مجری: پسرعمه تو چرا انقدر خرابکاری میکنی؟
پسرعمه: شیطون منو گول میزنه آقای مجری!
مجری: این شیطون چرا بقیه بچه هارو گول نمیزنه!؟
پسرعمه: واس کم کاری شیطون هم من باید پاسخگو باشم!؟
مجری: بچه ی خوب گول شیطون رو نمیخوره
پسرعمه: بچه ی خوب که فقط مال تو قصه هاس!
مجری: کی گفته!؟ همین بهزاد پسر آقا بهروز،تا حالا دیدی خرابکاری کنه؟
پسرعمه: پس من دیروز با کی رفتم ماشین همسایه رو پنچر کردم!؟
مجری: بچه تو مگه آزار داری!؟ چرا ماشین مردم رو پنچر میکنی!؟
پسرعمه: بهزاد منو مجبور کرد!تهدیدم کرد که باید ماشین همسایه رو پنچر کنی!
مجری: پسرعمه من واقعاٌ شرمنده م که بهت شک کردم،اصلاٌ بهش نمیومد یه همچین بچه ای باشه! تهدید کرد که میزنتت؟
پسرعمه: نه بابا،گفت اگه پنچرش نکنی میرم به آقای مجری میگم که مغازه عباس آقا رو تو آتیش زدی!