sarang saman
پسندها
103

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره





  • گمـــــــــان می کـــــردم وقتــــــــی نبــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــاشم

    دلـــــت می گیــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــرد

    1 روز

    1 ماه

    1 سال

    از رفتنــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــم می گذرد . . .

    چه خیـــــال ِ بیهوده ایـــــــ

    وقــــتی دلت با دیگریســــــــت
    مرسی سارنگ..... این متن ها از خودته؟؟؟؟
    نگو آره ک باورش واسم سخته!!!!!!!!!!!!!
    ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻬﺎﺭ
    ﺧﻨﺪﻩ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ
     ﺍﯼ ﺩﺭﯾﻎ
     ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﻧﻤﯽ ﺍﯾﺪ
    ﮔﻔﺘﻢ ﭘﺮﻧﺪﻩ ؟
    ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ
    ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮔﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ
     ﮔﻔﺘﻢ
    ﺩﺭﻭﻥ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﺮ ؟
    ﮔﻔﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺸﺎﻥ ﺯ ﺑﺎﺩﻩ ﻣﺴﺘﯽ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ
     ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺳﮑﻮﺕ ﺳﮑﻮﺗﯽ ﮔﺰﻧﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ . . .
    وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی
    که بس دور است بین ما
    که این سو...
    که این سو پیرمردی با سپیدی های مو
    وهزارن بار مردن ، رنج بردن
    با خمی در قامت از این راه دشوار.
    که این سو دست ها خشکیده،دل مرده،
    به ظاهرخنده ای بر لب
    و گاهی حرف های پیچ در پیچ ، و هم هیچ.
    و گهگاهی ...
    و گهگاهی دو خط شعری ،
    که گویای همه چیز هست و خود ناچیز.
    وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی...
    که بس دور است بین ما
    که آن سو نازنینی، غنچه ای شاداب و صدها آرزو بر دل...
    دلی گهواره ی عشقی که چندی بیش نیست شاید
    و از بازیچه بودن سخت بیزار است.
    وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی
    که بس دور است بین ما،
    و عاشق گشتن و عاشق نمودن سخت دشوار است...
    وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی
    که بس دور است بین ما
    که این سو...
    که این سو پیرمردی با سپیدی های مو

    وهزارن بار مردن%
    ای عشق همه بهانه از توست من خاموشم و ترانـه از توست
    آن بانگ بلنـــــــد صبحگــــــاهی وین زمزمـــــه شبانــه از توست
    مـــــن اندوه خـــویش را ندانم، این گریــــه بی بهانــــه از توست
    ای آتش جـــــــــــان پاکبـــــــــازان، در خرمــــــن من زبانــــه از توست
    افســون شده تــــو را زبان نیست ور هست همـه فسانه از توست
    کشتی مــــرا چه بیــــم دریــــا؟ توفــــــان ز تو و کرانه از توست
    سلاام خیلی زیبا بود سارنگ جان..واقعا جز متن هایی بود که دوستدارم هر روز بخونمو یادم بمونه....مرسی ....
    مگسی را کشتم

    نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است

    و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است

    طفل معصوم به دور سر من می چرخید،

    به خیالش قندم

    یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!!

    ای دو صد نور به قبرش بارد؛

    مگس خوبی بود...

    من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،

    مگسی را کشتم ...!

    حسین پناهی
    ولادت مولی الموحدین امیرالمومنین حیدر کرار شیر خدا مولود کعبه و فرا رسیدن روز مرد را

    خدمت شما تبریک و تهنیت عرض میکنم . . .:gol:

    آخی نازی ..خب در نی نی که توچولو تله و نازک تله...پس نی نی سی بگه ؟؟؟؟
    سناااااااااااااام
    ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻮﺩ ﺷﻬﺮ ﺧﻔﺘﻪ‌ﯼ ﺑﺨﺖ ﻣﻦ

    ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﻨﮕﻔﺮﺵ ﺁﻥ

    ﺗﻮ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻔﺲ ﻛﺸﯿﺪﻩ‌ﺍﯼ ﻭ

    ﺁﺏ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻜﺎﻥ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ

    ﻣﮕﺮ ﺫﻭﻕ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﻪ ﺍﯼ

     

    ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﻣﻦ

    ﻛﻪ

    ﺩﻭﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺷﺪﯼ

    ﺑﺮﻑ ﯾﻚ ﺭﻭﺯ ﮔﺮﻡ

    ﺳﻨﮓ ﮔﯿﺞ ﻛﻬﻜﺸﺎﻧﯽ ﺩﻭﺭ

    ﺑﺮ ﺳﺮ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﻛﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﺎﻝ

    ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ

     

    ﺍﺯ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﭘﺮﯾﺪﻩ ﺍﯼ

    ﺍﺯ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﻦ

    ﺷﻜﻮﻓﻪ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﯼ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﯼ

    ﻭ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﭘﺎﯾﯿﺰﻡ

     

    ﻋﺸﻖ ﻣﻦ

    ﭼﻪ ﺳﺎﺩﻩ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺷﺪﯼ
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا