آره هنوز مشغول تدریسم .. کم کم امتحان بچه ها هم داره شروع میشه .. کار ما دبیرها هم سختتر میشه ..
تو چیکار میکنی با ارشد ؟؟
سخت که نیست ؟؟
ای بابا کار دبیرها که سخت نیست وقت امتحان! توی راهرو قدم میزنن تخمه میخورن با هم حرف میزنن!!
تصحیح اوراق هم که دیگه دیدیم خودمون!!
ارشد سخته آقا! خیلی.درسا زیاد و سنگین،مقاله ها هم سخت!
سلام_ من ترم 5 ام اما متاسفانه به خودم زحمت ندادم كه در مورد رشتم بدونم تنها چيزه كه از يكي از استادام فهميدم اينه كه بهترين برنامه نويسا بچه هاي رشته .IT هستن
سلام.
خوش اومدید.
اووووووه! ترم ۵! هنوز خیلی وقت داری که خیلی چیزا یاد بگیری و استفاده کنی!
البته این مورد برنامه نویسی رو من تایید نمیکنم! برنامه نویسها معمولا میرن نرم افزار،نه آی تی.بچه های آی تی معمولا به شبکه علاقه دارن.
این
تاپیک رو هم دیدم.البته تعجبی نداره،این احساس رو همه امون داشتیم و هنوز هم گاهی هرکسی از جایی که هست احساس نارضایتی و ناراحتی میکنه (من هم پیام نور بودم الان هم مجازی میخونم).
اما مهم نیست! اگر استاد (یا هرکس دیگه ای) میخواد شما رو "قضاوت" کنه،نشان دهندهی زوال اخلاق در اون آدم هست.اینکه من و شما رتبه امون یا شرایطمون طوری بوده که جای بهتر قبول نشدیم یه
حقیقته.
حقیقت خیلی تلخیه اما باید قبولش کنیم و باهاش کنار بیایم(یا سعی کنیم درستش کنیم مثلا دوباره بشینیم بخونیم).اما قرار نیست به جای تلاش کردن و
گرفتن بهترین نتیجه ار وضعیت موجود وقتمون رو به ناراحتی و نارضایتی تلف کنیم.من میتونم تمام وقتم رو به این فکر بگذرونم که همکلاسی من که خیلی هم اطلاعات و سوادش از من کمتر بود الان یه دانشگاه خیلی عالی داره همین رشته منو میخونه...یا اینکه میتونم اگه اون دانشگاهش بهتره،من بیشتر تلاش کنم تا جا نمونم.من بیشتر بخونم،مطالعه کنم،تحقیق کنم...انتخاب با خودمه! ناراحت باشم یا تلاش کنم.
برخلاف خیلی از خصوصیات منفی شخصیتم،ذهن مثبتی دارم.اون موقع میگفتم اگه پیام نور دارم میخونم،به جاش میتونم سر بعضی کلاسها نرم،اگه دانشجوی دولتی مجبوره سر کلاس "اندیشه اسلامی" حاضر باشه،من مجبور نیستم،به جای اینکه وقتمو تلف کنم،میتونم مثلا یه "مهارت" یاد بگیرم.نمره های پیام نور دست استاد نیست (درصد زیادیش) پس میتونم به درس خوندن خودم اکتفا کنم نه بندگی استاد! دانشجوی پیام نور عادت به خوندن کتاب های سنگین و زیاد داره،همین باعث میشه توی کنکور ارشد خیلی از بچه های پیام نور رتبه های خوبی بیارن (البته اگه برخلاف من واقعا درس بخونن!!) همین دوستم پیام نور بود دیگه،رتبه اش زیر صد شد.
پس! پس چیزی که مهمه این نیست که استاد پیش خودش چی فکر میکنه،یا دختر عمه ام یا کسی که توی تاکسی کنارمه یا هر کس دیگه ای.انکار نمیکنم که مهمه کجا هستیم،اما از اون مهم تر اینه که اینجایی که هستیم چیکار میتونیم بکنیم و اگه از
تمام پتانسیل موجود استفاده نکنیم تقصیر خودمونه.
پیام نور ما ترم ۳ که بودیم ساختمان جدید براش ساختن،حتی آب نداشت! از توی خاک و خل (و در فصل بارندگی گل و شل) میرفتیم سر کلاس،وسط بیابون بود،وسیله گرمایشی نداشت.استاد داشتیم که رسما روخوانی میکرد،استاد داشتیم سوال ازش میپرسیدی واقعا بی ربط جواب میداد،استاد داشتیم قهر میکرد از کلاس میزد بیرون! استاد داشتیم بهش میگفتیم صدا به ته کلاس نمیرسه میگفت من صدام همینه کسی نمیشنوه بره بیرون.اینا رو میگم که بدونی شرایط ما هم آسون و ساده نبوده،اما سعی کردیم بهترین استفاده رو بکنیم،مبارزه کنیم،تلاش کنیم و حقمونو بگیریم.
خب به نظر زیاد حرف زدم! موفق باشی.
=========================
از اونجایی که این مدت همه اش مشغول خوندن و پیگیری آگهی های استخدام بودم و چند جا هم مصاحبه رفتم،همه چی رو از اون دید میبینم!
مثلا توی
این پستی که امیرحسین نوشته برامون زمان و نحوهی کاریابی این خانم خیلی توجه منو جلب کرد.
ایشون هوش مصنوعی خونده،توی یکی از بهترین دانشگاه های ایالات متحده،اونم دههی نود! خب طبیعیه که انتظار داشته باشه یه شغل خیلی خوب در یک شرکت خیلی خوب پیدا کنه.اما دقت کنید که سال ۱۹۹۹ گوگل یه شرکت خیلی ساده بود،نه مشهور بود و نه ثروتمند و نه بزرگ! اون موقع حتی به کارمندهاش پول نمیداد (حالا نداشت یا نمیخواست سرمایه رو به شکل حقوق خرج کنه نمیدونم) بهشون میگفت به جای حقوق سهام شرکت بهتون میدیم.(البته این یه قضیه عمومی و کلی نیست،این یه گزینه بود : میگفت میتونیم به جای حقوق سهام بدیم اگه بخواین)
پس حتی اگه از دانشگاه های خوب و معتبر هم مدرک میگیرم دلیلی نداره حتما از اول یه کار خوب در یه جای خوب به دست بیاریم.اما اگه "هوشمند و متفکر" باشیم میتونیم هم خودمون پیشرفت کنیم و هم شرکتمون رو تبدیل به گوگل کنیم!
(در استدلال بالا مسائلی مثل روشهای متفاوت مدیریت ،شرایط اجتماعی و اقتصادی متفاوت، استثناء ها و ... نادیده گرفته شده)