Behnegar_mehraz8
پسندها
983

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام عیدتون پیشاپیش مبارک باشه
    سال خوبی داشته باشی:gol:
    سلام..سال نو پیشاپیش مبارک دوستان

    نوروز این رفاقت را نگاهبانی میکند که باور کنیم قلبهایمان جای حضور دوستانمان هستند.. [IMG]

    عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگران
    باید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم
    .
    لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید،... رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن
    روزهایت رنگارنگ
    .
    پیشاپیش سال نو مبارک [IMG]
    .


    [IMG]
    سلام دوست عزیز
    شروع جزء نهم .......تاپیک قرائت هفتگی باشگاه مهندسان
    در صورتی که نیتی دارید میتونید به fereshte.m یاmahsa66 بگید..................
    سلام دوست عزیز
    :gol:شروع جزء هشتم...........تاپیک قرائت هفتگی باشگاه مهندسان:gol:
    سلام دوست عزیز
    :gol:شروع جزء هفتم ........تاپیک قرائت هفتگی باشگاه مهندسان:gol:
    با یک دل غمگین به جهان شادی نیست

    تا یک ده ویران بود آبادی نیست

    تا درهمه جهان یکی زندان است

    در هیچ کجای عالم آزادی نیست
    خواهش میکنم ....
    بی حوصلگی هایم را ببخش ...
    بدخلقی هایم را فراموش کن ...
    بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ...
    در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی ... !
    تاپیک: مجله و نشریه های معماری ایرانی

    دانلود مجله های معماری داخلی ( معمار - اثر - صفه - بنا - آبادی - هفت شهر و ....)
    به همراه فهرست بندی


    میتوانید در این تاپیک مشترک شوید
    نوار ابزار بالای تاپیک > ابزار های تاپیک > اشتراک این تاپیک
    روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او سجاده اش عبور کرد مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی ...
    موفقیت وکامیابی

    نمی دانم چه میخواهم بگویم

    زبان در دهان باز بسته است

    در تنگ قفس باز است وافسوس

    که بال مرغ آوازم شکسته است

    نمی دانم چه میخواهم بگویم

    غمی در استخوانم میگدازد

    خیالی ناشناسی آشنا رنگ

    گهی میسوزد وگه مینوازد

    پریشان سایه ای آشفته آهنگ

    زمغزم می تراود گیج وگمراه

    چو روح خوابگردی مات ومدهوش

    که بی سامان به ره افتد شبانگاه

    درون سینه ام دردیست خونبار

    که همچون گریه می گریدگلویم

    غمی آشفته دردی گریه آلود

    نمی دانم چه میخواهم بگویم..... هوشنگ ابتهاج(سایه)

    سلام عزیزم خوبی؟دیگه منو فراموش کردیاااااااااا:cry:
    شیشه پنجره را باران شست

    از دل من اما چه کسی نقش تور ا خواهد شست

    آسمان سربی رنگ

    من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ

    می پرد مرغ نگاهم تا دور

    وای باران باران

    پر مرغان نگاهم را شست...
    من دلم مي‌خواهد

    خانه‌اي داشته باشم پر دوست

    کنج هر ديوارش

    دوست‌هايم بنشينند آرام

    گل بگو گل بشنو...؛



    هر کسي مي‌خواهد

    وارد خانه پر عشق و صفايم گردد

    يک سبد بوي گل سرخ

    به من هديه کند



    شرط وارد گشتن

    شست و شوي دل‌هاست

    شرط آن داشتن

    يک دل بي رنگ و رياست...



    بر درش برگ گلي مي‌کوبم

    روي آن با قلم سبز بهار

    مي‌نويسم اي يار

    خانه‌ي ما اينجاست



    تا که سهراب نپرسد ديگر

    " خانه دوست کجاست ؟ "



    (( فريدون مشيري ))
    ****<< جلسه هفتگی قرائت قرآن باشگاه مهندسان ایران >>****
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا