تحمل کردنش به خدا سخت نیست
که هیچ
اصلا ماجرا تحمل کردن نیست
من میگم مزه هم داره
اینکه می دویی تا برسی دانشگاه، اینکه شرکت می ری خسته میشی
همیشه یعنی "هستی"
یعنی داری زندگی می کنی،
به خدا من وقتایی که خسته میشم(حالا نمی دونم تا چه حدی)، اگر سر درد نگرفته باشم
خوشحالم
یعنی وقتایی که خسته ام شاداب تر از وقتاییم که نشستم تو خونه و خوردم و خوابیدم و ولوام !
جدی میگم سپید جونم
امتحان کن
من امتحان کردم، اینه که قدر خستگی رو می دونم
کل تابستون ولو بودم ! ماه رمضون که تا عصر خواب بودم هرروز !
بطالت !
حالا که مثلا روزای زوج تا 9 بیرونم و کلاس دارم و ... لذت می برم
هنوز نتونستم با خوابم کنار بیاما ! صبح پاشدن واسم سخته ! اما باقی روز رو دوست دارم! اینکه سه شنبه ها 7.5ه صبح تا 6ه عصر یه ضرب کلاس دارم بهم حس بدی نمی ده که هیچ، فکر می کنم حس خوبی هم میده
صدام می کنن !
برم شام !
گشنمه ها ! ناهارم نخوردم :دی !
با اجازتون سپید جونم! :دی