ كه از جنس سختي مي‌باشد، يك كاربري ديگر هم دارد. به لحاظ آن كه يك گودي در وسط آن وجود دارد، مي‌توانسته به عنوان سنگ آسيا مورد استفاده قرار گيرد. به طور کلی این سه مدل سنگ، دفاع و استتار و ماندگاری بیشتری را برای ساکنان دژ فراهم می‌کرده است.

هر فضا شامل چندين اتاق و راهرو وحتی سرويس بهداشتي است. هراتاق چندین نفر را مي‌تواند درخود جاي دهد. راهروها به شكل تو در تو و زاويه دار ساخته شده است.این ویژگی باعث عدم ديد مستقيم می‌شده است.
پیش‌بینی‌های حیاتی
دراتاق‌ها تاقچه‌ها دستكند است. فضاهایی نیز برای منبع روشنایی تعبيه گرديده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که برای تأمین روشنایی از مشعل و چراغ پیه‌سوز استفاده می‌شده است. با آن که این فضاها تودرتو می‌باشد، ولی مشكل تنفسي احساس نمي‌شود و اين يكي از شگفتي‌هاي داخل اين مجموعه مي باشد. هواي داخل از طريق کانال‌هایی كه به سطح زمين مرتبط بوده، تأمين مي‌شود. بعضي از ظروف كشف شده، هم از داخل و هم از بيرون لعاب داده شده که آذوقه رابراي مدت طولانی‌تری نگهداري و محافظت می‌کرده است. آب مصرفي توسط راه‌هاي مخفي كه به قنات متصل بوده، تأمين مي‌شده است. درحافظه تاريخي برخی قدیمی‌های نوش آباد، شهر زیرزمینی تا دیوار بارویی شهر و قلعه‌های اطراف و حتي شهر تاريخي نياسرکاشان راه دارد.

دیدار از شهر زیرزمینی بیننده را به این اندیشه وامی‌دارد که این حجم خاک برداری فراوان وآن همه گستردگی واین همه تکنیک و فوت وفن که در ساختارآن به کار رفته است، به چه علت بوده است؟
پیشینه زندگی در زیرزمین
برای شناخت بهتر شهر زیرزمینی لازم است نظری بر پیشینه زندگی در زیرزمین کرد. در واقع هرکس می‌خواهد این مجموعه تاریخی را بهتردرک کند، فرهنگ مردم ایران باستان را باید بشناسد.
«سنت وَرنشینی یازندگی درزیرزمین درجای جای این سرزمین بوده است.درزمان آقامحمدخان قاجاردربخش هایی از پایتخت (تهران) پا بر جا بود.گوبینو نیز در کتاب سه سال در آسیا به ورنشینی در مناطق شمال عثمانی هم مرز ایران اشاره دارد. امروزه در مناطق شمالی کانادا مراکز خرید در زیر زمین قرار دارد و مردم در فصل‌های سرد که حدود ده ماه سال را در بر می‌گیرد، از زیرزمین رفت وآمد می‌کنند.» (1)

حتی در مناطق گرمسیر ایران مثل برخی مناطق خوزستان زندگی در زیر زمین وجود دارد. اما كهن‌ترين نشانه‌اي كه از ساختن جان پناه براي زيستن نشان داريم، مربوط به زمان جمشيد است. آغازکتاب ونديداد ( قانون دیو ستیزی) ازمهم ترين اسناد كهن تاريخ ماست. اززندگی آریایی‌ها در آخرین یخ‌بندان و مهاجرت آنان آگاهی‌های خوبی می‌توان به دست آورد. اگر اين بخش در اوستا نبود، چند قرن از تاريخ ايران در تاريكي مي‌ماند.
در فَرگرد دوم اوستا دربندهاي 22تا 30 اهورامزدا به جَمِ هورچهر، مي‌گويد:
اي جَمِ هورچهر، پسر وي وَنْگَهان !
بدترين زمستان... فرودآيد كه زمستاني سخت مرگ آور است...
پس تو اي جَم !
آن وَر را بساز،
هريك از چهاربرش به درازاي اَسپريسي (میدان اسب سواری)
براي زيستگاه مردمان...
وبدان جا آب ها فرا تازان، در آبراهه‌های به درازای یک هاسَر(حدود 700 متر)
وبدان جا،خانه برپای دار...
وبدان جا نیکوترین تخمه‌های چهار پایان را فرا بر.
وبدانجا تخمه همه خوردني‌ها را فرازبر...
به آن بالاترین جاي، نُه گذرگاه كن، بدان ميانه شش ، به آن پایین ترین سه...(2)

در این فرمان اهورامزدا به جمشید امر می‌کند که «وَرِ جَمكرد» را بسازد. جمكرد جايي بود كه مردم براي در امان ماندن از سرما به آن پناه ‌بردند. به این ترتیب جمکرد، یا «وَر» دژِی است که جمشيد در اعماق زمين بنا کرد و به این وسیله انسان‌ها و دیگر جانداران را نجات داد. (3)
توجه به جشن و شادی
«پايان يخ‌بندان پايان «وَرنشيني» است. این فرجام جشن گرفته شد. جشن نوروز هم که به جمشید نسبت داده می‌شود، ريشه در پايان گرفتن اين يخ بندان دارد. بعدها در اثر دست یابی به دانش اخترشناسی وگاه شماری، این جشن در پایان زمستان وآغاز بهار قرار گرفت.» (4)
ایران گهواره مِهر پرستی هم بود. مِهر(میترا) ایزد محبت، روشنایی، همدلی، پیمان وراستی بود که با خورشید وگرمی ارتباط داشت. مِهر نقش مهمی در آیین‌های دینی هم داشت. بازمانده‌ای از آنها جشن مهرگان است.
در هر حال جشن و شادی نشانه توجه و اهمیت به زندگی بود. ایرانیان باستان ملت شادی بودند.شادى به عنوان عنصر نيرو دهنده به روان انسان، محسوب می‌شد وآن قدر با اهميت بود كه دركتيبه‌هاي هخامنشي، آفرينش شادي برابر با آفرينش زمين و آسمان دانسته شده است. ایرانی‌ها شادی را از خدا و غم را از اهریمن می‌دانستند. این بود که توجه خاصی به برگزاری جشن‌ها می شد. جشن‌هاي پي در پي روح اين ملت را طراوت مي‌داد.
معروف است که در زمان بهرام گور مردم به اوشکایت بردند که وسیله نوازندگی ندارند. بهرام برای آنان نوازنده فرستاد. او نمونه یک پادشاه شادخوار بود. این خود می‌نماید که در عهد ساسانی شاد زیستن جزو روال زندگی بوده است.ایرانی معتقد بود که آدمی در زندگی باید شادی‌طلب باشد و موانع برداشته شود. در شاهنامه فردوسی ایرانی‌ها برای پیدا کردن بیژن که امر خطیری بود، به شادی نشستند. چرا که شادی را راهگشا می‌دانستند. قهرمانان حتی در بحبوحه رزم به بزم و جشن و خوشی می‌نشینند.این همه نشان می‌دهد که زندگی در پیش چشم ایرانی عزیز بود.

انسان دوستی
علاوه برشادبودن، ايرانيان انسان دوست هم بودند. جان انسان را مقدس مي‌شمردند. از اين نظر فرهنگ ايران بالاترین جایگاه را درميان ملل به خود اختصاص داد. بزرگ ايرانيان يعني کورش، نماد توجه و اهميت به جان و زندگي بود. منشورحقوق بشر او پیش از ظهور پیامبرایرانی (زرتشت) آفریده شد.
اين فرهنگ در ناخودآگاه قوم ايراني نفوذ يافت. اما درسخنان بزرگان ايران زمين جلوه بيشتري پيدا كرد. « زندگی دوستی و شادخواری و پیروزی‌طلبی در سراسر شاهنامه موج می‌زند.»(6)
فرهنگ نياكان را ازطريق پژوهش در واژه‌ها نيزمي توان باز يافت. جلوه بارز اين امر در شاهنامه است.
دراين كه شاهنامه با نام «خداوند جان وخرد» شروع می شود، حكمت بزرگي است. دراین که «جـان وخــرد» نيز با هم آمده است رازی وجود دارد که کمتر به آن توجه می‌شود. جفت بودن جان وخرد تصادفی نیست. بلکه بنیاد فرهنگ اجتماعی و سیاسی و حکومتی درایران باستان براین اساس بوده است.
فرهنگ ایران جان وخرد را دو پدیده جداناپذیر می‌دانست. این اصل جفتی مقدس شمرده می‌شد. به عبارت دیگر به زندگي بايد مهر ورزيده مي‌شد و از آسيب به آن باید دوري كرد. اندیشه و خرد بايد به نگهداري و پرورش جان بينديشد.كسي صاحب فرّ و كمال بود كه درگيتي ايجاد خوش‌زيستي (خرداد) و ديرزيستي (امرداد) كند. سعادتمند کسی بود که بهترین منش (بهمن) و قانون راستی (اردیبهشت) را پیشه کند. خرد می‌باید که فرد و جامعه و جهان را به سوی آبادی وآسایش ببرد. خردی که خردسندی را در شادي همگان بداند و طمع و خودخواهی و سودجویی و ستم را دور کند. براین مبنا بود که هرودوت می‌گفت: «هرگز یک پارسی از خدای خود نیکی‌ها را برای شخص خود تقاضا نمی‌کند.بلکه او درخواست سعادت برای تمام ملت می‌کند.»(7)
جهان‌بینی انسانی ملت ایران بر اساس انسان‌محوری و نفی بردگی و آزادی و حتی احترام به عقاید دیگران بود. بنابراین، اصل برگسترش و افزایش و کثرت و تنوع وگوناگونی قرار گرفت. حتی در پیکار با بدی همگان باید مشارکت جویند. ولی از دایره اصول انسانی نباید خارج شوند. نماد فَروَهَر به ایرانی یادآوری می‌کرد که پندار و گفتار و کردار نیک را سرلوحه کارها قرار دهد.
تقدس زندگی
ایران بد همسایه‌ترین کشور بود. ولی از آن‌جا که زندگی تقدس داشت،فرهنگ ایران ازهمان آغاز ضد قدرت و قهر و تجاوز بود. درکمترکارزاری کشتار و تخریب و انهدام شهرها گزارش شده.ایرانیان هرگز خصلت‌های بد مهاجمان را تقلید نکردند. اگر پادشاه بابل مفتخر بود که صد هزار چشم در آورد و اگر پاشاه آشور به خود می‌بالد که ششصد هزار را سر برید و سه هزار اسیر را زنده در آتش سوزانید،(8) ایرانی دررفتار با همسایگان وحتی دشمنان خود نمونه بوده است. بیان‌کننده روانِ ایران یعنی فردوسی شخصیت‌های حماسی ایران راسرشار از فضیلت‌های اخلاقی می‌شمارد.رستم و سیاوش و منوچهر و ایرج و...مظاهر خیر و عدالت و آزادگی و جوانمردی و انسان‌دوستی معرفی می‌شوند. حتی اگر به ضرورت جنگی رخ می‌داد، مراعات حال كشاورزان سرزمين دشمن مي‌شد:
كشاورز يا مردم پيشه ور كسي كو به رزمت نبندد كمر
مبادا كه آزاربيند به راه چنين است آيين تخت وكلاه

« رهاورد ایران برای جهان نوعی تساهل و وسعت دید بود. اختلاف مذهب و نژاد و آیین بهانه برای سرکوب نبود. البته کشور گشایی بوده ولی احترام به هویت مردم با آن همراه گردیده است.» (9) در فرهنگ ايران همه جان‌ها ازهم پاره ناشدني شمرده مي‌شدند. در نتیجه سعادت يك مفهوم وسیع پیدا می‌کند. يك فرد موقعي مي‌تواند سعادتمند باشد كه همه افراد شهر وملت وهمه بشريت سعادتمند گردند.
« فرهنگ ایران باستان چنان آرام و قاطع به دوران بعد نفوذ کرد که رد پایش را در همه شئون می توان دید.»(10) کلام سعدي اصول فرهنگ ايران را چنين به سرايش در آورده است:
بني آدم اعضاي يك پيكرند كه در آفرينش زيك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

لطافت انديشه ايراني ازمحدوده جهان انساني فراتر مي رود وحتي طبيعت (حيوانات ودرختان و...) وعناصرآن (آب،آتش،خاك و...) مورد احترام قرار مي‌گيرد. هرودوت می‌گوید: «ایرانی‌ها احترام برای طبیعت قائل بودند و مراقبت درحفظ آن خرج می‌دادند و رودخانه‌ها را آلوده نمی‌کردند...»(11) درجشن‌ها همه مردم با لباس پاک وسفید حاضر می‌شدند. آنان پاکیزگی را پس از زندگی بزرگترین نعمت می‌دانستند. به همان نسبت که شادخواری و شاد کامی امری ستوده بود، از هر آن چه آدمی را به رنج و زیان وا دارد،پرهیز می‌شد. درفرهنگ ايران آن چنان که ایرج فرزند فریدون می‌گوید،حتي يك مورچه هم نبايد ستم ببيند. چرا كه جان مقدس بود :
ميازار موري كه دانه كش است كه جان دارد و جان شيرين خوش است

« ایرانی‌ها برای دفاع از سرزمین خود یک مشارکت جمعی داشتند. حتی نجیب‌زادگان ازجنگ معاف نمی شدند. تا 20 سالگی تیراندازی و سواری و راستگویی به فرزندان می‌آموختند. تربیت جوانان شامل پرورش نیروی روانی و بدنی و سلحشوری و راستگویی و درست‌کرداری بود. دفاع از خاک و قومیت فقط وظیفه نبود. بلکه دفاع از خوبی جزو وظایف دینی بود. آموزش راه و رسم زندگی و رفتار متناسب ، یک قانون اساسی واخلاقی بود. اگر جنگ لازم بود جنگ، وگرنه صلح ترجیح داشت. »(12) واین همه نشان می دهد که تا چه حد زندگی نزد ایرانیان اهمیت داشت.
مهم‌ترین اصول فرهنگ ایران باستان
به اين ترتیب بعضي از مهم ترين اصول فرهنگ ايران باستان را مي توان چنين بر شمرد: اهميت به جان هر جاندار، انسان دوستي، اهميت به زندگي، محترم شمردن حق حيات، مهم بودن جان، دفاع از خاک و سرزمین، تقدم جان برعقيده، شادي، بزرگ منشي، تواضع، احترام به عقايد ديگران، صلح، مدارا، همزيستي، تسامح، نفي بردگي، آزادي انسان، آزادي فردي، آزادي مذهب، انسان محوري، معنویت، اشراق اندیشی و...
اين اصول درزندگي وآداب و رسوم و آيين ومعماري قوم ايراني جلوه‌هاي زيادي پيدا كرد. تقدس جان و اهميت به زندگي در معماري هم اثر خود را نموداركرد. بنابراین وجود قلعه ها وبرج وباروها درروستاها و شهرها تنها از حس دفاع بر نمي خواست.
حکایت شهر زیرزمینی
شهرزيرزميني نوش آباد هم چنين حكايتي دارد. هوشمندي وخردمندي نياكان ما براي حفظ جان جلوه هاي زيادي در اين شهر دارد. با کمی دقّت وتامّل، شهر زیر زمینی رامی توان « نماد تقدس جان و زندگی » نامید.
اما برسرزمين ما چه مي رفته است كه نياكان ما ناچار مي‌شوند براي پاسباني از زن و فرزند و دار و ندار خود دژهای زیرزمینی کاپا دکیه ترکیه - نیک قائن خراسان - بازه چنار نيشابور- كيش و...را به وجود آورند ویا در نوش آباد معماری بزرگی در سه طبقه در زير زمين ايجاد كنند. شهري كه حجم خاك برداري آن اعجاب بر انگيز است وبنا كردنش به مراتب سخت تر از حفر قنات‌هاي طولاني وکندنش مشکل تر از زمین معمولی.
فصل هاي دوم وسوم كتاب « دو قرن سكوت» مرحوم دكتر عبدالحسين زرين‌كوب آن چه بر پدران ومادران ما رفته است، را بيان مي كند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:
-1تاریخ تمدن وفرهنگ ایران کهن،دکتر هوشنگ طالع،انتشارات سمرقند،ص 270
-2اوستا،به كوشش دكتر جليل دوستخواه،انتشارات سمرقند،ج2،ص 669
-3لازم به ذکر است که پژوهشکده فرهنگ وتمدن ایران به مدیریت آقای دکتر طالع تا کنون 375 ور را شناسایی کرده است.
-4تاریخ تمدن وفرهنگ ایران کهن،هوشنگ طالع،انتشارات سمرقند،ص161
-5 ایران وجهان از نگاه شاهنامه،دکتر محمد علی اسلامی ندوشن،انتشارات امیر کبیر،ص 271
-6ایران وتنهائیش،محمد علی اسلامی ندوشن،انتشارت یزدان،ص 36
-7تاریخ تمدن وفرهنگ ایران کهن،ص 310
-8 ایران وتنهائیش،ص 50
-9دیروز،امروز،فردا،دکترندوشن،شرکت سهامی انتشار، ص 274
-10ایران وتنهائیش، ص 50
-11 همان،ص 32
-12 همان،ص 36

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چاپ شد در ماهنامه جوان کویر،خرداد ۹۰


http://oyi.ir/post-243.aspx
 

nima dadash

عضو جدید
قلعه زیبای چالشتر در شهرکرد

قلعه زیبای چالشتر در شهرکرد

آشنایی با قلعه چالشتر - چهارمحال و بختیاری آشنایی با قلعه چالشتر قلعه خدا رحم خان یا قلعه چالشتر اثری باشکوه از نظر معماری و هنری حجاری در ایران، در سال 1323 قمری در چالشتر در 5 کیلو‌متری شهرکرد احداث شد. قلعه چالشتر در استان چهار محال و بختیاری تلفیقی از معماری دوران قاجار ایران با معماری اروپایی است، با ستون‌هایی ایستاده از سنگ خودنمایی می‌کند. این قلعه در منطقه چالشتر واقع شده که در دوره صفویه مرکز حکمرانی چهارمحالی‌ها بوده که به وسیله کلانتران روستاها و مناطق تحت سیطره خود را کنترل می‌کردند و پس از انتصاب حسین قلی‌خان به عنوان ایلخان بختیاری، در اواسط حکومت ناصرالدین شاه، حکمرانان این منطقه از حاکمیت بر چالشتر خلع و تنها به زمین داران بزرگ تبدیل شدند. مجموعه تاریخی چالشتر شامل سردر سنگی، خان‌نشین، اندرونی، حمام، انبارها و اصطبل‌ها است. قلعه عیانی و خان‌نشین این مجموعه تاریخی دارای 38 ستون سنگی با سر در و ایوان است. این قلعه شامل نقوش افسانه‌ای و اسطوره‌ای، زندگی روزمره، گل و گیاه، گل و گلدان، گل و مرغ، نقوش پیچش گیاهی و نقوش فرشته است. این نقوش به صورت ماهرانه و زیبا خلق شده و در برخی موارد به صورت برجسته حجاری شده است. در این مجموعه قلعه، اندرونی با یک دالان به ‌قسمت خان‌نشین ارتباط داشته و ایوان آن دارای ‪ ۱۰ستون سنگی است. اتاق‌های این مجموعه قلعه نیز با نقوشی به سبک نقاشی لندنی که تلفیقی از هنر نقاشی ایرانی و غربی است، مزین است که این سبک نقاشی در دوره قاجار به اوج خود می‌رسد شامل نقوش گل و گلدان، افسانه لیلی ومجنون و نقوش اسلامی شامل یوسف و زلیخا به همراه خط نوشته‌ای از آیات قرآن است. در بخشی از سر درهای این مجموعه قلعه، معماری سنتوری که‌ به صورت مثلثی شکل با نقوشی به سبک شیر و شکر است، به چشم می‌خورد. حمام قلعه تاریخی چالشتر نیز مزین به کاشی‌آبی فیروزه‌ای و سفید سربی بوده است. سقف اندرونی این قلعه به صورت قاب‌هایی از چوب گردو است و درها و پنجره‌های اتاق‌های این مجموعه ‌نیز از جنس چوب گردو به صورت گره چینی شده می‌باشد. این مجموعه قلعه دارای 5 ایوان است و 5 اتاق نیز در اندرونی آن وجود دارد و در مجموع دارای ‪ ۴۰ستون است. اندرونی آن به نام قلعه ستوده معروف است. قلعه دارای سر در با هشت ستون سنگی حجاری شده با نقوش شاخه انگوری و هندسی است در دو طرف چوبی آن نگهبانان سنگی برجسته قرار داردند از تزیینات زیبای این بنا ازاره های سنگی سر در با نقوش رنگی است
قلعه خدا رحم خان یا قلعه چالشتر اثری باشکوه از نظر معماری و هنری حجاری در ایران، در سال 1323 قمری در چالشتر در 5 کیلو‌متری شهرکرد احداث شد.
قلعه چالشتر در استان چهار محال و بختیاری تلفیقی از معماری دوران قاجار ایران با معماری اروپایی است، با ستون‌هایی ایستاده از سنگ خودنمایی می‌کند.
این قلعه در منطقه چالشتر واقع شده که در دوره صفویه مرکز حکمرانی چهارمحالی‌ها بوده که به وسیله کلانتران روستاها و مناطق تحت سیطره خود را کنترل می‌کردند و پس از انتصاب حسین قلی‌خان به عنوان ایلخان بختیاری، در اواسط حکومت ناصرالدین شاه، حکمرانان این منطقه از حاکمیت بر چالشتر خلع و تنها به زمین داران بزرگ تبدیل شدند.
مجموعه تاریخی چالشتر شامل سردر سنگی، خان‌نشین، اندرونی، حمام، انبارها و اصطبل‌ها است.
قلعه عیانی و خان‌نشین این مجموعه تاریخی دارای 38 ستون سنگی با سر در و ایوان است.
این قلعه شامل نقوش افسانه‌ای و اسطوره‌ای، زندگی روزمره، گل و گیاه، گل و گلدان، گل و مرغ، نقوش پیچش گیاهی و نقوش فرشته است.
این نقوش به صورت ماهرانه و زیبا خلق شده و در برخی موارد به صورت برجسته حجاری شده است. در این مجموعه قلعه، اندرونی با یک دالان به ‌قسمت خان‌نشین ارتباط داشته و ایوان آن دارای ‪ ۱۰ستون سنگی است.
اتاق‌های این مجموعه قلعه نیز با نقوشی به سبک نقاشی لندنی که تلفیقی از هنر نقاشی ایرانی و غربی است، مزین است که این سبک نقاشی در دوره قاجار به اوج خود می‌رسد شامل نقوش گل و گلدان، افسانه لیلی ومجنون و نقوش اسلامی شامل یوسف و زلیخا به همراه خط نوشته‌ای از آیات قرآن است.
در بخشی از سر درهای این مجموعه قلعه، معماری سنتوری که‌ به صورت مثلثی شکل با نقوشی به سبک شیر و شکر است، به چشم می‌خورد.
حمام قلعه تاریخی چالشتر نیز مزین به کاشی‌آبی فیروزه‌ای و سفید سربی بوده است. سقف اندرونی این قلعه به صورت قاب‌هایی از چوب گردو است و درها و پنجره‌های اتاق‌های این مجموعه ‌نیز از جنس چوب گردو به صورت گره چینی شده می‌باشد.
این مجموعه قلعه دارای 5 ایوان است و 5 اتاق نیز در اندرونی آن وجود دارد و در مجموع دارای ‪ ۴۰ستون است.
اندرونی آن به نام قلعه ستوده معروف است. قلعه دارای سر در با هشت ستون سنگی حجاری شده با نقوش شاخه انگوری و هندسی است در دو طرف چوبی آن نگهبانان سنگی برجسته قرار داردند از تزیینات زیبای این بنا ازاره های سنگی سر در با نقوش رنگی است .


ورودی قلعه


سر درب قلعه



درب ورودی قلعه




محل اتش کردن(به روز تر شمینه)



حوض یکپارچه


 
آخرین ویرایش:

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه صخره ای بهستان

قلعه صخره ای بهستان

قلعه صخره ای بهستان


قلعه بهستان یا کهن دژ در شهرستان ماه‌نشاندر استان زنجان قرار دارد و قدمت این دژ به دوره هخامنشیان برمی‌گردد .
قلعه بهستان یکی از 20 قلعه تاریخی شهرستان ماه نشان در استان زنجان است که قدمت آن به قرن پنجم هجری قمری تخمین زده می‌شود.
به علت شرایط زمانی خاص آن دوره، حاکمان جهت دفاع از خود و مردم اقدام به ساخت این قلعه کرده‌اند.
طبقات بالای این قلعه جهت دفاع و طبقات پایین‌تر به عنوان زاغه و محل نگهداری آذوقه مردم مورد استفاده قرار می‌گرفت.
این قلعه که در دل کوهی از جنس خاک سفت و سخت بنا شده است به علت وزش بادهای تند وفرسایش و همچنین عبور رودخانه قزل اوزن از کنار قلعه در حال تخریب است.




سازندگان قلعه با درنظرداشتن طرح اولیه، اقدام به کندن کوه و تخلیه خاک‌ها و سنگ‌ها کرده‌اند و اتاق‌هارا بوجود آوردند و به هر تعدادی که به اتاق‌های آن اضافه شده راه‌های ارتباطی آنهابه مجموعه نیز بصورت دالان‌هایی افزوده شده.




فضای کلی قلعه به 3دسته شامل اتاق‌ها، دالان‌ها و راه‌پله‌ها تقسیم می‌شده‌ تکه گاه دارای سقفی تیزه‌دارو دارای محل‌هایی به شکل مثلث یا مدور روی دیوارها برای قرار گرفتن پیه‌سوز بوده‌است.





این دژ دارای راه‌پله‌های زیگ‌زاگی در ضلع‌های غربی و شرقی است که روزگاری از پایینی‌ترین قسمت ضلع شمالی آن شروع می‌شده و به دلیل فرسایش طبقات زیرین آن، تردد در این مسیر خطرناک و تقریباً ناممکن است.






راه‌پله‌های ضلع شمال‌غربی قلعه به عنوان یکی از مناطق دست نخورده و سالم دژ بهستان است که بالای این پله‌ها،اتاقی به شکل طاق محراب‌های مسجد دوران اسلامی تزئین شده متعلق به دوره اسلامی وجود دارد و راه‌پله‌های زیاد با عرض یک متر نیز اقتباس از این سبک معماری است.






هم اکنون به دلیل تخریب زیاد تنها با کوهنوردی می‌توان بر بالای قلعه با تخته سنگ‌های عظیم مسطح آن رسید.
قسمت بالای قلعه با گچ اندوده شده و داخل آن حوضی باابعاد
۷ در ۳ متر و از جنس سنگ و ساروج قراردارد که با استفاده از لوله‌های آب گلی نیم‌متری به اسم گنگ آب آن تأمین می‌شده‌است.






برخی،پیشینه این دژ را به زمان ماد نسبت می‌دهند. مادها از طریق مصب و کناره‌های رودخانه قزل اوزن وارد فلات ایران شدند و در روستاهایی همچون مادآباد در ۱۵ کیلومتری شهر ماه‌نشان مستقر شدند و وجود قلعه‌های دفاعی همچون قلعه بهستان در ۱۲ کیلومتری ماه‌نشان معماری زیبا و هنرمندانه‌ای را به نمایش گذاشته‌است.






امابر اساس پژوهش‌های باستان شناسی، پیشینه این دژ به دوره هخامنشیان به اثبات رسیده. این دژ در دوره پس از اسلام و تا قرن پنجم نیز پابرجا بوده و کاربرد داشته‌است.
این دژ به شماره
۱۴۵۸ به نام قلعه بهستان درفهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده ‌است.




منبع :مرمت



 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
نگاهی به ده قلعه معروف ِ ایران

نگاهی به ده قلعه معروف ِ ایران

ملاقات با تاريخ در بلنداي کوهستان

از آنجا كه ايران در گذشته همواره مورد هجوم دشمنان قرار مي‌گرفته، شاهان دستور ساخت بناهايي عظيم و مستحكم را مي‌دادند تا بتوانند از خود، خانواده، حكومت و شهرشان دفاع كنند. برخي از اين بناها كاربرد نظامي داشته و بعضي براي امنيت كشاورزان و روستاييان بوده است، اما همه آنها تنها شاهدان جنگ‌ها و خونريزي‌هاي تاريخ به حساب مي‌آيند. در اين شماره از چمدان به ده قلعه ديدني ايران نگاهي داريم.



قلعه گردكوه يا گنبدان دژ كهنسال‌ترين و پرصلابت‌ترين قلعه‌ كوهستاني ايران در 81 كيلومتري دامغان قرار دارد؛ قلعه‌اي كه با داشتن استحكام دفاعي، غيرقابل تسخير و در طول تاريخ بسيار پراهميت بوده است. براساس افسانه‌ها اسفنديار مدتي به دستور گشتاسب در اين قلعه زنداني بوده است. پس از آن‌كه قلعه الموت به وسيله سلجوقيان محاصره شد، حسن صباح كودكان و فرزندان خود را به گرد كوه فرستاد و 40‌سال آنجا زندگي ‌كرد.





قلعه‌سينگان اينجا محل زندگي سران ايل زرزا با قدمتي 700 ساله است. قلعه سينگان از مهم‌ترين آثار تاريخي شمال غرب كشور به حساب مي‌آيد و روستاي سينگان شهرستان اشنويه ميزبان اين قلعه ‌است. اين قلعه هم‌اكنون براساس سنت ديرينه، شانزدهمين سرپرست ايل زرزا (محمدامين آقاي زرزا)‌ را همراه خانواده پرجمعيتش در خود جاي داده است. سينگان بر فراز تپه‌اي قرار دارد كه بنا به گفته محلي‌ها از كيسه‌هاي انباشته خاك شكل گرفته است. اين قلعه نيز مانند همه قلعه‌هاي ايران ساختمان اندرون و برون‌نشين دارد و محل نشيمن آقايان و خانم‌ها در ضلع‌هاي شرقي و غربي تعبيه شده است. نكته جالب اين كه داراي دو مسير ماشين‌رو و پياده‌رو در ضلع‌هاي غربي و شمالي است. در طبقه پايين، چاه‌آبي وجود دارد كه در گذشته، آب مصرفي اهالي و ساكنان قلعه از آن تامين مي‌شده است و در حال حاضر به علت وجود آب لوله‌كشي از اين چاه استفاده نمي‌شود. وسيله ايجاد گرما در اتاق‌هاي اين قلعه بخاري‌هاي چوبي و زغالي بوده كه اينك بخاري‌هاي نفتي و گازي جايگزين آنها شده است. براي ديدن زيبايي اين قلعه مي‌ارزد كه مسافتي طولاني را بپيماييد.






قلعه فورگ قلعه‌ فورگ بر بالاي صخره‌اي سنگي، خود را استوار نگه داشته است. اين قلعه در ده‌كيلومتري اسديه قرار دارد. زماني اين قلعه مقر اسماعيليان بوده و بعد از الموت، مهم‌ترين مقر اين گروه به حساب مي‌‌آيد. قلعه فورگ ۱۸ برج دارد كه اكنون تعدادي از آنها باقي مانده است. مصالح به كاررفته در ساخت قلعه بيشتر سنگ، آجر و خشت است. بيرجند قلعه‌هاي بسياري دارد كه نشاني از تاريخ و تمدن ايران درگذشته دارد. فورگ جايي است براي ديدن و به فكر فرو رفتن و تصويرسازي از تاريخ‌مان. بد نيست سري به بيرجند، شهر زيبايي‌ها بزنيد و فورگ را از نزديک ببينيد.






قلعه بيرجند بزرگ‌ترين و قديمي‌ترين بناي تاريخي بيرجند و از جمله نقاط گردشگري خراسان جنوبي، بر فراز بلندترين نقطه غربي تپه ماهورهاي شهر بيرجند قرار دارد. وسعت قلعه بيرجند 3000 مترمربع است كه در دوره صفويه ساخته شده است. در واقع اين قلعه هسته اوليه شهر بيرجند محسوب مي‌شود. قلعه بيرجند با نام‌هاي قلعه ته ده و پايين شهر نيز شناخته مي‌شود. اين قلعه هفت برج و بارو دارد كه فقط شش برج از آن باقي مانده است. همچنين با توجه به شواهد موجود، به وسيله نقب‌هاي زيرزميني به نقاط مهم شهر مثل ارگ بهارستان، ارگ كلاه‌ فرنگي و قنات قصبه مرتبط بوده است.






نارين‌قلعه‌(نارنج‌قلعه) اين برج ميان شهري باستاني بر فراز تپه‌اي در ميبد قرار گرفته كه شاخص‌ترين اثر بازمانده از معماري اصيل ايراني است. نارين‌قلعه ـ كه به گويش محلي‌ها همان نارنج‌قلعه است ـ هنوز هم پس از گذشت سال‌ها از گزند‌ روزگار دور مانده و هويت تاريخي و فرهنگي استان يزد را براي همگان به تصوير مي‌كشد. نارين‌قلعه، نه‌تنها بيانگر موقعيت اقتصادي و اجتماعي بلكه مركز سياسي بوده است. بنابر شواهد موجود و روايت‌ها، اين بنا نظام پيچيده رفت و آمد زيرزميني داشته است. دهانه شماري از اين راهروها هنوز پيداست. مردم ميبد مي‌گويند از اين دژ يك راهروي زيرزميني تا محل آسياب سنگ سياه در باختر آبادي بيده در 3 كيلومتري باختر شهر ميبد وجود داشته است. نارين‌قلعه هر ساله بخصوص در اين فصل پذيراي گردشگران بسياري است كه براي بازديد از آن به يزد مي‌آيند.






برج‌طغرل برج طغرل سازه‌اي سر به فلك كشيده است كه شكوه خود را طي گذشت 700 سال حفظ كرده است. برجي شبيه ساعت كه مي‌توان از روي تابش آفتاب روي كنگره‌هاي آن، زمان را تشخيص داد. برج طغرل همان ساعت آفتابي عظيم تهران است. در شرق آرامگاه ابن بابويه در شهرري، اين برج به‌جا‌مانده از دوران سلجوقي با 20 متر ارتفاع و 48 متر مساحت با اسكلتي خشتي و آجري خودنمايي مي‌كند، اما جالب‌بودن و زيبايي اين معماري نه‌تنها به خاطر داشتن ساعت بلكه جنس به كاررفته در آن است. ملات به كاررفته در برج از زاج، خاك و سفيده تخم‌مرغ است. اين ارگ علاوه بر استحكامش، هنر معماري گذشته را نيز نشان مي‌دهد. برج طغرل در همين نزديكي‌هاست، اما صدافسوس كه يكي از مكان‌هاي ناشناخته تهران به‌شمار مي‌رود.






ارگ كريمخان خوشا شيراز و وصف بي‌مثالش؛ شهري كه هر ساله ميزبان هزاران گردشگر است. ارگ كريمخان در مركز شهر شيراز قرار دارد؛ ارگي كه در دوران زنديه ساخته شد و پايگاه نظامي براي زنديان بود، اما بعدها در زمان سلسله پهلوي به زندان تبديل شد. بهترين معمارها، ارگ كريمخاني را با بهترين مصالحي كه از خارج از كشور تهيه مي‌شد، ساختند و حالا اين ارگ زيباترين يادگار آن دوران براي تاريخ دوستاني است كه به آن سر مي‌زنند.






قلعه رودخان قلعه‌اي باشكوه از دوران ساساني در 20 كيلومتري جنوب غربي فومن خودنمايي مي‌كند. اين قلعه كه به قلعه حسامي يا رودخان معروف است، در کنار روستايي به همين نام است با ديوارهايي به طول 1500‌متر و 65 برج و بارو گردشگران را جذب خود كرده است. فاصله قلعه رودخان تا شهر ماكلوان ۲۵‌كيلومتر و تا ماسوله ۴۵‌كيلومتر و تا شفت ۲۰ كيلومتر است. قلعه رودخان در ارتفاعي بين ۶۶۵ تا ۷۱۵ متر از سطح دريا واقع شده و كنار آن رودخانه‌اي با نام رودخان جاري است. قلعه رودخان از دو بخش ارگ (محل زندگي حاكم) و قورخانه (محل فعاليت‌هاي نظامي و زندگي سربازان) تشكيل شده است. ارگ در قسمت غربي قلعه است كه دو طبقه دارد و سازه آن از آجر است. قراول‌خانه‌ها در دو طبقه با نورگيرها و روزنه‌هاي متعدد براي نظارت سربازان در قسمت شرقي قرار دارد. چشمه‌اي نيز ميان قلعه وجود دارد. 40 برج ديده‌باني دورتادور قلعه را احاطه كرده است. گفتني است هيچ دشمني نتوانسته به اين قلعه زيبا نفوذ يا آن را فتح كند.





قلعه ماركوه بارها براي فرار از شلوغي و به خلوت پناه بردن به مناطق شمالي سفر كرده‌ايم و هزاران خاطره از آنجا داريم. آيا مي‌دانيد رامسر، ميزبان قلعه‌اي زيبا درآغوش خود است. قلعه ماركوه بين رامسر و تنكابن قرار دارد. اين قلعه نامش را از روستاي ميزبانش دارد. برخي معتقدند علت اين نامگذاري به خاطر مارهاي زياد منطقه است. اين قلعه 600 مترمربعي در دوره‌هاي مختلف اسلامي و در جنگ‌ها زياد مورد هجوم دشمنان قرار گرفته و فقط چهار برج و بارو از اين عظمت زيبا بر جاي مانده است. اين قلعه 113 پله دارد كه اگر هوس پياده‌روي و ديدن منظره زيبا و پشت بام خانه‌هاي اين روستا را كرده‌ايد، مي‌توانيد از آنها بالا برويد و مطمئن باشيد با ديدن آن همه زيبايي آبي دريا خستگي را حس نخواهيد كرد.






قلعه‌الموت اين قلعه با صخره‌هاي سرخرنگ در ميان كوه‌ها، خود را منحصربه‌فردترين قلعه ايران كرده است. مي‌گويند الموت زماني زندان بوده است، در صورتي كه نه‌تنها زنداني در‌كار‌نبوده ، بلكه طبقه اجتماعي خاصي در اين قلعه زندگي مي‌كردند. طول اين قلعه 120 متر است. الموت را پرتگاه‌هاي ترسناكي احاطه كرده و تنها راه ورود به آن از طرف ضلع شمال شرقي يعني قله هودكان است. قلعه الموت زيبايي‌هاي خاصي دارد، مانند سيستم پيچيده آبرساني با تنبوشه‌هايي (لوله‌هاي سفالين كه زير خاك يا ميان ديوار كار مي‌گذاشتند تا آب از آن عبور كند) به قطر ده‌سانتي‌متر كه از چشمه كلدر آب را به دژ مي‌رساند‌ و درحوض‌هاي سنگي ذخيره مي‌كرد‌ . در ميان قلعه حوضي وجود دارد كه هيچ‌گاه خالي از آب نبوده است. به همين دلايل الموت هميشه ميزبان گردشگران داخلي و خارجي است.


.
.
.


منبع:jamejamonline.ir
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
قلعه رودخان - معمارانه های یک دژ ایرانی

قلعه رودخان - معمارانه های یک دژ ایرانی

در ادامه و تکمیل پست اول #1

قلعه رودخان، که از جمله شگفت­انگیزترین بناهای تاریخی ایران به شمار می­آید و در تاریخ ۳۰/۵/۱۳۸۴ به شماره ۱۵۴۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، در استان گیلان و در فاصله ۲۳ کیلومتری جنوب­غربی شهر فومن در بخش مرکزی و در دهستان گوراب­پس واقع شده است . طول جغرافیایی این دژ زیبا که در میان کوههای پوشیده از جنگل قرار دارد در ۴۹ درجه و ۱۴ دقیقه و ۱۹ ثانیه طول شرقی و عرض جغرافیایی آن ۳۷ درجه و ۳ دقیقه و ۵۱ ثانیه عرض شمالی است .رودخان نام قلعه‌ای است متعلق به دوره سلجوقیه که بر فراز ارتفاعات جنگلی شهرستان فومن در روستای رودخان بنا شده و ۶/۲هکتار مساحت و ۶۵ برج و بارو و دیواری به طول ۱۵۰۰ متر دارد.برای رسیدن به قلعه پس از عبور از شهر فومن، روستاهای گشت، کردمحله، گشت رودخان، سیاه کش، سیدآباد و قلعه رودخان در جاده ای که نیمی از آن آسفالت و نیمی دیگر خاکی است باید طی مسیر کرد و به روستای حیدرآلات که جاده‌ای اتومبیل رو به آن ختم می‌شود، رسید.این مسیر تا قلعه را باید با پای پیاده که حدود ۵ کیلومتر است طی کرد. زمان لازم برای طی کردن این مسیر با پای پیاده حدود یک ساعت و نیم است که مقداری از آن را از طریق پله‌های احداثی باید طی کرد.بر اساس تحقیقات انجام شده، این دژ عظیم که به قلعه روخان (رودخان) موسوم است، طى وقایع و رویدادهایى که پس از دوره ساسانى به وقوع پیوست، تخریب شد، اما در قرن ۵ و ۶ هجرى قمرى و در زمان حکومت سلجوقیان تجدید بنا شد و به همین جهت در شمار قلاع اسماعیلیه مشهور است.
در مسیر صعود به قلعه درختانی با قدمت طولانی به سمت آسمان قد علم کرده و نور از لابه لای شاخه‌های این درختان به پایین می‌ریزد.ارتفاع قلعه بین ۶۶۵ تا ۷۱۵ متر از سطح دریا می‌باشد. در سمت راست قلعه، رودخانه‌‏ای به همین نام قرار دارد که از ارتفاعات، سرچشمه گرفته و آب آن از جنوب به شمال در جریان است.ارتفاع دیوارها متفاوت و از ۳ تا ۱۰ متر متغیر است و در ‏نقاط نفوذپذیر قلعه، دیوارها و باروها قطور و ارتفاع بیشتری دارند.انتخاب مکان مناسب، ‏بهره گیری از مصالح مقاوم، استفاده از شیوه های مختلف معماری و ایجاد اشکال ‏هندسی متنوع، عظمت خاصی به این مجموعه داده است. فرم کلی قلعه نامنظم است ‏و از دو بخش شرقی و غربی تشکیل شده است.‏بخش غربی، شامل دروازه ورودی، چشمه، حوض، آب انبار و سردخانه، حمام، آب ریزگاه، شاه نشین ‏و تعدادی واحد مسکونی که به وسیله برج و باروهایی محصور شده اند.قلعه کلا دارای ‏دو ارگ و ۱۶ قراول خانه است. ارگ یا شاه قلعه در دو طبقه و از آجر ساخته شده؛ ‏قراول خانه‌ها به صورت دو طبقه با نورگیرها و روزنه‌های متعدد مسلط بر محیط اطراف ‏است.

در ورودی یا دروازه قلعه، شمالی است و در دو طرف آن دو برج توپر بسیار عظیم ‏ساخته شده است که در گذشته بر بالای آن کتیبه‌ای نصب شده بود.
مساحت بخش شرقی کمتر از ‏بخش غربی است. بناهای موجود در آن بیشتر جنبه نظامی داشته و شامل دروازه ورودی ‏جداگانه با دو برج بزرگ، زندان، تعدادی واحد مسکونی و در اضطراری(دزد در) است.
در ‏دیوار شمالی و جنوبی قلعه و در فواصل نامنظم، برج‌هایی است که بالای آنها اتاق‌های ۸ضلعی، از آجر ساخته شده (دیوارهای قلعه، ۶۵برج نگهبانی دارد) و در ‏دیوارها، منافذ و ترکش‌هایی برای دیده بانی و برای ریختن مواد مذاب و تیراندازی، تعبیه ‏شده است.
از وجوه جالب توجه در معماری قلعه رودخان، کاربرد طاق‌های جناغی و انواع ‏مختلف آن و نیز طرح‌های آجرکاری و سنگ چینی است که نشان از دقت نظر سازندگان ‏آن دارد.






پیشینه تاریخی قلعه رودخان
از قلعه رودخان با وجود آن که عظمت و صلابتش نشان از اهمیت افزون آن در ادوار تاریخی دارد متأسفانه کمتر اثری در منابع تاریخی و جغرافیایی می­توان یافت . این گم­گشتگی قلعه رودخان در کتاب­ها و اسناد به یادگار مانده از روزگاران کهن چنان است که تا پیش از سده دهم هجری هیچ نامی از آن در متون تاریخی و جغرافیایی برده نشده است . به عنوان نمونه ، ظهیرالدین مرعشی ، تاریخنگار نامی سده نهم هجری ، در کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان که قدیمی ترین و در عین حال شاید معتبرترین سند تاریخی گیلان است، کمترین اشاره­ای نیز بدین قلعه نداشته است .[۱] ظاهرا نخستین بار عبدالفتاح فومنی ، از تاریخنگاران عصر صفوی ، در کتاب تاریخ گیلان تنها اشاره­ای کوتاه و گذرا بدین قلعه داشته است .
« امیره شاهرخ و کامیاب ، پسران امیره سالار و بنی اعمام حسین خان که به دستور حسن خان کهدمی در کوه قلعه رودخان کشته شدند . »[۲]
چنان که از سطور نقل شده از کتاب تاریخ گیلان بر می­آید، اشاره عبدالفتاح فومنی مستقیماً به خود قلعه نبوده و بیشتر منظور او متوجه کوه قلعه رودخان بوده است . با این وجود اگر اندکی خوش بینانه نگریسته شود می توان از آن چنین دریافت که قلعه رودخان و یا ویرانه هایی از آن در عهد و زمانی که عبدالفتاح فومنی می­زیست وجود داشته است .
از دیگر کتاب هایی که در آن نام قلعه رودخان آمده است می توان به کتاب رستم­التواریخ محمد هاشم آصف ، مورخ قرون یازده و دوازده هجری ، اشاره کرد . وی از هدایت الله خان، حاکم گیلان به روزگار فرمانروایی کریم خان زند، و تجهیز قلعه رودخان به توپ های جنگی، یاد کرده است .[۳]
از میان نویسندگان خارجی نیز نخستین کسی که از این قلعه یاد کرده خودزکو ، محقق روسی ، لهستانی­الاصل و کنسول روسیه در رشت ، بوده است . ظاهراً او در سال ۱۸۳۰ از این قلعه دیدن کرده است . او به هنگام بازدید خودزکو از قلعه رودخان کتیبه ای دیده است که امروزه اثری از آن در دست نیست . وی درباره قلعه رودخان چنین نوشته است :
« دژی است بر بالای کوهی در قسمت علیای رودخانه‌ای به همین نام، بام آن سنگی است و طرفین ورودی دارای دو برج دفاعی مستحکم است و بر روی سر در ورودی آن حک شده است که این قلعه برای نخستین بار در سال ۹۱۸ تا ۹۲۱ هجری قمری برای سلطان حسام الدین امیر دباج بن امیر علاءالدین اسحاقی تجدید بنا شد .[۴]
رابینو ، نایب کنسول انگلیس در رشت در فاصلة زمانی ۱۹۱۲-۱۹۰۶ ، بسان خودزکو بر این باور بوده است که حسام الدین بن دباج در سال ۹۱۸ آن را بازسازی نموده است .[۵] به گفته او کتیبه­ای در آنجا وجود داشته که مؤید ادعایش بوده است . بر اساس کتیبة مذکور ، این بنا در سال ۹۱۸ تا ۹۲۱ هجری به فرمان سلطان حسام الدین امیر دباج بن امیر علاءالدین اسحقی مرمت گردیده است . ظاهراً بر این کتیبه منظومه ای از خان احمد شیروانی نیز حکاکی شده بود .[۶]
چنان که پیشتر نیز گفته شد نام دیگر قلعه رودخان ، قلعه حسامی بوده است که بی­گمان این وجه تسمیه به سبب بازسازی آن به توسط حسام­الدین اسحاقی بوده است .
کاربری قلعه رودخان
بناهای متعدد قلعه رودخان نشان دهنده آن است که تلاش فراوانی در جهت ایمن­سازی قلعه در ادوار تاریخی انجام پذیرفته است ، اما گستردگی بسیار این دژ ، بناهای پرشماری که در ادامه بدان­ها نیز پرداخته خواهد شد ، و تنوع به نسبت افزون آثار معماری پژوهشگر را بدین نکته راهنمایی می­کند که احتمالاً این قلعه دست­کم در دوره­ای از زمان تنها کاربری نظامی نداشته است . شاید حتی هدف امیرحسام الدین از بازسازی و مرمت قلعه رودخان در کنار استواری بخشیدن بیشتر به شرایط نظامی و دفاعی قلعه ، مورد کاربرد قرار دادن آن به عنوان شهرکی نظامی _ مسکونی به هنگام نابه سامانی روزگار نیز بوده باشد . البته شایان یادکرد است که به احتمال زیاد حسام الدین تنها به بازسازی دیوارها و بناهای پیوسته به حصار دست یازیده بود ، زیرا در داخل قلعه بناهای متعددی دیده می شود که از آنها فقط پی­های سنگی و زیرساخت­های آجری به جای مانده است . اگر واقعا این­گونه بوده باشد می­توان این فرضیه را تا حدی محتمل فرض نمود که این قلعه پیشتر شهرکی مسکونی – نظامی بوده و این امیر اسحاقی به هنگام تعمیر قلعه تنها به وجه نظامی آن عطف نظرداشته است .



منابع :
وب سایت های ویکی پدیا – همشهری انلاین – سرزمین جاویدان
[۱] . کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان برای آگاهی با تاریخ گیلان بسیار پر بهره و سودمند است . نگاه کنید به : مرعشی ، سیدظهیرالدین بن سیدنصیرالدین ؛ تاریخ گیلان و دیلمستان ؛ با تصحیح و تحشیه دکتر منوچهر ستوده ، چاپ دوم ، تهران : مؤسسه اطلاعات ، ۱۳۶۴

[۲] . فومنی گیلانی ، ملاعبدالفتاح ؛ تاریخ گیلان – وقایع سال های۱۰۳۸-۹۲۳ هجری قمری ؛ به تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده ، تهران : بی نا ، ۱۳۴۹ ، ص ۱۷۱

[۳] . آصف ، محمدهاشم ؛ رستم التواریخ ؛ به تصحیح محمد مشیری ، تهران : بی نا ، بی تا ، ص ۳۷۱ و ۳۵۱

[۴] . خودزکو ، الکساندر ؛ سرزمین گیلان ؛ ترجمه سیروس سهامی ، تهران : پیام ، ۱۳۵۴ ، ص۱۷۱

[۵] . رابینو ، هـ ، ل ؛ ولایات دارالمرزایران- گیلان ؛ ترجمه جعفر خمامی زاده، رشت : طاعتی ، ۱۳۵۷ ، ص ۱۸۷

[۶] . همان ، ص ۱۸۷




 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
قلعه ی فلک الافلاک - خرم آباد

قلعه ی فلک الافلاک - خرم آباد




توضیحات:
این قلعه زیبا و دیدنی با 5300 متر مربع مساحت بر فراز تپه ای در مرکز شهر خرم آباد، با چشم اندازی فوق العاده زیبا قرار گرفته است. حریم این تپه باستانی، از شرق و جنوب غربی به رودخانه خرم آباد و از غرب به خیابان و محله دوازده برجی و از سمت شمال به خیابان فلک الافلاک محدود می شود. نام قدیم آن که به دوران ساسانیان بر می گردد، دژ شاپور خواست بوده و دارای 8 برج مدور و دیوارهای بلند و مستحکم است. وسعت محوطه باستانی که محل واقعی تحولات تاریخی بناست، حدود 400×300 متر مربع و ارتفاع تپه با احتساب دیوارهای بنا از سطح خیابانهای مجاور حدود 40 متر است. فضای داخلی بنای فعلی به چهار تالار نسبتاً بزرگ حول دو حیاط و تعدادی تالار و اتاق تقسیم شده است. ابعاد حیاط اول 5/22×31 متر و ابعاد حیاط دوم 21×29 متر است. در ورودی بنا در سمت شمال و در بدنه برج شمال غربی تعبیه شده است.





توضیحات - 2: دورتا دور قلعه را پرتگاهی مخوف فرا گرفته که دارای پوشش گیاهی ست و راه ورود به فلک الافلاک را دشوارتر می کند.نام این قلعه به مفهوم آسمان نهم و بالاترین فلک است که به طورمجازی دست نیافتنی بودن آن را می رساند.

دره خرم‌آباد به طول 15و عرض 12کیلومتر با ارتفاع 1170 متر از سطح دریا در طول جغرافیایی 48 21 و عرض جغرافیایی 30 32 در مرکز استان لرستان واقع شده است.دره خرم‌آباد دارای چشمه‌های آب و هوای دلپذیر می‌باشد و موقعیت طبیعی ممتاز و مواهب خدادادی در این دره سبب سکونت انسان‌های اولیه در غارهای پنج‌گانه پیش از تاریخ، شکل‌گیری شهر قدیمی شاپورخواست (دوره ساسانی) و ایجاد آثار شاخص فرهنگی تاریخی در دوره‌های مختلف در این دره زیبا شده است.همچنین چشمه‌ها، سراب‌های فراوان، دریاچه دل‌انگیز کیو در مرکز شهر و موقعیت ارتباطی آن در گذشته به عنوان راه مواصلاتی غرب به جنوب، این شهر را در زمره یکی از شهرهای توریستی و زیبای ایران قرار داده است.



شهرستان خرم آباد * استان لرستان *

دره خرم‌آباد به طول 15و عرض 12کیلومتر با ارتفاع 1170 متر از سطح دریا در طول جغرافیایی 48 21 و عرض جغرافیایی 30 32 در مرکز استان لرستان واقع شده است.دره خرم‌آباد دارای چشمه‌های آب و هوای دلپذیر می‌باشد و موقعیت طبیعی ممتاز و مواهب خدادادی در این دره سبب سکونت انسان‌های اولیه در غارهای پنج‌گانه پیش از تاریخ، شکل‌گیری شهر قدیمی شاپورخواست (دوره ساسانی) و ایجاد آثار شاخص فرهنگی تاریخی در دوره‌های مختلف در این دره زیبا شده است.همچنین چشمه‌ها، سراب‌های فراوان، دریاچه دل‌انگیز کیو در مرکز شهر و موقعیت ارتباطی آن در گذشته به عنوان راه مواصلاتی غرب به جنوب، این شهر را در زمره یکی از شهرهای توریستی و زیبای ایران قرار داده است.



عمده‌ترین جاذبه‌های طبیعی و تاریخی خرم‌آباد عبارتند از:

قلعه فلک‌الافلاک: مرکز شهر خرم‌آباد، دوره ساسانی

موزه مردم‌شناسی: قلعه فلک‌الافلاک

مناره آجری: جنوب شهر خرم‌آباد، قرن چهارم هجری قمری

سنگ نبشته: شرق شهر خرم‌آباد، قرن ششم هجری قمری

گرداب سنگی: شمال غرب شهر خرم‌آباد، دوره ساسانی

پل شکسته: جنوب شهر خرم‌آباد، دوره ساسانی

مقبره زید بن علی: مرکز شهر خرم‌آباد

دریاچه و پارک کیو: شمال غربی شهر خرم‌آباد

آبشار نوژیان: 51 کیلومتری جنوب شرقی شهر خرم‌آباد

بقعه شجاع‌الدین خورشید: جنوب شهر خرم‌آباد، کیلومتر 15

سراب چنگایی: غرب شهر خرم‌آباد

کاروانسرای میرزا سید رضا (بازار طلا فروشان): غرب قلعه فلک‌الافلاک، مرکز شهر خرم‌آباد

پارک صخره‌ای: میدان عدالت

پارک شریعتی (مالگه بهاری): بزرگراه دکتر شریعتی

پارک جنگلی مخمل‌کوه: کیلومتر 15 جاده الشتر

پارک جنگلی شوراب: کیلومتر 25 جاده خوزستان

پل کشکان: 51 کیلومتری غرب خرم‌آباد، جاده کوهدشت

غار دوشه: 45 کیلومتری جنوب غربی خرم‌آباد، منطقه چگنی


________________________________

منبع
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
قلعه‌ها

قلعه‌ها


قلعه نارین یزد
آغاز خانه‌سازى انسان‌ها همواره با انديشه يافتن راه‌هاى گوناگون دفاع در برابر دشمنان و حيوانات وحشى همگام و همراه بوده است. به همين دليل مساکن اوليه که به‌صورت خانه‌هاى منفرد بدون ديوار ساخته مى‌شد، به‌تدريج داراى ديوار شده، رفته رفته خانه‌هاى يک ناحيه نيز در بين يک ديوار محاطى دفاعى محصور گرديد. اين نوع حصارها در ابتدا داراى يک معبر ورودى بودند، اما معابر پس از ساليان دراز تبديل به دروازه شد.

در ايران، ايجاد مساکن گروهى حصاردار از سه هزار سال قبل از ميلاد با طرح‌ها و نقشه‌هاى مختلف آغاز شده است.

در راوز واقع در جنوب غربى ماکو يک محل مسکونى متعلق به سه هزار سال قبل از ميلاد وجود دارد. خانه‌هاى اين منطقه مناسب با زندگى مردم آن زمان و طبق عادات آنها روى يک محور دايره شکل ساخته شده‌اند. خانه‌هايى منفرد هم در امتداد ديوارها به‌طورى بنا شده‌اند که قطعات بزرگ سنگ‌هاى بازالت کوه به‌صورت سقف آنها درآمده است.

خانه‌هاى قسمت شرقى که در دشت واقع شده‌اند، امکانات طبيعى دفاعى ندارند. به همين سبب در اين بخش يک ديوار به عرض چهار متر از سنگ‌هاى بزرگ و قلوە‌سنگ، بدون ملاط کشيده شده که به دروازه باريکى به ارتفاع پانزده متر منتهى مى‌شود.

روى قسمت فوقانى سنگ‌ها با آجر ديوارکشى شده، اين ديوار قسمت شرقى منطقه مسکونى را که ۲۵۸ متر طول و ۱۸۵ متر پهنا دارد، حفاظت مى‌کند.


قلعه نارنج (نارين قلعه) - نائين

قلعه كاظم‌داشى، درياچه اروميه - اروميه
بين سال‌هاى سه هزار تا دو هزار قبل از ميلاد براى استحکام‌بخشى بيشتر، در ديوارهاى راوز، برج‌هاى نيم‌‌دايره‌اى پيش آمده ايجاد شده، کليه زواياى ديوارها هم با تغييراتى مستحکم‌تر شده‌اند. اين تغييرات به دليل لزوم دفاع از قلعه در مقابل حملات دشمن بوده، در همه قسمت‌هاى ديوار صورت گرفته است و به همين دليل پس از گذشت قرن‌ها هنوز بخش‌هاى مهمى از ديوار و برج‌هاى دفاعى آن باقى مانده است.

در قرن چهارم قبل از ميلاد که برابر آغاز فرمانروايى هخامنشيان است به علت توسعه شهر و تغيير فنون جنگى و دفاعي، برج‌هاى مستطيل‌شکل جانشين برج‌هاى نيم‌دايره‌اى قديمى شده‌اند.

سهم اصلى در توسعه شهرسازى حصاردار در ايران به‌عهده معماران اورارتويى در قرن‌هاى نهم و هشتم قبل از ميلاد است که تحت نفوذ معمارى بين‌النهرين شيوه‌اى در ايجاد استحکامات دفاعى به‌وجود آوردند که در قرن‌هاى بعد پايه و اساس معمارى کوهستانى ارامنه شد.

نمونه‌اى کامل از معمارى پيشرفته اورارتويى را در منطقه ”روزائى اورو“ واقع در محدوده بسطام مى‌بينيم که در قرن هفتم قبل از ميلاد به‌وجود آمده است.

بناى قلعه بسطام آخرين نمونه و تکامل‌يافته‌ترين فن قلعه‌سازى اورارتويى بوده است؛ اما در قرن‌هاى ششم و پنجم قبل از ميلاد تغيير ديگرى براى دفاع بهتر در مقابل هجوم دشمنان به‌وجود مى‌آيد و آن ايجاد ديوارهاى کنگره‌دار است، بدون اين‌که طرح برج‌ها تغيير پيدا کند.

نمونه معمارى قلعه‌سازى هخامنشى هنوز هم در تخت‌جمشيد قابل شناسايى است. تخت‌جمشيد يکى از دست‌نخورده‌ترين قلعه‌ها است که از زير خاک بيرون آورده شده، نقشه تمام ديوارها و اجزاى داخلى آن تهيه شده است و موجود مى‌باشد.

علاوه بر اين نوع قلاع که براى سکونت پادشاه ساخته مى‌شده، تعداد بسيارى قلعه در زمين‌هاى مسطح کشور به‌وسيله هخامنشيان و بعداً به‌وسيله سلوکيدها ساخته شده است که طرح آنها، متأثر از فرهنگ هلنى است و برج‌هاى دفاعى اين گونه قلاع به‌صورت مستطيل يا نيم‌دايره بوده است.

قلاعى که در زمان ساسانيان ساخته شده‌اند معمولاً داراى برج‌هاى نيمه‌گرد جلوتر از ديوار دفاعى هستند که بسيار نزديک به هم ساخته شده‌اند. نزديک بودن برج‌ها به يکديگر علاوه بر آن‌که قدرت دفاعى ساکنان قلعه را افزايش مى‌دهد، بر زيبايى طرح بنا نيز مى‌افزايد.

در تمام دوران اسلامي، در ايران قلعه‌هاى بسيارى در داخل شهرها به‌وجود آمدند؛ براى مثال مى‌توانيم از ارگ کرمان و قلعه خرم‌آباد و ارگ شيراز نام ببريم.

قلعه‌هاى اوايل و اواسط دوره اسلامى در سرتاسر ايران پراکنده هستند و به‌طورکلى در کنار شاه‌راه‌هاى ارتباطى ساخته شده‌اند. نمونه اين قلعه‌ها شبکه وسيع قلعه مربوط به فرقه اسماعيليه است که در نقاط مختلف بنا شده‌اند يا قلاعى که در نزديک پل‌ها و رودخانه‌ها ايجاد شده‌اند، مانند قلعه‌اى که در شمال رودبار در بستر سفيدرود احداث شده است.

بزرگ‌ترين و مستحکم‌ترين قلاع ايران به‌دست فرقه اسماعيليه که پيروان حسن صباح بوده‌اند، ايجاد شده‌اند که به آنها حشاشين [داروفروشان] نيز مى‌گفته‌اند.

مهم‌ترين مرکز نظامى اين فرقه شيعى در کوه الموت از رشته جبال البرز بنا شده است. استحکامات اين قلعه که در قرن يازده يا سيزده ميلادى ساخته شده است، با وجود اين‌که در حال حاضر به‌شدت منهدم شده، قابل رؤيت است. داخل قلعه سه مجموعه بنا وجود داشته که فقط از طريق حياط‌ها به هم ارتباط داشته‌اند.

محکم‌ترين قلاع اسماعيليه به استناد روايات تاريخى قلعه‌اى بر فراز گردکوه در مغرب دامغان بوده که در تمام دوران حکومت مغول تا اواسط قرن سيزده ميلادى پابرجا بوده است. اين قلعه در سراشيبى کوه و بر روى سنگ‌هاى صخرە‌اى مستحکم بنا شده، داراى امکانات دفاعى ويژه‌اى در معبر صعودى به قلعه است.

شگفت‌آورترين موردى که در قلاع اسماعيليه ديده مى‌شود؛ عبارت است از مجموعه سربازخانه‌هاى قلاع متشکل از اتاق‌هاى کوچک در دو طرف يک راهرو و بهترين نوع اين مجموعه‌ها در قلعه طبس مسينا واقع در خراسان نزديک مرز افغانستان مشاهده مى‌شود.


قلعه فلک الافلاک
يکى از بزرگ‌ترين و قديمى‌ترين قلاع ايران، قلعه گلى است که در جاده کاروان‌رو ورامين به قم نزديک محلى به‌نام کاج ساخته شده شامل تعداد بسيارى برج مستحکم مستطيل‌شکل است که به‌خوبى قادر هستند از قسمت ميانى و جان و مال ساکنان قلعه محافظت کنند. بناى قلعه را مى‌توان به دوره ساسانيان نسبت داد و اگر هم در آن زمان ساخته نشده باشد قطعاً در قرون اوليه اسلامى و در زمان سلجوقيان ساخته شده است.

همچنين قلعه بلده که در جاده غربى - شرقى دره نور واقع است از يک کاروا‌ن‌سرا، به نام کاروان‌سراى پاکبود بلده که در کنار راهى قرار گرفته که کوهستان را دور مى‌زند و به ‌طرف تهران مى‌رود، محافظت مى‌کند.

براى مراقبت و محافظت از پل‌هاى مهم نيز اغلب قلعه‌هاى مستحکمى در نزديک آنها بنا شده است؛ براى مثال مى‌توان قلعه دختر را که در منطقه شرقى شهرستان ميانه آذربايجان ساخته شده است، ذکر کرد.

هنر قلعه‌سازى در ايران از آغاز ظهور اسلام در قرن هفتم ميلادى تا زمان حاضر به‌تدريج تکامل يافته است. در قرن هفده ميلادى که مقارن با سلطنت پادشاهان صفوى است، در کنار بحر خزر يک قلعه با طرح هشت‌بر در شبه‌جزيره ميانکاله واقع در استرآباد ساخته شد که حتى برج‌هاى دفاعى آن نيز به شکل هشت‌بر است.

قلعه هشت‌ضلعى در قوشچى واقع در ساحل غربى درياچه اروميه و ۴۳ کيلومترى شمال شهرستان اروميه، با توجه به سفال‌هاى مکشوفه در آن متعلق به زمان ايلخانان است. تمام گوشه‌هاى آن برج‌هاى نيم‌دايره‌اى جلوتر از ديوارها ايجاد شده است.

بالاخره در اوايل قرن نوزده ميلادي، مشاورين نظامى اروپايى که براى قلعه‌سازى به ايران آمده بودند در اطراف شهرهاى بزرگ، مخصوصاً تهران و خوي، حصارهايى ساختند که اين دو شهر را به‌صورت قلعه در آورد. حصارها بدون استفاده از عوارض سطح‌الارضى بنا شده‌اند.

در شمال غربى کرمانشاه قلعه‌اى به‌نام قلعه کهنه وجود دارد که حصار آن ترکيبى است از ديوارهاى داخلى و ديوارهاى خاکى خارجى با انبارهايى براى اسلحه در گوشه‌ها، يعنى طرح يک قلعه نظامى کاملاً اروپايي.

در جنوب اهر نيز يک قلعه به شل قلاع نظامى اروپايى بنا شده است. به‌جز قلاعى که نام برديم، مى‌توانيم از قلعه هرمز که پرتغالى‌ها در جزيره هرمز ساخته‌اند و قلعه هلندى‌ها که در جزيره خارک بنا شده است، نام ببريم که طرح هر دو قلعه شبيه قلاع نظامى اروپايى است؛ زيرا سازندگان آنها ايرانى نبوده، بلکه پرتغالى و هلندى بوده‌اند.
منبع:aftabir
 

Similar threads

بالا