آیا حاضرید با یک سیاه پوست ازدواج کنید؟ (با شمایل آفریقایی)

آیا حاضرید با یک سیاه پوست ازدواج کنید؟ (با شمایل آفریقایی)

  • بله

    رای: 29 29.9%
  • خیر

    رای: 68 70.1%

  • مجموع رای دهندگان
    97
وضعیت
موضوع بسته شده است.

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مورد جامعه چطور؟ اگر قدرتی داشتید تا با یک تصمیم این موضوع رو ممنوع یا آزاد کنید (بدون توجه به بحث آزادی عقاید و اعمال، و صرفا به عنوان یک فرض) چه میکردید؟


اگر همچین قدرتی داشتم یک نهادی ایجاد میکردم که در این زمینه روشنگری کنه . اگر منظورتون اینه که اگر مجبور باشم یکی رو انتخاب کنم چیکار میکنم من ممنوعیت رو انتخاب میکنم.
اینکه نژادهای انسان هم در رفتار و هم در ظاهر با هم تفاوت دارند یک واقعیته همونطور که نژادهای سگ و خرس و گربه با هم تفاوت دارند مثلا سگهای دوبرمن نسبت به نژادهای دیگه شرورترند. سیاه پوستها هم نسبت به نژادهای دیگه شرورترند.

ما نژادپرست نیستیم نژادگرا هستیم. نژادپرست وجود ندارد. کسی نژاد رو پرستش نمیکند.
دوست داشتم توی جامعه ای زندگی میکردم که مردم واقع گرا بودند و احساسی تفکر نمیکردند و خرافه پرست نبودند. ولی همیشه با خودم میگم خواستن ایده آل هر چیز خودش برخورد احساسی و غیر واقع با هر چیزه.
 
آخرین ویرایش:

tired_poet

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر همچین قدرتی داشتم یک نهادی ایجاد میکردم که در این زمینه روشنگری کنه . اگر منظورتون اینه که اگر مجبور باشم یکی رو انتخاب کنم چیکار میکنم من ممنوعیت رو انتخاب میکنم.
اینکه نژادهای انسان هم در رفتار و هم در ظاهر با هم تفاوت دارند یک واقعیته همونطور که نژادهای سگ و خرس و گربه با هم تفاوت دارند مثلا سگهای دوبرمن نسبت به نژادهای دیگه شرورترند. سیاه پوستها هم نسبت به نژادهای دیگه شرورترند.

ما نژادپرست نیستیم نژادگرا هستیم. نژادپرست وجود ندارد. کسی نژاد رو پرستش نمیکند.
دوست داشتم توی جامعه ای زندگی میکردم که مردم واقع گرا بودند و احساسی تفکر نمیکردند و خرافه پرست نبودند. ولی همیشه با خودم میگم خواستن ایده آل هر چیز خودش برخورد احساسی و غیر واقع با هر چیزه.
بله حرف من و شما یکیه. در مورد واژه نژاد پرست هم حق با شماست، این یک اشتباه مصطلحه.
 

alish.refinery

اخراجی موقت
امام علی(ع) فرمود

بنی ادم (سفید و سیاه) را چه شده است که فخر فروشی و غرور دارد؟

اول تولدش از نطفه نجس خلق شده است

دائم در حال حمل نجاست توالت در شکمش است

و وقتی بمیرد تبدیل به مردار متعفنی میشود که اگر دفنش نکنند بوی گندش زمین و اسمان را به گند میکشد.

خیلی از حیوانات اینطوری نیستند

گاو و گوسفند و مرغ و خروس و بسیاری از حیوانات مانند انسان اینقدر نجس نیستند.

حالا برین بگین از افریقائی ها بهترین این سه تا نجاستی که اول وسط اخرش هستیم را کجا میخواین قایم کنین با پوست سفیدتون میتونین قایم کنین؟


در ضمن بنابه شهادت تاریخ جنایت کار ترین انسانها که قتل و غارت زیادی انجام داده اند نژاد سفید پوست هستند نه سیاه پوست
فقط در آمریکا 70 میلیون سرخپوست توسط سفید پوستهای مهاجر اروپائی در طول چند دهه کشته شده و پاکسازی نژادی انجام دادند.

در طول جنگ جهانی دوم میلیونها انسان در اروپا به خاطر نژاد پرستی کشته شدند

در طول هشت سال جنگ ایران و عراق یک میلیون انسان کشته شدند و یک تریلیون دلار خسارت به طرفین وارد شد
که اگر این رقم را بین کشته شده گان تقسیم کنیم هر نفر میتوانست یک میلیون دلار معادل یک میلیارد تومان ثروت داشته باشد.
تازه این جریان یکی از دست پختهای کوچک سفید پوستها است.

کشتار چنگیز خان، جنگهای صلیبی، حمله اعراب به ایران، حمله اتمی آمریکا به ژاپن و غیره را هم به اینها اضافه کنید.

کشتار نرم سالانه میلیونها انسان که بر اثر تبلیغات رسانه های سفید پوست برای مصرف انواع مواد غذائی بیماریزا

قند و شکر مواد مخدر توزیع انواع سلاح الودگی های پالایشگاهها و دود موتور خودروها و الودگی هوا با منشاء کارخانجات صنعتی سفید پوستان
و هزار مورد دیگر که جنایت انها گوش خلقت را کر کرده است.

سالیانه هفتاد هزار تجاوز مردهای سفید پوست امریکائی به زنها صورت میگیرد.
و در ایران خودمان بیش از ده میلیون پرونده قضائی در دادگاه داریم که در هیچ کشور آفریقائی چنین وضعی نیست!

طبق رتبه بندی سازمان جهانی شفافیت که مرکز ان در المان است ایران سفید پوست از دهها کشور آفریقائی از نظر فساد جلوتر است.

رتبه ایران سال گذشته 168 امین کشور فاسد جهان بود.

رتبه اکثر کشورهای آفریقائی خیلی بهتر از ایران بود و ایران فقط از عراق و افغانستان و چند کشور دیگر بهتر بود.

کجا یک ملت افریقائی چنین کاری انجام داده؟

حالا شما بگین کجای تاریخ کشتار گسترده و قتل عام در آفریقا به گستردگی سفید پوستها اتفاق افتاده؟

من سفید پوستم ولی از اینکه بین چنین سفید پوستانی زندگی میکنم شرم دارم!

اگر دنبال علت واقعی جرم و جنایت افریقائیها هستید
خواندن داستان زیر هم خالی از فایده نیست چون ثابت میکنه مقصر باز سفید پوستها هستند:
===========================

جین الیوت در شهر کوچک «رایسویل» در ایالت آیوا آمریکا معلم کلاس سوم بود. سال ۱۹۶۸ بود و در آن زمان درامریکا تبعیض‌های نژادی علیه گروههای اقلیت و سیاهپوست‌ها رواج داشت. ترور «مارتین لوتر کینگ» که در آوریل همان سال اتفاق افتاد، الیوت را به فکر انداخت که درباره آثار منفی نژادپرستی به شاگردهایش مطالبی را آموزش دهد. ساکنان شهر کوچک او همه سفیدپوست بودند و اکثر بچه‌های ۸ ساله کلاسش هم در همان شهر به دنیا آمده و بزرگ شده بودند. همگی سفیدپوست و مسیحی بودند و با آنکه سیاه‌پوست‌ها را فقط در تلویزیون دیده بودند، همگی نسبت به آنها عقاید ضد سیاه‌پوستی و نژادپرستانه داشتند.

الیوت به این نتیجه رسیده بود که صرفا" با صحبت کردن درباره تبعیض نژادی نمی‌تواند معنا و مفهوم واقعی این پدیده منفی اجتماعی را به شاگردهایش بفهماند. بنابراین تصمیم گرفت که آزمایشی را در کلاسش اجرا کند.

در روز اول آزمایش کلاس را به دو گروه «چشم‌آبیها» و »چشم‌قهوهای‌ها» تقسیم‌بندی کرد و به بچه‌ها گفت که چون خودش معلم کلاس است و چشمانی آبی دارد، بنابراین در کلاس او چشم آبیها بهتر و برتر از چشم‌قهوه‌ای‌ها هستند. در ابتدا شاگردهای چشم‌قهوه‌ای مقاومت کردند و نمی‌خواستند این موضوع را قبول کنند، برای همین الیوت با یکسری توضیحات شبه‌ علمی آنها را قانع کرد. مثلا به آنها گفت رنگیزه‌های ملانین که تعیین‌کننده رنگ چشم هستند، ضریب هوشی و توانایی یادگیری را در افراد چشم‌آبی افزایش می‌دهند.

او یک سری نوارهای پارچه‌ای رنگی به صورت یقه لباس تهیه کرده بود و از شاگردهای چشم‌آبی خواست که آنها را دور گردن همکلاسی‌های چشم‌قهوه‌ای خود ببندند تا آنها هرچه راحت‌تر قابل شناسایی باشند. او به چشم‌آبی‌ها مزایای ویژه‌ای داد، مثلا زنگ تفریح طولانی‌تر و نشستن در ردیف‌های جلویی کلاس. چشم‌آبی‌ها موظف بودند که فقط با گروه خودشان بازی کنند و چشم‌قهوهای‌ها را ندیده بگیرند. چشم‌قهوه‌ا‌ی‌ها باید از آب‌خوری‌های جداگانه آب می‌خوردند و اگر اشتباه می‌کردند یا قوانین را رعایت نمی‌کردند، توبیخ می‌شدند.
به این ترتیب الیوت موفق شد ظرف تنها چند ساعت یک جامعه کوچک نژادپرست در کلاس درسش تشکیل دهد. او مشاهده کرد که شاگردهایش همان ۱۵ دقیقه اول نسبت به این اعمال تبعیض‌آمیز عکس‌العمل نشان دادند و رفتار متقابل آنها با یکدیگر تغییر کرد:
چشم‌آبی‌ها که خود را گروه برتر می‌دانستند، نسبت به همکلاسی‌های «زیردست» خود رفتارهای گستاخانه و رئیس‌مآبانه بروز دادند. آنها چشم‌قهوه‌ای‌ها را مسخره کردند، از آنها به معلمشان شکایت بردند، توی حیاط مدرسه با آنها کتک‌کاری کردند و حتی خودشان روش‌های جدیدی برای اعمال محدودیت‌های بیشتر بر آنها ابداع کردند. همین طور آنها توانستند چند تمرین ریاضی و روخوانی را که قبلا از عهده‌اش برنمی‌آمدند، با موفقیت انجام دهند و نمره‌های بهتری در آن درس‌ها بگیرند.

چشم‌ قهوه‌ای‌ها هم ظرف همین مدت کوتاه تغییر کردند: آنها ناگهان روحیه خود را از دست دادند و تبدیل به بچه‌هایی افسرده، کم رو، کم جرئت، و بی‌اراده شدند. حتی آنهایی که قبلا در کلاس شخصیتی غالب و مقتدر داشتند، هم به افرادی ترسو و تابع تبدیل شدند. عملکرد درسی این گروه در آن روز به مراتب بدتر شد و حتی در حل تمرین‌های ساده قبلی با مشکل مواجه شدند.

در روز دوم آزمایش، برای برقراری تعادل، الیوت موقعیت بچه‌ها را تغییر داد و گفت که روز قبل اشتباه وحشتناکی کرده و این درواقع چشم‌قهوهای‌ها هستند که گروه برترند. به همین دلیل از چشم‌قهوه‌ای‌ها خواست که یقه‌های رنگی خود را باز کنند و به گردن چشم‌آبی‌ها بیندازند. آنها هم شادمانه این کار را کردند و در روز دوم انتقام خود را از چشم‌آبی‌ها گرفتند. الیوت این آزمایش را در بعد ازظهر روز دوم به اتمام رساند و از دانش آموزان خواست که یقه‌های رنگی خود در آورند. آنها یقه‌ها را دور انداختند و درحالی که گریه می‌کردند، همدیگر را در آغوش گرفتند.

صبح روز سوم الیوت به شاگردهایش توضیح داد که حالا آنها درمورد تعصب و تبعیض چیزهایی آموخته‌اند و دیگر می‌دانند که یک سیاه‌پوست در این جامعه چه احساسی دارد. او از شاگردهایش خواست که هر کدام تجربه شخصی خودش را به صورت یک انشا بنویسد. بچه‌ها درباره این آزمایش دو روزه به بحث و تبادل نظر پرداختند و پیام درونی آنرا به خوبی دریافت کردند.

الیوت چهارده سال بعد با شاگردهایش که حالا بیست و چندساله شده بودند، تجدید دیدار کرد. آنها خاطرات آن دو روز را با وضوح هرچه تمام‌تر به یاد داشتند. آن تجربه ناب دوران کودکی تاثیری بسیار عمیق و ماندگار در زندگی آنها گذاشته بود و باعث شده بود که در تمام این سال‌ها همواره نسبت به رفتارهای متعصبانه، مغرضانه، تفرقه‌افکن و تبعیض‌آمیز، آگاهی بالا و منحصربه فردی داشته باشند.

الیوت این آزمایش را در کلاسهای درس خود تکرار کرد. از سومین تجربه او فیلم مستند «کلاسی که تقسیم شد» تهیه گردید که در سال ۱۹۸۵ از شبکه پی‌بی‌اس پخش شد و یکی از پربیننده‌ترین ویدئوهای درخواستی در وب‌سایت این شبکه به شمار می‌رود. این مستند را در یوتیوب ببینید.
 
آخرین ویرایش:

Aghrab Khatoon

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من حاضرم...
آدم بودن به سفیدی و سیاهی نیست که...
آدم باشه... هر رنگ میخواد باشه.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
ricardo 18خوراکی خوب برای پوست های بد تالار مشاوره 0

Similar threads

بالا