آیا تیمور از نسل چنگیزخان است!!!!؟؟؟؟

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خود تيمور نسب خود را به چنگيزخان مغول رسانيده و نسب نامه او روي سنگ قبرش در سمرقند نوشته شده است

درباره اين نسب نامه مورخان نظريات گوناگوني ذكر كرده اند
عده اي ميگويند او از نسل چنگيز نيست و نسب نامه اي هم كه روي قبرش است جعلي است اما خود وي همانطور كه گفته شد با سماجت و افتخار فراوان خود را از نسل چنگيزخان ميدانست
از جمله تاريخ نويساني كه تيمور را از نسل چنگيزخان دانسته اند نظام الدين شامي است. اين مرد دانشمند كه از بزرگترين فقهاي اسلامي بوده و اهل تبريز است از ملازمان نزديك تيمور بوده
او در آغاز تاريخي كه درباره فتوحات تيمور نوشته و آنرا (ظفرنامه) نام نهاده تيمور را از نسل جغتاي يكي از چهار پسر چنگيز ميداند
او اسامي نسل به نسل و پشت به پشت افرادي را كه از نسل چهار پسر چنگيز در جهان حكومت كردند را در تاريخ خود ذكر ميكند
ابن عربشاه نيز تيمور را از نسل چنگيز ميداند و مينويسد كه من خود در تاريخي پارسي ديده ام كه نسب تيمور را از طرف زنان به چنگيز رسانده اند
هرچه كه هست اين است كه تيمور از نسل هركسي كه باشد مهم اين است كه او نام نيكو از خود به يادگار نگذاشت و امروزه نام تيمور لنگ ما را به ياد خون و خونريزي مي اندازد

سرانجام تيمور لنگ



تيمور با لشكري چهارصدهزار نفري در 23 جمادي الاول سال 807 به قصد لشكر كشي به چين ، به كنار رود سيحون رسيد
زمستان فرا ميرسيد اما او با خيره سري عزم را بر اين سفر جزم كرده بود. زمستاني بس سهمگين بود. تيمور دستور داد كه روپوش خيمه ها را اضافه كنند و درون خودها و زره ها را از پارچه هاي ضخيم آستر بياندازند تا در مقابل سرما مقاومت كند اما شدت سرما بيش از اينها بود كه اين چاره انديشيها جوابگوي آن باشد و سرتاسر زمين را برف پوشانده بود
نفس بر ريش و سبيل مردان جنگي او مي افسرد و يخ ميزد
لشكريان او از آسيب سرما مثل برگ درختان به زمين ميريختند اما او همچنان لاف ميزد و به سپاهيان ميگفت كه سرما را به چيزي نگيريد و پيش ميرفت
بسياري از لشكريان تلف شدند و او همچنان به راه خود ادامه ميداد تا اين كه به محلي بنام «اترار» رسيدند
و حال ماجراي مرگ تيمور از زبان ابن عربشاه :
..... تيمور اگرچه به ظاهر از سرما در امان بود اما بر آن شد كه درون خود را نيز از گزند سرما پاس دارد پس دستور داد كه چكيده اي از شراب مخصوص بگيرند و داروهاي گرم مزاج به آن بياميزند «و خدا نخواست روحي چنان پليد،از كالبدي ناپاك بيرون شود مگر با صفات پست و و ناپاكي»
پس از آن باده جام هاي پياپي نوشيد و پياله هاي دمادم در كشيد
نه پرواي كار لشكريان كرد و نه از حال ايشان خبر گرفت
آن عرق در عروق و جوارحش اثر بخشيد و بر بنياد جسم و بناي كالبدش راه يافت. پس پزشكان را خواست و ماجراي درد خويش بازگفت.
آنان در آن سرماي سخت زمستان يخ بر پهلو و شكمش گذاشتند و تا سه روز بدينگونه لخت لخت خون از دهان فرو ميريخت و پشت دست پشيماني به دندان گزيد تا به ديار بدبختي و رسوايي شتافت و از آنهمه مال و فرزند و خانمان هيچ يك به كار وي نيامد. اين واقعه در شب چهارشنبه هفدهم شعبان سال 807 رخ داد
تيمور را در سمرقند و در آرامگاهي كه برايش ساخته بودند به خاك سپردن و عجيبتر اينكه مشتي از بيخبران قبر اين مرد جنايتكار را مركز نذر و نياز و خواستن حاجت ها قرار دادند!!!!!


مقبره تیمور در سمرقند
 

juventus_torin

اخراجی موقت
گمان میکنم تیمور سکته مغزی کرده
و شراب نمیخورده، چون مسلمان بسیار مقیدی بوده و درجه اجتهاد داشته
و اینکه از نوادگان چنگیز، در واقع دروغی بوده که خودش خیلی پر و بال داده و تاریخ نگارانی که همراهش بودن چاره ای جز تصدیق این دروغ نداشتن
همانند ماجرای جنگ با شاه منصور مظفری
که تقریبا مشخصه که شاه منصور دلاورانه جنگیده اما تاریخنگاران همراه تیمور موضوع رو وارونه نشون دادن و شاه منصور رو بزدل و بی کفایت در امور جنگ معرفی کردن
در حالی که گویا شاه منصور با گرز کلاه خود تیمور رو میشکافه و تیمور از مقابل او فرار میکنه
البته این خیلی مستند نیست
 
بالا