اینو ببین این منابعمونه از اینجا گرفتم که بهت گفتم رفتم کلاس
مال مرکز معماریه
مال مرکز معماریه
-
یه لحظه صب کن فهمیدم
خب بسلامتی منم که فعلا دارم راهیان میخونم چقدر عااالی!!!
خب من از کجا بدونم جدیدا چی بیرون دادن؟عجب آدمایی هستنااا
من سعی میکنم زودتر راهیانو تموم کنم برم سر جزوه هاتو البته جزوه هاتو دارم نکته برداری میکنم که بعد پرینت بگیرم بخونم
ولی نمیدونم چه کتابایی جدید اومده که بخونم از کجا بفهمم؟!
:D
من دوباره خیلی حرف زدم انگار
ببخشید
راستی فعلا فکره اون قضیه نیستم گفتم درس میخونم ولی.........................
حالا بعدا میگم
فعلا خدافظ
آخه فهمیدی چی شد
من رفتم یه جایی از این کلاسای کنکور بود البته معماری بودا من همینطوری بیکار بودم رفتم
بعدش استادش خودش رتبش5 شده بود تکنولوژی میخوند دانشگاه تهران
بعد میگفت با دکتر گلابچی مقاله ترجمهواینا میکنن بعد مثلا میگفت کلا وقتی سوال طرح میکنه میخاد اذیت کنه......خلاصه کلی توضیح داد برامون بعدشم گفتش که سال اول قبول نمیشیم !!!!کلا ضد حال بود این بشر من افسرده شدم از سر کلاسش اومدم بیرون آره بعد هی بهمون میگفت برین تکنولوژی بخونینو خیلی خوبه
مخه همه رو زد
دی:
بعد دیگه اون گفت خودش سال اول قبول نشده ساله دوم 5 شده بود
من میخام امسال قبول شم
واای پایاناممو بگو که هیچکاری نکردم براش.....
من اگه قبول شم یه شیرینی به تو بدهکارم حتما
جزوه هاتو دیدم اینایی که گفتیی توش بود
وای خیالم راحت شد خداروشکر
مرسی مسعود از راهنماییات
به جز کتابایی که گفتی اینایی که میگی مگه تو جزوه هات نیست؟؟؟
من یه نگا انداختم بعضیاشونو آثار ایرانی ثبت شده تو یونسکو که میگی توش بود......
واای حالا اونا هیچی این آدما
ازشون متنفرم وااای این معاهده هاش میدونی چنتاس اصن غیر قابل شمارشههههههههه
فعلا 8 تا از آدمارو با نظریه هاشون حفظ شدم ولی نه اونقدر دقیقه دقیق ولی خب خوبه بلدم
اگه مثه آدم سوال بدن
آخه داشتم تست میزدم یه سوالای افتضاحی بود یه چنتاش خیییلی داغون بود
اصن یه وضی
زبان فعلا دارم 504 رو میخونم
من واسه کارشناسیمم زبان پیش نیاز خوردم وااایی میترسم ازش
تو یه سایت نوشته بود اینو بخونیم با جزوه رستگار پور حالا کارتای 504 که تمومید جزوه رو شرو میکنم دیگه هرچی خدا بخاد
آره از این هفته سعی میکنم 7 ساعتو بخونم
نه که ماه رمضون بود نمیشد بخونی....
امروز صب رفتم کتابخونه الان اومدم خییلی خوب خوندم با دوستم بودیم
اگه همینطوری بخونم زودتر تموم میشه
خودت گفتی از شار تا شهرو فقط عکساشو نگا کنم
الان باید بخونم؟
اگه میدونی باید بخونم بگو مسعود
واای مگه نگفتی فقط کتابای راهیانو بخونم با جزوه هاتو
من الان 2تا از کتابای راهیانو خوندم با یکیشم الان اواسط کتابشم درواقع فقط میمونه زبانو تاریخ جهانش که بخونم
اگه خدا بخاد ایشالا تا اوایل شهریور تموم میکنم بعدش میرم سر جزوه های تو که خودش اندازه یه دنیاس!!!!
این همه کتاب که نگفته بودی
واااای من نمیرسم فکنم
سلام نه بخدا درسته که صب کن
خــــــــــــــــــــــدا یا در این شب از تــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــو چه بخواهم؟
همه چیز در برابرت کوچک است،
و جز تــــــــــــــــــــــــ ــــــو چیز دیگری خواستنی نیست ....
تو این شبا حتما برا منم دعا کن :gol:
زمان می گذرد و در انتهای راه می فهمی چقدر حرف نگفته در دل باقی ماند
حرفهایی که می توانست راهی به سوی عشق باشد
حرفهای ناتمامی که در کوچه های بن بست زندگی اسیرند
ناگهان لحظه غربت می رسد و تو در میابی که چقدر زود دیر شده
به تکاپو می افتی ... در غربت بیابان، در *** شبانه پرستوها
در لحظه وصال موج و ساحل دنبال عشق می گردی.
دیر شده خیلی دیر
Click here to view the original image of 680x477px and 50KB.
سلام من اوووووووومدم دوبارهباید......... کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد!!! انقدر که یکی از این شب های لعنتی! اغوشش را برای من و یک دنیا خستگی ام بگشاید...هیچ نگوید...هیچ نپرسد! فقط مرا در اغوش بگیرد! بعد...همان جا بمیرم!!! تا نبینم روز های اینده را... روزهایی که دروغ میگوید... روزهایی که دیگر دوستم ندارد... روزهایی که دیگر مرا در اغوش نمیگیرد... روزهایی که عاشق دیگری میشود...
چطوری مسعود
اوضا روبه راهه؟
بچه ها خوبن؟
ببین نمازاشونو میخونند؟
سلام مخصوص منو به سامان برسون
اگه بتونی فقط یه نفرو نجات بدی کدومو نجات میدی؟
Click here to view the original image of 700x700px.
[IMG]
[IMG]
دیدار با نازنینفاطمه جمشیدی نویسنده( رمان "رها") در نمایشگاه کتاب امسال -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
