«...........
اخیرا فیلمی کوتاه در شبکه های مجازی منتشر شده که چهار نفر در حال تزریق ماده ای به یک قلاده سگ برای کشتن حیوان هستند که این فیلم پس از انتشار اعتراض و انتقاد انجمن های حمایت از حیوانات و دوستداران محیط زیست را بر انگیخته است.
گروهی از اعضای انجمن های حمایت از حیوانات و دوستداران محیط زیست از استان های مختلف کشور در اعتراض و انتقاد به سگ کشی، تجمع کردند.
****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم****
ایستاد، له له میزد، زبان از دهنش بیرون آمده بود . جلو چشمهایش تاریک شده بود. با سر خمیده ، ب ه زحمت خودش را از کنار جاده کشید و رفت در یک جوی کنار کشتزار، شکمش را روی ماسه داغ و نمناک گذاشت، و با میل غریزی خودش که هیچ وقت گول نمی خورد، حس کرد که دیگر از اینجا نمی تواند تکان بخورد. سرش گیج میرفت، افکار و احساساتش محو و تیره شده بود، درد شدیدی در شکمش حس میکرد و در چشمهایش روشنائی ناخوشی میدرخشید . در میان تشنج و پیچ و تاب ، دستها و پاهایش کم کم بی حس میشد، عرق سردی تمام تنش را فرا گرفت، یکنوع خنکی ملایم و مکیفی بود… نزدیک غروب سه کلاغ گرسنه بالای سر پات پرواز میکردند، چون بوی پات را از دور شنیده بودند یکی از آنها با احتیاط آمد نزدیک او نشست ، ب ه دقت نگاه کرد ، همین که مطمئن شد پات هنوز کاملا نمرده است، دوباره پرید . این سه کلاغ برای درآوردن دو چشم میشی پات آمده بودند.
»داستان سگ ولگرد صادق هدایتاخیرا فیلمی کوتاه در شبکه های مجازی منتشر شده که چهار نفر در حال تزریق ماده ای به یک قلاده سگ برای کشتن حیوان هستند که این فیلم پس از انتشار اعتراض و انتقاد انجمن های حمایت از حیوانات و دوستداران محیط زیست را بر انگیخته است.
گروهی از اعضای انجمن های حمایت از حیوانات و دوستداران محیط زیست از استان های مختلف کشور در اعتراض و انتقاد به سگ کشی، تجمع کردند.
****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم****