sajad_had
پسندها
440

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چه عجب اقا سجاد..از اينورا...راه گم كردين..:D

    جدن؟فاطمه جون خيلي لطف دارن..:smile:
    .ممنون از توجهتون....:gol::gol:
    سلام ..اگه وقت داريين در اين نظر سنجي شركت كنين ! ممنون!
    http://www.www.www.iran-eng.ir/poll.php?do=...lts&pollid=907
    سلام اقا سجاد...
    بالاخره برگشتين ...:)جاتون خالي توي قرعه كشي اين هفته:D:)...چقد يادتون كرديم.:):).اخه كسي نبود بگه تقلب شده..:biggrin::biggrin:
    دوست عزیز
    پنجشنبه ها منتظر حضور پر انرژیتون در تاپیک راز هستیم
    همیشه ذکر خدا حافظیش یا علی بود پیغمبری که به حسن ختام مشهور است....
    عیدت مبارک....
    مرسی بابت شعرای قشنگتتتتتت
    روزت مبارک داداش عزیزم

    ان شا اله بابا میشی بهد هی پوشک بچه عوض میکنی و این چیزا خلاصه

    علی پا به این دنیا گذاشت و قلب عاشقان را محسور کرد و همگان را با انسانی آشنا کرد که پدر تمامی آفریدگان پروردگارش لقب گرفت روز پدر مبارک . . .:gol::gol:
    :gol:اين روز پربركت رو به شما تبريك گفته وارزوي شادكامي در تمامي مراحل زندگي رو ارزومندم...:gol:
    سلام به داداش گل مهربونم.مرسي عزيز دلم.توي شعرو شاعري من در قبال تو كم آوردم.ممنون يه عالمه!
    ممنون...مرسي از محبتتون..ببينين من چه كارهايي رو بايد انجام بدم..؟فقط كافيه روي ارزوهام تمركز كنم درسته؟
    سلام...ديشب؟نميدونم...ولي زياد خوب نبودم...مطمئنم كم كاري از خودم بوده...ولي امروز خيلي بهتر بوده واسم..
    :gol::gol::gol:مچكرم...خيلي ممنون..مرسي..نميدونم چي بايد بگم...من عاشق شعراتونم...اونا رو براي خودم ذخيره ميكنم... بازم ممنون...:gol::gol::gol:
    تنهاتر از یک برگ
    با یاد شادیهای مهجورم
    در آبهای سبز تابستان
    آرام می رانم
    تا سرزمین مرگ
    تا ساحل غمهای پاییزی
    در سایه ای خود را رها کردم
    در سایه بی اعتبار عشق
    در سایه فرار خوشبختی
    عاشقی را شرط اول ناله و فریاد نیست
    تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
    عاشقی مقدور هر عیاش نیست
    غم کشیدن صنعت نقاش نیست
    دیر زمانی است روی شاخه ی این بید
    مرغی بنشسته کو به رنگ معماست.
    نیست هم آهنگ او صدایی ، رنگی.
    چون من در این دیار ، تنها ، تنهاست


    سهراب سپهري
    می بندم این دو چشم پر آتش را
    تا ننگرد درون دو چشمانش
    تا داغ و پر تپش نشود قلبم
    از شعله نگاه پریشانش
    می بندم این دو چشم پر آتش را
    تا بگذرم ز وادی رسوایی
    تا قلب خامشم نکشد فریاد
    رو می کنم به خلوت و تنهایی
    ای رهروان خسته چه می جویید
    در این غروب سرد ز احوالش



    فروغ فرخزاد
    سلام....بابت اون شعر هاي خوشكلتون هم بسيارررررر ممنون...
    سلام سجاد جان....
    وایییییی مرسیییییییی واقعا..... باور کن منم هر وقت دارم دعا میکنم یکی از اولین کسایی که میاد تو ذهنم تویی....امیدوارم به هر چیزی که میخوای و صلاحته برسی....
    نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست
    بشنو از دل ، دل حریم کبریاست
    نی بسوزد خاک و خاکستر شود
    دل بسوزد خانه ی دلبر شود
    سلام داداش من.خوبي؟ بابا تركونديا!!! مرسي از اينكه هميشه به يادمي.و منو شرمنده ميكني.:redface:
    :gol::gol:تقديم به تو با بهترين آرزوها!
    باده فروش

    بنگر آن ماه روی باده فروش
    غیرت آفتاب و غارت هوش
    جام سیمین نهاده بر کف دست
    زلف زرین فکنده بر سر دوش
    غمزه اش راه دل زند که بیا
    نرگسش جام می دهد که بنوش
    غیر آن نوش لب که مستان را
    جان و دل پرورده ز چشمه نوش
    دیده ای آفتاب ماه به دست
    دیده ای ماه آفتاب فروش ؟

    "رهی معیری"
    کبوتر قلبم این روزها می خواهد
    رها شود از قفس دل
    و پر بگیرد تا " تو "
    تا بر مژگانت دخیل ببند د
    و در سایه داغ هرم نگاهت آرام بگیرد !
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا