خدایا..
پنجره ای برای تماشا و حنجره ای برای صدا زدن ندارم،
امیدم به توست..
پس بیآنکه نامم را بپرسی و دفترهای دیروزم را ورق بزنی،
رحمتت را در روزهای پایانی سال بر همه جاری کن..
آمین
خدای مهـــربان من: همیــــشه جایی در حوالی دلتــنگی من جــاری می شــوی…
جــاری می شــوی در ابـــریِ چشــمانـــم…
و می بـــاری آنقــدر تا زلال شـــوم…
تا آســمانی شــود هــوایِ دلــم…
آنقــدر که با همـــه روحـــم حــس کنـــم…
داشتــــن تو … می ارزد… به تمـــام نداشــته هـــای دنیــــا… می ارزد…،می ارزد…