E
پسندها
490

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • از یه جایی به بعد آدم دیگه دوست نداره همه چیز درست بشه
    میخواد همه چی تموم بشه

    ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﻢ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﮐﺴﯽ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ!
    ﻓﻘﻂ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﺎ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪ .…
    ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ
    ﺭﻭﯼ ﻗﺒـــﺮﻡ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ : . . .
    ” ﻣﻮﺭچه ﻫﺎ ﺯﻫﺮﻣﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺎﺩ “
    ﺍﯾﻦ ﺗـَـﻦ ﮐــﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯾﺪ
    ﭘـُـﺮ ﺍﺯ ﺣﺴﺮﺗﻬﺎﯼ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﻮﺩ
    ای کــاش یا بـــــــــــودی ،
    یـــــا از اول نبودی !!!
    ایـــــن که هســـتی …
    و کنــــارم نیســــتی …
    “دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد “
    ﺧـــــدایا…
    خـــــــدایـــ ـا…
    ازتــــمام دنیات…
    فقط یهـ نــفرو میخوام!!!!
    زیاده؟؟؟؟
    دوسـت دارم بارها مـزه ی لـبانت را بچـشم !
    طـعم تلخی دارد !
    اما هـمین که با شـیرینی لبانم حـل میشود دلنشین است . . .
    چـشمانت را دوست دارم
    چـشمانی که به رنـگ عـمق شـب است
    و این شـب چـقدر مـرا آرام میکند !
    صـدای مـردانه ات دلم را میلرزاند
    گوش هایم همیشه به انتظار شنیدن حرف هایت می نشیند . . .
    دسـتان بزرگ و قوی ات
    مـرا یاد یک واژه می اندازد
    و آن هم ” امـنیت ” است . . .
    آآغـوشت همچون دریـایی پـر تلاطم است
    و مـن
    چـقدر غـرق شدن در این دریـا را دوست دارم . . . !
    تـ ـو فـقط مـرد من بـمان
    و مـن
    هـم قـول میدهم تا ابـد
    بـانوی تـمام لحظاتت باشم . . .


    این روزها تلخ می گذرد ،
    دستم می لرزد از توصیفش ،
    همین بس که : نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی،
    مثل خودکشی است با تیغِ کُند
    مات شدم
    از رفتنت !
    هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبود
    این وسط فقط یک دل بود
    که دیگر نیست!
    دل هرزه ای ندارم که از این بوم رو اون بوم بشینه…
    دلخوشی آخرش تو بودی…
    خاکش کردم
    کاش می شد..
    یک لحظه جایمان را با هم عوض کنیم..
    شاید تو می فهمیدی چقدر بی انصافی
    و من می فهمیدم چرا؟
    ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ
    ﻭﺳﻂ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ
    ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺗﺐ ﻋﺮﻕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ
    ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ ﮐﻨﯽ ﻭ
    ﺑﮕﻮﯾﯽ
    ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ
    ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﯼ!


    درخت با برگ های خشک و شاخه های شکسته هم هنوز درخت است …
    آدم اما “دلش که بشکند” ، دیگر آدم نمی شود !
    عکســـــت را نگــــاه می کنــــم
    آخ کــــه ایــــن عکـــس پیـــر نمی شـــود
    امــــــا ، پیـــــــرم می کنــــد
    مرو ای دوست
    مرو ای دوست
    مرو از دست من ای یار
    که منم زنده به بوی تو
    به گل روی تو
    مروای دوست
    مرو ای دوست
    بنشین با من و دل
    بنشین تا برسم مگر
    به شب موی تو
    تو نباشی.. چه امیدی به دل خسته من
    تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
    با غم تو


    مروای دوست مرو ای دوست
    مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
    به گل روی تو
    بنشین تا بنشانی نفسی آتش دل
    بنشین تا برسم مگر به شب موی تو
    تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
    تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
    با غم تو
    چه کنم با دل تنها که نشد باور من
    تو و ویرانی خاموشی کوهم اگر اگر چه کنم با غم تو


    چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
    چه کنم با این درد دل من ای دل من
    چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
    چه کنم با این درد دل من ای دل م
    چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
    چه کنم با این درد دل من ای دل من
    چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
    چه کنم با این درد دل من ای دل م
    چه کنم…….

    پـــــــــــــــرواز را دوســــت دارم
    وقتـــــے
    از ارتفاعــــات لبانــــــت
    به عمــــق آغوشـــت سقـــوط میکنــــم
    چـــه سقــــوط دلنشینــــے
    راستــــے میدانستــــے
    پــــــــــــــرواز را تـــو یـــادم دادے:heart:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا