mohamaddaryanian
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سهلام داداشی جونم:gol::gol:
    خوف بیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/:redface:
    منم خوفم .................:smile:
    نشون به اون نشون که از وقتی تصمیم گرفتم که که بچه ی خوفی بشم ............1111111خط هم درس نخوندم:whistle:.
    کاشکی هیچ وقت من تصمیم به انجام کاری نگیرم:crying:.
    بعدشم داداشی مگه دانشگاهه من پولیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:w05:.
    آجیت بچه ی درس خونی بودی هااااااااااااااااا یک زمانهای بیسیار بیسیار دور:w12:
    من اصلا راضی به زخمته شوما نیستماااااااااااااااااااااااااااااااااا:w14:.
    ااااااااااااااااااا نییدونم چرا اینقدر ورج و وورجه میکنم............آخ :confused:.
    آخ داداشی امروزم از همون روزاییه که باید آشپزی کنم.:w19:
    سر گشته اي به ساحل دريا،
    نزديك يك صدف،
    سنگي فتاده ديد و گمان برد گوهر است !

    گوهر نبود - اگر چه - ولي در نهاد او،
    چيزي نهفته بود، كه مي گفت ،
    از سنگ بهتر است !

    جان مايه اي به روشني نور، عشق، شعر،
    از سنگ مي دميد !
    انگار
    دل بود ! مي تپيد !
    اما چراغ آينه اش در غبار بود !

    دستي بر او گشود و غبار از رخش زدود،
    خود را به او نمود .
    آئينه نيز روي خوش آشنا بديد
    با صدا اميد، ديده در او بست
    صد گونه نقش تازه از آن چهره آفريد،
    در سينه هر چه داشت به آن رهگذر سپرد
    سنگين دل، از صداقت آئينه يكه خورد !
    آئينه را شكست !
    miduni falsafeye ekhterae sorsore chiye?
    mikhan az bachegi be adama yad bedanke bala raftan az an cheghadr sakht va payin amadan az an cheghadar rahatest.dada.
    miduni falsafeye ekhterae sorsore chiye?
    mikhan az bachegi be adama yad bedanke bala raftan az an cheghadr sakht va payin amadan az an cheghadar rahatest.dada.
    miduni falsafeye ekhterae sorsore chiye?
    mikhan az bachegi be adama yad bedanke bala raftan az an cheghadr sakht va payin amadan az an cheghadar rahatest.dada.
    sahlam dadashiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
    chegune bidi???????????:w40:
    mahnam khubam.kami ta ghesmati daram miram too moode dars khundan.:w25:
    are dg
    kole bashgah hasto ye aji maryamo 1 done dadamohammadam dg.
    :thumbsup2:حالا من اومدم ؛گذاشته رفته داداشیم:exclaim:..........
    خووووووووووووووووو چیجارکنم وقتی من هستم ،شوما نیستی و وقتی شوما هستی من نیستمممممممممممم
    مقسی عزیزم........:w40:
    موفق باشی:w23:.الهییییییییییییی گناه داری خووووووووووووو اینقدر کار داری............موخوی بیام کمک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:w42:
    مگه میشه وقتی داداشیم اینجا باشه من برم باشگاه دیگه ای.............مربیم ازم کلی شاکی شده هااااااااااااااااااا:w40:.
    ایشالله هفته ی دیگه جبران میکنم .هم اوب باشگاه و هم این باشگاهههههههههههههههههههههههههههههههههه:crying:
    سهلااااااااااااااااااااااام داداشییییییییییییی
    قولفونت برم من.............شرمنده......این 2روز اصلا نبودم ............داداشی اینقدر کار ریخته سرم که دارم از هوش میرم:w22:.
    2امتحان و 1کنفرانس باید بدم این هفته .....که یکی از یکی برام مهمتره.:crying:.
    نمیدونم چرا اکشام در میاد:crying:،آهان چون داداشیم گلیه کرده خوووووووووووووو:crying:.
    ممنون دوست گرامي
    درسته كه براي تبريك دير شده اما منم عيد پيروزي بر نفس را به شما تبريك ميگم
    و پيشاپيش عيد ولايت را بهت تبريك ميگم
    گل بسيار زيبايي بود مرسيييييييييييييي
    ضمنن متن شما بسيار پر مفهوم بود
    دور از این هیاهو
    دلم کویر می خواهد و
    تنهایی و سکوت و
    آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند.
    نه دیوار،
    نه در،
    نه دستی که بیرونم کشد از دنیایم،
    نه پایی که در نوردد مرزهایم،
    نه قلبی که بشکند سکوتم،
    نه ذهنی که سنگینم کند از حرف،
    نه روحی که آویزانم شود.
    من باشم و
    تنهایی ِ ژرفی که نور ستارگان روشنش می کند
    و آرامشی که قبل از هیچ طوفانی نیست ! ! !
    آره دیگه گشنه گذاشتی مارو رفتی تازه آدرسم گم کردی.دیگه رفتم خونه مامانم اینا غذا خوردم!!!!!!!!!
    چيجار كنم آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟////
    داداشيم كه رفته با دوستاش بيرون و منو تهنا گذاشته..........
    گفتم برم يه آوازي سر بدم بلكه به گوشش برسه و بياد دنبالم باهم بريم دده
    قربانت دداشي........
    خوشحالم كه بالاخره كارت تموميد.
    شرمنده منم بدون خدافظي رفتم.
    آخه كسي اومده بود دنبالم .
    بازم عذر ميخوام.
    مواظب خودت باشياااااااااااااااااااااا
    نشستم منتظل تو هم دیگه! منو رو شاخه گلا تهنا گذاشتی لفتی منم نالاحت اونجا نشستم...
    راستی هر چقدر دوست داری برام عکس بفرست دوست عزیزم اتفاقا خوشحال هم میشم.
    آره خب داداش.....از همون کارات که زنگه خونه مردم و میزدی و در می رفتی:biggrin:......معلومه که آدمه جوابگوی خوبی هستی:biggrin:
    چی فکر کردی؟؟؟؟؟؟............خودم که میزنم تا ته خط پاش وامیستم.:cool:........فقط اگه خواست یارو بزنه بهم جا خالی میدم بخوره تو سر هرکی که رفته پشت سرم قایم شده .......
    چطوره؟:D
    قرفونت داداشییییییییییییییییییییی
    خب خیالم راحت شد..............چون اینقدر توی این چندروز مهلبون بودم دیگه داشت حوصلم سر میرفت.
    ممنونم دادشای....
    ای جانم چه شود امشب.
    چه مراسم کتک زنونی را بندازم من خونه داییم اینااااااااااااا
    هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
    آره خب داداش......نمیشه که همه کارارو اونا انجام بدن:D ................گناه دارن:D........به خاطر همینم میخوان از یکی کمک بگیرن:surprised:...........کی بهتراز شما:confused:.
    الهیییییی.................کمک نمیخوای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:)
    میخوای بیام همشونو شلو پل کنم و بندازمشون همونجا که نادر نی انداخت:cool:......تا اینا باشن دیگه تو روز تعطیل داداشیه منو به سرکار نکشونن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:D
    آره خب ........سعادته هم صحبتی باآجی مرمرت که نسیبه هرکسی نمیشه...............:D.
    کاراتو تموم نکردی هنوز؟
    اااااااااااااا کی تا حالا دیدی که حرف حق و ول کنم و برم سراغه خالی بندی هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!:mad:
    بهدشم الآن وقتم پره .............................بی زخمت به آقائه مصاحبه گره بوگو بره بهدا بیاد.:D
    بهدانم بره با مدیر برنامه هام بحرفه اگه وقت داشتم بیاد ؛دفترم :D...............بهدن تازه اگه حالم خوش بود:)...................یه گپه 2دقیقه ای هم با اون میزنیم.:cool:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا