گلابتون
پسندها
14,699

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت‌،

    سرها در گریبان است‌.

    کسی سر بر نیارد کرد پاسخ ‌گفتن و دیدار یاران را.

    نگه جز پیش پا را دید نتواند،

    که ره تاریک و لغزان است‌.

    و گر دست محبّت سوی کس یازی‌،

    به اکراه آورد دست از بغل بیرون‌;

    که سرما سخت سوزان است‌.

    ...

    مسیحای جوانمرد من‌! ای ترسای پیر پیرهن‌چرکین‌!

    هوا بس ناجوانمردانه سرد است‌... آی‌...

    دمت گرم و سرت خوش باد!

    سلامم را تو پاسخ‌گوی‌، در بگشای‌!

    منم من‌، میهمان هر شبت‌، لولی‌وش‌ِ مغموم‌.

    منم من‌، سنگ‌ِ تیپا خورده رنجور.

    منم‌، دشنام پست آفرینش‌، نغمه ناجور.

    نه از رومم‌، نه از زنگم‌، همان بیرنگ‌ِ بیرنگم‌.

    بیا بگشای در، بگشای‌، دلتنگم‌.

    ...

    سلامت را نمی‌خواهند پاسخ‌گفت‌.

    هوا دلگیر، درها بسته‌، سرها در گریبان‌، دستها پنهان‌،

    نفسها ابر، دل ها خسته و غمگین‌،

    درختان اسکلت های بلورآجین‌،

    زمین دلمرده‌، سقف‌ِ آسمان کوتاه‌،

    غبارآلوده مهر و ماه‌،

    زمستان است
    سایه جووونمممــــــــم .. پیاماتو خوندم .. چقدر حس بن جنسی بهم دس داد .... ببخشید ریفیخم ..
    موخامت نفس بانو
    باو خو من فک نکرده بودم قیراره برگردم باشگاه ! کلی برنامه تو بساط دارم ، وگرنه دوز دارم همش اینجاها بپلکم
    ایشاا... همشون رو خوب خوب بدییییییییییی..
    سوالی کشاورزی داشتی که به برق مرتبط میه از من بپرس:D
    :gol:سلام سایه جونم
    خسته نباشی خانوم گل
    میدونم این روزها خیلی خیلی گرفتاری
    اما یاز هم منو تنها نگذاشتییییییی
    این برام خیلی خیلی ارزش داره
    دوستت دارم بینهایتتتتتت:gol:
    الهی فدات بشم مامانم. مرسی. منم خوبم. شما که خوب باشی منم خوبم. دلم برات خیلی تنگیده بود مامان جون سایه.
    ببخشین دیگه نشد زودتر از اینا بیام بهت سر بزنم مامانم.مشغول درس و کلاس و اینا بودم ولی وقتی میام باشگاه حتما یه نگاهی به پروفایلت میندازم ببینم حال و احوالت چطوره. دوست دارم مامانم.
    پیری کجا بود مامان به این خوکشلی و نازنینی . ایشالا موفق باشی مامان جونم.
    شما بگین خودتو تنبل پس من چی :دی ماشالا دیگه من میشم مرده متحرک دیگه...:دی
    بزنم به تخته مامان جون سایه من از زرنگی تا نداره.
    بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
    شب سردي است ، و من افسرده‌.
    راه دوري است ، و پايي خسته‌.


    تيرگي هست و چراغي مرده‌.

    مي كنم ، تنها، از جاده عبور:
    دور ماندند ز من آدم ها.
    سايه اي از سر ديوار گذشت ،
    غمي افزود مرا بر غم ها
    فكر تاريكي و اين ويراني
    بي خبر آمد تا با دل من
    قصه ها ساز كند پنهاني‌.

    نيست رنگي كه بگويد با من
    اندكي صبر ، سحر نزديك است‌:
    هردم اين بانگ برآرم از دل:
    واي ، اين شب چقدر تاريك است‌!

    خنده اي كو كه به دل انگيزم؟


    قطره اي كو كه به دريا ريزم؟
    صخره اي كو كه بدان آويزم؟

    مثل اين است كه شب نمناك است‌.
    ديگران را هم غم هست به دل‌،
    غم من ، ليك‌، غمي غمناك است
    ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمی شنوند چه تلخ است قصه عادت
    ادمهای ساده را دوست دارم همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند همانهایی که برای همه کس لبخند دارند همانهایی که بوی ناب ادم میدهند ومن باور دارم که تو از همانهایی
    همه برایم دست تکان دادنداما کم بودند دستانی که تکانم دادند دوست و دست بسیار است ولی دست دوست اندک دست دوستیت جاوید باد
    ای جان درس چی چی مادری ؟؟درس مخش خودته یا برا بچه ها رو انجام میدی ؟
    خواهش میکنم....
    مرسیییییییییییی ...منم خوبم...
    دیروز امتحاناتم تموم بگشت و ما خیلی خندان:D
    سلام گلابتون جان...
    خوبییییییییییییییی؟؟؟!
    حال و احوال؟؟؟؟؟؟؟!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا