Pure Liveliness
پسندها
538

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نمیدونم، اگه دقت کنی گفتم "برداشتم این هست" یعنی مطمئن نیستم. اما خؤب مثلاً تا بحث تناسخ و تضادش با اسلام شد، یه جورایی عقب‌نشینی کردی؛ یا اون عکسه بود، سر حجاب تقریباً بایاس شده نظر میدادی. البته من الان فقط از روی نوشته (text) قضاوت می‌کنم که تجربه ثابت کرده می‌تونه تا 100% اشتباه باشه :gol:
    من عقیده‌ی شما رو مطمئن نیستم ولی برداشتم این هست که سعی می‌کنید خودتون رو داخل چارچوب چیزی که قبول کردید قرار بدید، حتی اگر زیاد بابِ میلتون نباشه.
    سؤالت رو الان دیدم ولی جوابش توو قسمت دوم صحبت‌هام هست.
    2.
    نشونه‌ی یه "عقیده‌ی درست" نبوده و نیست.
    من هم فکر میکنم ما یه بُعد غیرجسمانی داریم ولی اقناع نشدم که اون چیز "روح"، مخصوصاً به صورتی که شما می‌گید هست. شاید یه جور نیرو باشه که البته باز میشه جسم. کلاً اینجور جاها که مغزم به جایی نمیرسه سعی میکنم از خودم تــِز ندم چون احساس مضحکه بودن بهم دست میده
    در مورد تاپیک‌ها، دوست ندارم اعتقاد بقیه رو زیر سؤال ببرم چون نظرم اینه که اعتقاد هر کسی حریم خصوصی‌اش هست، اما خوب وقتی کسی بخواد اعتقاد خودش رو ترویج کنه، اون موقع دیگه میخواد وارد حریم بقیه بشه، پس ما حق داریم اول خودش رو زیر سؤال قرار بدیم تا اول ببینیم خودش چند مرده حلاجه. یه چیز بد این مملکت مخصوصاً این سایت، واسط یا به قول کامپیوتری‌ها، interface محدود اشخاص توو نظر دادن هست. ما وقتی در مورد موضوعات عمومی صحبت می‌کنیم باید با زبونی صحبت کنیم که طرف مقابل ما هر ملیت یا مذهبی داشته باشه، حرف ما رو بفهمه. اون روز یه تاپیکی بود، طرف اومد دو خط آیه‌ی قرآن گذاشت و بعد خداحافظ. خب عزیز من شما چرا فکر می‌کنی همه اینجا مسلمون هستند، یا اگه هستند همه‌ی اصول اسلام رو قبول دارند یا عمل می‌کنند.
    1.
    در مورد دوباره زنده شدن یا اینکه چرا تصورات اغلب افراد یکسان و یا محدود به چیزهای خاص هست، به نظرم میشه استدلال کرد ولی در مورد کارهای مشابه طی‌الارض (حالا شاید همچین چیزی نباشه ولی کارهای فوق نیروی بشر زیاد سر میزنه، مخصوصاً از هندوها) و زنده موندن و ... راستش تا حالا به فکرم نرسیده بود که بگردم ببینم چه دلایلی براش پیدا کرده‌اند.
    البته از این کارهای فوق بشری من توو بحث‌ها واسه استدلال کردن استفاده میکردم. مثلاً اینکه کسی (مثلاً یک عارف مسلمان، مسیحی، هندو یا ...) بر اثر تصوف و عرفان کارهای فوق بشری انجام میده لزوماً دلیل این نمیشه که طرف اعتقادش درست هست. مثلاً هندوها و مخصوصاً برهماها مکتبشون خیلی معنوی هست اما خوب به شونصدتا خدا اعتقاد دارند اما خوب میبینی یه برهما مثلاً پرواز کرد! علتش اون عقیده‌اش هست که قسمت غیر جسمی طرف (روح، spirit، soul، معنویات یا هر چیزی که اسمش رو میذاریم) رو پالایش میکنه. یعنی اون عقیده (هر چند شاید غلط) باعث میشه طرف روی جنبه‌های معنوی خودش کار کنه و قابلیت‌های خاصی پیدا کنه. واسه همین، یه "آدم خیلی خوب" هیچ وقت برا من
    به هر حال قطعاً اگه تناسخ اثبات بشه (یعنی مثال‌هایی آورده بشه که علت دیگه‌ای به جز تناسخ، نتونه اون رو توجیه کنه)، اساس خیلی چیزها زیر سؤال میره ولی یه سؤالی که برا من پیش اومده اینه که اصلاً چرا باید تناسخ باشه؟ روح وارد یه بدن دیگه میشه که چی بشه؟ منظور اینکه اگه این پدیده نباشه، مثلاً چه مشکلی توو روند فعلی حیات پیش میاد و چه نیازی به وجودش هست؟ اگه روح از بین بره و برای موجودات جدید، روح جدیدی ساخته بشه (طبق نظر ادیان ابراهیمی) چه مشکلی مگه پیش میاد.
    توو کلاس اندیشه اسلامی 2 یه نصف جلسه‌ای راجع به تناسخ بحث شده بود. چند تا سؤالی که تناسخ رو زیر سؤال میبرد این هست که تعداد انسان‌هایی که متولد میشن از تعداد کسایی که میمیرن بیشتر هست، این روح‌های اضافی برای انسان‌های اضافی رو از کجا میارن؟ اگه کسی خلق میکنه، خوب برای کل افرادی که متولد میشن خلق کنه دیگه، نیازی به قرض گرفتن از مرده‌ها هست؟ اگر هم طی یه اتفاقی، تعداد زیادی آدم یهویی بمیرند (روند مرگ و میر خیلی بیشتر از زادِ ولد باشه، مثل طوفان نوح!)، اون روح‌های اضافی سرگردون میشن؟
    سلام. زیاد نوشته بودم حیف پاک شد.
    منم عرض نکردم که شما ادعایی داری :smile: در کل بحث ادعا نیست و صرفاً داریم دیالوگ میکنیم..
    معنی rebirth رو میدونستم چی هست اما چون بعید بود بهش اعتقاد داشته باشی، برا همین فکر کردم شاید منظورت معاد هست. اینی که شما توصیف کردی (بازگشت روح به بدن یک موجود دیگه)، اسمش تناسخ هست که اساس آیین بودا و هندو هست و البته علما و فلاسفه‌ی اسلامی ردش میکنند چون با برزخ در تضاد هست. اسلام اعتقاد داره بعد از مرگ روح موقتاً وارد برزخ میشه تا قیامت. اما تناسخ چیز دیگه‌ای میگه.
    تلاش‌هایی که برای نشون دادن تناسخ شده، ایراددار هستند. اون لینکی که دادی اولش 4 تا پدیده‌ای که امکان وجود روح رو نشون میده، NDE و OBE و astral projection و تناسخ نام برده که 3تای اول نشون داده شده که یه پدیده‌ی مرتبط به مغز و ارگان‌های جسمی هست نه روح. اینطوری که گذرا خوندم، اون صفحه راجع به تلاش‌های دکتر Stevenson نوشته که توو صفحه‌ی ویکی که دادم، آزمایش‌هاش با اشکال مواجه شده.
    راستی نمیدونم پروف سعید رو دیدی یا نه ولی منظور من از اینکه ملت رد دادند اصلاً قضیه‌ی روح و اینا نبود، توو این چیزا من اعتقاد خودم رو دارم ولی کاری هم به نظر بقیه ندارم، هر کسی رو توو قبرش خودش میذارند. منظور من پست‌های قبلی بود که مثل یه random text generator یه سری جمله‌ی کاملاً بی‌ربط از نظریه‌ی نسبیت و روح و سفر در زمان و ... آش شله قلمکاری شده بود واسه خودش، 10 بار خوندم نفهمیدم کی چی میگه.
    اتفاقاً در مورد out of body experience هم توو همون صفحه نوشته بوده ولی من قبلاً ندیده بودم. الان جسته گریخته خوندم منتهی یه آزمایشی انجام دادند که تووش بعضی‌ها که مثلاً عمل جراحی داشتند و بعدش ممکن بود تجربه‌ی OBE داشته باشند، بهشون گفتند که اگه همچین تجبره‌ای داشتید، اون عکسی که به سقف چسیبده شده رو هم بگن چیه (قبلاً ندیده بودند). هیچ کدوم نتوستند. یعنی مغزشون فقط میتونست چیزایی رو تخیل کنه (و اون مریض‌ها فکر کنند تجربه‌ی OBE بوده) که قبلاً دیده بود. در حالی که اگه روحشون سرگردون بوده، باید میتونسته چیزایی ببینه که قبلاً ندیده بوده.
    پیور، علم، مخصوصاً پزشکی، کم‌کم به جاهایی رسیده که این چیزا دیگه سندیتی نداره، الان داشته باشه هم 10 سال دیگه نداره. منتهی چون defaultشون بر غلط بودن همچین فرضیه‌هایی (NDE و ...) هست، برا همین وقتی کامل رد میکنند هم توو بوق و کرنا نمی‌کنند. یعنی مسائلی که شاید 20 سال پیش حل شده، به خاطر کمبود اطلاعاتمون هنوز واسه ما درگیری ذهنی هست...
    According to Engmann (2008) near-death experiences of people who are clinically dead are psychopathological symptoms caused by a severe malfunction of the brain resulting from the cessation of cerebral blood circulation
    ------------------
    Research has shown that hypercarbia can induce NDE symptoms such as lights, visions and mystical experiences.
    Professor of neurology Terence Hines (2003) claimed that near-death experiences are hallucinations caused by cerebral anoxia, drugs, or brain damage
    A 2006 study by Lempert et al. induced syncopes in 42 healthy subjects using cardiovascular manipulations. They found that the subjects reported NDE experiences such as seeing lights, tunnels, meeting deceased family members and visiting other worlds
    مخصوصاً این خط آخری که میگه با دستکاری قلبی عروقی تونستند توو 42 نفر آدم سالم تجربه‌ی نزدیک به مرگ ایجاد کنند
    منظور از out of body experience رو هم متوجه نشدم.
    اگر منظورت از rebirth، معاد هست، اولین لازمه‌ی معاد (که اولاً ثابت نشده، دوماً تنها ادیان ابراهیمی قائل به اون هستند) وجود روح هست. یعنی تا وجود روح اثبات نشه، وجود معاد بی‌معنی هست ولی ظاهراً شما میخواید از معاد به وجود روح برسید.
    در مورد (near death experience (NDE و ادعاهایی که میشه و نحوه‌ی رد اون‌ها (که این سال‌ها با پیشرفت علم رفته رفته جواب‌های کامل‌تری پیدا میشه) میتونی این صفحه رو بخونی. صرف وجود تجربه‌ی نزدیک مرگ درست هست، اما اینکه افراد واقعاً اون صحنه رو میبینند یا تخیل هست، و اینکه یک چیز روحی هست یا جسمی، جواب هر کدوم، گزینه‌های دوم هست.
    من چند قسمت از متن رو میذارم. در واقع اینطوری هست که اول یه جواب علمی در مورد این تجربه پیدا می‌کنند، بعداً اون جواب علمی خودش مورد سؤال قرار میگیره و دوباره برای اون سؤال، جواب پیدا می‌کنند. یعنی مثل قطعات پازل مسائل رفته رفته روشن میشه.
    اینکه ساعت‌هاش بیشتره آره ممکنه هزینه‌ش رو بالاتر ببره اما صرف دانشگاه آزاد بودن رو بعید میدونم، چون مهم اون تایمی هست که از استاده میگیره؛ غذا که نیست مثلاً از گوشت یا روغنش بزنه کمتر پول بگیره.
    خواهش میکنم :gol:
    والا من مال مهستان رو دیدم که البته واسه کنکور آزاد هست، اما استاداش مثلاً یوسفی هم هست که خوب قاعدتاً نباید فرق زیادی داشته باشه.
    خؤب دلیلی نداره کار بکشن، اونا پول خودشون رو می‌گیرند. اگه دست خودشون بود توو دانشگاه هم کار نمی‌کشیدند. شما خودت باید مثلاً وقتی طرف یه فصل رو درس داد، بیای کلی راجع به اون فصل سؤال حل کنی و تست‌هاش رو بزنی که کار وقت‌گیری هست. به هر حال در نهایت خودت باید تصمیم بگیری.
    از اونجایی که این یوسفی انگار طراحی الگوریتم رو خوب درس میده (که اگه خوب درس بده واسه ساختمان داده هم کافیه) میتونی ساختمان داده رو الان با یه نفر دیگه بری کلاسش. اگه واسه تابستون نگه میداری اون وقت جفتش همین رو برو.
    آره به نظرم همینا رو برو. اگه ساختمان داده رو الان میری، بارِ کلاس‌هات توو تابستون کم میشه، نظریه رو هم میتونی بری. هزینه‌هاش رو الان نگاه کردم خوبه، انتظار داشتم یه صفر بیشتر داشته باشه.
    2)
    DS رو گفت طورانی مفهومی میگه و خوب هم میگه اما زیاد سؤال حل نمیکنه، برا کسی که هیچی بارش نیست خیلی خوبه، اما یوسفی کنکوری میگه و نکاتی که میگه واسه کنکور کافیه.
    DA رو تأکید کرد یوسفی نسبت به بقیه که گفتی خیلی بهتره.
    نظریه رو گفت نرفته و دوستاش که رفتند تعریف کارگهی رو زیاد کردند.
    گسسته رو گفت یوسفی خوبه و سؤالای امسال هم توو جزوش بوده.
    معماری که اجلالی مفهومی میگه و سؤالای معماری هم اکثراً مفهومی هستند.
    سیستم عامل تأکید کرد (اگه میخوای شرکت کنی) دکتر حقیقت توو پارسه از همه سرتره.
    آمار رو گفت کتاب طورانی رو خونده و راضی بود.
    ریاضی مهندسی هم نخونده ولی گفت کریمی بهتره.
    آزمون هم مدرسان گفت سؤالاش سخت‌تره و جامعه‌ی آماریش پارسال دو برابر شده. اما توو پارسه افراد قوی‌تری شرکت می‌کنند و رتبه‌های پارسه به رتبه‌ی نهایی نزدیک‌تره.

    راستی من خودم هر دوباری که کنکور دادم ریاضی مهندسی نخونده بودم (مثل بقیه‌ی درس‌ها) اما یه بار 3 تا سؤالش رو حل کردم، یه بار هم 2 تاش رو. بعداً راجع به این موضوع صحبت می‌کنیم.
    گور بابای اونی که محدودیت هزار کاراکتر توو پیام پروفایل گذاشته.
    1) پیور با اونی که علم و صنعت میخوند صحبت کردم. خوب بود. چون قبلاً واسه خودش که میخواسته شرکت کنه پرس و جو کرده بوده.
    اولاً گفتش زیاد توصیه نمیکنم اردیبهشت شرکت کنی چون نمیرسی و وقت و پولت رو هدر میدی.
    نه مشکلی نیست، هر وقت سوئیچش رو بخوام میده.
    الان گفتش فرستادم، اما هنوز ایمیلی برام نیومده. این تموم شد اما حکایت همچنان باقی‌ست...
    مرسی، همچنین :gol:
    شرمنده پیور عجله ای شد، 3 ساعت دیگه ددلاین مقاله هست داریم فایل دست به دست میکنیم...
    ها خوب شد دونه دونه گفتی، چون این یارو امروز یه سری اسم میگفت یا سؤال میپرسید، من وارد نبودم که مثلاً بپرسم فلانی خوب هست یا نه. فردا از این یکی میپرسم.
    نه؛ نه که بابام مولتی‌میلیاردر هست، با مازراتی که واسه تولدم خریده بود اومدم دانشگاه [IMG]
    2. سیستم عامل هم کارگری بود که گفتش بد نیست اما باید ببینی برات لازمه بری کلاس یا نه.
    حرفاش خلاصه این بود اما خیلی خوب شد این هادی یادم افتاد، فردا باهاش حرف بزنم بهترین گزینه هست واسه مشورت.
    -----------------
    پیام جدیدت رو الان دیدم. اوکی همه‌ی اینا رو میپرسم فردا
    من کم‌کم برگردم. روزای تعطیل و واسه شب بعد از ساعت 8 باید نامه داشته باشیم که دانشگاه رامون بدن. بعد از عید هم شلوغ بود و نامه‌هامون نرسیده بود برا همین کسی رو راه نمیدادند. من با ماشین استادم اومدم دانشگاه، خیلی حال داد آزمایشگاه و دانشکده کلاً سگ پر نمیزنه :biggrin:
    :gol:
    1.
    حالا که تا اینجا اومدم بذا بگم دیگه این چیا گفت.
    ببین اول اینو بگم که ظاهراً این زیاد درسخون نبوده و الان شبانه امیرکبیر که قبول شده صدقه‌ی سر همین کلاسا شاید بوده (شاید هم نه).
    گفتش معماری و منطقی اجلالی خیلی خوبه که البته منطقی رو خود آدم میتونه اوکی کنه. کلاً به نظر من هم معماری اجلالی رو اگه خواستی برو.
    گسسته رو رفته پیش اجلالی و خوب طبیعتاً خوب و مفهومی یاد میده اما مفاهیم رو توو ذهن آدم جا میندازه و اهل مسأله‌های زیاد حل کردن و تکنیک و اینا نیست. یعنی واسه کسی که base خوبی داره شاید مفید نباشه ولی واسه کسی که پرت هست خوبه.
    آمار رو گفت نصیر یه استادی داره که بر خلاف اجلالی، مفاهیم نمیگه و بیشتر سؤال حل میکنه. پس اگه با مفاهیم مشکل داری اینو ولش کن.
    نظریه گفت کارگری بود که بعضی‌ها خیلی خوششون میاد بعضی‌ها هم بدشون. اتفاقاً توو مانشت هم سر این موضوع یه بار بحث بود و گفته بودن که چرا بعضی‌ها از فلانی خوششون میاد بعضی‌ها نه (انگار یکی مفهومی میگه ولی یکی فرض میکنه همه بلد هستند و سؤال حل میکنه بیشتر).
    چه جالب، همزمان شد.
    تو اسم استادا رو بگو من برات میپرسم. در مورد ساختمان داده و الگوریتم پیشنهاد من این هست که کلاس کسی رو بری که با هم درس بده چون اینا یه جوری به هم مربوط هستند و اونطوری دست استاد باز هست که مثلاً چجوری سرفصل‌ها رو پس و پیش کنه. اتفاقاً اینی که امروز باهاش حرف زدم گفت که ساختمان داده رو یه بابایی که استاد شهید بهشتی بوده (ابراهیمی نامی گفت انگار) درس میداده و به نسبت خوب هم گفته، اما مثلاً سال اونا سؤالا رو طوری دادند که به طراحی الگوریتم ربط داشته و همه‌ی نرم‌افزاری‌ها تونستند بزنند ولی مثلاً سخت‌افزاریا که اکثر دانشگاه‌ها این درس رو ارائه نمیده نتونستند بزنند. خلاصه به نظرم این دو تا درس با هم بهتره.
    پیور با اون بابا که امیرکبیر قبول شده بود تلفنی صحبت کردم، اون نصیر رفته نه پارسه و در کل راضی بود و می‌گفت حداقل تابستون شرکت کنی و اصلاً واسه مهر نذاری. گفت اردیبهشت خوبه و هر چه زودتر بهتر اما به هر حال سنگینی درس‌های طول ترم باعث میشه از یکیشون بمونی (یا از درس‌های طول ترم، یا از کلاس‌ها). حالا جزئیاتش رو می‌گم؛ فعلاً تا فردا صبر می‌کنم ببینم اون دلقکه توو علم و صنعت جواب میده یا نه. یه نفر دیگه هم الان یادم اومد (هادی مردانی) که چند سال پیش رتبه‌ی 1 شده بود و قبلاً خودش توو نصیر درس می‌داد اما چون رفیقم هست و الان دیگه تدریس نمی‌کنه بهم جواب مغرضانه نمی‌ده. فردا می‌بینمش توو دانشکده. فعلاً.
    پیور در مورد اون قضیه اطلاعات تماس دو نفر رو فعلاً پیدا کردم منتهی سخت‌افزار بودند/هستند. البته خوب توو مشترک و ریاضیات یکی هستیم.
    اونی که تهران ارشد نرم‌افزار میخونه هنوز پیدا نکردم چون باس با 2 واسطه بهش دسترسی پیدا کنم که این وسط تا handshaking انجام بشه طول میکشه.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا