نه آب نه دانه
نه یاد نه خیال
اینجا قفس است
و من تنها ساکن قفسم
کبوتر ها کجایند ؟
این جا هوای کیست؟
قفسم را بردار و ببر
قفسم تنگ و تنهاست مرا ببر
مرا به کوه مرا به دشت
مرا به آب مرا به باران
مرا به دوست مرا به عشق بسپار
اگر نه مرا به مرگ رها کن
مرا به مرگ رها کن
که بی دوست خوشتر از مرگ نمیدانم
مرا به مرگ بسپار
که بی دوست تنهایم مرگ است
آره واقعا ديگه اونا روي اعصابم بودند
داشتم دخ ميكردم(گريه سيل آسا)
ولي اين يكي گروهم رو دوست دارم همشون عين خودم اهل جينگولك بازي ان.
اصلا مساله اي نيست آجي پنچر هم ميكنيم غصه شو خوردي؟!
جلبونت بشم
رفتيم دانشگاه يه ساختمان بود و ما چهار تا اينجذر خوف بود
بعد ديجه گفتيم ما كه كار نميكنيم بريم خونه
اومدم اول نشستم ببينم هستي يا نه جيجل من:دي
آره دیگه ما هم نزدیک شماییم حدودا!1 ساعت فاصله داریم با خونه شما!
خب میگم هر وقت پسر خوبی شد خواست بیاد شما هم حتما بیا!
باشه؟
نمیدونستم دست پختش خوبه!
نخیر داداشیت همش منو اذیت میکنه!
اذیت میکنه که دارم میگم!
اگه اذیت نمیکرد نمیگفتم!
تازه باهاشم قهر کردم!