به پهلو که بخوابد
آرام از پشت در آغوش می گیرمش ...
دستم را روي سينه هايش صلیب میکنم ...
پایم را میان پاهایش می پیچم
و سرم را فرو میکنم ميان موهايش ..
میگذارم نفس گرمم
آرام آرام
بدود روی پوست لطیفش ...
و تن داغش غرق شود
در آرامش بازوان گشوده ام ...
به پهلو که بخوابد
دنيا براي من
تمام ميشود...