باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه آمد آن روز بارانی گفت که آمد روز عید گفت هر لحظه تنها مانده در این شب رویایی گفت که شاید دل عید شده اسیر باز بهار آمد در این خانه ی تنهای ما همه گفتیم عید آمد بوی بهار آمد(ببخشید که کمی گیج شدیم منظور همان عید شما مبارک است)
سلام عزیزم
ممنون سلامت باشی
اگر دوست داشته باشی مییتونی این حزب رو بخونی
حزب95 .......41 غافر الی 9 فصلت
ممنونم از حضورت
انشالله خداوند عزیزانتو براتون حفظ کنه